hans

Volkssturm فولکشتروم-بسیج ملی المان نازی

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

به نام خدا

normal_431px-Volkssturm_poster.JPG

Volkssturm
دوستان گرامی به خاطر تاخیری که در ادامه سری مقالاتی که ارائه می کردم ایجاد شد پوزش می طلبم. به علت مشغله درس و زندگی و کم حوصلگی این سری با تاخیر مواجه شد قرار بود این تاپیک را در هفته ی بسیج ارائه کنم که به هر صورت نشد.خب بعد از معرفی اس اس ها و اس ا ها این بار نوبت فولکشتروم ها یا به عبارتی بسیج ملی المانهاست.
فولکشتروم به عنوان نیرویی یا به عبارت بهتر بسیج ملی المان نازی بود که در ماههای پایانی جنگ جهانی دوم به وجود امد.این بسیج ملی به دستور رهبر المان نازی ادولف هیتلر در 18 اکتبر سال 1944 به وجود امد که مردان و پسران بین رده سنی 16 تا 60 سال را که جزو نیروهای نظامی المان نبودند را به خدمت فراخواندند.
normal_ib_vs_img2.jpg
پسران و مردان ار رده سنی 16 تا 60 سال

مردانی که شغلشان حیاتی و واجب برای کشور نبود و یا در قسمتهای غیر ضروری ارتش و نظامی خدمت می کردند برای به دست گرفتن اسلحه فراخوانده شدند.البته قابل ذکر هست که این طرح از سال 1925 وجود داشت اما بر روی کاغذ فقط . اما بعد از فرمان هیتلر رنگ واقعیت به خود گرفت به طوری که انتظار می رفت حدود 10 میلیون نفر بسیج شوند بعد از این فرمان شخصی به نام مارتین بورمان با براوردی اعلام کرد که حدود 6 میلیون نیرو را می توان از نظر سلامت و توان جسمی جذب کرد برای این که این نیرو موثر و کارامد باشد هیتلر و بورمان می خواستند این نیروها نه تنها از نظر تعداد زیاد باشند بلکه دارای تعصب نیز باشند.در مراحل اولیه برنامه ریزی مشخص شد اگر نیروهای بسیج شده فاقد روحیه باشند جنگاوری و پیکار انها کمتر است به همین دلیل برای رسیدن به ان روحیه و تعصب مورد نظر,واحدهای فولکشتروم تحت فرماندهی مستقیم نازیهای محلی حزب بودند.دیگر فولکشترومها یک سازمان وسیع ملی شده بودند.یک میلیشیای واقعی.
normal_ib_vs_img1.jpg

شاید جالب باشد بدانید که این ایده فولکشتروم گرفته شده از لنداشتورم پروسها که بر می گردد به سالهای 1813 تا 1815 در طی جنگ پروس با ناپلئون که مردم پروس به عنوان نیروی چریکی برای ازادی علیه ناپلئون می جنگیدند.
زمانی که المان نازی در شرق المان و در جبهه ی شرقی با کمبود نیروی انسانی در برابر شوروی مواجه شد,این ایده فولکشتروم به عنوان اخرین راه برای جبران نیرو توسط رئیس اکادمی "oberkommando guderian heeres" ژنرال هاینس فیشر در سال 1944 ارائه شد.
"oberkommando guderian heeres " سرفرماندهی ارتش المان بین سالهای 1936 تا 1945 بود.

volkssturm.jpg
فولکشترومها در جبهه ها
normal_Volkssturm3.jpg
فولکشترومها در جبهه ها

هاینریش هیملر,جانشین فرمانده نیروی زمینی ارتش,مسئول تسلیحات و تمرینات بود.فولکشترومها اگرچه معمولا تحت کنترل حزب بودند اما در موقع عمل تحت فرمان ورماخت(نیروهای دفاعی المان) بودند که این کار باعث کاهش تاثیر انها شده بود.
واحد اساسی انها یک گردان شامل 642 مرد می شد که اکثر عضوهای ان جزو سازمان جوانان هیتلری ,سالخوردگان,ناتوانان و یا افرادی بودند که قبلا برای خدمت نظامی مناسب تشخیص داده نشده بودند.
normal_kap-gef_maerz-Ap-volksst_14_j_ami

از نظر اموزشی وضعیت خوبی وجود نداشت زیرا اعضا و نیروهای فولکشتروم فقط یک سری اموزشهای بسیار پایه ایی را اموزش می دیدند که شامل یک برگه و یا توضیح کوتاه در باره ی چگونگی استفاده و اشنایی با سلاحهایی به مانند کارابین 98k rifle و راکت ضد تانک پنزرفاست می شد.تمرین با سلاح به دلیل این که جنگ در حال انجام و نیروها با کمبود سلاح مواجه بودند خیلی کم صورت می گرفت به طوری که اغلب نیروهای فولکشتروم در میدان نبرد واقعی با سلاحها اشنا می شدند.همچنین با کمبود مربی اموزشی هم رو به رو بودند و تعدادی از سربازان کهنه کار جنگ جهانی اول به تصمیم خودشان به اموزش چگونگی سلاحها می پرداختند.

