Recommended Posts

[quote]اين در حالي است كه فرمانده آتي ارتش انگليس در افغانستان از احتمال به طول انجاميدن مأموريت نظامي انگليس در افغانستان تا 30 يا 40 سال آينده خبر داد. [/quote]
تو افغانستان چه خبره که انگلیس انقدر می خواهد اونجا بمونه؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
تو افغانستان طلایه !!!! مواد مخدر !!!! جلوگیری از نفوذ ایران !!!! ترویج وهابیت !!!! همه ی این ها راست کار انگلیسایه دیگه .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[b]آموزش الاغ سواري به نظاميان آمريكا [/b]


[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/A0713204.jpg[/img]
كوههاي صعب العبور در مناطق جنگي افغانستان نظاميان امريكايي را مجبور به طي دوره آموزش مهارت‌هاي الاغ سواري كرده است.

به گزارش فارس، فاكس نيوز نوشت؛ نظاميان امريكايي در افغانستان با چالش هاي زيادي روبرو هستند از جمله اين چالش ها كوههاي صعب العبور و مناطق ناهموار در اين كشور است كه جابجايي نظاميان امريكايي و حمل بارهاي سنگين براي انها را با مشكل روبرو مي كند.

از اين رو ارتش امريكا به جاي استفاده از فناوري پيشرفته به فناوري به "اصطلاح عقب افتاده " روي آورده است. يگانهاي تفنگداران دريايي امريكا اكنون در حال آموزش ديدن مهارتهاي استفاده از حيواناتي مثل الاغ و خر براي جابجايي و بار بري در مناطق صعب العبور افغانستان هستند.

خبرنگار فاكس نيوز از منطقه اي نزديك به "بريج پورت "واقع در ايالت كاليفرنياي امريكا كه نظاميان آمريكايي مشغول تمرين مهارتهاي الاغ سواري بودند گزارش داد.. از آموزش هاي نظاميان امريكايي بستن بار روي الاغ است چون اين حيوان در مناطق ناهموار بهترين وسيله براي انتقال بارهاي سنگين است .

درحالي كه صداي يك الاغ شنيده مي شد خبرنگار فاكس نيوز به كنايه گفت: هر روز زنگ بيدار باش صبحگاهي نظاميان امريكايي براي تمرين همين صدا است!

دراين تمرين دو هفته اي نظاميان امريكايي كه عازم مناطق جنگي مي شوند بيشترين زمان آموزش خود را صرف تمرين بارگذاري روي اين حيوانات، چگونگي هدايت آنها در معبرهاي سخت و ناهموار و كنترل اين حيوانات مي كنند.
فارس نيوز

http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8806100338




[color=brown]
به بخش اخبار کاربران انتقال یافت .

Babakim1[/color]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
پس در اين مقوله افغان ها پيشرفته تر و آموزش ديده تر از آمريكايي ها هستند! icon_cheesygrin

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
چند روز پیش خبری بر روی لکس خبرگزاری ها رفت که منجر به اعتراضات و تحلیل های گسترده ای در داخل و خارج افغانستان شد. جنرال دیوید ریچاردز رئیس ستاد ارتش مشترک انگلیس در مصاحبه ای با روزنامه تایمز گفته بود: ما افغانستان را ترک نمی کنیم، در آینده نقش ارتش کاهش خواهد یافت، اما با این حال فرآیند کلی در افغانستان 30 تا 40 سال طول خواهد کشید.


این اظهارات در آستانه انتخابات با توجه به موقعیت جنرال دیوید ریچاردز می تواند حامل چند پیام باشد. به نظر می رسد اولین پیام متوجه رئیس جمهور افغانستان و کاندیداهای ریاست جمهوری باشد. یادآوری این نکته که واقعیت نیروهای خارجی چیزی نیست که در حوزه ی تصمیم گیری رئیس جمهور ی آینده افغانستان باشد رپیام روشنی است که با توجه به پیشینه دولت انگلستان دور از ذهن نیست. دومین پیام متوجه کشورهای همسایه افغانستان به خصوص پاکستان و ایران است.

