RezaKiani

نبرد سه امپراطور(اشترلیتز)

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

تاریخ: دوم دسامبر 1805
محل: اشترلیتز، موراویا واقع در جمهوری چک امروزی
نتیجه: پیروزی قاطع فرانسه

متخاصمین
امپراطوری ناپلئون امپراطوری روس؛امپراطوری اتریش

فرماندهان سپاه ناپلئون:
ناپلئون اول
مارشال برتیه رئیس ستادناپلئون
مارشال برنادوت فرمانده سپاه اول
مارشال داووت فرمانده سپاه سوم
مارشال سولت فرمانده سپاه چهارم
مارشال لان فرمانده سپاه پنجم
مارشال مورا فرمانده سواره نظام احتیاط
ژنرال سنت هلیار فرمانده لشکر اول سپاه چهارم
ژنرال وندام فرمانده لشکر دوم سپاه چهارم

فرماندهان سپاه متحدین:
امپراطور الکساندر اول
امپراطور فرانسوای دوم
شاهزاده میخائیل کوتوزوف سرفرمانده نیروهای متحد
ویروثر
سپهبد باگراتیون فرمانده گاردتزار
ژنرال باکس هاودن فرمانده گارد پیشرفته
گراند دوک کنستانتین فرمانده گارد سلطنتی روس
سپهبد داکتروف فرمانده ستون اول
سپهبد لانگرن فرمانده ستون دوم
سپهبد پرزبویسکی فرمانده ستون سوم
سپهبد میلورادویچ
کلورات
شاهزاده لیختن اشتاین فرمانده ستون سواره نظام

استعداد رزمی
65000 تا75000 نفر؛139 قبضه توپ در حدود 85000 نفر؛278 قبضه توپ

تلفات
1305 کشته؛6940 مجروح؛573 اسیر؛1 واحد متلاشی شده 15000 کشته و مجروح؛12000 اسیر؛180قبضه توپ؛50 واحد متلاشی شده

نبرد اشترلیتز را به نام نبرد سه امپراطور نیز می شناسند. این نبرد یکی از بزرگترین پیروزیهای ناپلئون را در پی داشت. در روز دوم دسامبر 1805، نیروهای فرانسه پس از 9 ساعت نبرد خونبار، ارتش مشترک روس و اتریش را به صورت کامل درهم کوبیدند. اغلب، از این نبرد به عنوان یک شاهکار تاکتیکی یادمی شود.

پس زمینه تاریخی

اروپا پس از جنگهای انقلاب فرانسه (1792 م)آشفته شده بود. امپراطوریهای اروپایی که آرمانهای انقلاب را در تقابل با منافع خود می دیدند در برابر انقلاب دست به ائتلاف زدند. پس از 5سال جنگ، جمهوری فرانسه ائتلاف اول را در سال 1797 مقهور خود کرد. ائتلاف دوم در سال 1798 شکل گرفت اما این ائتلاف نیز در سال 1801 شکست خورد و بریتانیا -به عنوان تنها رقیب فرانسه در اروپا- تنها شد. در مارس 1802، فرانسه و بریتانیا در عهدنامه آمین توافق کردند که به مخاصماتشان پایان دهند. پس از 10 سال برای اولین بار اروپا به صلح می رسید. به هرحال، بعضی مسائل مابین دو کشور ، اجرای تعهدات پذیرفته شده را با سختی روبرو می کرد. دولت بریتانیا از بازگرداندن کلنی هایی که از سال 1793 در هندوستان تصرف کرده بود خشمگین بود و ناپلئون از اینکه بریتانیا سربازانش را از جزیره مالت خارج نکرده بود ناراحت. هنگامی که ناپلئون یک قشون برای سرکوب انقلاب هاییتی اعزام کرد هیجان در دو کشور به حد انفجار رسید. در می 1803، بریتانیا به فرانسه اعلام جنگ داد.

ائتلاف سوم

در دسامبر 1804، یک توافقنامه بین سوئد و بریتانیا سنگ بنای ائتلاف سوم شد. ویلیام پیت -نخست وزیر بریتانیا- سالهای 1804 و 1805 را سراسیمه صرف فعالیتهای دیپلماتیک برای تشکیل یک ائتلاف جدید در برابر فرانسه کرد. به دلیل چند اشتباه سیاسی فرانسه، بدگمانی بین روسها و بریتانیا رفع شد و در آوریل 1805 دو کشور با یکدیگر متحد شدند. چندماه بعد اتریش نیز با داشتن خاطرات دو شکست در برابر فرانسه و تشدید حس انتقام جویی، به این اتحاد پیوست. بریتانیا متعهد شد که به هر لشکر صدهزار نفری متحدین سالانه 31 میلیون لیر کمک کنند.