1943_44_oegz_s640_100_Popup_400_px_Breit

normal_ausbildung_volkssturm194411.jpg

normal_index.jpg
این یک برگ روزنامه یا کاغذی است که در ان تیربار MG34 را معرفی کرده است.چون نوشته هایش ناخوانا بود نتوانستم ترجمه کنم
بسیار علاقه مند بودم بتوانم ببینم به چه گونه ان را برای مردم عادی شرح داده اند ولی متاسفانه نتوانستم کیفیتی بهتر از این پیدا کنم.

volkssturm-logo-large.jpg

از نظر تسلیحات واحدها هم هیچ همگونی وجود نداشت و از هر انچه وجود داشت استفاده می کردند.هر عضو فولکشتروم هم می بایست لوازم مورد نیازش مثل یونیفرم و وسایل پخت غذا را خودش می اورد. این امر منجر به این شد که واحدها ژولیده و کهنه باشند و به جای اینکه روحیه نیروها بالا رود باعث یاداوری حالت نومیدانه المان می شد.

normal_GermanPOW1945.jpg
فولکشترومهای اسیر شده در جبهه بلاروس-برلین 1945

فولکشترومها سلاحهای مختلفی را مورد استفاده قرار می دادند , برخی تفنگهای Gewehr 98s و Gewehr 71s و یا سلاحهایی که توسط نیروهای المانی از کشورهایی مثل شوروی -ایتالیا - بلژیک - فرانسه - چک و لهستان و... به غنیمت گرفته شده بودند استفاده می کردند.و برخی هم به نسبت بیشتر از تفنگهای 98ks کارابین استفاده می کردند.

normal_800px-Mauser_m98%7E0.jpg
Karabiner 98ks
المانها حتی سلاحهایی را که قیمت ارزانی داشته باشند را طراحی و مورد استفاده قرار دادند تا بتوانند کمبود سلاح و مهمات را جبران کنند. سلاحهایی مثل:
MP3008 und volkssturmgewehr 1-5

normal_MP_3008_Sub_Machine_Gun_Wooden-St
MP3008
normal_Volkssturmgewehr_1_5.jpg
volkssturmgewehr 1-5
در مجموع باید گفت از هر چیزی که موجود بود استفاده می کردند.این حجم زیاد انواع مختلف سلاح با مهمات متفاوت فشار زیادی را به بخش لجستیک وارد می کرد و ان را با مشکل رو به رو ساخته بود.

یونیفرم فولکشتروم ها فقط یک بازوبند سیاه بود که روی ان نوشته شده بود "Deutscher Volkssturm Wermacht " به معنی: فولکشتروم ورماخت(نیروهای دفاعی المان) المان.
همراه با نشانهای نقره ای ساده ای که بر روی یقه نصب می شد. مسئولین نازی سعی یسیاری کردند تا یونیفرم نظامی و زیبا و یکدستی برای انها داشته باشند اما نتوانستند برای همه ی نیروها یونیفرمهای یکدستی را فراهم کنند. به همین دلیل تعداد زیادی از فولکشترومها یونیفرمهای نیروی انتظامی یا یونیفرم کارهای عادی دیگر مثل نگهبانان کارخانه ها یا شرکتها و یا راهبرهای قطار و .... را می پوشیدند.اگر به عکسهای بالا و پایین نگاه کنید متوجه می شوید.

normal_22%7E7.jpg
بازوبندی که این نیروهای بسیج شده می بستند با عبارت فولکشتروم ورماخت المان.

normal_Volkss2.gif
نیروهای فولکشتروم با لباسهای مختلف

فولکشترومها دارای رسته بودند که در پایین نشانها و رسته های انها را می بینید :

Bataillionsführer سرگرد 75px-SSmajEarly.gif

Kompanieführer سروان 75px-SS2ndLTptch.gif

Zugführer ستوان 75px-SSSrg1ptch.gif

Gruppenführer گروهبان 75px-SSsrgptch.gif

Volkssturmmann سرباز SSMannptch.gif


همان طور که قبلا گفته شد المانیها از جندین نسل به عنوان نیرو استفاده کردند. حتی افراد سالخورده و کسانی که در جنگ جهانی اول کارازموده شده بودند. این نیروها اغلب در همان ناحیه خودشان مورد استفاده قرار می گرفتند اما تعدادی از انها مستقیما به خط مقدم در جاهای دیگر فرستاده می شدند. زمانی که اموزش و توضیح کوتاه درباره ی سلاح تمام می شد و سلاح به دست انها می دادند رسم بود بعد از دادن سلاح به انها به رهبرشان هیتلر سوگند می خوردند و وارد میدان نبرد می شدند.
normal_archivo_php.jpg
نیروهای فولکشتروم در حال ادای سوگند

این نیروهای غیر نظامی بسیج شده به طور وسیع در نبرد برلین مورد استفاده قرار گرفتند که در قسمتهای زیادی از شهر می جنگیدند. این نبرد واقعا ویرانگری بود. زیرا اعضای ان تا سر حد مرگ برای اینکه اسیر نیروهای شوروی نشوند می جنگیدند.وحشی گری و رفتار نیروهای شوروی بسیار زیاد بود.در پرانتز عرض کنم که روزهای اخر جنگ مردم و نیروهای المانی خودشان دسته دسته از شرق به طرف غرب می رفتند تا خود را تسلیم نیروهای امریکایی کنند تا گرفتار و اسیر نیروهای روسی نشوند. بد نیست بدانید از حدود 90- 95 هزار اسیر المانی در بند روسها تنها 5 هزار نفر به المان بر گشتند و بقیه در اردوگاههای مخوف سیبری روسیه کشته شدند و یا جان سپردند.

normal_kapit_45_jugendl_volkssturm_akg_9

نبرد مهم دیگری که فولکشترومها در ان حضور پررنگی داشتند نبرد Konigsberg بود.

normal_752px-Volkssturm.jpg
جسد یکی از نیروهای فولکشتروم کشته شده

اجرای این چنین طرحهایی بود که باعث شد بعد از پایان جنگ نسبت زنان به مردان المانی 8 به 1 باشد.
در پایان بیشتر استراتژیستها و تاریخ نگاران بر این باورند فولکشتروم ها تاثیر استراتژیک کمی در نتیجه جنگ داشتند,اما چیزی که نمیشه انکار کرد ان است که این افراد با وجود اینکه می دانستند شانسی برای پیروزی ندارند اما دلیرانه جنگیدند.

