worior

میـکـرو گـراویـتـی و بررسی خـواص فیزیکی در حالـت بی وزنـی ( جاذبه صفر )

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

[quote]چرا فکر میکنی نمیشه همرفت ایجاد کرد ، نفس کشید ، بخاری روشن کرد ؟ با این اوصاف که میگی حتماً فکر میکنی یه فضا نورد نمیتونه خودشو باد بزنه !؟ به قول شما اگه بخان بخاری روشن کنن باید به شعله اکسیژن رسانی بکنند تا خالص بسوزه . خیلی ساده با سیستم فن میشه گرما را در کل فضا پیما به جریان در آورد . فقط نمیدونم چرا به نفس کشیدن شک کردی . اونقدر واضحه که نمیشه توضیح داد . در جاذبه صفر جریان هوا پدیده خیلی طبیعیه . مثلاً خیلی راحت میتونی فوت کنی و وزش باد را روی دستت حس کنی . اگه باز بیشتر نیاز بود توضیح میدم .[/quote]
نه منظورم این نبود که نمیشه همرفت ایجاد کرد بلکه بواسطه عدم وجود همرفت طبیعی بیشتر گرما به همون حالاتی که گفتم انتشار پیدا میکنه! و شکل تنفس با روی زمین متفاوت خواهد بود !
شاید طبیعی ترین نوع همرفتی که در فضا وجود داره همین طوفان های خورشیدی ای هست که در فضا منتشر میشه تا به زمین برسه !

مسایل زیادی در مورد ماهیت جاذبه برای بشر نا مفهوم مونده مثلا اینکه کار جاذبه کشش نیست بلکه درجه بندی اجسام بر اساس چگالی اونهاست ! این مسئله چگونه اتفاق میفته و خیلی سوال های دیگه که به فیزیک ذرات بر میگردد!

[color=blue]جالب است بدانید که در قران به جاذبه ترازو گفته میشود یادم نمیاد کدوم آیه بود و ترجمه درستش به ذهنم نیست اما اینطور میگفت آسمانها را خلق کردیم و ترازو را بنا نهادیم !
از این جمله بر میاد که جاذبه همون ترازو به لفظ قران کریم هست چرا که در ترازو جسم سنگین به پایین و جسم سبک به بالا دقیقا براساس خواص جاذبه و این وسیله بر اساس جاذبه عمل میکند ! و فکر میکنم چون شکل دو کفه به هم متصلند به احتمال زیاد رابطه جاذبه در خود اتمها قرار داده شده که کاملا هوشمند و حسابشده کار میکند !
[/color]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]نه منظورم این نبود که نمیشه همرفت ایجاد کرد بلکه بواسطه عدم وجود همرفت طبیعی بیشتر گرما به همون حالاتی که گفتم انتشار پیدا میکنه! و شکل تنفس با روی زمین متفاوت خواهد بود ! [/quote]

[color=brown]شکل تنفس فکر نکنم زیاد فرقی بکنه . ولی مطمئنم که دستگاه گوارش با مشکل خیلی زیادی مواجه میشه ( البته نمیشه اینجا دقیقاً بررسی کرد ولی خودت فکر کن اگه جاذبه وجود نداشت ، مراحل ورود غذا به بدن ، هضم و دفع چطوری اتفاق میافتاد )[/color]
[quote]
شاید طبیعی ترین نوع همرفتی که در فضا وجود داره همین طوفان های خورشیدی ای هست که در فضا منتشر میشه تا به زمین برسه ![/quote]
[color=brown]
فکر نکنم طوفان خورشیدی جزو انتقال گرما به صورت همرفت باشه . جایی که ماده نباشه ، پدیده همرفت نمیشه که .[/color]

[quote]
مسایل زیادی در مورد ماهیت جاذبه برای بشر نا مفهوم مونده مثلا اینکه کار جاذبه کشش نیست بلکه درجه بندی اجسام بر اساس چگالی اونهاست ! این مسئله چگونه اتفاق میفته و خیلی سوال های دیگه که به فیزیک ذرات بر میگردد! [/quote]

[color=brown]جاذبه کشش نیست ؟ پس چیه ؟ من فکر میکنم کشش باشه . میشه بیشتر توضیح بدی ؟[/color]