ارتش بزرگ

قبل از تشکیل ائتلاف سوم، ناپلئون در حال ایجاد ارتشی برای حمله به بریتانیا بود. یک نیروی ضربت برای تهاجم به جزیره بریتانیا در نظر گرفته شد و 6 اردوگاه در شمال فرانسه برپاشد، اگرچه این سربازان هیچگاه پای بر خاک اصلی بریتانیا نگذاشتند. سربازان ناپلئون از توانایی های خود مطمئن بودند و تمرینات با ارزشی برای هرگونه عملیات نظامی انجام دادند. گاه که در آنها علائم ملالت دیده می شد ناپلون از آنها بازدید می کرد و رژه های پرهزینه ای انجام می داد تا روحیه آنها را بالا نگه دارد.


[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/French_Dragoon_Officer_Mounted.jpg[/img]
افسر واحد اژدهای سوار

این سربازان هسته نیرویی را تشکیل دادند که اندکی بعد ناپلئون آن را "ارتش بزرگ" نامید. در ابتدا، این ارتش شامل 200000 نفر می شد که در 7 سپاه سازمان داده شدند. هر سپاه در حدود 36 تا 40 قبضه توپ در اختیار داشت که آن را قادر می ساخت به صورت مستقل به جنگ ادامه دهد تا نیروهای کمکی سربرسند. در راس این نیروها، ناپلئون سواره نظام احتیاط اش را -که شامل 22000 نفر می شد- در دو لشکر سوار زره پوش ، 4 لشکر اژدها ی سوار و 2 لشکر اژدهای پیاده و سواره نظام سبک سازمان داد. گارد امپراطور شامل 7000 نفر بود که آنها را برگزده برگزیدگان می گفتند و توسط 24 قبضه توپ پشتیبانی می شدند. در سال 1805، ارتش بزرگ بالغ بر 350000 نفر شده بود که همگی به خوبی تجهیز شده و به خوبی آموزش دیده بودند و فرمانده های لایق و شایسته ای داشتند.

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/Guard_w_Rifle_Advancing.jpg[/img]
سرباز گاردامپراطور

ارتش روس و اتریش

ارتش روسیه در سال 1805 دارای مشخصه های سازماندهی قدیمی برپایه هنگ بود. در این ارتش هیچ واحد ثابت بزرگتر از هنگ وجود نداشت. افسران بلند پایه به صورتی گسترده از خانواده های اشراف بودند. سربازان روسی از روشهای جنگی قرن هجدهم استفاده می کردند و به صورتی ثابت تنبیه می شدند تا انضباط به آنها تزریق شود.

به علاوه، تمرینهای تعداد زیادی از افسران جزء اندک بود و به سختی می توانستند برای انجام مانورهای پیچیده میدان نبرد افرادشان را رهبری کنند. با وجود این، روسها توپخانه خوبی داشتند که پرسنل آن به سختی می جنگیدند ولی حاضر نبودند تا ادواتشان به دست دشمن بیافتد.

آرشیدوک چارلز -برادر امپراطور اتریش- در سال 1801 شروع به اصلاح ارتش اتریش کرده بود. او قدرت را از دست کنسول سیاسی-نظامی خارج کرد. چارلز بهترین فرمانده میدان اتریش بود اما در میان اعضای دربار محبوبیتی نداشت و هنگامی که -برخلاف نظر او- اتریش تصمیم به جنگ با فرانسه گرفت باز هم از نفوذش در دربار کاسته شد. کارل ماخ فرمانده جدید ارتش اتریش شد و اصلاحات در پیاده نظام را دنبال کرد. او هر هنگ را که سابقا از 3 گردان -هر کدام دارای 6 گروهان- تشکیل می شد بر اساس 4 گردان -هر یک شامل 4 گروهان- سازماندهی کرد. این تغییر ناگهانی، با کمبود افسران آموزش دیده مصادف شد و در نتیجه، این واحدهای جدید نتوانستند به انتظارات پاسخ دهند. سواره نظام اتریش به عنوان بهترین سواره نظام اروپا شناخته شده بود اما تقسیم کردن آنها در میان واحدهای گوناگون پیاده نظام از توان ضربت آنها -در برابر همآوردهای فرانسوی شان- کاسته بود.