[align=center]672px-Volkssturm_armband_svg.png[/align]

 

normal_31823.jpg

برای ازادی و زندگی,فولکشترم




نویسنده و گرداورنده: هانس

استفاده از مطلب بدون ذکر نام نویسنده و سایت میلیتاری مجاز نمی باشد.

  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
از دوستان ممنونم. کاش بقیه حداقل وقتی خواندند یه جمله ی مزخرف بود یا تشکر می گداشتند تا تاپیک سریع از اسکرول خارج نشود. :mrgreen:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]میگم عکس اول سمت راست دسته پسره چی هست؟[/quote]

هادی گرامی اگر منظورت این عکس هست:
[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_ib_vs_img2.jpg[/img]

دسته پسره یک راکت ضد تانک پنزرفاست هست یعنی این:
[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/panzerfaust11.jpg[/img]
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
هانس عزیز سلام
دستت درد نکنه. گاهی اوقات تاپیکی دیده نمیشه ولی بنا به دلایلی بعدها مورد بحث قرار میگیره.
اونطوری که در کتابها خوندم هیتلر سخنران قهاری بود که میتونست بعد از خطابه ای پرشور حس میهن پرستی و جانفشانی رو در مخاطب القا کنه.
اینطور که از مطلب و تصاویر پیداست المان برای رفع کمبود نیروهای خودش مجبور به استفاده این نیروهای مردمی شد ولی اینکه چرا اموزشهای این نیرو اینقدر با عجله صورت میگرفت برایم جای سوال شد؟ ( حداقل جنگ یه 5 سالی طول کشید )

دوم این 100 و 60 زیر پانزر برد اونه یا ....؟؟؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]هانس عزیز سلام
دستت درد نکنه. گاهی اوقات تاپیکی دیده نمیشه ولی بنا به دلایلی بعدها مورد بحث قرار میگیره.
اونطوری که در کتابها خوندم هیتلر سخنران قهاری بود که میتونست بعد از خطابه ای پرشور حس میهن پرستی و جانفشانی رو در مخاطب القا کنه.
اینطور که از مطلب و تصاویر پیداست المان برای رفع کمبود نیروهای خودش مجبور به استفاده این نیروهای مردمی شد ولی اینکه چرا اموزشهای این نیرو اینقدر با عجله صورت میگرفت برایم جای سوال شد؟ ( حداقل جنگ یه 5 سالی طول کشید )

دوم این 100 و 60 زیر پانزر برد اونه یا ....؟؟؟[/quote]
فکر کنم اون مدلشه

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
هانس عزیز ممنون خسته نباشید خدا قوت(تقلید از مجریهای تلویزیونو کشاورزان در سر زمین :mrgreen: )
در مور سئوالدوست عزیزم armani که چرا این اموزشها به سرعت و بی دقت انجام گرفت فکر میکنم دلیل این بود که در اواخر جنگ این نیرو تشکیل شد و از اول جنگ تشکیل نشد
چون پیشوا فکر میکرد که جنگ زود تمام میشود و نیروی ارتش کافی است پس نیازی به این بسیج حس نمیشد

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
داستان بسیار غم انگیزی است متاسفانه
سیستم سربازگیری سنتی پروس به قدری کامل بود که احتیاجی نبوده اینهمه مردم غیرنظامی بیچاره رو به دردسر بندازند.
این بندگان خدا بیشتر از اینکه نیروی نظامی باشند گوشت دم توپ بوده اند. هرچند که بعضی موارد خوب جنگیده اند اما در بسیاری از موارد با فرارکردن رهبران محلی حزب نازی شیرازه نظم اینها به هم می ریخته.
هیتلر یه جایی گفته بود ما اگر غرق بشیم بقیه دنیا رو هم با خودمون غرق میکنیم اما ظاهرا فقط مردم بدبخت آلمان رو غرق کرد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ارمانی عزیز
همان طور که اشاره کردید بله هیتلر سخنران قهاری بود.هیتلر ساعتها به تنهایی متنی را که قرار بود سخنرانی کند تمرین می کرد و نور پردازی و طریقه ی ورود خود به سالن را بررسی و اماده می کرد. اما تنها دلیل موفقیت سخنرانیش نبود. بلکه جو مردم و کشور برای پذیرش همچنین عقاید و سخنانی امادگی داشت. مردمی که خورد شده بودند و احساس تحقیر می کردند این جور حرفها را درست و با ان احساس ارامش می کردند.به همین دلیل هیتلر توانست این گونه ملت المان را پشت خود داشته باشد.جدا از ان واقعا هیتلر المان را شکوفا کرد.کلا امپراطوری ناریها 12 سال طول کشید که 5 6 سال ان جنگ بوده و تنها در عرض 4 5 سال المان سوخته از جنگ اول و دارای بدهی های سرسام اور و از دست داده ی مناطق صنعتی مهم و تحت تحریم را به ابرقدرت دنیا تبدیل کرد.و برای 6 میلیون جوان بی کار از جمعیت حدود 70 میلیونی اشتغال ایجاد کرد.واحد پول المان مارک به قدری بی ارزش شده بود که مردم به عنوان هیزم استفاده می کردند و یا مثلا یک تکه نان چند میلیون مارک بود.با اجرای طرح های اجتماعی مثل انواع جشنها و ایجاد سازمانها و اماکن مختلف جوانان را جذب و شور و نشاط را به جامعه داد. با این که حکومت نظامی و توتالیتر بود ولی ماموران گشت و امنیتی در خیابان نبودند که به مردم و جوانان گیر بدهند . کلا به طوری که مردم و جوانان احساس نمی کردند حکومت نطامی ودیکتاتوریست.البته قشر فرهنگی و تعداد محدودی روشنفکران مخالف بودند.اقتصاد و رفاه و شادی و طرح اجتماعی مردم را راضی و دیگر کمتر کسی مشکلی با خفقان سیاسی موجود داشت. به عنوان مثال در مورد این گونه سازمانها و اماکنی که ایجاد کردند. یکی ار انها باشگاههای پرواز بود که در سرتاسر المان ایجاد شدند و تعداد زیادی از جوانان در انها پرواز با گلایدر را یاد گرفتند. همین امر باعث شد در موقع جنگ المانها دارای نیرو هوایی قدرتمندی باشند. این تنها یکی از دهها مورد بود. بنده فیلمی رنگی و مستند از المان قبل از جنگ دارم که برلین را نشان می دهد.شهری شیک و مدرن و رفاه عالی و شهری زیبا که بعد از جنگ تبدیل به خرابه ای شده بود و دیگر ان مردم هم نبودند. این فیلم طوری هست که هر که دیده است اظهار تاسف می کند که همچین زندگی ای چرا باید به ان روز بیافتد .از انجاییکه صحبت زیاد است دیگر مجالی برای گفتن در اینجا نیست.اگر شما برادر بزرگوار خواهان باشید بیشتر خواهم گفت. امیدوارم توانسته باشم تا حدودی کلی توضیح داده باشم.
در مورد مطلبی که فرمودید چرا اموزشها کوتاه بود همان طور که AG_EB64 گفتند باید عرض کنم در مقاله اشاره ای کردم که این طرح چند ماه پایانی جنگ اجرا شد. در چند ماه پایانی جنگ که فرصتی برای اموزش نبود. جنگ در حال جریان بود و اکثر نیروها و جوانان المانی کشته شده و یا از بین رفته بودند. مضاف بر اینکه همان گونه که نیروهای المانی کمتر می شدند نیروهای شوروی بر تعدادشان افزوده می شد. هنوز معلوم نیست استالین چه مقدار نیرو وارد جبهه ها کرد ,چند میلیون,15 میلیون 20 میلیون چه قدر....ولی انچه که معلوم بود به اندازه ی دریا. به قدری زیاد بودند که سربازان و تیربار المانی ها فرصتی برای نفس کشیدن نداشتند تا اینکه بالاخره نیروهای روس وارد سنگر و خط دفاعی می شدند.سربازان شوروی ردیف ردیف درو می شدند ولی تمامی نداشتند.هیتلر استراتژی همه چیز در راه جنگ را به کار بست .