[quote]جالب است بدانید که در قران به جاذبه ترازو گفته میشود یادم نمیاد کدوم آیه بود و ترجمه درستش به ذهنم نیست اما اینطور میگفت آسمانها را خلق کردیم و ترازو را بنا نهادیم !
از این جمله بر میاد که جاذبه همون ترازو به لفظ قران کریم هست چرا که در ترازو جسم سنگین به پایین و جسم سبک به بالا دقیقا براساس خواص جاذبه و این وسیله بر اساس جاذبه عمل میکند ! و فکر میکنم چون شکل دو کفه به هم متصلند به احتمال زیاد رابطه جاذبه در خود اتمها قرار داده شده که کاملا هوشمند و حسابشده کار میکند !
[/quote]

[color=brown]البته یادت باشه که ترازو جرم را اندازه گیری میکنه نه سنگینی و وزن اجسام را . اشاره خوبی کردی . ممنون [/color]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بابک جان منظورم ترازو های قدیمی دو کفه ای بود که دو جسم رو از نظر وزنی با هم مقایسه میکرد و اون قدیما کیلو یا چیز دیگه معنی خاصی نمیداد بلکه اندازه سنگی که تو کفه میزاشتن مطرح بود!

در مورد جاذبه نظریات زیادی وجود دارد که مشهورترینشون گراویتون است و بعبارتی ذره ای موجود در عالم که در صورت وجود ماده در آن تراکم پیدا میکند و باعث نزدیک شدن طبیعی ذرات خارج میدان جاذبه ملکولی میشود ! برای مثال اگر ذره ای به زمین نزدیک شود بر اساس چگالی خوداز جرم زمین گراویتون دریافت میکند و این باعث افزایش ارتباط درونی گراویتونها و نزدیک شدن آن ذره به سمت زمین یا جسم بزرگتر میشود !
در کل گراویتون ذره ای فرضی است که گویا در درون نور هم وجود دارد و بسیار از نور سریعتر است ! و خیلی چیزهای دیگه که هنوز در حد نظریه هستند !

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[color=brown]worior جان

ترازوی دو کفه ای چه قدیمی باشه و چه جدید نمیتونه وزن را حساب کنه . فقط جرم اندازه گیری میشه . ما که الان داریم علمی بحث میکنیم بهتره این موضوع مد نظر قرار بگیره .

در مورد نظریاتی که اشاره کردی ، اصلاً سر در نمیارم . ولی با این تاپیک هنوز خیلی کار داریم .

اگه در مورد مطالب قبلی سوالی نداری ، منتظر بشیم تا ببینیم بقیه نظرشون چیه . :|[/color]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
هیچ کس تا الان نتونسته در مورد جاذبه نظریه صحیحی ارائه بده !
همونطور که میدونید جاذبه نور رو هم خم میکنه و از مدارش خارج میکنه پس چه چیزیه که روی هم ماده اثر مستقیم میزاره هم روی انرژی !

در مورد نظریه :
درون ذرات از الکترونو پروتن تشکیل شده ! و درون پروتن پس از شکافته شدن ذرات بسیار زیاد دیگه ای کشف شده که شکل و مدار حرکتی مختلفی داشتن ! خوب چه چیزی اینها رو گرد یک پروتن در یکجا کنار هم نگه داشته . بهش میگن جاذبه درون هسته ای !
حالا بر اساس مشاهدات و نظریات مختلف گفته شده که این جاذبه بر اثر دادن و گرفتن ذره بوجود میاد یعنی چی : یعنی اینکه من شما تا زمانی که توی این تاپیک مرتب به هم پست میدیم این تاپیک اسکرول نمیشه یا بعبارتی دیگر تا زمانی که دو نفر با هم به پاس دادن توپ میپردازند با هم ارتباط دارند حالا اگر این پاس داد سرعتش بیشتر بشه بهم نزدیکتر میشن این قرار دادیه که بین ذرات درون اتمی کشف شده و چون شکل این پاس دادن ذرات حالتی مثل یک تار مواج درهم درست میکنه بهش گفتن قانون تار ! و باعث میشه تا ذراتدرون پروتن کنار هم باشند !حالا تعداد بیشماری ذرات کشف شده که حدس میزنند ذره ای وجود داشته باشه که بین هسته اتمها در حال جابجایی باشه و اگر اتمها رو کنار هم بزاری بصورت سراسری در همه گردش میکنه و با همه ارتباط داره و اگر جسمی از خارج از این این هسته به اونها نزدیک بشه ورای کشش درون هسته ای بین اون هسته و هسته های مجاور تا فواصل زیاد بنا بر مقدار انرژی موجود که بر اساس تعداد اون در جرم هستش ارتباط ذره ای برقرار میکنه و باعث میشه تا اجسام به همدیگه نزدیک بشن ! پس هرچه دو جسم تراکم و چگالی بالاتری داشته باشند مقدار این ذره هم در اونها بالاست و بیشتر به هم نزدیک میشن که متعاقبا باعث ایجاد شکلی مانند همون امولسیون میشه !
البته وجود این ذره قراردای است و هنوز اثبات نشده که در حد نظریه است ! و بهش گراویتون میگن ! هر چند که من اعتقادی به وجود این ذره و این شکل ارتباط مانند خیلی های دیگه ندارم ولی تقریبا جامع ترین و بهترین نظریه ای که در مورد جاذبه داده شده همینه !