حرکات اولیه

فرانسوای دوم -امپراطوراتریش- به تصور اینکه ناپلئون مشغول بریتانیا است و نمی تواند باسرعت در برابر حرکات نظامی در مرکز اروپا واکنش نشان دهد در روز 7 سپتامبر ارتش خود را وارد ایالت بایر -متحد ناپلئون- کرد. امپراطور اتریش به کمک سپاه روس -که به سمت مرکز اروپا حرکت کرده بود- دلگرم بود اما پیشبینی های او درست از آب درنیامدند. سرعت حرکت روسها بسیار اندک بود و سرعت حرکت ناپلئون چونان گردباد. در آگوست 1805، ناپلئون -که از ماه می سال قبل خود را امپراطور فرانسه نامیده بود- جهت ارتش خود را از کانال مانش به سوی راین برگرداند تا با تهدید ارتش مشترک جدید روس-اتریش روبرو شود. در روز 25 سپتامبر، پس از یک راهپیمایی مخفیانه و در نهایت پنهانکاری 200000 سرباز فرانسوی عبور خود از رود راین در جبهه ای به عرض 260 کیلمتر را آغازکردند. ناپلئون در کمتر از 1 ماه ارتش بزرگ را از کناره دریای مانش به کنار رود راین رساند.

ناپلئون، ژنرال ماخ بد شانس و ارتش اتریش را در نبرد اولم وادار به تسلیم کرد. ماخ بیشترین قسمت ارتش اتریش را در دژ اولم -در باواریا- جمع آوری کرد. ناپلئون آرزو داشت تا بتواند نیروهایش را به سمت شمال سوق دهد و یک حرکت دورانی وسیع را اجراکند تا نیروهای فرانسه از پشت اتریشی ها سردرآورند. مانور ناپلئون به خوبی اجراشد و 23000 اتریشی در اولم به محاصره افتادند و تسلیم شدند. تعداد اسرای اتریش به 60000 نفر رسیده بود. اگرچه، شکست ناوگان متحد اسپانیا و فرانسه در نبرد ترافالگار در فردای آن، روز شیرینی این پیروزی تماشایی را از بین برد، اما پیروزیهای فرانسه با سقوط وین در ماه نوامبر کامل شد.

نیروهای روسی تحت فرمان کوتوزوف از نجات ارتش اتریش بازماندند و بنابراین به سمت شمال شرق عقب نشینی کردند تا منتظر نیروهای تقویتی و نیروهای باقیمانده ارتش اتریش بمانند.

ناپلئون در طی 23 روز خود را از اولم به وین رسانید تا مانع پیوستن روسها به اتریشی ها شود. در هنگام آغاز حرکت به سمت وین گفت:"بگذارید روسها را از زحمت طی نیمه مسافت برهانیم." باقیمانده ارتش اتریش از وین عقب نشینی کرده و در اولموتز به سپاه روس پیوستند. 100000 قبضه تفنگ سر پر، 500 قبضه توپ و پلهای استراتژیک دانوب به صورت سالم به دست فرانسه افتادند.

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/Sabre_bayonette_carabine.jpg[/img]
سلاح های معمول ابتدای قرن نوزدهم از راست به چپ: کارابین، شمشیر، شمشیر کوتاه و سرنیزه

حال ناپلئون خود را در موقعیت استراتژیکی نامناسبی یافت. مقاصد پروس نامعلوم و احتمالا خصمانه بود. ارتشهای روسیه و اتریش در حال ملحق شدن به یکدیگر بودند و ممکن بود که ارتش پروس نیز به آنها بپیوندد. آنها می توانستند خطوط تدارکاتی ناپلئون را قطع کنند و راه عقب نشینی ناپلئون به فرانسه را ببندند. خطوط تدارکاتی ناپلئون بیش از اندازه گسترده شده بودند و برای بازنگه داشتن آنها نیاز به پادگانها قدرتمندی در طول مسیر بود. ناپلئون می دانست که تنها راه استفاده از موفقیت نبرد اولم مجبور کردن دشمن به جنگ و شکست دادن آن بود. خوشبختانه -برای او- تزار 24 ساله روس نیز به جنگیدن علاقه داشت.
پس از آن ناپلئون با شمال حرکت کرد تا به مقابله با ارتش روس-اتریش بپردازد. سرمشق نبردهای عالم در حال آغازشدن بود.

نبرد

ناپلئون می توانست برای نبردی که در پیش رو داشت در حدود 75000 نفر و 139 قبضه توپ جمع آوری کند. در حدود 7000 نفر تحت فرمان مارشال داووت هنوز در جنوب و در مسیر وین مستقر بودند. متحدین در حدود 85000 نفر و 278 قبضه توپ در اختیار داشتند. 70درصد نیروهای ائتلاف، روس بودند. در روز اول دسامبر هر دو طرف شروع به اشغال مواضع خود کردند.