در مورد سوال دومتان هم این اعداد نشان دهنده ی برد انهاست.

پنزرفاست 30 کلاین:
همان طور که از اسمش پیداست klein در زبان المانی یعنی کوچک,کوچولو .
پنزرفاست 30 کوچک می تواند در 150 میلیمتر زره نفوذ کند. و وزن کلی این سلاح 25/3 کیلوگرم است و عدد 30 نشانگر برد حداکثری این سلاح ( 30متر) می باشد.

پنزرفاست 30 :
مدل ارتقا یافته قبلی هست که دارای قدرت نفوذ در 200 میلیمتر زره هست.و همان طور که روش هست دارای برد 30 متر است.

پنزر فاست 60 :
این مدل رایج ترین و بیشترین مدل تولید شده است که دارای برد 60 متر است. این مدل در سرعت هم خیلی بهتر شده بود و دارای قدرت نفوذ در 200 میلیمتر زره هست.

پنزرفاست 100 :
این مدل از نظر تعداد خیلی کم در سال پایان جنگ تولید شد که دارای سرعت بیشتر (60 متر بر ثانیه ) و برد 100 متر و قابلیت نفوذ در 220 میلیمتر زره هست.

البته پانزرفاست 150 هم در پایان چنگ مقدار محدود تولید شد این مدل خیلی فوق العاده شده بود و دارای سرعت 85 متر بر ثانیه بود و قدرت نفوذ در زره ان بیشتر شده بود.

پانزرفاست 200 هم طراحی شد و در ماه پایان جنگ وارد خط تولید شد اما قبل از توسعه کامل جنگ تمام شد.
ارمانی گرامی پانرزفاست 150 را میشه گفت پدر بزرگ ار پی جی هایی بود که در جنگ مشاهده کرده اید .
زیرا از روی این مدل ارپی چی 2 را روسها ساختند و بعد از ان ار پی جی 7 را که دیده اید.

امیدوارم با این توضیحات کوتاه جواب سوالات شما را داده باشم.اگر سوالی یود در خدمتم.


رضا جان واقعا همین طور هست که گفتی. اگر در مورد لنداشتورم پروسها اطلاعی داری ممنون میشم بگذاری .

از بقیه دوستان هم ممنونم.
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
هانس عزیز مثل همیشه عالی بود.

ممنون از زحمتی که کشیدید

-------

موفق باشید

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
hans,
دوست گرامی مطلبی عالی و مفید و خسته نباشید. هر بار با تاپیکهای جدید شما کلی به معلومات من و سایر دوستان افزوده میگردد. :mrgreen:

از نظر میزان اثر گذاری این نیروها بر روند جنگ باید گفت تاثیر چندانی نداشتند اما عمل آنها در دفاع از کشور خود قابل تقدیر و ستایش است.
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سعید جان قابل شما و بقیه دوستان را نداشت. من به قدری مطلب از این سایت که شما بانیش بوده اید و شما و دیگر دوستان ان را پر بار می کنند , یاد گرفته ام که این مطالب در مقابل انها ذره ایی کوچک بیش نیست. کار نیکی و با خیری انجام داده ایی که دستت درد نکند.اجرت با خداست.
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط MR9
      جغد شب پرواز لوفت وافه
       
