hexman 354 گزارش پست ارسال شده در بهمن 87 [color=red][size=18]جنگهای مکزیک [/size][/color] توسعه آرام و یکنواخت آمریکا موجب بروز جنگ این کشور با مکزیک شد. همه گیر شد. «سانتا آنا» رهبر مکزیکی، نیروهای تگزاسی را در نبرد آلامو شکست داد ولی در سان جاسینتو بوسیله تگزاسی ها متحمل شکست سختی گردید. آمریکا در جنگ با مکزیک (48 ـ 1846) به پیروزی عظیمی دست یافت و به وسیله معاهده «گوادالوپ هیدالگو»، سرزمین های وسیعی را به قلمرو خود افزود. زیرنویس عکس در آلامو این نقاشی نشان دهنده تلاش تگزاسی ها ست که مایوسانه برای دفاع از آلامو در برابر حمله مکزیک در سال 1836 م نبرد می کنند. [color=blue]نبرد آلامو [/color] هنگامیکه آمریکائیان مقیم تگزاس در سال 1835 م استقلال خود را از مکزیک اعلام نمودند، ارتشی از مکزیک برای سرکوب شورشیان راهی آنجا شد. نیروهای مکزیکی طی یکی ماموریت با تجهیزات کامل در شهر «سان آنتونیو» در نبرد آلامو، در برابر نیروهای تگزاسی قرار گرفتند. در یک نبرد نابرابر، تگزاسی ها تسلیم نشدند و تا آخرین نفر جنگیدند و قهرمانانه از خود دفاع کردند که این نبرد آنان بعدها گوشه ای از افسانه آن سرزمین شد. [color=blue]سانتا آنا [/color] آنتونیو لویز در سانتا آنا (1876 ـ 1794م)، افسر و سیاستمداری مکزیکی بود. وی به تبع استقلال مکزیک از اسپانیا در سال 1821 م دیکتاتور آن کشور شد و سپس رهبری ارتش مکزیک را در دو جنگ ناموفق بر عهده گرفت: یک جنگ با تگزاسی ها و دیگری در برابر ایالات متحده بود، اگرچه تا سال 1855 که حکومت وی سرنگون و او تبعید شد، همچنان قدرت را در دست داشت. [color=blue]گوادالوپ هیدالگو [/color] بعد از جنگ های آمریکا و مکزیک در طی سالهای 48 ـ 1846م، معاهده ای بنام گوادالوپ هیدالگو بین دو کشور منعقد شد، در این معاهده به ایالات متحده، سرزمین هایی واگذار شد که قبلا جزء قلمرو مکزیک بود. در ضمن این قرار داد مکزیک از ادعا در خصوص مالکیت تگزاس دست کشید و نیومکزیکو و کالیفرنیا را واگذار کرد و «ریو گراند» را به عنوان مرز جدید بین دو کشور به رسمیت شناخت. [color=blue]انقلاب مکزیک [/color] در سال 1910م، شعله انقلاب توسط قیام روستائیان فاقد زمین بر علیه حکومت دیکتاتوری رئیس جمهور پورفیریودیاز، همه جا را فرا گرفت. بعد از آنکه وی مجبور به استعفا گشت، حکومت های کوتاه مدت و نیز قیام های روستائی دیگر و همینطور، مداخله ناخواسته نظامی آمریکا در این کشور به وقوع پیوست. تمامی این عوامل دست به دست هم دادند و هنگامیکه گروههای محلی بر علیه یکدیگر می جنگیدند، هرج و مرج کشور را فرا گرفت. قانون اساسی سال 1917م گوشه ای از مشکلات روستائیان را حل کرد و سبب پیشرفت مکزیک گردید. زیرنویس عکس تصرف قطار گروهی مسلح از انقلابیون مکزیکی یک قطار را در کارناواکا مکزیک به تصرف خود درآورند. [color=blue]پورفیریودیاز [/color] پورفیریودیاز (1915 ـ 1830م)، سربازی مکزیکی و زمانی هم پیمان سیاستمدار آزادیخواه، بنیتو خوآرز بود. وی در سال 1876 م، قدرت را از خودآرز ربود. وی مورد حمایت آمریکا و اروپائیان بود زیرا که موجبات سود و منفعت سرمایه گذاران خارجی را فراهم می ساخت ولی تنها از وی اندکی کمک عاید مردم فقیر و بیچاره مکزیک می شد. رنجش و خشم مردم در این موقعیت یکی از دلایل انقلاب 1910 مکزیک بود. 1821 م اعلام استقلال مکزیک از سلطه اسپانیا. 