میدان نبرد

تپه 210 متری سانتون و تپه 260 متری زوران بر قسمت شمالی میدان نبرد و جاده حیاتی اولموتز-برونو مسلط بودند. در غرب این دو تپه، روستای بلووتیز قرارداشت و بین تپه ها و روستا نهر بوسنیتز به سمت جنوب می رفت تا به نهر گلدباخ بپیوندد و بعد از کنار روستاهای کوبلنیتز، سوکولنیتز و تلنیتز عبورکند. در مرکز میدان، بلندی های پراتزن قرارداشت. این تپه ها، شیبی ملایم و ارتفاعی برابر با 11 تا 12 متر داشتند.

واحدهای سپاه ناپلئون:

گارد امپراطوری به استعداد 5500 نفر و 24 قبضه توپ و به فرماندهی بسیر .
سپاه اول به استعداد 13000 نفر و 24 قبضه توپ به فرماندهی برنادوت.
سپاه سوم به استعداد 6300 نفر و 12 قبضه توپ و به فرماندهی داووت.
سپاه چهارم به استعداد 23600 نفر و 35 قبضه توپ و به فرماندهی سولت.
سپاه پنجم به استعداد 12700 نفر و 20 قبضه توپ و به فرماندهی لان.
لشکر نارنجک اندازان به استعداد 5700 نفر و به فرماندهی اودینوت.
سواره نظام احتیاط به استعداد 7400 نفر و به فرماندهی مورا.

واحدهای سپاه متحدین:

گارد سلطنتی روسیه به استعداد10500نفر و 40 قبضه توپ و به فرماندهی گراند دوک کنستانتین.
گارد تزار به استعداد 13700نفر و 42 قبضه توپ و به فرماندهی باگراتیون.
گارد پیشرفته به استعداد 6880نفر و 12 قبضه توپ سبک به فرماندهی ژنرال باکس هاودن.
ستون اول به استعداد 13500نفر، 40 قبضه توپ سبک و 24 قبضه توپ سنگین به فرماندهی سپهبد داکتروف.
ستون دوم به استعداد 11550 نفر و 30 قبضه توپ سبک و به فرماندهی سپهبد لانگرن.
ستون سوم به استعداد 7700نفر و 30 قبضه توپ سبک و به فرمانهی سپهبد پرزبویسکی.
ستون چهارم به استعداد 23900نفر، 52 قبضه توپ سبک و 24 قبضه توپ سنگین به فرماندهی سپهبد میلورادویچ و کلورات.
ستون سواره نظام به استعداد 5375نفر و 24 قبضه توپ به فرماندهی شاهزاده لیختن اشتاین.

نقشه ها و تمایلات متحدین

در روز اول دسامبر، هیاتی از فرماندهان متحدین برای بحث درباره اهداف نبرد تشکیل شد. بیشتر استراتژیستهای متحدین دو عقیده اساسی در ذهن داشتند. برخورد با دشمن و حفاظت از جناح جنوبی که در سمت وین بود. اگرچه تزار و نزدیکانش برای نبرد فشار می آوردند اما امپراطور فرانسوای دوم بیشتر محتاط بود و کوتوزوف- فرمانده اصلی روسها- از او پشتیبانی می کرد. به هرحال، فشار برای جنگیدن از جانب اشراف روس و فرماندهان اتریش زیاد بود و متحدین نقشه سرفرمانده اتریش -ویروثر - را برگزیدند. این نقشه بر اساس حمله مستقیم به جناح راست فرانسه -که متحدین متوجه شده بودند دفاع سبکی دارد- و حمله احاطه ای به جناح چپ فرانسه طراحی شده بود. متحدین بیشتر نیروهایشان را در 4 ستون -که قرار بود به جناح راست فرانسه حمله کنند- بکارگرفته بودند. گارد سلطنتی روسها به عنوان نیروی احتیاط درنظرگرفته شده بود در حالیکه سربازان روس تحت فرمان باگراتیون جناح راست قشون متحدین را محافظت می کردند.

