جنگ چچن جنگ چچن

[ColonelShak 1,001]

من اطلاعات و تصاوير زيادي در مورد اين جنگ دارم . در مورد فرماندهان و افراد مهم در جنگ مثل شميل باسايف . خطاب .ابويوليد. . .

[ColonelShak 1,001]

از اقايون كسي در مورد اين جنگ اطلاعاتي داره ؟

[daria 24]

من مدت هاست روي نقشه به دنبال چچن مي گردم و هر چي بيش تر مي گردم كم تر پيدا مي كنم مشتاقانه منتظر ادامه ي اين تپيك هستم در مورد ناحيه ي خود مختار داغستان هم بنويسيد

[ColonelShak 1,001]

اهمیت جمهوری چچن به عنوان یکی از جمهوریهای فدراسیون روسیه شناخته می‏شود که در بخش مرکزی قفقاز شمالی که خود واجد استراتژیک می‏باشد قرار دارد . این جمهوری در ضلع جنوبی روسیه در منطقه قفقاز قرار گرفته و از جنوب به کشور گرجستان متصل می‏باشد و در مغرب آن جمهوری‏های خود مختار دیگر روسیه نظیر اوستیا در شرق و شمال آن جمهوری داغستان قرار گرفته است .
جمهوری چچن از نظر جغرافیایی بخشی از قلمرو مسلمان نشین قفقاز را تشکیل می‏دهد این قلمرو در واقع تداوم ارضی سرزمینی اسلام و به عبارتی جهان اسلام در ضلع شمالی خود می‏باشد که در قفقاز، ناحیه بزرگتری را که شامل آذربایجان، داغستان، چچن و شرق گرجستان می‏باشد را تشکیل می‏دهد از منظری دیگر می‏توان ناحیه مسلمان نشین قفقاز را زبانه شمالی جهان اسلام دانست که با زبانه جنوبی جهان مسیحیت تماس مستقیم برقرار کرده و سطح تماس را به صورت منطقه بحرانی بین شاخکهای آن دو درآورده است که نمونه‏های روشن آن را قره باغ، چچن و داغستان تشکیل می‏دهد . تماس سرشاخه‏ها و زبانه‏های دو قلمرو بزرگ دینی - فرهنگی جهان در قفقاز در شکل ده کوه یا مثلث تقریبی تجلی پیدا می‏کند که زبانه جهان اسلام با قاعده جنوبی و راس شمالی در ضلع شرقی قفقاز استقرار یافته، و زبانه جهان مسیحیت (عمدتا مسیحیت ارتودوکس و ارمنی) در ضلع غربی قفقاز و با قاعده شمالی و راس جنوبی قرار گرفته است . در واقع دو مثلث‏برعکس یکدیگر و در جوار همدیگر مجموعه قفقاز را در برمی گیرند .
این منطقه در طول تاریخ خود دائما بین قدرتهای بزرگ پیرامونی دست‏به دست چرخیده است . قبل از اسلام امپراطوری‏های روم و ایران برای تصرف این منطقه رقابت داشته‏اند .

[ColonelShak 1,001]

