Azarakhsh

جنگ سایبر و جنگ شبکه ای!!

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

انقلاب اطلاعات در حال متحول‌سازي جنگ مي‌باشد. بيش از اين ديگر شاهد نبرد فرسايشي خونين نيروهاي نظامي نخواهيم بود. در عوض، نيروهاي کوچک و چالاکي که به اطلاعات بلادرنگ ماهواره‌ها و حسگرهاي صحنه نبرد مسلح شده‌اند، با سرعت اعجاب‌آوري به محل‌هاي غيرمنتظره حمله مي‌برند. در جنگ، فاتح و پيروز کسي است که مي‌تواند از اطلاعات براي ازبين‌بردن "ابهام فضاي جنگ"[1] (که دشمن را فراگرفته است) استفاده کند.

فرض کنيد جنگ اينگونه باشد که نيروهاي اندک و چالاکي به دفاع در مقابل توده‌هاي انبوهي از نيروهاي به‌شدت مسلح دشمن پرداخته و بدون تلفات سنگيني در دو طرف، آنان را ناچار به تسليم مي‌کنند. به دلايل ذيل نيروهاي چالاک قادر به انجام اين کار هستند:

1. براي انجام اين‌کار تدارک ديده شده‌اند.

2. براي مانور فضاسازي مي‌کنند.

3. قدرت آتش خود را بسرعت در محل‌هاي غيرقابل‌پيش‌بيني متمرکز مي‌کنند.

4. داراي سيستم‌هاي فرماندهي، کنترل و اطلاعاتي هستند که از ساختاري غيرمتمرکز براي اجراي طرح‌هاي تاکتيکي برخوردارند. اما همچنان فرماندهان مرکزي از آگاهي همه‌جانبه (غيرموازي) و"نگاه از بالا"[2] جهت اهداف استراتژيک سود مي‌برند.
شايد نتوان پيروزي آمريکا در جنگ خليج فارس را همتراز با موفقيت مغول‌ها در قرن سيزدهم دانست. اگرچه معمولاً تعداد مغول‌ها از نيروهاي مقابل کمتر بود، اما در جنگ پيروز مي‌شدند و بيش از يک قرن بزرگترين امپراطوري قاره‌اي تاريخ را حفظ نمودند. رمز موفقيت مغول‌ها، در کسب اطلاعات از ميدان نبرد بود. آنان در هر زمان و مکان مناسب، حمله مي‌کردند و ارتباطات روزانه خود را با فرماندهان (اگرچه صدها کيلومتر با آنها فاصله داشتند) را از طريق "سواران تيزرو"[3] حفظ مي‌نمودند. اگرچه خان بزرگ بعضاً هزاران کيلومتر از نيروهاي خود دور بود ولي ظرف چند روز از پيشرفت‌هاي آنها کاملاً مطلع مي‌شد.