درگیری های نظامی دولت پاکستان در مرزهای شمالی خود و همچنین فرسایشی شدن این نبرد توجیه خوبی برای حضور نیروهای ارتش انگلیس به عنوان اهرمی برای کنترل امنیت منطقه است. ایران پس از انتخابات و اتفاقات پس از آن که اکنون به آرامش نسبی رسیده است روی دیگر این پیام است. پیامی که بیان کننده این موضوع است که ایران در محاسبه معادلات داخلی خود باید به نیروهای نظامی خارجی را نیز توجه داشته باشد.

سومین پیام این اظهارات را نیز می توان متوجه گروه هایی همچون طالبان و القاعده دانست که دلیل حضور نظامی کشورهای خارجی در افغانستان هستند. اما به دلیل سابقه انگلیس در مذاکرات پنهان با طالبان و همچنین کمک تسلیحاتی به آن ها خصوصا در قضیه مایکل سمپل این پیام را می توان کمرنگ دانست.

در سطحی دیگر نشان دهنده این موضوع است که انگلستان مطمئناً از حضور نظامی در افغانستان منافعی را دنبال می کند. این منافع را می توان به دو دسته تقسیم کرد: منافع نمادین و منافع مادی. ارزش منافع نمادین به مراتب بالاتر از منافع مالی برای انگلیس است. استقرار نظام دموکراسی در افغانستان منفعت نمادینی است که انگلیس و سایر کشورهای غربی شدیداً دنبال آن می باشند اما در این میان اشتباهات تفسیری و محاسباتی آنان تا کنون مانع موفقیت آنان در این امر شده است. حملات تروریستی چند روز اخیر در کابل و سایر نقاط افغانستان را می توان صحتی برای اظهارت اخیر دیوید ریچاردز رئیس ستاد مشترک ارتش انگلیس دانست.

البته با بالا گرفتن اعتراضات و ایجاد حساسیت ها بنا به انتظار تحلیلگران مسائل سیاسی چند روز پس از اظهارات این مقام نظامی انگلیسی وزیر دفاع انگلیس در اظهاراتی کاملا سیاسی گفت: نیروهای انگلیسی تا حدود یکسال آینده از افغانستان خارج خواهند شد. وی همچنین اظهارات دیوید ریچارد را زشت و توجیه ناپذیر خواند و بر دیدگاه خود درباره بهبود اوضاع افغانستان در یکسال آینده تاکید کرد. حال اینکه این اظهارات چقدر نشان دهنده واقعیت راهبرد انگلیس در افغانستان است هنوز در هاله ای از ابهام است.