نقشه ها و تمایلات ناپلئون

روز قبل از وقوع درگیری، ناپلئون این عقیده را به متحدین القا کرده بود که ارتش او در وضعیت بدی قراردارد و او مایل است تا برای رسیدن به صلح مذاکرده کند. در حقیقت، او آرزو داشت که متحدین حمله کنند و برای ترغیب آنها به حمله از روی عمد جناح راست خود را ضعیفتر کرده بود. در روز 28 نوامبر، ناپلئون با مارشالهایش در سرفرماندهی سلطنتی دیدار کرد و آنها به او اطلاع دادند که از نبرد بیمناک هستند و تردید دارند که به پیروزی برسند و حتی پیشنهاد کردند که عقب نشینی کنند. اما ناپلئون به شکایت آنها اعتنایی نکرد و به کارش ادامه داد. ناپلئون خیال می کرد که متحدین بیشتر نیرویشان را برای مقابله با جناح راست او بکار می گیرند و در نتیجه مرکز سپاه خود را ضعیف خواهند کرد. او سپس بر روی ضدحمله سنگین فرانسوی ها بر روی مرکز ضعیف شده متحدین حساب می کرد. 16000 سرباز سپاه چهارم سولت باید به مرکز سپاه متحدین یورش می برد تا دشمن را زمینگیرکنند. درضمن، برای پشتیبانی جناح راست فرانسه، ناپلئون به سپاه سوم داووت دستور داد تا از وین حرکت کند و به افراد ژنرال لگراند ملحق شود. ژنرال لگراند و افرادش جناح گسترده جنوبی را نگه داشته بودند و وظیفه داشتند تا سنگین ترین قسمت حملات دشمن را تحمل کنند. سربازان داووت در مدت 48 ساعت مسافت 110کیلومتر را طی کردند! زمان رسیدن آنها به میدان نبرد، به صورتی قاطع موفقیت یا شکست طرح ناپلئون را روشن می کرد. گاردسلطنتی و سپاه اول برنادوت به عنوان احتیاط در نظر گرفته شدند و سپاه پنجم لان قسمت شمالی میدان را حفاظت می کرد. عرض جبهه سپاه فرانسه به 10کیلومتر می رسید.

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/001.JPG[/img]
مواضع متحدین و ناپلئون در ساعت 18:00 روز اول دسامبر

آغاز نبرد

ستونهای متحدین شبانه به راه افتادند تا با حمله به جناح راست ناپلئون او را غافلگیر کنند و این دقیقا همان حرکتی بود که ناپلئون در انتظار آن نشسته بود. نبرد در حدود ساعت8:00 روز دوشنبه دوم دسامبر با حمله اولین ستون متحدین به روستای تلنیتز آغازشد. تلنیتز توسط هنگ سوم دفاع می شد. این قسمت از میدان نبرد شاهد حمله سنگین متحدین بود که فرانسوی ها را مجبور به تخلیه روستا کرد و آنها را به آن سوی رود گلدباخ راند. در این هنگام، طلایه داران سپاه داووت سررسیدند و متحدین را از روستا بیرون کردند. آنگاه سواره نظام سبک متحدین حمله کرد و روستا دوباره به دست متحدین افتاد. فرانسوی ها نیز حمله متحدین به تلنیتز را با آتش توپخانه پاسخ دادند.

ستونهای متحدین به سوی جناح راست فرانسوی ها جاری شدند اما سرعت لازم را نداشتند و بنابراین فرانسوی ها در متوقف کردن حمله آنها تا حد زیادی موفق شدند. در حقیقت، آرایش آنها اشتباه و زمان حرکتشان نامناسب بود. واحدهای سواره نظام تحت فرمان شاهزاده لیختن اشتاین -در جناح چپ متحدین- باید در جناح راست آنها بکارگرفته می شد و در طی نبرد، حرکت آنها باعث کندشدن پیشروی ستون دوم پیاده نظام به سوی جناح راست فرانسوی ها شد. در آن زمان، طراحان فکر می کردند که این امر یک فاجعه است اما کمی بعد همین اشتباه به کمک متحدین آمد. در این اثنا، طلایه داران ستون دوم به سوکولنیتز حمله بردند -که توسط هنگ 26 پیاده سبک و چریک های فرانسوی حفاظت می شد- حمله آغازین متحدین موفق نبود و ژنرال لانگرون دستور داد تا دهکده را به توپ ببندند. این گلوله باران مرگبار فرانسوی ها را مجبور کرد تا عقب نشینی کنند و تقریبا در همین زمان بود که ستون سوم به دژ سوکولنیتز حمله کرد. به هرحال، فرانسوی ها ضدحمله کردند و روستا را بازپس گرفتند ولی دوباره بیرون رانده شدند. هنگامی که لشکر فریانت -از سپاه سوم سولت- دهکده را بازپس گرفت، درگیری در این ناحیه موقتا فروکش کرد. سوکولنیتز احتمالا سنگین ترین قسمت نبرد بوده است و درطی آن روز، چندین بار دست به دست شد.

یک طوفان تند و پایان نبرد

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/002.JPG[/img]
حمله قاطع به مرکز متحدین توسط نیروهای هالیار و وندام نیروهای متحدین را از وسط شکافت و فرانسوی ها را در یک موقعیت طلایی برای رسیدن به پیروزی قرارداد.