جنگ در عصر اطلاعات
در طول تاريخ، دکترين، سازمان و استراتژي نظامي پيوسته دستخوش تغييرات بنيادين در اثر پيشرفت‌هاي فناوري شد‌ه‌اند. صنعتي‌شدن به جنگ فرسايشي بين ارتشهاي انبوه در جنگ جهاني اول منتهي شد. در جنگ جهاني دوم، مکانيزه‌شدن نيز به مانورهايي که در سيطره تانکها بود منجر شد. انقلاب اطلاعات باعث ظهور سبکي از جنگ مي‌شود که نه تعداد زياد نيرو و نه تحرک آنان، به نتايج مورد نظر منجر نخواهد شد. در عوض کسي که در جنگ اطلاعات بيشتري دارد، ابهام فضاي جنگ را (که دشمن را در بر گرفته است) از بين برده و از مزاياي قطعي آن بهره‌مند خواهد شد.
تحولات شگرفي در جمع‌آوري، ذخيره‌سازي، پردازش، انتقال و ارائه اطلاعات و همينطور سازمان‌هايي که از افزايش اطلاعات منتفع مي‌شوند، در حال رخ‌دادن مي‌باشد. اطلاعات در حال تبديل‌شدن به يک منبع استراتژيک مي‌باشد و مي‌تواند خود را به عنوان يک عنصر بانفوذ و ارزشمند در عصر فراصنعتي، همانند نقش سرمايه و کار در عصر صنعتي، مطرح کند.
انقلاب اطلاعات در حال به‌چالش‌کشيدن طراحي سازمان‌هاي زيادي است. اين انقلاب، سلسله‌مراتب سازمان‌هايي که بصورت متعارف طراحي شده‌اند را از هم مي‌پاشد و به مرور زمان از بين مي‌برد. انقلاب اطلاعات اغلب قدرت را به نفع بازيگران کوچکتر و ضعيفتر اشاعه و توزيع‌مجدد مي‌کند. اين انقلاب از مرزهاي فعلي مسئوليت‌ها عبور مي‌کند و مرزهاي جديدي براي اين مسئوليت‌ها ترسيم مي‌کند و عموماً سيستم‌هاي بسته را مجبور به باز‌شدن مي‌کند.
انقلاب اطلاعات مي‌تواند باعث تغيير‌جهت در چگونگي کشمکش بين جوامع و هم چگونگي برپايي جنگ توسط نيروها شود. بهتر است بين جنگ شبکه‌اي (درگيري در سطح جوامع از طريق سبکهاي ارتباط اينترنتي) و جنگ سايبر تمايز قائل شويم.
جنگ شبکه‌اي چيست؟
جنگ شبکه‌اي[4] برخوردي اطلاعاتي در سطح کلان بين ملل و جوامع گوناگون مي‌باشد. هدف اين نوع جنگ، مخدوش‌کردن مسايلي است که مردم مورد هدف راجع به خود و جهان اطرافشان مي‌دانند و مي‌انديشند. جنگ شبکه‌اي توانايي تمرکز بر روي افکار عمومي يا نخبگان و يا هر دوي آن‌ها را دارد. اين جنگ اموري همچون ديپلماسي، تبليغات و مبارزات رواني، تخريب فرهنگي و سياسي، اغفال و يا دخالت در رسانه‌هاي محلي، نفوذ در شبکه‌هاي کامپيوتري و پايگاه داده‌ها، تلاش يراي اشاعه جنبشهاي دگرانديش و مخالف در شبکه‌هاي کامپيوتري را در بر مي‌گيرد.
جنگ شبکه‌اي سبک نويني در طيف گسترده برخوردها است که ابعاد اقتصادي، سياسي و اجتماعي را نيز همانند ابعاد نظامي در بر مي‌گيرد. در مقابل جنگ‌هاي اقتصادي که هدف آن نظام توليد و توزيع سرمايه مي‌باشد و جنگ‌هاي سياسي که هدف آن هدايت و رهبري سازمان‌هاي دولتي مي‌باشد، مي‌توان جنگ شبکه‌اي را از طريق آرمانهاي اطلاعاتي و ارتباطاتي آن تشخيص داد.
جنگ شبکه‌اي اشکال گوناگوني دارد؛ اين جنگ مي‌تواند در سطح دولتهاي رقيب و در سطح ملل رخ دهد. نوع ديگري از جنگ شبکه‌اي وجود دارد که مي‌تواند بين دولت‌ها و نيروهاي غيردولتي اتفاق بيافتد؛ براي مثال مي‌توان به جنگ دولت‌ها بر عليه گروه‌هاي نامشروع (از قبيل تروريست‌ها، تکثيرکنندگان تسليحات کشتار جمعي و يا قاچاقچيان دارو) اشاره کرد. همچنين مي‌تواند بر عليه سياست‌هاي دولت خاصي توسط گروه‌هاي مدافع محيط زيست، حقوق بشر واعتقادات مذهبي انجام شود. اين نيروهاي غيردولتي ممکن است مليت مشخصي داشته باشد يا اينکه از ائتلافي بين‌المللي تشکيل شده باشند. برخي از جنگ‌هاي شبکه‌اي شامل موضوعات نظامي خواهد بود؛ براي نمونه تکثير سلاحهاي هسته‌اي، قاچاق دارو و مخالفت با تروريسم، که تهديدي بالقوه براي نظم بين المللي و امنيت ملي محسوب مي‌شوند.
جنگ شبکه‌اي همان جنگهاي واقعي در قالب سنتي نيستند؛ اما شايد بزودي جنگ شبکه‌اي به ابزاري در جهت جلوگيري از وقوع جنگ واقعي تبديل شود. بازدارندگي در اين دنياي پرآشوب همانگونه که به حضور و وظيفه نيروهاي نظامي يک کشور بستگي دارد مي‌تواند به حضور و کارکرد فضاي سايبر آن کشور نيز بستگي داشته باشد.
جنگ سايبر چيست؟