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]همونطور که میدونید جاذبه نور رو هم خم میکنه و از مدارش خارج میکنه پس چه چیزیه که روی هم ماده اثر مستقیم میزاره هم روی انرژی ![/quote]
[color=brown]
جدیداً ثابت شده که نور دو ماهیت موجی و ذره ای را به طور همزمان داره . بعضی وقتها خاصیت موجی نور به چشم میاد و بعضی وقتها خاصیت ذره ای . در مورد علت خمش نور در مجاورت اجرام بسیار بزرگ ، نظریات مختلفی را دیدم . خودم بیشتر خمش فضا را قبول دارم تا خمش نور . یعنی به نظر من بدون خمش فضا نمیشه نور را خم کرد . مثلاً اجرام خیلی بزرگ در اطراف خود موجب خمش فضا میشن و بعد که نور میخواد در این فضا منتشر بشه ، مجبوره مسیر منحنی را طی کنه . ر کل منظورم این بود که این جاذبه نیست که نور را خم میکنه .

البته این نظر منه و نمیشه بهش استناد کرد . [/color]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
من هم گفتم که با نظریه جاذبه به اون شکل مخالفم و حتی با نظریه پر طرفدار گراویتون ولی اگر خمش فضا زمان رو قبول کنیم که 100 درصد قابل قبول و اثبات شده هست به نظر میاد که فضا دارد به زمین فشار میاورد و زمین هم فشار فضا را پس میزند که در نتیجه آن اجسام بر اساس چگالی خود به نسبت فاصله از زمین وزن پیدا میکنند !
نمیتونم این منظورم رو درست بیان کنم ولی حرکت چرخشی و ماگمای متحرک درون زمین خیلی موثره ! :|

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]من هم گفتم که با نظریه جاذبه به اون شکل مخالفم و حتی با نظریه پر طرفدار گراویتون ولی اگر خمش فضا زمان رو قبول کنیم که 100 درصد قابل قبول و اثبات شده هست به نظر میاد که فضا دارد به زمین فشار میاورد و زمین هم فشار فضا را پس میزند که در نتیجه آن اجسام بر اساس چگالی خود به نسبت فاصله از زمین وزن پیدا میکنند !
نمیتونم این منظورم رو درست بیان کنم ولی حرکت چرخشی و ماگمای متحرک درون زمین خیلی موثره ! :|[/quote]

[color=brown]در مشخصه وزن اجسام فقط دو عامل جرم و شتاب گرانش مؤثره . جرم یک جسم که همیشه ثابته ولی شتاب گرانش با فاصله گرفتن از زمین کمتر میشه ، ولی نه به اون شدت که فکر میکنیم .

مثلاً بعضی از دوستان فکر میکنند که اگه ما روی قله اورست بایستیم ، شتاب گرانش کمتری را احساس خواهیم کرد . در صورتی که عدد g شاید کمتر از 0.26% هم تغییر نکنه . جسمی هم که بر فرض در ارتفاع 1000 کیلومتری سطح زمین پرواز میکنه ، حدود 24.4% کاهش شتاب گرانش احساس میکند .