بعد از اسلام و بویژه پس از ظهور قدرت و دولت روس در شمال (از قرن دهم میلادی به بعد) قفقاز بین سه قدرت روس، ایران و عثمانی به صورت منطقه رقابت و دست اندازی درآمده است و هر از گاهی قدرتهای مزبور بر تمام و قسمتی از قفقاز تسلط داشته‏اند و تا اواخر قرن هیجدهم عمدتا ایران - عثمانی و پس از آن (بویژه پس از جنگهای ایران و روس که به معاهدات گلستان در 1813 م و ترکمنچای در 1828م منتهی شد) روسها بر منطقه مسلط شدند . با فروپاشی شوروی سابق و استقلال جمهوری‏های مختلف بویژه در قفقاز، موج استقلال خواهی مناطق نامتجانس، ناحیه فرهنگی آلاوی - روسی را دربرگرفت .
در این میان زبانه مسلمان نشین قفقاز که مجموعه آذربایجان و بخشهایی از گرجستان و روسیه را شامل می‏شد هم به دلیل عدم تجانس با قلمرو آلاوی - روسی و نیز به دلیل خشونتهای روسها و رنج تاریخی مسلمانان قفقاز از دست روسها، به سرعت‏خواهان استقلال شدند . از آنجائی که آذربایجان یک جمهوری مستقل و جزو اتحاد جماهیر شوروی بود علی رغم کشمکش زیاد با روسها پس از فروپاشی شوروی، بسرعت استقلال خود را بازیافته و جزو اعضاء سازمان ملل متحد در آمد . در گرجستان به دلیل اینکه ناحیه سیاسی متشکل و منسجمی برای مسلمانان وجود نداشت و به علاوه اینکه خاطرات سوئی نیز از گرجیها به اندازه روسها نداشته و پس از استقلال نیز دچار تضییقات از سوی دولت گرجستان نشدند، کمتر داعیه استقلال داشتند . ولی در روسیه به دلیل اینکه مسلمانان در قالب دو واحد سیاسی - قضائی به نام جمهوری خود مختار متشکل بودند و در ساختار سیاسی دولت روسیه از چسبندگی بالائی برخوردار نبودند و از سوئی آرمان استقلال‏طلبی هم به صورت یک واقعیت تاریخی در آنها نهادینه شده بود بسرعت داعیه استقلال سر دادند و خواهان جدائی از فدراسیون روسیه شدند . در این سال جمهوریهایی چون داغستان را در محل دیدند . حتی جمهوری چچن و تاتارستان تنها جمهوریهایی بودند که از تایید قرار داد جدید تشکیل فدراسیون روسیه که در 31 مارس 1992 تهیه شده بود خودداری نمودند (1) و این امر حاکی از این است که آنها آرمان استقلال را بر ادغام و پیوستگی با دولتی نامتجانس با خود یعنی روسیه ترجیح می‏دهند جمهوری چچن که قبلا با اینگوش تشکیل یک جمهوری را می‏داد در اصلاحیه دسامبر 1992تجزیه شد و جمهوری چچن به مرکزیت گروزنی و جمهوری اینگوش به مرکزیت نازران پدید آمد که علت این تجزیه ظاهرا اختلاف نظری بود که بر سر اتصال به روسیه بین آن دو وجود داشته بدین معنی که اینگوشها تمایل به جدائی از روسیه را نداشتند ولی چچن‏ها خواهان استقلال کامل بودند . (2)

[ColonelShak 1,001]