منبع:[url]http://www.payam-aftab.com/?usr=category/detail&nid=8364[/url]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
چند روز قبل دولت افغانستان به دو دپیلومات بلندپایه خارجی دستور داد تا در مدت چهل و هشت ساعت خاک افغانستان را ترک کنند. دلیل این دستور (اقدامات خارج از ساحه اختیارات) این دو نفر که (موجب به مخاطره انداختن امنیت ملی کشور می شد) عنوان شد.
به (مایکل سمپل) و (ماروین پیترسن) دو تبعه بریتانوی که اولی برای جامعه اروپا و دومی در دفتر یونما در کابل ایفای وظیفه می کردند چهل و هشت ساعت فرصت داده شد تا خاک افغانستان را ترک کنند. این تصمیم را دولت افغانستان پس از آن اتخاذ کرد که این دو دیپلومات سفری به ولایت آشوب زده هلمند داشتند و به قول اسدالله وفا والی هلمند، آنها در این سفر، پول و وسایل از جمله تلیفون های ستلایت، کمپیوتر و "جی.پی.اس" در اختیار یک فرمانده طالبان به نام ملا منصور داد الله قرار داده‬اند. ملا منصور برادر ملا دادالله فرمانده پیشین طالبان در هلمند است که سال گذشته میلادی در هلمند کشته شد و برادرش ملا منصور جانشین وی گردید. ملا منصور که قبلا در زندان دولت افغانستان به سر می‬برد، با خبرنگار ایتالوی که توسط طالبان در جنوب افغانستان دستگیر شده بود، تبادله شد. در همین تبادله که موجب انتقادهای بسیار بر دولت افغانستان شد، افراد مهمی از طالبان از جمله استاد یاسر و لطیف‬الله حکیمی سخنگوی پیشین طالبان هم آزاد شدند، در حالی که اجمل نقشبندی به امر ملادادالله کشته شد.
دومین امر اخراج
این نخستین بار نیست که به مایکل و ماروین امر خارج شدن از افغانستان داده می شود. به این دو تن که سالهاست در رابطه با افغانستان کار می کنند، در سال 1999 نیز دستور داده شد تا در مدت بیست وچهار ساعت خاک افغانستان را ترک کنند. ملا محمد عمر رهبر طالبان این دستور را زمانی صادر کرد که قبلا گزارشهای مبنی بر قتل عام غیرنظامیان در ولایت بامیان به رسانه های بین المللی داده شده بود و بعد ها این احتمال مطرح شد که شاید این کار را همین دو تن انجام داده باشند. سمپل در آن زمان دیپلومات بلندپایه سفارت انگلستان در کابل بود و ماروین با سازمان ملل متحد کار می کرد.
تنها جرم این دو تن در آن زمان دادن آن گزارش نبود، بلکه آنها به کار های دیگری از جمله تطمیع بعضی از فرماندهان طالبان نیز متهم بودند. سمپل در میان سران طالبان دوستان بانفوذی داشت.
زمانی که رهبر طالبان به وزارت امور خارجه امر اخراج این دوتن را داد، سمپل در خارج بود. ماروین پیترسن که در آن زمان به مزارشریف رفته بود، دستور یافت تا در مدت بیست وچهارساعت افغانستان را ترک کند. محمد قاسم حلیمی که در آن زمان نماینده وزارت خارجه در مزارشریف بود، این دستور را به ماروین ابلاغ کرد و وی با یک پرواز خاص طیاره سازمان ملل متحد افغانستان را ترک کرد و راهی اسلام آباد شد.
نقش فرانسیس ویندرل
به نظر می رسد که دستگاه های استخباراتی دنیای غرب برای فعالیت های جاسوسی خویش از عنوانهای بی خطر و چترهای با رنگ و جلوه انسان دوستانه در کشور های اسلامی بیشترین استفاده را می برند. در آن زمان که رهبری طالبان به این دو تن فرمان اخراج از افغانستان را داد، فرانسیس ویندرل نماینده جامعه اروپا در افغانستان تلاش کرد تا طالبان را به تجدید نظر در این تصمیم وادارد. متوکل وزیر خارجه این خواست را به این دلیل که فرمان ملا صاحب را فقط خودش می تواند پس بگیرد، رد کرد اما مایکل سمپل توانمندی های بیشتری داشت.
سمپل تمام فرماندهان و افراد بلند پایه طالبان را می شناخت و با همه آنها آشنا بود. این آشنایی وی با سران طالبان به آغاز به میان آمدن تحریک طالبان برمی گردد. او در میان افراد مهم آغاز تحریک با مولوی احسان الله احسان آشنایی نزدیک داشت. سمپل با پاکستانی ها به صورت مشترک در کمک به طالبان که تازه قندهار را فتح کرده بودند کار کرد. او بر زبان های دری و پشتو مسلط است و در رابطه با آنان نیازی به مترجم نداشت.