پس به نظر من عاملی که در زندگی روزمره ما روی وزن اجسام تاثیر داره جرم اونهاست نه فاصله از زمین .[/color]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
از worior به خاطر طرح موضوع و از بابك تشكر دارم.
اگه بيراهه نباشه من مطلبي اضافه ميكنم.


[color=blue]بي وزني واقعي در شاتل وجود ندارد[/color]

حتما بارها و بارها پيش آمده است که فضانوران را در حالي مشاهده کرده باشيد که داخل فضاپيما يا ساير سيستم هاي فضايي در حالي که به صورت شناور در فضاي داخلي غوطه مي خورند، به اين سو و آن سو مي روند و اين در حالي است که تصور مي شود جاذبه در چنين فضايي (فضاي داخل شاتل يا ساير سيستم هاي فضايي) بسيار کمتر از جاذبه موجود در زمين است. حالت شناور گونه فضانوردان در چنين محيطي براي بسياري از مردم به يک آرزوي شيرين تبديل شده است تا حدي که براي تجربه حالتي مشابه آن کارشناسان توصيه مي کنند با غوطه ور شدن در آب چنين شرايطي را تجربه کنند، اما آيا تاکنون به شدت جاذبه تأثيرگذار روي بدن فضانوردان حاضر در فضاپيماها دقت کرده ايد؟

چنين برآورد شده که اين ميزان بالغ بر 90 درصد نيروي جاذبه اي است که فضانورد در سطح زمين تحمل مي کند. با اين حال اين يک باور نادرست علمي است که متصور شويم علت غوطه ور شدن فضانوردان در فضاپيماها به دليل کم بودن شدت جاذبه وارده بر بدنشان است حال آن که اين ميزان تنها 10 درصد کمتر از جاذبه وارده بر بدن آنها روي زمين است. در حقيقت به نظر مي رسد عامه مردم باور نادرستي درباره علت بي وزني فضانوردان حاضر در فضاپيماها دارند.
[color=green]
حقيقت امر اين است که اين حالت خاص (غوطه ور بودن) نه به دليل جاذبه کم بلکه به علت سقوط آزاد فضاپيما در فضا است.[/color]

از آن گذشته هر کسي مي تواند شرايط بي وزني ظاهري که فضانوردان در فضاپيماها دارند را با انجام آزمايش ساده اي تجربه کند. براي مثال مي توانيد در طبقه پانزدهم ساختماني سوار بر آسانسور شده و خود را آماده رفتن به طبقه همکف کنيد. بي شک در زمان انتقال به طبقات پايين تر احساس سبکي خاصي خواهيد کرد، حال اگر انتقال شما به طبقه همکف به واسطه قطع کابل نگهدارنده شتاب بالايي پيدا کند (در حقيقت در حال سقوط آزاد باشيد) در آن صورت شما و آسانسور با شتاب کاملا برابري به سوي زمين سقوط مي کنيد. در اين لحظات که عمر چندان زيادي نيز نخواهند داشت شما هيچ وزن آشکاري در قبال کف آسانسور نخواهيد داشت و از اين رو مي توانيد حرکاتي مشابه حرکات شناورگونه فضانوردان در شاتل هاي فضايي داشته باشيد. با اين حال به دليل اين که سرعت سقوط در آسانسور نمي تواند چندان زياد باشد انجام حرکات شناورگونه چندان قابل مقايسه با حالت فضانوردان در فضاپيماها نخواهد بود.
فضانوردان در حالت بي وزني