بقیه جمهوری چچن که حدود 19300 کیلومتر مربع مساحت و حدود 1400000 نفر جمعیت داشته که قریب به یک میلیون آنها چچنی و از سایر اقوام می‏باشند در منتهی الیه زبانه شمالی جهان اسلام و در سطح تماس مستقیم، با دنیای مسیحیت ارتدوکس می‏باشد . این تماس مستقیم، ظاهرا بر غلظت و شفافیت‏خصلتها و صفات دینی و فرهنگی در مقابل ناحیه فرهنگی متفاوت شمال، تاثیر داشته است . به طوری که علی رغم فشارهای روسها در قرون گذشته و خشونت کمونیست‏ها در دوره شوروی سابق منطقه چچن هر از چند گاهی در جهت‏بروز خصلتهای فرهنگی خود ابراز وجود می‏نموده است و بر همین اساس تاریخ چچن را تاریخ مبارزه دائم و مستمر همراه با مقاومت‏بی نظیر در منطقه قفقاز در برابر روسها و کمونیستها تشکیل می‏دهد . آنها که ظاهرا در قرن شانزدهم مسلمان شدند اولین مبارزه و مقاومت‏خود را با سلطه روسها در قرن هیجدهم آغاز نمودند و در قرن نوزدهم حماسه‏ها آفریدند که در این میان قیام و مبارزه شیخ شامل زبان‏زد همگان است .
چچن‏ها پس از دستگیری شیخ شامل در سال 1895 و تکمیل سلطه روسها بر منطقه و سرکوب شدید چچن‏ها، مقاومت‏خود را ادامه داده و از هر فرصتی برای نجات خود از سلطه روسها و شورویها استفاده نمودند و تعدادی از آن‏ها نیز آواره شده و به مناطق پیرامونی و حتی سرزمین عثمانی پراکنده گردیدند .
اعتقادات دینی مسلمانان چچن دارای دو خصلت مشخص است‏یکی اینکه اکثرا مسلمان حنفی مذهب می‏باشند که خود در حوزه نظارت مرکز مذهبی قفقاز شمالی و داغستان، مستقر در مخاچ قلعه که پیرو مذهب شافعی است قرار دارند، و دیگر این که در اعتقادات آنها طریقتهای صوفیانه جای ویژه‏ای داشته و از خود تاثیر شگرفی به جا گذاشته است . از طریقتهای صوفیانه مشهور و متداول در منطقه چچن می‏توان به طریقه نقشبندی منسوب به خواجه بهاء الدین نقشبندی بخارائی و نیز طریقه قادریه منسوب به عبدالقادر گیلانی (چیلانی) که در عراق شکل گرفت اشاره کرد (3) خصلت طریقت گرائی چچن‏ها، گویا در شکل دهی به انگیزه مبارزه و مقاومت آنها در برابر روسهای مهاجم در سراسر قرون 18، 19، 20 مؤثر بوده است و روسها نیز متقابلا وحشیانه‏ترین روشها را نسبت‏به این ملت مبارز و مقاوم روا داشته‏اند . داستان مبارزات قهرمانانه غازی محمد، شیخ شامل، کوشا حاجی، علی بیک حاجی، عبدالرحمان، اورون حاجی و سایرین زبانزد همگان و جزو خاطرات چچنی هاست و نمی‏توانند آن را فراموش نمایند . به همین خاطر رمز مقاومت و
مبارزه مردم چچن با روسها را در گذشته وحال اسلام خواهی و طریقت صوفیانه می‏دانند زیرا رهبران مبارزاتی را عمدتا شیوخ متصوفه تشکیل می‏داده است . (4)

[ColonelShak 1,001]