1824 در مکزیک حکومت فدرال تشکیل می گردد که این حکومت تحت کنترل افسر سیاستمدار مکزیکی، آنتونیو لوپز در سانتا آنا می باشد. 1835 تگزاس که جزئی از مکزیک است ولی آمریکائیها ساکنان اصلی آن هستند، استقلال خود از مکزیک را اعلام می کند. 1836 تحت رهبری سانتا آنا، مکزیکی ها موفق به شکست تگزاسی ها در آلامو می شوند ولی به دنبال آن در سان جاسینتو از تگزاسی ها شکست می خوردند. 48 ـ 1846 جنگ مکزیک: مکزیکی ها متحمل شکستی سنگین از جانب آمریکائیان شده و استانهای شمالی خود را طی معاهده گوادالوپ هیدالگو از دست می دهند. 1855 حکومت جدید التاسیس و آزادیخواه بنیتو خود آرز، حکومت دیکتاتوری سانتا آنا را سرنگون می کند. 1864 «ماکسیمیلین»، دوک اعظم اتریش، به کمک نیروهای فرانسوی قدرت را در مکزیک در دست می گیرد. خوآرز از ریاست جمهوری خلع می شود، ولی نبرد ادامه دارد. 1867 نیروهای فرانسوی اخراج می شوند. ماکسیمیلین اعدام و خوآرز دوباره رئیس جمهور می شود. 1876 پرفیریودیاز، قدرت را در اختیار گرفته و دیکتاتور مکزیک می شود. 1910 عدم رضایت مردم از دیاز منجر به انقلاب مکزیک می شود. 1917 قانون اساسی جدیدی به تصویب می رسد و حزب ناسیونالیست انقلابی قدرت را در دست می گیرد. تحت رهبری «آگوستین دو ایتوربید» (1824 ـ 1783م)، مکزیک که از سال 1519 تحت سلطه اسپانیا بود، در سال 1821 استقلال خودش را بدست آورد. در سال 1823، «ایتوربید» به نفع «آنتونیو لوپز دو سانتا آنا» (1876ـ 1794) از قدرت برکنار شد. سانتا آنا به مدت سی سال بر مسند ریاست مکزیک تکیه زد. وی در این مدت دچار دو مشکل شد: قیام مردم و هجوم خارجیان. این دو مشکل، مشکل مکزیک در خلال قرن نوزدهم میلادی بودند. وی توانست مهاجمان اسپانیایی را دور سازد ولی قدرت آن را نداشت که در برابر ایالات متحده که درصدد توسعه قلمرواش بود، ایستادگی نماید و ایالت های شمالی خود را از دست داد. [color=blue]انقلاب آزادیخواهان [/color] سانتا آنا به عنوان یک دیکتاتور بر مکزیک حکمرانی کرد که این امر سرانجام در سال 1855 منجر به یک شورش به رهبری بنیتو خوآرز (1872 ـ 1806) گشت. وی تلاش نمود که قدرت کلیسا و ارتش را در مکزیک محدود کند. جنگ بین عناصر آزادیخواه به رهبری خوآرز و محافظه کاران در گرفت. [color=blue]مداحله فرانسه [/color] خوآرز فرمانروای موفقی بود اما با ورود سربازان فرانسوی به مکزیک و انتصال یک دوک اعظم اتریشی بنام ماکسیمیلین (67 ـ 1832) با مشکلی حاد روبرو شد، اگر چه فرانسویها بزودی تحت دکتریم مونروی آمریکایی مجبور به ترک مکزیک شدند. مونرو بیان داشته بود که اروپائیان نمی توانند آمریکا را مستعمره خود سازند. در سال 1867، ماکسیمیلین بد اقبال، دستگیر و اعدام شد. خوآرز با بازگشت مجدد به قدرت توانست اقدامات اصلاحی خود را از سر گیرد. [color=blue]پورفیریودیاز [/color] در اوایل 1970، ریاست جمهوری خوآرز، توسط یکی از هم پیمانان قدیمی اش مورد حمله قرار گرفت. نام آن هم پیمان قدیمی پور فیریودیاز (1915 ـ 1830) بود. «دیاز» که افسری برجسته در ارتش بود، در سال 1876، قدرت را در دست گرفت و تا