به هدايت عمليات نظامي بر اساس قوانين حاکم بر اطلاعات، جنگ سايبر[5] گويند. هدف از اين نوع جنگ، تخريب سيستم‌هاي اطلاعاتي و ارتباطاتي مي‌باشد؛ تلاش اين جنگ در جهت شناسايي مسايلي است که دشمن به‌شدت از آن محافظت مي‌کند؛ اين جنگ حرکتي در جهت تغييردهي "توازن اطلاعات و دانش" به نفع يک طرف است، به‌خصوص اگر توازن نيروها برقرار نباشد. در واقع، به کمک دانش، سرمايه و نيروي کاري کمتري هزينه خواهد گرديد.
اين جنگ از فناوري‌هاي گوناگوني بهره مي‌برد. از موارد برجسته اين نوع فناوري‌ها مي‌توان به فرماندهي و کنترل براي رسيدن به هوشمندي، توزيع و پردازش براي رسيدن به ارتباطات تاکتيکي، تثبيت موقعيت، و شناخت هويت دوست و دشمن در زمينه مبادلات سيستم‌هاي جنگي هوشمند اشاره کرد. همچنين اين نوع فناوري‌ها مي‌توانند باعث اغفال، فريب و ايجاد اختلال در تجهيزات ارتباطاتي و اطلاعاتي دشمن شده و راهي جهت نفوذ به آن پيدا کنند.
جنگ سايبر الزامات گسترده‌اي براي دکترين و سازمان‌هاي نظامي هم دارد. حرکت به سمت ساختار شبکه‌اي تا حدودي نيازمند فرماندهي و کنترل غيرمتمرکز است؛ اما اين همه مطلب نيست؛ فناوري جديد با تامين نگاه بهتري از بالا (اصل قضيه)، سبب بهبود مديريت پيچيدگي‌ها مي‌شود.
جنگ سايبر مي‌تواند باعث خلق دکترين‌هاي جديد در زمينه انواع نيروهاي موردنياز، و اينکه چگونه و کجا بايد آنان را مستقر کرد تا بتوان به دشمن حمله‌ور شد. اين که چطور و چه نوع کامپيوترها، حسگرها، شبکه‌ها و پايگاه داده‌ها در چه موقعيتي قرار گيرند، اهميتي هم‌سطح با نحوه استقرار بمب‌افکن‌ها و عمليات‌ پشتيباني آن‌ها (در گذشته) دارد.
جنگ سايبر مي‌تواند همان "حمله رعدآسا"ي[6] قرن بيستم در قرن بيست و يکم (به عنوان ابتکاري در جنگ) باشد. پايين‌ترين سطح جنگ سايبر، مبين اهميت گسترش اطلاعات در جنگ است: فرماندهي و کنترل، ارتباطات و آگاهي، مي‌تواند در شناسايي، تعيين موقعيت، فهميدن و اغفال دشمن (قبل از اينکه دشمن اين‌کار را انجام دهد) مثمرثمر باشد.
شايد صحنه نبرد در عصر فراصنعتي، تغييرات بنياديني را در اثر انقلاب فناوري اطلاعات به خود ببيند. افزايش وسعت و عمق ميدان نبرد و بهبود مستمر دقت و تخريب‌کنندگي تسليحات متعارف، اهميت اطلاعات را به‌جايي رسانده است که، برتري تنها از اين ‌بعد مي‌تواند معنا داشته باشد و مزاياي منسجمي را براي فاتح جنگ داشته باشد.
سلسله مراتب در برابر شبکه‌ها
بر اساس ديدگاه متداول، ارتش نهادي است که نيروهاي آن به ميدان نبرد مي‌روند. معمولاً همه سازمان‌ها از سلسله‌مراتبي بر‌خوردار مي‌باشند؛ به خصوص در ارتش، اين وابستگي به سلسله‌مراتب بيشتر است. البته، انقلاب اطلاعات باعث نابودي تدريجي سلسله‌مراتب‌ها مي‌شود و معمولاً از محدوديت‌هايي که موسسات و سازمان‌ها را احاطه کرده است گذر مي‌کند.
مغولها يک نمونه باستاني مي‌باشند که مطابق اصول جنگ سايبر، به نبرد پرداختند؛ سازماندهي آنها بيشتر ساختار شبکه‌اي داشت تا اينکه سلسله‌مراتبي باشد؛ در عصر حاضر نيز مي‌توان به اتحاد نيروهاي ويتنام شمالي و جنوبي که يک قدرت نظامي ضعيف بودند و در مقابل يک قدرت پيشرفته قويتر دفاع کردند، اشاره کرد؛ عمليات‌شان بيشتر شبيه ساختار شبکه‌اي بود تا اينکه يک سازمان باشند. حريفاني که در مقابل مغول‌ها و ويتنامي‌ها دفاع مي‌کردند، سازمانهاي بزرگتري بودند که نيروهايشان براي مبارزه‌کردن در يک نبرد عظيم و فرسايشي مشخص طراحي شده بودند.

در حال حاضر بيشترين دشمنان پيش روي ايالت متحده و هم‌پيمانانش (از جمله تروريسم بين‌المللي، شورشيان غيرنظامي، قاچاقچيان دارو، انجمن‌هاي نژادي و گروه‌هاي قومي و طايفه‌اي) که برخوردهاي کم‌شدتي دارند، همگي از ساختاري شبيه شبکه‌ برخوردارند.
جمع‌بندي
سازمان‌هايي که بصورت ساختاري شبيه شبکه‌ هدايت مي‌شوند، توانايي ايستادگي در مقابل ساختارهاي شبکه‌اي را دارا مي‌باشند. آينده از آن کساني است که بر شبکه‌ها حکمراني مي‌کنند.

منبع:http://dorsaneh.parsiblog.com

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.