سمپل علی الرغم فرمان ملا محمد عمر به افغانستان برگشت. او و رهبران طالبان دوستان مشترک و بانفوذی در پاکستان داشتند که در این زمان کار آمد ثابت شدند. ملا عبدالجلیل آخند معین سیاسی وزارت خارجه طالبان به سفارت امارت اسلامی افغانستان در اسلام آباد دستور داد تا به مایکل سمپل ویزای برگشت به افغانستان بدهد. ملا عبدالجلیل از گماشته های خاص آی اس ای در صف طالبان بود که اکنون از صف طالبان طرد شده است.
مسیحی های تازه مسلمان
سمپل همسر پاکستانی دارد و خودش مدعی است که به اسلام گرویده است. گفته می شود که وی را دوستش (جان بت) که خود نیز قبلا مسیحی بوده، به اسلام دعوت کرده است. جان بت یک تبعه انگلستان و از کارمندان رادیو بی بی سی بود که مدتی هم بحیث رییس بخش پشتو و دریی بی بی سی کار کرد. جان بت به ارتباط همسرش با مایکل سمپل قرابت خانوادگی دارد. او هم همسر پاکستانی داشته و در مدرسه دینی دیوبند دستار بندی کرده است. او اکنون مولوی جان بت لقب گرفته است و گاهی هم امام جماعت می شود که به این کار سخت علاقه دارد.
منظور از یاد آوری این نکته این نیست که در مورد مسلمانی کسی ابراز شک کنیم. فقط خداوند (ج) بر کنه ضمیر وقلب بندگان خویش آگاه است، اما اگر کمی بیشتر این مساله را بشگافیم، به ارتباطات دیگری پی می بریم که نمی تواند زیادهم تصادفی باشد. مولوی جان بت اکنون در پاکستان زندگی می کند ووی در مناطق قبایلی پروژه ای را به ارزش صد ها هزار پوند به منظور بکار انداختن فرستنده های رادیوی موج اف ام روی دست گرفت. تا کنون دهها فرستنده موج اف ام در قبایل به نشرات آغاز کرده که یکی از آنها در اختیار مولوی فضل الله رهبر طالبان در سوات است. این رادیو در زمان حمله فوج پاکستان به سوات برای پیروان مولوی فضل الله، به نشرات ضد دولت پاکستان و تشویق مردم به جنگ می پرداخت و از اهداف اولی نظامیان پاکستانی در جنگ بود. آیا این نوع فعالیت در میان قبایل که هوادار طالبان و القاعده اند، جالب نیست؟
مایکل سمپل پس از سقوط طالبان
در جریان لویه جرگه اضطراری، سمپل در مقام مشاور نماینده خاص سرمنشی ملل متحد الاخضر ابراهیمی ظاهر شد که یکی از گردانندگان اصلی این جرگه به شمار می آمد. پس از پایان ماموریت فرانسیس ویندرل، سمپل به عنوان نماینده جامعه اروپا در افغانستان تعیین شد.
در شرایطی که یک مامور پایین رتبه دولت افغانستان توان رفتن به مناطق تحت کنترول طالبان را ندارد، مایکل و ماروین با اطمینان خاطر به هلمند سفر می کردند. در آخرین سفر، آنها به دیدار عده ای از رهبران طالبان در منطقه تحت کنترول ملامنصور رفتند. این گردهمایی از پاکستان برنامه ریزی شده بود و بخشی از طرح مشترک پاکستان و نیروهای انگلیسی برای ایجاد رخنه در صف طالبان افغان است.
سمپل در هنگام سفر گوردون براون صدراعظم و دز براون وزیر دفاع انگلستان، همین طرح را با آنان در میان گذاشت. آنچه که از زبان صدراعظم انگلستان درمورد (جدا کردن گروهی از طالبان از بدنه اصلی آنان) شنیده شد، در حقیقت طرح سمپل بود. بنابراین تصادفی نیست که جامعه جهانی برای بازگشت سمپل به افغانستان این همه فشار وارد می کند.
نتیجه این دیدار برای ملا منصور هم خوش آیند نبود. رهبری طالبان که دیدار و ملاقات با خارجیان را برای فرماندهانش بدون اجازه مقام امارت قدغن کرده است، اعلام کرد که ملا منصور دیگر رابطه ای با طالبان نداشته و تحریک طالبان بعد از این مسوولیتی در قبال اعمال وی ندارد.
کشمکش میان سازمان های جاسوسی
سندی تلگراف یکی از روزنامه های معتبر انگلستان در مورد این دو تن نوشته است که دو دیپلومات اخراج شده از افغانستان ماموران مخفی سازمان اطلاعاتی "ام.آی.6" بوده اند که به وسیله سی آی ای اخراج شدند. افشای این راز نشان می دهد که ما شاهد نبرد پنهان میان سازمان های جاسوسی انگلستان و امریکا در افغانستان هستیم.
دولت انگلستان اعلام کرده است که می خواهد بزرگ ترین سفارت خود در جهان را در افغانستان داشته باشد و کار در این راستا از قبل آغاز شده است. انگلستان در لشکر گاه مرکز ولایت هلمند نیز یک مرکز سیاسی را بوجود آورده است. در این مورد دولت انگلستان رسما اعلام کرده بود که سفیر سابق این کشور در کوریای جنوبی مسوولیت این مرکز را به عهده خواهد داشت. آیا می توان باور کرد این کار همانگونه که وزارت خارجه افغانستان باور دارد، فقط به منظور نظارت بر فعالیت های گروه بازسازی ولایتی در هلمند است؟