زمان سرنگونی خود در سال 1911 بر مکزیک حکمرانی کرد. وی در صدد تقویت و اجرای قوانین بر آمد و به ترغیب و تشویق تجار خارجی برای تجارت با مکزیک پرداخت. هر چند دوران زمامداری دیاز در تاریخ مکزیک به عنوان دوره ثبات شناخته می شود، حکومت مستبدانه وی در نواحی روستایی، بویژه در میان سرخپوستان و دهقانان فقیر، موجبات نارضایتی شدید را فراهم آورد. [color=blue]انقلاب [/color] نارضایتی مردم در سال 1910 منجر به انقلاب شد. «دیاز» توسط رئیس جمهور جدید، فرانسیسکو مادرو (1913 ـ 1873)، تبعید گردید. ولی مادرو قادر به کنترل خشونت و موج انقلاب مردم نبود. وی در سال 1913 توسط رئیس ستاد خودش، ژنرال «ویکتوریانو ورتا» به قتل رسید. دولت های بعدی برای قدرت می جنگیدند، در حالیکه کشورشان در اثر جنگ در حال تجزیه شدن بود. [color=blue]اصلاحات اراضی [/color] انگیزه اصلی که در پس پرده انقلاب وجود داشت، اشتیاق فقرا برای تقسیم منصفانه زمین بین آنان بود. دو تن از افرادی که در جهت انجام این اصلاح جنگیدند، جزء قهرمانان افسانه ای سرزمین مکزیک شدند: اولی پانچوویلا (1923 ـ 1878) و دیگری امیلیانو زاپاتا (1919 ـ 1879). سرانجام، نظم در کشور برقرار گشت و تحت رهبری حزب ناسیونالیست انقلابی، در قانون اساسی سال 1917 اصلاحاتی در خصوص زمین صورت گرفت. http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%d9%85%da%a9%d8%b2%db%8c%da%a9&SSOReturnPage=Check&Rand=0 به اشتراک گذاشتن این پست لینک به پست اشتراک در سایت های دیگر
worior 25,819 گزارش پست ارسال شده در بهمن 87 سلام جالب بود ممنون ... مکزیک هم جنگهای زیادی پشت سر گذاشته .. فقط اگر اون عکسی که توی متن بهش اشاره شده دیده نمیشه .! به اشتراک گذاشتن این پست لینک به پست اشتراک در سایت های دیگر
hexman 354 گزارش پست ارسال شده در بهمن 87 شرمنده يادم رفت لينك عكسو بزارم.اينم از لينكش: http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_Ustroopsmarchonmonterrey.jpg به اشتراک گذاشتن این پست لینک به پست اشتراک در سایت های دیگر
arshya4171 42 گزارش پست ارسال شده در بهمن 87 جالب بود دستت درد نكنه مخصوصا نبرد آلامو به اشتراک گذاشتن این پست لینک به پست اشتراک در سایت های دیگر
hexman 354 گزارش پست ارسال شده در بهمن 87 [color=red]جنگ آمریکا و مکزیک[/color] جنگ آمریکا و مکزیک یکی از نامهای جنگی است که در سالهای ۱۸۴۶ تا ۱۸۴۸ بین دولت ایالات متحده آمریکا و جمهوری مکزیک در گرفت. [color=red] نام[/color] این جنگ را در آمریکا با نام «جنگ مکزیک» یا «جنگ ایالات متحده و مکزیک» مینامند. در مکزیک به آن «دخالت آمریکای شمالی در مکزیک» یا «اشغال مکزیک به دست آمریکا» و «جنگ ۴۷» گفتهاند. [color=red]پیشینه[/color] در سال ۱۸۲۳ مکزیک از اسپانیا مستقل شد. بلافاصله پس از آن مهاجرت آمریکائیان به مناطق خالی از سکنه تگزاس آغاز گردید. در طول ۱۲ سال، جمعیت آمریکاییها در تگزاس رشد پیدا کرد و به تدریج اهرم های قدرت اقتصادی را در دست گرفتند. در سال ۱۸۳۰، آمریکاییان بیشترین جمعیت تگزاس را تشکیل میدادند بطوریکه نسبت جمعیت آمریکاییان به مکزیکی ها ۶ به ۱ بود.