      بدون شک ، بهترین جنگنده - شکاری رزم شبانه لوفت وافه در طول جنگ جهانی دوم ، پرنده دوموتوره HE-219 UHU  ( جغد ) بشمار می آمد که بلحاظ برخی از مشخصات فنی بسیار با جنگنده بلندپرواز ماسکیتو بریتانیایی قابل مقایسه و در برخی از مشخصات نیز از آن عملکرد بهتری داشت . در این شکاری شب پرواز بطور معمول از دو سری آنتن رادار استفاده می گردید ، آنتن های SN-2 و FUG-212 . در نخستین پرواز عملیاتی اسکادران این پرنده در دو شب پیاپی یعنی در شبهای 11و12 ژوئن 1943 ، یک فروند HE-219 A موفق به سرنگون نمودن 5 بمب افکن سنگین چهارموتوره  لانکاستر بریتانیایی در کمتر از 30 دقیقه گشت . با وجود این بیلان موفق ، این جنگنده کار آمد هرگز وارد تولید انبوه نگردید و تنها 300 فروند از آن وارد سازمان رزم لوفت وافه شد .
       

       
       

       
      مجموعه کابین خلبان و خدمه کنترل کننده رادار
       

       
       
      در اواخر سال 1944 ، بدلیل حساسیت های موجود نسبت به خدمه این هواپیما ، لوفت وافه درصدد بود تا این جنگنده شب پرواز را به صندلی های پرتاب شونده مجهز نماید ، با این حال فقط یکفروند از این هواپیما ( تصویر فوق ) برای  گذراندن آزمایشهای زمینی به صندلی های پرتاب شونده (EJECTION SEAT) مجهز شدند .
       
       
       

       
       

       
      LUFTWAFFE  HE-219 A.1  VS    ROYAL AIR FORCE  LANCASTER
       
       

       

       
      جنگنده شب پرواز HE-219 A.1 مجهز به رادار FUG-220  مونستر - هندورف 45-1944
       

       
      جنگنده شب پرواز HE-219 A1 - فرودگاه کپنهاگ  ، دانمارک ( این تصویر پس از تسلیم شدن واحدهای لوفت وافه در دانمارک برداشته شده است )
    • توسط karkas
      با سلام


      Puma نام یکی دیگر از نفربر های پیشرفته آلمان است که جایگزین نفربر Marder است . این نفربر 31 تن وزن دارد و قادر است بیش از 9 نفر را حمل کند .
      پروژه ساخت این نفربر از دهه 90 به نام NGP شروع شد و در سال 2001 پایان گرفت . مدیر این پروژه جردن لیکنت بود که با گرفتن بودجه گزاف از دولت شروع به تحقیق و بررسی در مورد این نمونه نفربر ها کرد . نفربر پوما به دلیل داشتن ایتکسون در کنار های مختلف موتور و به دلیل بهره گیری از سیستم آن پی اس سرعت بسیار قابل توجهی دارد چراکه این نفربر علاوه بر حمل توپ های ضد هوایی و توپ 80 میلیمتری قادر است با سرعت 90 کیلمتر در ساعت حرکت کند . این نفربر به دلیل بهره گیر از سیستم کارسیو 3 قادر است با سرعتی معادل 10 کیلومتر در ساعت در آّب حرکت کند . شایان ذکر است که این نفربر به دلیل داشتن برجک LKSN-6G قادر به گردش 360 درجه است و می تواند با استفاده از سیستم هدایت کنند MALXION بیش از 10 کیلومتر خود را مورد بررسی قرار دهد . سیستم پیشرفته MALXION یک سیستم به اندازه یک مانتور 20 اینچ است که با بهره گیری از سیگنال های ماهواره ای قادر است در سخت ترین شرایط آب و هوایی و جنگی سرنشینان را به مسیر درست هدایت کند . این نفربر در سه مدل Puma B، PumaA و PumaC ساخته شده است که هم اکنون بیش از 300 دستگاه از مدل PumaC در نیروی زمینی آلمان در حال خدمت هستند . شایان ذکر است در مدل آخر آقای جردن لیکنت قول داده است که پروژه آن راتا سال 2010 به مرحله تولید برساند . او خاطرنشان می کند که نفربر نوع آخر که احتمالا Puma32 نام خواهد گرفت قادر است به عنوان تسلیحات از جمله توپ های هوایی ، راکت انداز های زمین به هوا ، موشک های ضد تانک و نفربر ، سیستم های مخابراتی و آبی خاکی تجهیز شود . البته باید خاطر نشان کرد که هم اکنون این نفربر قادر است به تسلیحاتی مانند توپ 30 میلیمتری ، کالیبر 7.62 میلیمتری ، 4 راکت انداز زمینی ، یک 5.56 mm HK MG4 و یک توپ 80 میلیمتری تجهیز شود . سیستم های رادیویی و ارتباطی این نفربر عبارتند از : LVN , UT8 , QIY-66 .
      نام : Puma
      کشور سازنده : آلمان
      وزن : 31.5 تن
      طول : 7.4 m
      وزن : 3.7 m
      ارتفاع : 3.1 m
      سرنشینان : 9 نفر
      اسب بخار : 1073 bhp
      قدرت/سنگینی : 25,4 kW
      برد : 600 کیولمتر در نمونه آول
      برد در نمونه PumaC : برد بیش از 800 کیلومتر
      سرعت در نمونه آخر : 90 کیلومتر در ساعت








    • توسط MR9
      نبل ورفر در برابر کاتیوشا
       
      تاریخچه و منشاء استفاده از آنچه که امروز در سازمان رزم نیروهای نظامی ، توپخانه موشکی (Rocket artillery) نامیده می شود ، از یک  سابقه بسیار طولانی ، بویژه  ارتشهای ایران و یونان باستان برخوردار است  ، با این حال ، این چینی ها و بدنبال آنها ، مغولان بودند که از این جنگ افزار به شکل گسترده ای در میدان نبرد استفاده نمودند . این سلاح در قرن سیزدهم وارد اروپا گردید و در دو قرن پیاپی ( شانزدهم و هفدهم ) مورد استفاده ارتشهای درگیر قرار گرفت ، ولی به ناگاه ، تا اواسط نیمه نخست قرن بیستم میلادی به دست فراموشی سپرده شد . اما  شروع جنگ جهانی دوم ، این وضعیت را دگرگون کرده و دو طرف متخاصم ، یعنی ارتش آلمان و ارتش سرخ اتحاد شوروی ، بسرعت تبدیل به اصلی ترین  کاربران این سلاح درآمدند .
       