درساعت 8:45 ناپلئون که از ضعف مرکز حریف راضی به نظر می رسید. از سولت پرسید که چقدر طول می کشد تا او و مردانش بتوانند به تپه های پراتزن برسند و مارشال پاسخ داد:"کمتر از 20 دقیقه، قربان!" در حدود 15 دقیقه بعد فرمان حمله داده شد و ناپلئون گفت:"یک طوفان تند و پایان نبرد."

یک مه غلیظ به پیشروی لشکر سنت هلیار کمک کرد اما هنگامی که آنها در حال بالارفتن از تپه بودند خورشید افسانه ای اشترلیتز تابیدن گرفت و پاره شدن مه آنها را دلگرم کرد. سربازان و فرماندهان روس در بالای تپه از دیدن انبوه سربازان فرانسوی که به سویشان می آمدند سراسیمه شدند. حال، فرماندهان متفقین می توانستند تعدادی از واحدهای ستون چهارم را که در حرکت خود تاخیر کرده بودند به سوی این کشمکش خونبار اعزام کنند. نبرد خونباری که بیش از 1 ساعت به طول انجامید تلفاتی سنگینی به متحدین واردساخت. سربازان دیگری از ستون دوم -که بیشتر اتریشی های باتجربه بودند- در این درگیری شریک شدند و در برابر یکی از بهترین واحدهای ارتش فرانسه جنگیدند و آنها را وادارکردند تا از تپه ها عقب نشینی کنند. به هرحال، مردان سن هلیار با ناامیدی یک بار دیگر هجوم بردند و متحدین را به زور سرنیزه از بلندی های پراتزن راندند. در ساعت 13:00 پراتزن سقوط کرد. در قسمت شمال میدان، لشکر ژنرال وندام به اشتاره وینوهرادی حمله کردند و با زد و خورد و شلیک دسته جمعی چند گردان متحدین را در هم شکستند.

نبرد به دلخواه ناپلئون جریان می یافت اما هنوز هم درگیریهای بیشتری در پیش رو بود. ناپلئون به سپاه اول برنادوت فرمان داد تا جناح چپ وندام را پوشش دهد و مقر فرماندهی خود را از تپه زوران به کلیسای آنتونی مقدس در تپه های پراتزن منتقل کرد. وخامت اوضاع متحدین مسبب اعزام گراندوک کنستانتین به همراه گارد سلطنتی روس به میدان نبرد شد. برادر تزار به گارد سلطنتی فرمان حمله به واحدهای تحت فرمان وندام را داد و باعث شد تا تنها واحد فرانسه در میدان نبرد متلاشی شود.

ناپلئون با مشاهده دردسر به گارد سواره نظام سنگین خود دستور پیشروی داد. این افراد به همآوردهای روس خود یورش بردند اما با وجود سیل سواره نظام دو طرف، برنده میدان هنوز مشخص نشده بود. روسها در این حمله برتری عددی داشتند اما خیلی زود با ورود لشکر دوم از سپاه برنادوت به پهلوی نیروهای وندام ورق برگشت و سواره نظام فرانسه توانستند پشت صفوف پیاده نظام خودی پناه بگیرند. توپخانه اسبی گاردسلطنتی نیز آماده شد تا تلفات زیادی بر سواره نظام و تفنگداران روس وارد سازد. روسها شکست خوردند و سواره نظام تجدید قواکرده فرانسه تعداد زیادی از آنها را تعقیب کرد و از دم تیغ گذراند.

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/Cuirasse-1854-p1030165.jpg[/img]
زره و کلاه خود سواره نظام زره پوش

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/Hussar_by_Alexander_Orlowski.jpg[/img]
نیزه دار سپاه روسیه

پایان بازی

در ساعت 14:00 واحدهای متحدین به صورت خطرناکی از همدیگر جداشده بودند. حال، ناپلئون می توانست به یکی از دو جناح آنها حمله کند. ناپلئون جناح چپ متحدین را انتخاب کرد.

در این اثنا، قسمت شمال میدان نبرد نیز شاهد درگیری های سنگینی بود. سواره نظام سنگین شاهزاده لیختن اشتاین پس از اینکه در نهایت به موقعیت صحیح خود رسید، به سواره نظام سبک کلرمن حمله برد. ستیزه به نفع فرانسوی ها به پیش می رفت اما این مطلب که سواره نظام کلرمن مجبور به پناه گرفتن پشت لشکر پیاده نظام ژنرال کافارلی شد نشان می دهد که تعداد روسها بسیار زیاد بوده است. افراد کافارلی حمله روسها را سدکردند و اجازه دادند تا مورا دو لشکر سواره نظام زرهپوش را اعزام کند تا کار سواره نظام روس را یکسره کنند. ستیزه های بعدی خونبارتر و طولانی تر بودند. لان نیروهایش را در برابر سربازان باگراتیون هدایت کرد و پس از جنگی سخت، فرمانده با تجربه روسها را از میدان به دربرد. او می خواست که روسها را تعقیب کند اما مورا -که فرمانده آن قسمت از جبهه بود- با او مخالفت کرد.