در سال ۱۸۳۵ جمهوری تگزاس با کمکهای همین آمریکاییها (که از سیاستهای دولت مرکزی مکزیک ناراضی بودند) اعلام استقلال کرد. اهالی تگزاس از به خدمت گرفته شدن مجرمین قضایی بعنوان سربازان ارتش مکزیک در تگزاس بسیار ناراضی بودند. همچنین سیاستهای دولت مرکزی مکزیک همانند اجباری نمودن فرقه کاتولیسیسم در تگزاس بسیار موجب ناخرسندی عمومی بود. اما استقلال تگزاس ۱۰ سال بیشتر دوام نیاورد و در چهارم ژوئیه ۱۸۴۵ مجلس تگزاس، الحاق به ایالات متحده آمریکا را تصویب کرد. جنگ میان دوکشور آمریکا و مکزیک در ۱۳ مه ۱۸۴۶ آغاز و در فوریه سال ۱۸۴۸ به پایان رسید. نیروهای آمریکایی در ۱۷ سپتامبر ۱۸۴۷ مکزیکو سیتی را به تصرف خود در آوردند و چند ماه بعد معاهده گوادالوپ هیدالگو میان دو کشور به امضا رسید. بر اساس این معاهده مکزیک نیمی از خاک خود را از دست داد. این سرزمین عبارت بود از: سرتاسر تگزاس، تمام کالیفرنیا، همه نوادا و یوتا و بخشی از نیو مکزیکو، آریزونا، کلرادو و وایومینگ. ایالات متحده آمریکا هم در عوض مبلغ ۱۸ میلیون دلار اعتبار برای دولت مکزیک در نظر گرفت، و ۳ میلیون دلار بدهی آنان را بخشید. مکزیک با اینحال پیشتر در ۱۸۴۵، پیشنهاد ۳۰ میلیون دلاری آمریکا (بهمراه بخشش ۴٫۵ میلیون دلاری بدهی مکزیک بخاطر خسارات وارده به آمریکا در جریان استقلال مکزیک از اسپانیا) برای خرید سرزمینهای مورد اختلاف را رد کرده بود. منبع: دانشنامه ويكيپديا ======================= خوشحالم كه مورد توجه دوستان واقع شد. به اشتراک گذاشتن این پست لینک به پست اشتراک در سایت های دیگر
hans 162 گزارش پست ارسال شده در بهمن 87 بسیار جالب و مفید بود. واقعا متاسف شدم این جور نصف مکزیک اشغال شد. یاد دوران قاجار افتادم.... به اشتراک گذاشتن این پست لینک به پست اشتراک در سایت های دیگر
SAEID 2,832 گزارش پست ارسال شده در بهمن 87 صد رحمت به جنگهای فتحعلی شاه حداقل سالها جنگید و فقط در اواخر جنگ بدلیل ضعف فناوری و عدم حمایت حکومتی ارتش شکست خورد و میزان سرزمینهای از دست رفته هم خیلی کمتر از سرزمینهای غارت شده مکزیک بود. به اشتراک گذاشتن این پست لینک به پست اشتراک در سایت های دیگر
Stuka 8,826 گزارش پست ارسال شده در بهمن 87 البته ما از فتحعلي شاه بي خاصيت تر هم داريم: ناصر الدين شاه ! نميدونم چرا تا از سرزمين هاي از دست رفته ايران صحبت ميشه از اين بابا کمتر نام ميبرن در حالي که مهمترين و يکي از تاريخي ترين نقاط ايران در عهد اين بابا از ايران جدا شد که جدا شدن قفقاز در برابر اون هيچي نيست ! منظورم عهدنامه ننگين آخال بين ايران و روسيه است به موجب اين عهد نامه شهرهاي بخارا ,سمرقند ,خيوه,خوارزم, مرو ,از ايران جدا شدند که امروز در کشورهاي تاجيکستان وازبکستان و ترکمنستان قرار دارند دوستاني که به تاريخ آشنايي دارند ميدوند که اين مناطق از مهمترين و تاريخي ترين نقاط ايران زمين بودند که زماني آباد ترين و مرکز علم و فرهنگ ايران و جهان بودند.هنوز مردم در اين شهرها به فارسي صحبت ميکنند. ناصرالدين شاه حتي به خودش زحمت نداد نماينده براي گفتگو بفرسته يعني اصلا براش مهم نبود شايد حداقل ميتونستيم مرو رو نگه داريم . حالا جدايي افغانستان بماند حداقل يه جنگي کرديم. به اشتراک گذاشتن این پست لینک به پست اشتراک در سایت های دیگر