      دریک بازه زمانی بیست و پنج ساله ، ارتش اتحاد شوروی ، طیف وسیعی از راکتهای توپخانه ای را که عمدتا" با شناسه مشهور کاتیوشا ( کاترینا ) و یا براساس کدگذاری آلمانی ، " Stalin’s Organs" شناخته می شد را طراحی ، تولید و به کار گرفت که شامل نمونه های :
       
      ام-8 ، کالیبر 82 م.م
      ام-13 با کالیبر 132 م.م
      ام-30 / ام-31  کالیبر 300 م.م
       
      این موشکها عمدتا" بر روی کشنده های متنوع روسی حمل و شلیک می شدند که عبارت بود از :
       

       
      کشنده زایس -6 ، با ترکیب 4×6 ، شناسه BM-8-36
       

      کشنده استودبیکر، با ترکیب 6×6 ، شناسه BM-8-48
       

       
      تانک سبک T-60  ، ، شناسه BM-8-24
       

      خودروهای متنوع ساخت شوروی یا انواع وارداتی ، با شناسه BM-13-16( در این تصویر کشنده GMC ایالات متحده )
       

      کشنده زایس -6/ کشنده استودبیکر ، با شناسه BM-31-12
       
      ( در این تصویر سوار بر یک خودروی شنی دار )
       
      در مدت مشابه ، ورماخت ، نیز  موفق شد تا هفت نمونه از راکت انداز خود با شناسه " Nebelwerfer" طراحی ، تولید و درسازمان رزم خود به کار گیرد که شامل :
       

      نبل ورفر 41 ، کالیبر 150 م.م
       

      نبل ورفر 42 ، کالیبر 210 م.م
       
      راکت انداز41/42 /schweres Wurfgeraet 40 ، کالیبر310/320 /280/300م.م
       
       
       

       
       
      راکت انداز Raketenwerfer 56 ، کالیبر 300م.م
       
      راکت اندازهای آلمانی نیز بر روی طیف وسیعی از خودروهای موجود در ارتش این کشور ، شامل نیمه شنی ها ( به مانند SdKfz.251 ، Maultier ، Schwere Wehrmachtschlepper ) ، تانک های به غنیمت گرفته شده از ارتش فرانسه ( شامل Hotchkiss H-35 / 38 / 39, Renault UE / AMX UE ) و همچنین نفربرهای فرانسوی ( شامل Somua MCG / MCL) نصب وبکار گرفته می شدند .
       
      براساس یک اشتباه تاریخی ، ارتش سرخ عمدتا" بعنوان نخستین سازمان مسلح بکارگیرنده راکتهای توپخانه ای در جنگ دوم جهانی ذکر شده است ، در حالی که ورماخت ، از نخستین روزهای شروع عملیات بارباروسا (22 ژوئن 1941 ) ، چهار تیپ موشکی را در جبهه  شرقی به کار  گرفت ، تا جایی که  نخستین آتشباری علیه یگانهای روسی ، در ساعت 3:15 صبح روز 22 ژوئن توسط این جنگ افزار صورت پذیرفت  . در حالی که ارتش شوروی ، دیرتر از ورماخت ، یعنی در 14 یا 15 ژوئیه 1941، از این جنگ افزار ،  علیه یک ایستگاه راه آهن Orsza ( در طول بزرگراه مینسک - مسکو )  ، که توسط یگانهای گروه ارتشهای مرکز به تصرف در آمده بود ، استفاده نمود .
       
      پی نوشت :
       
      1- ظاهرا" ، ورماخت در ابتدا از این سلاح در ماموریت های ایجاد پرده دود برای کمک به پیشروی یگانهای مکانیزه ، استفاده می نمود ،  با این حال برخی منابع معتقدند ، فرماندهان آلمانی با مشاهده تاثیر رعب انگیز شلیک صدها موشک روسی در یک محدوده کوچک ، بتدریج از این راکت اندازها برای هدف قرار دادن صفوف متراکم پیاده نظام روسی ، مسیرهای  منتهی به خطوط  مقدم و نقاط لجستیکی استفاده نمودند .
       
      2- براساس اسناد منتشر شده سرویس های اطلاعاتی اتحاد شوروی در دوران پس از فروپاشی ، با ورود راکت اندازهای کاتیوشا به سازمان رزم ارتش سرخ ، خدمه این سلاح ها ، عمدتا" از پرسنل NKVD انتخاب می شدند که این مساله نشاندهنده محرمانه بودن چنین سلاح هایی می بود .
       