اکنون بياييد اين اصل ساده را به فرآيند آموزش فضانوردان تعميم دهيم. چنين شرايطي (شرايط سقوط آزاد با آسانسور) را مي توان با استفاده از يک هواپيما نيز انجام داد. تصور کنيد داخل هواپيمايي نشسته ايد. هواپيما باسرعت و شتاب خيره کننده اي اوج گرفته و با طي مسير سهمي شکل به ارتفاع قابل توجهي مي رسد. همزمان با نزديک شدن هواپيما به اوج ارتفاع در نظر گرفته شده، موتورهاي آن خاموش شده و تنها چند ثانيه بعد هواپيما و تمامي سرنشينان آن سقوط آزاد را تجربه مي کنند. هواپيما احتمالا سقوط آزاد 30 ثانيه را به همراه سرنشينان خود تجربه خواهد کرد (چون اگر بيشتر از اين زمان موتورهاي آن خاموش باشد، تنها بايد برخورد مرگبار آن با زمين را شاهد بود) در اين مدت کوتاه (30 ثانيه) تمامي سرنشينان در حالتي همچون بي وزني قرار خواهند داشت و بي ترديد مي توانند مشابه فضانوردان حاضر در فضاپيماها در فضاي داخل هواپيما شناور شوند. البته تجربه اين حالت با استفاده از سقوط آزاد هواپيما بسيار ملموس تر از سقوط آزاد با آسانسور خواهد بود گرچه در نتيجه تجربه اين حالت با استفاده از سقوط آزاد هواپيما با حالاتي نظير دلپيچه و تهوع شديد مواجه خواهيد شد. به همين دليل است که چنين تمريناتي در ناسا،" دنباله دار تهوع" نام گرفته است. نکته جالب توجه اين است که در فيلم تاريخي آپولوي 13 صحنه هاي مربوط به بي وزني در چنين شرايطي ضبط شدند و از اين روست که کاملا واقعي به نظر مي رسيده و به يکي از خاطره انگيزترين صحنه هاي سينمايي در تاريخ سينما و تلويزيون جهان به يادگار مانده اند.

اکنون سوال مهمي مطرح مي شود و آن اين که آيا حقيقتاً شاتل هاي فضايي به هنگام چرخش به دور زمين در وضعيت سقوط آزاد به سر مي برند؟ با بررسي دقيق و کمي دقت کاملاً مشخص است که بله دقيقا چنين است. شاتل هاي فضايي به هنگام حضور در فضا، داراي گشتاور ثابت حرکتي هستند که نسبت به مرکزيت زمين وجود دارد و صد اين سيستم فضايي تنها به واسطه وجود جاذبه زمين است. چه بسا که در فاصله هاي دوردست تر نسبت به فواصلي همچون فاصله زمين تا ايستگاه فضايي بين المللي و فاصله معمول زمين تا شاتل هاي فضايي، چنين گشتاوري مشاهده نمي شود.
فضانوردان در حالت بي وزني

شاتل هاي فضايي (يا هر گونه سيستم فضايي متحرک در فضا) مدار حرکتي خود را به هنگام حضور در فضا حفظ مي کند زيرا در چنين حالتي سرعت مماسي با مدار دارد. چنين سيستمي منتج به آن مي شود که شاتل و هر آنچه که درون آن وجود دارد (از جمله فضانوردان) همواره در حال سقوط آزاد در اطراف زمين باشند. در حالي که تمامي فضانوردان و ساير اشياء موجود در فضاپيماها کشش جاذبه اي قابل توجهي را تجربه مي کنند در حقيقت يک سقوط دسته جمعي مداوم است که آنها به ظاهر بي وزني را تجربه مي کنند و در حقيقت چنين احساسي در شاتل هاي فضايي واقعا وجود ندارد. اگر شخصي خواسته باشد بي وزني واقعي را تجربه کند، بايد بسيار فراتر از فاصله معمول شاتل هاي فضايي با زمين رفته و در حقيقت در اعماق فضا چنين شرايطي را به صورت واقعي تجربه کند. اگر اين امکان براي شما به وجود آيد که راهي ماه شويد (همان طور که در مأموريت آپولو روي داد) آن زمان است که بي وزني واقعي را احساس خواهيد کرد.

منبع: جام جم

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دوستان واقعا استفاده کردم از مطالبتان. خیلی خوب بود.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[color=brown]00Amin جان از بابت مطلب خوبی که ارسال کردی ممنون . همه این موارد به طور خلاصه تر در پستهای بالا بررسی شده بود که با مطلب شما تقریباً تکمیل شد .

maalek گرامی ، فکر کنم شما هم تا حالا جواب پرسش خودتو گرفته باشی . اگه باز جایی مبهم بود ، بپرس .

hans عزیز از اینکه همیشه مطالب علمی را دنبال میکنی ، دلگرم میشیم .

worior جان ، لطفاً چند تا مسئله مبهم دیگه در مورد بی وزنی مطرح کن تا بحث کنیم .[/color]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
من هم تشکر میکنم از دوستان
هم با طرح سوال هم با جواب مناسب بار علمی مطالب سایت افزایش پیدا میکنه در حین اینکه خودمون هم یه چیزی میفهمیم که تا قبل نمیدونستم !
یه تشکر خاص از امین دارم بخاطر ارسال به موقع اون مطلب مفید !
از مالک هم بخاطر طرح سوال و از هانس عزیز هم بخاطر پیگیری مطالب!