چچنی‏ها بر اساس گزارش‏های مقامات رسمی شوروی، از اواسط دهه هشتاد اقدام به فعالیتهای مذهبی نگران کننده. یعنی زمانی که مصادف با تاثیرات انقلاب اسلامی در جهان اسلام از سوئی و به گوش رسیدن لرزش پایه‏های نظام شوروی کمونسیتی از سوی دیگر بود بر اساس گزارش مزبور فعالیتهای زیر در بین چچنیها رایج‏شده بود . نوعی قانون سکوت که نفوذ به حلقه‏های مذهبی بویژه حلقه‏های مریدان طریقت را دشوار کرده بود، تداوم پیگیرانه ازدواجهای درون گروهی مسلمانان بخصوص از سوی زنان، مدارس اسلامی و ساعات منظم آموزش قرآن در میان کودکان، رسوخ نوارهایی با محتوای دینی از خارج، چاپ قرآن، زیارت اماکن مقدسه و مزار چهره‏های مذهبی و مبارز، غیبت از مراسم رسمی برگزار شده از سوی دولت‏شوروی ابراز ناخشنودی از حضور روسها و برخورد خشونت‏آمیز جوانان چچنی با آنها و غیر آن، که مقامات شوروی را به این نتیجه رسانده بود که بقای اسلام در میان چچنها و سایر اقوام منطقه عمدتا به سبب ریشه‏های تاریخی و نقش آنها در مبارزات ملی در قرن گذشته بوده است و در واقع نگرش یک مرد چچنی به اسلام جنبه‏ای از هویت ملی او محسوب می‏شود . (5)
آنچه مسلم است مبارزه چچنی‏ها که در دهه 1990 و پس از فروپاشی شوروی سابق و ابتدائا با رهبری جوهر دودایف که خود از افسران نیروی هوائی بوده است آغاز شد و با سرکوبی شدید نظامی روسها در سال‏های 1994 م و 1995 م که شهر گروزونی را به خرابه‏ای تبدیل نمودند موقتا پایان پذیرفت و نیز اعاده مبارزه جدید چچنیها در 1999م یعنی سال پایانی قرن بیستم که حماسه‏ای قهرمانانه را در مقابل تجاوز همه جانبه نظامی روسها از خود به نمایش می‏گذارند و متاسفانه حتی به اندازه مردم بوسنی و یا کوزوو هم از حمایت دولت‏های اسلامی و کنفرانس اسلامی برخوردار نیستند، در واقع تداوم مبارزه پایان‏ناپذیر اجداد از جان گذشته آنهاست که برای احیاء و اعتلاء اسلام، در خط گسل اسلام و مسیحیت ارتدوکس قفقاز و فرهنگ اسلاوی - روسی منطقه مبارزه کردند و این راه به دست فرزندان شجاع آنها هم چنان ادامه دارد و موجبات خجالت دولتهای اسلامی و کنفرانس اسلامی و . . . را فراهم می‏آورند . اما آنچه که به نظر می‏رسد روسها اصرار بر حفظ چچن ولو به قیمت نابودی شهرها، روستاها و یک میلیون چچنی بخاطر آن را دارند عبارت است از :
1 - موقعیت جغرافیایی استراتژیک چچن که در ضلع جنوبی آن بر خط الراس رشته کوههای قفقاز شمالی تکیه زده و جدائی آن، روسیه را اول از داشتن موقعیت مسلط در منطقه قفقاز محروم می‏نماید .
ثانیا بلحاظ اشراف رشته‏های مزبور بر دشتهای روسیه، می‏تواند آن را به منبع تهدیدی برای روسیه تبدیل نماید .

[ColonelShak 1,001]

وابستگی قلمرو جغرافیایی چچن و شهر گروزنی از موقعیت کنترلی و استراتژیکی از جهات دیگر برخوردار است که فقدان آن بر روسیه و نیز محرومیت آن از دسترسی به منافع اش در منطقه تاثیر به سزائی دارد . برای نمونه می‏توان به موارد زیر اشاره کرد: رودخانه ترک که بخشهایی از داغستان را آبیاری نموده و در این جمهوری به دریای خزر می‏ریزد از منطقه چچن سرچشمه می‏گیرد، خط آهن سبلان به مخاچ قلعه از گروزنی مرکز می‏گذرد، هم چنین این شهر در مسیر خط آهن رستف به باکو و آستاراخان - گراسنودار و ساحل دریای سیاه قرار دارد، گروزنی پس از پیدایش نفت و احداث خطوط لوله شرق خزر اهمیت ویژه‏ای پیدا کرد و این شهر که در سال 1818م تاسیس شد به همین خاطر به سرعت رشد کرد و هم اکنون از موقعیت محوری برخوردار است و اگر چه خطوط لوله انتقال نفت‏باکو و شرق خزر به بندر روسی بووروسیسک در ساحل دریای سیاه که از گروزنی عبور می‏کند به دلیل بحران چچن فعلا بلا استفاده می‏باشد (6) ولی نقش آینده موقعیت چچن و گروزنی در اتصال خطوط لوله نفت‏خزر به اروپا و جهان خارج از دید روسها پنهان نمی‏باشد .
و به لحاظ ژئوپلتیکی محور کروزنی - بووروسیسک می‏بایست در رقابتهای منطقه‏ای و جهانی و در جنگ خطوط نفت منطقه به ایفای نقش بپردازد و میدان را از رقبای دیگر نظیر باکو - جیهان برباید .
3 - روسها با از دست دادن چچن بخشی از خاک خود را از دست می‏دهند و از دست رفتن چچن علاوه بر آن خطر پدیدار شدن بازی در منیو را در پی دارد زیرا اگر این اولین جمهوری سرسخت و ناسازگار با روسیه موفق گردد بلافاصله نوبت‏به جمهوری‏های قرینه آن در منطقه قفقاز و سایر مناطق می‏رسد یعنی به دنبال آن هیچ تضمینی وجود ندارد که سایر جمهوری‏های خودمختار روسیه در قفقاز و ماورای آن دست‏به اقدام مشابهی برای جدائی از روسیه نزنند . در این میان می‏توان از جمهوری‏های داغستان، تاتارستان، اینگوش، اوستیای شمالی، آدیکه، قره چای، چرکس، کاباردین و بالکار، کلموک و غیره نامبرد .
4 - اتحاد فرضی و احتمالی چچن و داغستان می‏تواند علاوه بر محروم کردن روسیه از دسترسی به برخی فرصتهای استراتژیکی، به محرومیت روسیه از بخش قابل توجهی از دریای خزر منجر گردیده و بر منافع روسیه تاثیر منفی بگذارد .
بنابراین با ملاحظه دلایل مفروض فوق الذکر روسها با تمام قوی سعی بر سرکوب جنبش استقلال طلب مسلمانان چچن و حفظ اتصال آن در مجموعه جغرافیای سیاسی روسیه دارند . متقابلا چچنیها نیز با تمام قوی سعی بر به ثمر رساندن مبارزات مستمر تاریخی و در آغوش کشیدن آرمان سیاسی دیرینه خود یعنی استقلال از مجموعه اسلاوی - ارتودوکسی شمال خود که هیچ گونه تجانسی با آن احساس نمی‏کنند را دارند . از این رو جدالی سخت‏بین آنها جریان دارد .