      3- این تاپیک در مهرماه سال 1399 خورشیدی با تجمیع مطالب پراکنده در انجمن تشکیل شد .
    • توسط MR9
      خط زمانی جنگ در جبهه شرق - 1941 
       
       
      جنگ جهانی دوم ، نقطه اوج کاربرد استراتژیها و تاکتیکهای رزمی است که بنا بر برخی نظرها ، عصاره و چکیده بیشتر از دو قرن تجربه نظامی بشر محسوب  می گردد . متون تخصصی بسیار زیادی در ارتباط با این آوردگاه به رشته تحریر درآمده  و تحلیل های بسیار زیادی در خصوص آن منتشر شده ، اما می شود نقطه اوج باز زمانی 1945-1939 ( یا به روایتی 1940 ) را حمله ورماخت به روسیه - شوروی دانست . در این زمینه ، شاید معتبرترین مرجع مستقیم که می توان نکات زیادی را از آن برداشت نمود ، مجموعه یادداشتهای ژنرال توپخانه ، فرانتس ( فرانتز ) هالدر دانست که اطلاعات دست اولی از کنفرانسها ، جلسات و تصمیم های سرفرماندهی OKW در اختیار محققان می گذارد . وی در یادداشتهای خود ، بخصوص در روز آخر ژوئیه 1940 ، مجموعه رخدادهای سرفرماندهی ارتش را مضبوط نموده و بر همین اساس ، به اعتقاد وی ، هیتلر ، تصمیم قطعی خود برای حمله به  روسیه در بهار سال بعد را گرفته بود . در ادامه این یادداشتها ، چنین می خوانیم:
       
        
       
      راست : ژنرال توپخانه ، فرانتز هالدر      چپ :  آدولف هیتلر 
       
      "........  هیتلر ادامه داد ، اتفاق غریبی در بریتانیا رخ داده !!! انگلیسیها ، کاملا از پا درآمده اند !!!!!!!!!!!!!!! اما اینک دوباره برپای خود ایستاده اند . روسیه از تحولات غرب اروپا مشوش است . روسیه فقط کافی است به بریتانیا بگوید ، نمی خواهد آلمانها را آنچنان نیرومند ببیند و همین کافی است که بریتانیا به مانند غریقی که گیاهی را یافته  ، امیدوار شود و به خود القاء کند که  وضع در شش یا هشت ماه به کلی تغییر خواهد کرد ، اما اگر روسیه درهم شکند ، آخرین امید انگلستان بر باد خواهد رفت  . درآن صورت ، آلمان  آقای اروپا و بالکان خواهد شد 
      "تصمیم : بنابراین ملاحضات ، روسیه باید در بهار 1941 خرد شود . روسیه هر چه زودتر ، در هم شکند ، بهتر است ( این بخش تاکید ژنرال هالدر بود )......."
       
      در 9 اوت 1940 با ارسال رمز AUFBAU OST ( آماده سازی ارتش در شرق )  ، 10 لشکرپیاده  و دو لشکر زرهی از غرب به لهستان اعزام شد . تاکید هیتلر بر ارسال لشکرهای زرهی در جنوب شرق لهستان  این بود که بدون ایجاد شک در رومانی یا روسیه ، امکان حفاظت از منابع نفتی رومانی حاصل گردد . در همین اثناء ، سرفرماندهی OKW به ژنرال ارنست کوسترینگ  وابسته نظامی آلمان در مسکو دستور داد تا به ستاد ارتش روسیه اطلاع دهد که  تحرکات ورماخت ردشرق ، به منظور جایگزینی پرسنل جوان با افراد مسن به منظور افزایش نیروی کار در کارخانه هاست . 
       
      در 18 دسامبر 1940 ، نامه محرمانه ای از جانب قرارگاه هیتلر به ارتش آلمان صادر شد که طی آن  به نیروهای مسلح آلمان فرمان داده شد تا روسیه- شوروی را در یک نبرد سریع ، قبل از شکست بریتانیا می بایست خرد کنند .
       
       

       
      ژنرال گونتر بلومنتریت 
       
      سرانجام در 22 ژوئن 1941 ، تهاجم گسترده ورماخت به اتحادجماهیر شوروی آغاز شد ، ژنرال گونتر بلومنتریت ، رییس ستاد ارتش چهارم آلمان ، بعدها بخاطر می آورد که کمی پس از نیمه شب بیست ویکم ، وقتی آتشباری توپخانه آلمان آغاز شد ، قطار تند روی مسکو- برلین از میان خطوط آلمانی ها گذشت و بدون حادثه وارد برست- لیتوفسک شد . این رویداد برای وی به همان اندازه عجیب آمد که توپخانه روسها جواب شلیکهای ورماخت را نداد . هر چند وی نتیجه گرفت که روسها کاملا غافلگیر شده اند .
       
      در سپیده دم 22 ژوئن ، این پیام از شبکه ارتباطی ارتش شوروی شنود شد ، 
       
      " به ما تیراندازی میشود ، چه باید بکنیم ؟!!!!"
       
      این پیام در دفترچه  خاطرات بلومنتریت نقل شده ، پاسخ آن چنین بود 
       
      "..... شما دیوانه شده اید، بعلاوه چرا پیام شما نباید به رمز باشد ؟!!!!"
       
       
       
       
      این مقدمه به نسبت کوتاه ، آغازی است مبارک برای بزرگترین انجمن نظامی وب فارسی به جهت ورود به یک حوزه جدید از بررسی های نظامی و آن ، برگردان  مستندهای تاریخ نظامی . با توجه به پیشگامی میلیتاری برای باز کردن عرصه های جدید در این حوزه ،دو تن از عزیزان انجمن ، برادران عزیز ، جنابان @mostafa_by و @jalilnoori  آغازی جدید را در این زمینه رقم زدند و برای اولین بار  در وب فارسی ، تایم لاین ( خط زمانی ) عملیات بارباروسا را به صورت زیرنویس فارسی ، در اختیار مخاطبان قرار دادند . البته بنده ( @MR9 ) در نهایت امر ، کار ویرایش مختصر متن زیرنویس را بر عهده داشتم . بطور قطع این مجموعه که  شامل چند ویدئو می باشد ، به فضل خداوند متعال ، بتدریج در اختیار مخاطبان محترم قرار می گیرد . با این حال ، از دوستان خواهشمندم که برای بحث در این خصوص ، به تاپیک ویژه این مبحث مراجعه نمایند .
       