بابک هم که جای خود دارد هرچی یادگرفتیم توی این تاپیک از لطف ایشون بوده !



اما در مورد مبهمات جاذبه ! باید بگم همش مبهمه !
ولی چیزی هست که جالبه بدونید!
[color=red]انیشتین سالها پیش تئوری مبتنی بر دستکاری جاذبه با خواص مغناطیسی داد نیکولای تسلا هم یک دستگاه تولید جاذبه عکس بر اساس همین تئوری ساخت که یک تخم مرغ رو عمود نگه میداشت حالا تخم مرغ چرا نمیدونم ولی فکر کنم تخم مرغ خواص پارامغناطیس داشته !
مبحث ویژه ای در دنیا بعنوان الکتروگراویتی مطرح شده پدیده ای هست که میگن حتی خارج از جو زمین وجود داره و دلیل منطقی براش پیدا نکرده اند کسی در مورد این مسئله چیزی میدونه ![/color]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
در دهه 1920 هنگامی كه توماس تاوسند براون بر روی نوعی لوله اشعه X كار می‌كرد، متوجه شد كه با افزایش زیاد ولتاژ یك نیروی خالص به وجود می‌آید. او بر این عقیده بود كه اصل جدیدی از الكترومغناطیس و گرانش را كشف كرده است. در سال 1927 او اختراعی را موسوم به "روشی برای تولید نیرو یا حركت" به ثبت رسانید كه مفاهیم الكترومغناطیس و گرانش را در هم می‌آمیخت. از آنجا كه براون تحت نظر پروفسور پاول آلفرد بیفلد كار می‌كرد، این پدیده بنام اثر بیفلد- براون شناخته شد. در سال 1957 براون اختراع دیگری را با نام"دستگاه الكتروسینتیك" به ثبت رساند كه از نیروی موجود بر روی خازن‌های نامتقارن برای پیشرانش وسایل نقلیه استفاده می‌كرد. از آن تاریخ توضیحات بسیار متنوعی برای توجیه این پدیده ارائه شده است. با این حال هیچكدام تمامی رفتارهای مشاهده شده را توجیه نمی‌كند. هنوز توجیه علمی دقیقی در چهارچوب علم فیزیك برای پدیده بیفلد- براون اشاره نشده است. قوانینی همچون قانون سوم نیوتن، قانون بقای انرژی و ترمودینامیك از توصیف این پدیده بازمی‌مانند.

[color=blue]كاربردهای نظامی و جاسوسی[/color]

پدیده بیفلد- براون از نادر پدیده‌هایی است كه بدون ایجاد صدا یا صدای بسیار كم(صدای هیس ناشی از لرزش فویل آلومینیم) رانش قابل توجهی تولید ایجاد می‌كند. این سكوت یك مزیت بسیار بزرگ در مقایسه با روش‌های مكانیكی تولید پیشرانش می‌باشد و با مشاهدات اخیر در مورد اشیای پرنده ناشناس تطابق دارد.

برخلاف موتور جت كه با ایجاد حرارت بسیار كار را برای دستگاه‌های ردیابی مادون قرمز آسان می‌كند، هیچ‌گونه تابش مادون قرمز یا امواج الكترومغناطیسی در باندهای دیگر ندارد. این موضوع ردیابی چنین پرنده‌ای را دشوار می‌كند این ویژگی نیز با مشاهدات اخیر پرنده‌های ناشناس تطابق دارد.