جنرال دیوید ریچاردز فرمانده انگلیسی ناتو در زمان ماموریتش برنامه هماهنگ با پاکستان را برای پارچه ساختن طالبان آغاز کرد، اما این طرح زیر سایه ماجرای موسی قلعه که آنهم از طرف امریکا به مانع برخورد، قرار گرفت.
در رابطه به این کشمکش یک راز دیگر هم که تاکنون در هاله ای از ابهام باقی مانده بود به تدریج روشن می شود. باید پرسید که آیا دستگیری و کشته شدن قوماندان عبدالحق به آن شکل مرموز در آخرین روزهای حاکمیت طالبان بدست آنان نیز بخشی از همین نبرد پنهان نبود؟
کسانی که عبدالحق را قبل از آخرین سفرش به افغانستان در پشاور ملاقات کرده بودند، می گویند که وی برنامه سفر خود به افغانستان را پنهان نمی کرد و به صراحت می گفت که قصد دیدار و تفاهم با یک جناح از طالبان را دارد و در بازگشت از افغانستان، طرح خود برای پروسه صلح بعد از سقوط طالبان را اعلام خواهد کرد. گفته می شود که در این طرح قوماندان عبدالحق، شامل شدن بخشی از طالبان در برنامه صلح گنجانیده شده بود.
قوماندان عبدالحق از سالها قبل به عنوان یک عنصر قابل اعتماد انگلستان در افغانستان شناخته شده بود، در حالیکه آقای کرزی در آستانه حمله امریکا به افغانستان، به عنوان کاندید ایالات متحده امریکا برای دست یابی به قدرت در افغانستان شهرت یافت. اگر عبدالحق کشته نمی شد، احتمال قوی وجود داشت که وی بجای کرزی که کاندید امریکا بود، به قدرت برسد.
در شرایطی که ایالات متحده امریکا انگلستان را نزدیک ترین متحد خود در مبارزه علیه تروریزم می داند و همیشه این نقش انگلستان را ستوده است، دلیل این کشمکش چیست؟
از ملکه ویکتوریا تا ملکه الیزابت دوم
آیا اختلاف بر سراین است که یکی جنگ و دیگری تفاهم را راه حل مشکل افغانستان می داند؟ نیمرخ پنهان ماجرا در همینجا است و اگر یک عامل دیگر یعنی حجم مواد مخدر تولیدی در هلمند را نیز در این محاسبه لحاظ کنیم شاید این نیم رخ کمی روشنتر به نظر آید. مگر شخص حامدکرزی نگفت که خارجیان (که البته منظورش انگلیس ها بود) هلمند را به طالبان سپردند و به این ترتیب آنجا را به گدام مواد مخدر مبدل ساختند؟ آیا این عمل فقط یک تصادف بود؟
این مساله سابقه دارد. کتاب (کمیته 300 کانون توطیه های جهانی) به قلم داکتر جان کولمن را ورق می زنم و در فصل سوم آن به این جملات برمی خورم: تجارت مرگ آفرین تریاک که از آن به اصطلاح "غنایم امپراتوری" یاد می شود، سالهااست که در دایره بلند پایگان جامعه انگلیس بحث های را به وجود آورده است. داستانهای شجاعانه ای که درباره برخورد های "تنگه خیبر" بر سر زبانهاست بیشتر با تجارت تریاک پیوند دارد. استقرار ارتش بریتانیا در بلندیهای خیبر تنها برای حفاظت کاروانهای تریاک خام بوده که اغلب مورد دستبرد قبایل کوه نشین قرار می گرفته است. آیا خانواده سلطنتی انگلیس به این نکته آگاهی داشتند؟ البته آنان باید می دانستند، چه در غیر این صورت نگهداری ارتش مسلحی دور از کشور و با هزینه بسیار سنگین، در منطقه ای که چیز قابل ملاحظه ای به جز تجارت پرسود تریاک وجود ندارد، چه دلیل موجهی می تواند داشته باشد. علیاحضرت ملکه انگلیس حتما از دلایل حضور واحد های ارتش در آن نقطه حتما پرسشی کرده اند... .
جان کولمن که خود نیز روزگاری عضو سازمان "ام. آی.6" انگلستان بود می گوید:"... آنچه بزرگان تا این درجه به آن علاقمند اند، تجارت کوچکی نیست. مواد مخدر تجارت کثیف و گسترده ای است که یک امپراتوری عظیم را تشکیل می دهد. در سراسر جهان بنابر الزامات، این تجارت همواره از بالا به پایین در گردش است. در واقع و بدون هیچگونه اغراق، در جهان امروز تجارت مواد مخدر بزرگترین تجارت منحصر به فرد است که سایر فعالیت ها را پشت سر گذاشته است. پشتیبانی عمودی (از بالا به پایین) این تجارت همانند فعالیت های تروریستی ناشی از روند پنهانی آن است. شاید یک فرد خردمند نتواند بپذیرد که وجود افراد بلند پایه و اسامی برجسته دربار سلطنتی در اداره این تجارت مرگ آفرین- گرچه بدست واسطه هایی صورت می گیرد از ضروریات است... ."