      لینک آپارت ، خط زمانی جنگ در جبهه شرق ، 1941
       
       
      نبرد آلمان-شوروی در جنگ جهانی دوم
       
       
      پی نوشت :
       
      به طور قطع ، این مجموعه خالی از نقص نخواهد بود ، طبیعتا از دوستان نکته بین درخواست می شود ،نواقص و مشکلات را متذکر شوند .
       
      صرفا" برای بزرگترین انجمن بررسی های نظامی وب فارسی 
       
      MILITARY.IR
    • توسط arminheidari
      انیگما نام دسته‌ای از ماشین‌های الکترومکانیکی مبتنی بر روتور است که برای رمزنگاری و رمزگشایی پیام‌های محرمانه بکار می‌رفته. ماشین انیگما در سالهای ۱۹۲۰ میلادی به عنوان یک محصول تجاری عرضه شد. ارتش آلمان نازی مدل خاصی از این ماشین به نام انیگمای ورماخت را تولید نمود و به منظور رمزنگاری و رمزگشایی پیام‌های نظامی در طول جنگ جهانی دوم بکار برد. متفقین با بکارگیری اطلاعات بدست آمدن از جاسوسان، بررسی تجهیزات به غنیمت گرفته شده و تلاش دانشمندان و ریاضی‌دانان، از جمله آلن تورینگ، موفق به گشودن رمز پیامهای ارتش آلمان شدند و تاثیر مهمی در شکست آلمان گذاشتند.

      نیگما مشهورترین ماشین رمزنگاری تاریخ است که کشف رمزهای آن توسط متفقین در طول جنگ جهانی دوم، تاثیر زیادی در تغییر سرنوشت جنگ داشت. با این وجود، بسیاری از رمزهای انیگما نیز هرگز شکسته نشده است.




      جنگ جهانی دوم گذشته از تمام جنبه‌های منفی آن، با یک تغییر بزرگ در زمینه رمزنگاری مصادف است: تغییر رویکرد از رمزنگاری‌های دست‌نویس به استفاده از ماشین‌هایی که قادر بودند کدهای چرخشی و همواره در حال تغییر را خلق کنند. بهترین نوع شناخته شده این ماشین‌ها، ماشین انیگما بود که نخستین بار توسط نیروی دریایی آلمان در سال 1926 / 1305 مورد استفاده قرار گرفت.
      به گزارش نیوساینتیست، ماشین انیگما از سه یا چهار گردونه استفاده می‌کرد. این گردونه‌های با ایجاد مدارهای الکتریکی، حروف پیامی را که باید به رمز درآورده می‌شد، به حروف رمزنگاری شده تبدیل می‌کرد. تنظیمات گردونه‌ها مرتبا و اغلب هر روز تغییر می‌کرد، در نتیجه به ندرت از رمزگذاری مشابهی برای نوشته‌های رمزی استفاده می‌شد. به کمک آلن تورینگ و گروهی از رایانه‌های اولیه که بمب نامیده می‌شدند، رمزشکنان متفقین در نهایت موفق شدند بسیاری از رمزهای انیگما را کشف رمز کنند؛ مساله‌ای که به آنها کمک کرد تا سرنوشت جنگ را تغییر دهند. با این وجود، بسیاری از رمزهای انیگما نیز هرگز شکسته نشد.
      در سال 2006 / 1385، استفان کراه، رمزشکن آماتور ساکن اوتریخت هلند، تلاشی را آغاز کرد تا سه مورد از پیام‌های انیگما را رمزگشایی کند؛ پیام‌هایی که توسط رزم‌ناو هوریکان در سال 1942 / 1321 استراق سمع شده بود. مشابه پروژه ستی در خانه که می‌کوشد تا با استفاده از ظرفیت محاسباتی رایانه‌های خانگی در هنگام بلااستفاده بودن، با تحلیل سیگنال‌های دریافتی از فضا نشانی از حیات هوشمند بیابد؛ پروژه انیگما در خانه نیز می‌کوشد تا از توان محاسباتی هزاران رایانه در سراسر دنیا برای کشف این رمزها استفاده کند. این پروژه دو پیام نخست را در مدت چند ماه کشف رمز کرد. یکی از پیام‌ها درباره گزارش موقعیت یک زیردریایی بود و پیام دیگر در این باره بود که چطور یک زیردریایی مجبور شد پس از تحت حمله قرار گرفتن به زیر آب فرو برود. اما رمز سومین انیگما هنوز شکسته نشده است.
      دیوید کان، نویسنده کتاب «رمزشکنان: تاریخچه بسیار مستند رمزنگاری» می‌گوید که مقاومت یک رمز انیگما در مقابل چنین حمله محاسباتی عظیمی، شگفت‌انگیز نیست. نیروهای متفقین پیام‌های مخابراتی انیگما را با استفاده از حدس‌های خودآموخته در هنگام حل می‌شکستند، سپس از بمب‌ها برای تولید ترکیبات محتملی استفاده می‌کردند که می‌توانست نوشته رمزگذاری شده را خلق کند. به گفته وی، بدون یک حدس صحیح درباره متن پیام، ترکیبات چرخ‌دنده‌های گردونه‌ها آنقدر زیاد است که زمان لازم برای شکستن یک رمز انیگما فراتر از عمر آدمی خواهد بود.

      http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:Enigma.jpg

      http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:Enigma_Decoder_Machine.jpg

      http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:Four-rotor-enigma.jpg

      http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:Enigma-IMG_0484-black.jpg

      http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:Enigma-G.jpg

      -----------
      http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%A7%D8%B4%DB%8C%D9%86_%D8%A7%D9%86%DB%8C%DA%AF%D9%85%D8%A7

      http://www.khabaronline.ir/detail/157638/
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.