حال، تمرکز ناپلئون به سمت جنوبی ترین قسمت میدان نبرد معطوف شده بود. در آنجا هنوز فرانسوی ها و متحدین بر سر سوکولنیتز و تلنیتز می جنگیدند. در یک حمله گازانبری موفقیت آمیز، لشکر سنت هلیار و قسمتی از سپاه سوم داووت در سوکولنیتز خطوط دشمن را شکافتند و فرماندهان ستونهای اول و دوم -ژنرال کینمایر و ژنرال لانگرون- از میدان متواری شدند. حال فرانسوی ها از مسیری حرکت می کردند که شب پیش متحدین از آن مسیر به سمت تلنیتز و سوکولنیتز آمده بودند. فرمانده جناح چپ متحدین -باخ هاودن - نیز کاملا گیج شد و فرارکرد. کینمایر عقب نشینی او را با استفاده از سواره نظام سبک اورایلی پوشش داد. این واحد قبل از عقب نشینی خود با شجاعت 5 هنگ از 6 هنگ سواره نظام فرانسه را شکست داده بود.

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/Napoleon_Grenadier_of_1808_by_Bellange.jpg[/img]
نارنجک اندازان سپاه ناپلئون

اکنون ارتش متحدین در آشوب سراسری غرق شده بود و واحدها از هر جهتی که می توانستند سعی در فرار از میدان نبرد داشتند. اما هنوز یک پرده مشهور و ترسناک از این نمایش باقی مانده بود. روسهایی که از جناح راست فرانسه شکست خورده بودند درحال عقب نشینی به سمت جنوب و از طریق دریاچه یخ زده ساتچان بودند. توپخانه فرانسه به سمت سربازان روس شلیک می کرد اما ناپلئون دستور داد تا توپچی ها به سمت یخ هدفگیری کنند. سربازان روس بر روی یخهای شکسته شده غافلگیر شدند و تعداد زیادی از آنها به همراه چندین قبضه توپ در آبهای سرد دریاچه غرق شدند. تخمین تعداد توپهای غنیمت گرفته شده متفاوت است و آنها را بین 38 تا بیش از 100 قبضه توپ برآورد کرده اند. منابع همچنین درباره تعداد تلفات اختلاف دارند و تلفات را بین 200 تا 2000نفر برآورده می کنند. به خاطر اغراقی که ناپلئون در ثبت وقایع این قسمت از نبرد کرده است احتمالا اعداد کوچکتر به واقعیت نزدیک تر می باشند. بسیاری، این دستور را بیرحمانه ترین دستور ناپلئون در میدان نبرد می دانند.

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/Guard_Artillery_Set.jpg[/img]
توپخانه فرانسه

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/003.JPG[/img]
آخرین مرحله نبرد

پس از نبرد

نبرد اشترلیتز جغرافیای سیاسی اروپا را کاملا دگرگون ساخت. در عرض 3 ماه، فرانسه وین را گرفته بود، دو ارتش دشمن را متلاشی کرده بود و امپراطور اتریش را خوار و زبون ساخته بود. این وقایع در تضاد کامل با ساختار صلب قدرت در قرن هجدهم بودند که در آن پایتخت هیچ کشور بزرگی توسط دشمن گشوده نمی شد. اشترلیتز شروع گسترش سلطه فرانسه بر تمامی اروپا بود اما یکی از نتایج آنی این نبرد، هدایت پروس به جنگ 1806 بود.

نتایج نظامی و سیاسی

متحدین در حدود 37% از نیروهایشان را از دست دادند و ارتش ناپلئون در حدود 13% تلفات داشت. متحدین همچنین 180 قبضه توپ و 50 واحد را نیز از دست دادند. پیروزی با شگفتی و دیوانگی در میان مردم پاریس مواجه شد. تزار نوشت:" ما بچه هایی هستیم در دستان یک غول." ناپلئون برای شکست دادن دشمن تنها از 45000نفر استفاده کرد و 25000قوای احتیاط خود را حتی یک دقیقه هم وارد نبرد نکرد. برنامه ریزی ناپلئون به گونه ای بود که انگار خود به فرماندهان اتریش و روس فرمان می راند و آنها تمام حرکات رزمی خود را مطابق با تمایلات وی انجام دادند.
پیروزی اشترلیتز به صورتی موثر به ائتلاف سوم خاتمه داد. فرانسه و اتریش در چهارم دسامبر متارکه کردند و در 26دسامبر1805، اتریش و فرانسه عهدنامه پرزبورگ را امضا کردند. اتریش بر ادعاهای ارضی ناپلئون مبنی بر عهدنامه های قبلی -کامپوفرمیو و لونئویل- صحه گذاشت و از قسمتی از سرزمین هایش به نفع ناپلئون و متحدان آلمانی اش صرف نظر کرد و غرامتی بالغ بر 4 میلیون فرانک را تقبل نمود. ونیز به پادشاهی ایتالیا واگذار شد. این پایانی ناخوشایند برای اتریش بود، اما مطمئنا نه یک صلح فاجعه آمیز.