[color=red]منبع :
http://www.hawzah.net/hawzah/Magazines/MagArt.aspx?MagazineNumberID=%203428&id=16012[/color]

[sina12152000 59]

لطفا لينك منبع مقاله را بفرستيد در ضمن ارسال پست متوالي ممنوع است اين براي بار چندم !

[ColonelShak 1,001]

• شاميل باسايف كه بود؟
باسايف در سال ۱۹۶۵ ميلادي در چچن به دنيا آمد و پس از پايان دبيرستان، دو سال در ارتش شوروي خدمت كرد. در سال ۱۹۹۱ ميلادي، هنگامي كه كمونيست هاي تندرو براي كودتا آماده مي شدند، وي به تيم محافظان بوريس يلتسين پيوست. اما در همان سال، وقتي «زخار دودايف» مسئله استقلال از روسيه را مطرح كرد، باسايف هم به همراهان وي پيوست و عمليات آنها، توجه بين المللي را به مسئله چچن جلب كرد. در نوامبر سال ۱۹۹۱ ميلادي، وقتي نيروهاي روسيه در مرز چچن مستقر شدند، باسايف و دو چچني ديگر، با هواپيماربايي قصد رفتن به تركيه را داشتند ولي بعد به چچن بازگشتند. در اولين جنگ چچن در سال هاي ۱۹۹۴ تا ۱۹۹۶ ميلادي باسايف به عنوان يكي از فرماندهان ارشد شورشيان چچن شناخته شد. در سال ۱۹۹۵ ميلادي و در جريان بمباران منطقه توسط يك هواپيماي روسي، يازده نفر از اعضاي درجه يك خانواده باسايف كشته شدند. از سال ۱۹۹۶ ميلادي نيز تا سال گذشته ميلادي، نام او به عنوان يكي از فرماندهان ارشد چچن مطرح بود. در سال ۱۹۹۹ ميلادي نيز او تلاش كرد جمهوري داغستان را به چچن الحاق كند و اين عمليات به يكي از عوامل بروز دومين جنگ چچن در فاصله اي يك ساله منجر شد. انفجار يك مين در سال بعد، موجب شد باسايف يك پاي خود را از دست بدهد. پس از طرح ريزي حملات مختلف عليه روسيه، مسكو جايزه اي ده ميليون دلاري را براي سر وي تعيين كرد. اما تنها واكنش باسايف به اين قضيه چنين بود: «به من نگوييد آنها دنبال من هستند، زيرا اين من هستم كه آنها را دنبال مي كنم.»