منبع:[url]http://www.motaleateaf.org/maghalat/nimrokh.html[/url]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام این هم لینک خبر


[url=http://www.irna.ir/View/FullStory/?NewsId=657820]ایرنا[/url]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
در نگاه اول تمسخر آمیز هست ولی احتمالا به این نتیجه رسیدن که شکست روسیه در افغانستان بدلیل این بوده که الاغ سواری بلد نبودن

[color=blue]به بخش اخبار نظامی منتقل گردید[/color]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]استفاده از حيواناتي مثل الاغ و خر[/quote]

icon_question

دوستان می تونن فرق الاغ و خر رو برای بنده توضیح بدن!؟ icon_cheesygrin

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]دوستان می تونن فرق الاغ و خر رو برای بنده توضیح بدن!؟ [/quote]

الاغي كه بزرگتره و يا زورش بيشتر است را مي گن خر! icon_cheesygrin

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اين هم چند عكس مرتبط:

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/ddd_vo71.jpg[/img]
[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/kUu9wWlme8lXBGnKSg.jpg[/img]

icon_cheesygrin :cry:

اين هم يك عكس غير مرتبط icon_question
[url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/Camel-Gun-3344.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_Camel-Gun-3344.jpg[/img][/url]

:oops:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/War%2BDonkeys%2Bin%2BAfghanistan%2B02.jpg[/img]

[url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/donkey.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_donkey.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/donkey-bomb.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_donkey-bomb.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/War%2BDonkeys%2Bin%2BAfghanistan%2B01.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_War%2BDonkeys%2Bin%2BAfghanistan%2B01.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/_44461855_6_donkey_pa416.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb__44461855_6_donkey_pa416.jpg[/img][/url]

این هم چند نمونه دیگه !!!! icon_cheesygrin icon_question

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط Ahmad6644
      اندونزی به دنبال خرید 6 فروند جنگنده‌ی سوخو است
       
      مقامات اندونزی روز گذشته اعلام کردند که به دنبال خرید 6 فروند جنگنده‌ی روسی سوخوی SU-30 هستند. این قرارداد که در کنار نمایشگاه هوایی روسیه (MAKS-2007) و در روز اول آن منعقد شده است ارزشی در حدود 330 تا 350 میلیون دلار در برخواهد داشت. این جنگنده‌ها که تکنولوژی آنها به اواسط دهه‌ی 90 بازمی‌گردد، به صورت تدریجی و از سال آینده تحویل داده خواهند شد.

      منبع : AVIA.IR
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.