یك ویژگی اشیای ناشناس رویت شده نور خیره‌كننده تابیده شده از آنهاست. این پرسش مطرح می‌گردد كه چرا وسیله‌ای كه برای عملیات جاسوسی استفاده می‌شود باید چنین نقطه ضعف بزرگی داشته باشد؟ شاید یك پاسخ به این پرسش آن باشد كه در تكنولوژی مورد استفاده در این پرنده‌ها تابش نور از جسم پرنده اجتناب ناپذیر است.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]در دهه 1920 هنگامی كه توماس تاوسند براون بر روی نوعی لوله اشعه X كار می‌كرد، متوجه شد كه با افزایش زیاد ولتاژ یك نیروی خالص به وجود می‌آید. او بر این عقیده بود كه اصل جدیدی از الكترومغناطیس و گرانش را كشف كرده است. در سال 1927 او اختراعی را موسوم به "روشی برای تولید نیرو یا حركت" به ثبت رسانید كه مفاهیم الكترومغناطیس و گرانش را در هم می‌آمیخت. از آنجا كه براون تحت نظر پروفسور پاول آلفرد بیفلد كار می‌كرد، این پدیده بنام اثر بیفلد- براون شناخته شد. در سال 1957 براون اختراع دیگری را با نام"دستگاه الكتروسینتیك" به ثبت رساند كه از نیروی موجود بر روی خازن‌های نامتقارن برای پیشرانش وسایل نقلیه استفاده می‌كرد. از آن تاریخ توضیحات بسیار متنوعی برای توجیه این پدیده ارائه شده است. با این حال هیچكدام تمامی رفتارهای مشاهده شده را توجیه نمی‌كند. هنوز توجیه علمی دقیقی در چهارچوب علم فیزیك برای پدیده بیفلد- براون اشاره نشده است. قوانینی همچون قانون سوم نیوتن، قانون بقای انرژی و ترمودینامیك از توصیف این پدیده بازمی‌مانند.

[color=blue]كاربردهای نظامی و جاسوسی[/color]

پدیده بیفلد- براون از نادر پدیده‌هایی است كه بدون ایجاد صدا یا صدای بسیار كم(صدای هیس ناشی از لرزش فویل آلومینیم) رانش قابل توجهی تولید ایجاد می‌كند. این سكوت یك مزیت بسیار بزرگ در مقایسه با روش‌های مكانیكی تولید پیشرانش می‌باشد و با مشاهدات اخیر در مورد اشیای پرنده ناشناس تطابق دارد.

برخلاف موتور جت كه با ایجاد حرارت بسیار كار را برای دستگاه‌های ردیابی مادون قرمز آسان می‌كند، هیچ‌گونه تابش مادون قرمز یا امواج الكترومغناطیسی در باندهای دیگر ندارد. این موضوع ردیابی چنین پرنده‌ای را دشوار می‌كند این ویژگی نیز با مشاهدات اخیر پرنده‌های ناشناس تطابق دارد.

یك ویژگی اشیای ناشناس رویت شده نور خیره‌كننده تابیده شده از آنهاست. این پرسش مطرح می‌گردد كه چرا وسیله‌ای كه برای عملیات جاسوسی استفاده می‌شود باید چنین نقطه ضعف بزرگی داشته باشد؟ شاید یك پاسخ به این پرسش آن باشد كه در تكنولوژی مورد استفاده در این پرنده‌ها تابش نور از جسم پرنده اجتناب ناپذیر است.[/quote]

امين جان يعني اين اثر اينقدر توليد انرژي ميكنه كه ميتونه وسيله اي رو به پرواز در بياره؟ جالبه. اين پديده در ايران تو دانشكده هاي فيزيك كار ميشه؟
اگه از دوستان ديگه هم خبر دارن بگن چون من مشتاق شدم. وريو جان شما چي؟ :mrgreen:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
یك مشكل پرنده‌هایی كه بر اساس این پدیده ساخته شده‌اند منبع تغذیه آنهاست. منابع تغذیه ولتاژ بالا اغلب سنگین هستند و نمی‌توان آنها را بر روی پرنده نصب كرد به طوری كه مستقل به پرواز درآید. با فناوری‌های امروزی می‌توان انرژی زیادی را از طریق لیزر به ادوات الكترونیكی منتقل كرد. امكان ساخت ولتاژهای بالا با استفاده از لیزر و یا صورت خاصی از امواج رادیویی قابل بررسی است. در این صورت راه‌حل مناسبی برای مشكل رسانیدن انرژی به جسم پرنده به دست خواهد آمد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.