تصاویر شمیل باسایف :

[ColonelShak 1,001]

شمیل باسایف پس از انفجار مین ضد نفر در هنگام عقب نشینی از شهر گروزنی در جنگ دوم :

[Azarakhsh 1,068]

دست شما درد نکنه مطالب جالبی بود!!
اما اگه لطف کنید و در مورد خود جنگها شون هم اطلاعاتی بزارید ممنون می شم

[ColonelShak 1,001]

جنگ اول چچن :

اولین جنگ چچن زمانی رخ داد که نیرو های روسی برای جلوگیری از انتزاع چچن وارد یک جنگ دو ساله از سال 1994 تا 1996 گردیدند. علیرغم بهره گیری از نیروی انسانی نظامی پر قدرت، تسلیحات و پشتیبانی هوائی، نیرو های روسی بدلیل حملات بیشمار رعد آسا و موفق رزمنده چچن، قادر به کنترل موثر مناطق کوهستانی نگردیدند. تضعیف روحیه گسترده نیرو های روسی در منطقه باعث شد که در سال 1996، بوریس یلتسین رئیس جمهور روسیه اعلام آتش بس نموده و در همان سال یک پیمان صلح را امضاء نماید.

جنگ یک شکست تحقیر آمیز برای روسیه و علیرغم پیروزی، یک فاجعه برای چچنی ها بود. تخمین های محافظه کارانه تلفات نظامی روسیه را 7500 نفر بعلاوه 4000 نفر جنگجوی چچنی و بیش از 35000 غیر نظامی برآورد می کنند – که در کل عدد 46500 کشته را رقم میزند. دیگر تخمین ها این تعداد را بین 80000 تا 100000 نفر اعلام می کنند.

[ColonelShak 1,001]

جنگ دوم چچن :

دومین جنگ چچن عبارت بود از یک عملیات نظامی که توسط روس ها در سال 1999 آغاز و به تصرف مجدد چچن انجامید که بدنبال اولین جنگ چچن، بطور موجز استقلال غیر رسمی خود را به‌عنوان جمهوری چچن ایچکریا اعلام نموده بود. اگرچه نبرد های عملی تا به امروز ادامه یافته اند، عملیات نظامی و سیاسی روسیه در استقرار رژیم هوادار مسکو و حذف اکثر رهبران تجزیه طلب شامل رئیس جمهور اسبق و رهبران نظامی شاخص، موفق بوده اند. در این جنگ نیروی روس با یورش به گروزنی ان را برای بار دوم به تصرف در اوردند . این جنگ به جنگ 60 ساعته معروف است . نیروهای مقاومت چچنی با کمین و اجرای اتش زمین گیر تلفات بالایی بر نیروهای روس وارد اوردن . تیم های شکارچی تانک چچنی شامل تیم های 4 و 5 تایی متشکل ار هر تیم یک تک تیرانداز . تیربارچی پشتیبانی و 2 یا 3 نفر ار پی چی زن در طبقات ساختمان ها مخفی و از بالا وپهلو به ستون های زرهی روس که وارد شهر می شدند حمله می کردند . دربهای ورودی ساختمانها و پنجره های طبقات پایینی همه تله گذاری و مین گذاری می شد .

نحوه حمله به این صورت بود که تک تیرانداز و تیربارچی با زمین گیر کردن پیاده نظام محافظ ستون زرهی راه را برای شکارچیان تانک هموار می کردند و تیم های شکار چی با راکت و کوکتل مولوتف تانک را از بین می برند .
در این جنگ روسها از اتش بسیار زیاد و فشرده توپخانه استفاده می کردند و شهر را با خاک یکسان نمودند . tos -1 های روس بسیار در این جنگ خود نمایی کردند .

[hexman 354]

مگه اين چچني ها وهابي و ورژني از طالبان نيستن؟/حتما فيلم سر بريدن سرباز روسي را توسط اينها ديدين..