به سربازان روس اجازه داده شد تا به خاک کشور خود بازگردند و فرانسوی ها در جنوب آلمان اردو زدند. پیروزی اشترلیتز، همچنین، اجازه داد تا کنفدراسیون راین توسط ایالتهای آلمانی تشکیل شود. این کنفدراسیون به عنوان سپری بین فرانسه و پروس عمل می کرد.

در سال 1806، امپراطوری مقدس روم عملا از بین رفت چرا که فرانسوای دوم -امپراطور اتریش- تنها به پادشاهی اتریش بسنده کرد و لقب افتخاری پادشاه روم مقدس را کنارنهاد و از آن به بعد خود را فرانسوای اول نامید. ناپلئون خود را در نقش شارلمانی یافته بود و تاج بخشی را آغازکرد و در 6 ماه نخستین سال 1806 چهار پادشاهی ساخت. ژوزف و لوی برادران خود را پادشاه ایتالیا و هلند کرد.

به هرحال، این موفقیتهای نتوانست صلح را در قاره مستقر کند. پروس فعالیتهای فرانسه را در تقابل با منافع خود در اروپای مرکزی می دانست و در نتیجه جنگاوارن پروس -به همراه رشد نفوذ فرانسه در اروپا- در سال1806 آتش جنگ دیگری را شعله ور ساختند هرچند که ناپلئون برای خوش آیند پادشاه پروس ایالت هانور را به وی بخشیده بود. اطریش و روسیه هیچگاه ناپلئون را نبخشیدند و درنهایت با کمک بریتانیا توانستند اروپا را از امپراطوری آرمانی ناپلئون تصفیه کنند.

نویسنده رضاکیانی موحد
منبع:مجله جنگ افزار
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام رضا جان

مطلبت دوباره کامل و بی نقص بود. هر چند تصاویر نقشه کوچیک بود ولی میشد صحنه نبرد رو تصور کرد.

در مورد مطلبت سوالی به ذهن رسید که اگر مقدور بود هر کس از دوستان بلد بود جواب بدهد.

در این دوران اصولا توپخانه قدرت هدف گیری رو داشت (نقطه زنی ) و سوال دیگه اینکه گلوله ها انفجاری بودند یا نه ؟

ممنون.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1- مرسی

2- عکسها رو بزرگ کردم. مخصوصا نقشه ها خیلی مهمه. خیلی وقت گذاشتم تا فارسیشون کردم.

3- تا منظور از توپخانه چی باشه؟ اونی که بهش می گن آرتیلری تشکیل می شده از خمپاره اندازها، هویتزرها و دست آخر توپخانه ها. هر کدوم از اینها هم واسه خودش کلی توضیحات داره. تا اونجا که من می دونم گلوله های انفجاری در اون زمان بوده ولی به صورت گسترده استفاده نمی شده. و بیشتر گلوله های توپ به صورت یه کره فلزی بوده که پس از شلیک دور خودش می چرخیده و به یه سری آدم برخورد می کرده.

4- اگر منظور از نقطه زن سلاحیه که به وسایل نشانه گیری دقیق مجهز باشه مسلمه که در اون زمان همچین چیزی نبوده. اصولا برد توپخانه های اون دوران خیلی کمتر از اون بوده که بخوان باهاش نشونه گیری دقیق انجام بدهند.

5- چون تخصص من توپخانه نیست بحث بیشتر در این زمینه را به دیگر دوستان واگذار می کنم ولی یه مطلب درباره گلوله های شرپنل کار کردم که اون رو در سایت می ذارم تا دوستان استفاده کنند.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ممنون رضا جان زحمت زيادي كشيدي ياد كتابهاي تاريخ افتادم ...
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ممنون رضا جان. بعدا باید یه کم روی این مقالت فکر کنم. بعد می نویسم.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ماشا الله به شما واقعا فعالی !!

و همیشه هم دارای ایده های نو و جدید!!

آقایون خبری از لیچ نیست می ترسم برده باشن یه بلایی سرش آوردن icon_razz

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.