امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

[align=center]تصویر

درياى مازندران نام هاى بسيراى را در تاريخ بر خود ديد چون درياى هيرکانيان، ساکازنه، کاسپين، خزر، طبرستان، درياى خراسان، اکفوده دريا، قزوين ، گيلان، سارى، باکو، ديلم، خوالينسک،تنگيز. کداميک از اين نام ها براى اطلاق درياى خزر مناسب تر است؟
[/align]

درياى مازندران بزرگ ترين درياچه ى جهان در شمالى ترين بخش خاک ایران ما قراردارد. درياچه اى با پيرامون ٧٠٠٠ کيلومتر وپهنه ى ٣٩٤٢٠٠ کيلومتر مربع . اين درياچه ى پهناور که روزگارى بخشى از درياى بزرگ تيتيوس بود حدود ٢٥٠ ميليون سال پيش از اعضا خانواده اش ، دريا هاى آرال ، مديترانه ، سياه و درياى پارس جدا افتاد و به پهناور ترين درياچه ى گيتى بدل شد.

درياى مازندران در طول تاريخ رخ دادهاى بزرگى را در پيرامون خود شاهد بوده و در هر برهه اى از تاريخ مردمان اين کشور کهن نامى بر آن نهادند. نام ان دريا در نقشه هاى مورد تاييد موسسه ى گيتا شناسى و ژئوفيزيک ايران خزر ذکر شده و نامى که در جهان به آن شهرت دارد کاسپين است. اما اينکه اين دو نام از کجا آمده و چرا من آن را درياى مازندران مى نامم ، موضوغى است که سبب نگارش اين نوشتار شد.
همان گونه که پيش از اين گفته شد ، درياى مازندران نام هاى بسيرى را در تاريخ بر خود ديد چون درياى هيرکانيان، ساکازنه، کاسپين، خزر، طبرستان، درياى خراسان، اکفوده دريا، قزوين ، گيلان، سارى، باکو، ديلم، خوالينسک،تنگيز و... اما آنچه اينجا به آن پرداخته مى شود سه نام اخير است که همچنان مورد استفاده قرار مى گيرند.

خزر : خزرهاى ترک نژاد ، نزديک به ٢٠ سده پيش از بيابان هاى بى آب آسياى ميانه به سوى سرزمين هاى باخترى کوچ کرده و سرانجام در کرانه هاى باخترى درياى مازندران ساکن شدند. اين قوم که در طول تاريخ به قومى وحشى مشهورند ، در حدود سده ى ششم ميلادى ، حکومت مستقلى به وجود آوردند وکشور خود را خاقانات خزر ناميدند.

خزرها در همان سال ها اندک اندک به دين يهود در آمدند ، و اين دين در خاقانات خزر به رسميت شناخته شد.آنان پس از تشکيل حکومت مستقل و تثبيت آن، هجوم به اقوام همسايه را که اغلب مردمان اسلاو بودند ، آغاز کردند.

هر از گاهى نيز خساراتى به بخش هاى شمالى امپراطورى ساسانى وارد مى آوردند، تا آنکه براى جلوگيرى از هجوم گاه به گاه اين اقوام نيمه وحشى به دستور کيخسروَ اَنوشِ رَوان ديوارى بزرگى در شهر دربند ساخته شد، که سنگ نبشته ى اين دستور نيز همچنان بر جاست. تا آنکه در سده هاى ٩و١٠ ميلادى با حمله ى اقوام روس خزرها سرزمين هايشان را از دست دادند و به سوى اروپاى شرقى گريختند.

کاسپين: کاسپين،کاسپيا، کاسپيانا ، کاسپى،که شکل نخستين اين نام ها، نام شناخته شده ى کنونى درياى مازندران در جهان است از نام قومى ايرانى نژاد گرفته شده که تا ٢٠٠٠ سال پيش از ميلاد ساکنان جنوب قفقاز بودند و آغاز هزاره نخست پيش از ميلاد به سوى سرزمين هاى جنوبى کوچانده شدند .

کاسپ ها مردمانى با پوست سپيد، موهاى روشن و چشمانى کبود بودند. آنان با گذر از منطق کوهستانى شمال گيلان کنونى وارد ايران شکاسپ ها به آئين ميترا ايمان داشتند. تنديس هاى بيشمارى از خود بر جاى گذاشتند که شمار زيادى از آنها در حفارى هاى تپه هاى املش يافت شده است.

مازندران: درباره ى نام مازندران و معناى آن عقايد بسيارى وجود دارد. که شمارى از آنها را بر مى شمرم . عده اى ”موز“ را نام کوهى گرفته اند که در دل البرز واقع است ، وبا گشايش پاره ى نخست، پاره ى دوم را ” اندر آن “ پنداشتند .که در تاريخ تبرستان ابن اسفنديار ، نيز به اين نکته اشاره شده است .

عده اى نيز واژه ى ”ماز “ را به معناى دژ گرفتند و ترکيب واژگانى را به معناى جايى که دژهاى بسيارى در آن واقع است ترجمه کردند. مى گويند مازيار پور قارن، سردار مشهور تبرى ، دستور ساخت دژ ها مستحکمى را در دل البرز داد تا از ورود تازيان جلوگيرى کند .

اما نظريه ى ديگرى نيز وجود دارد که ديدگاه زبان شناسانه بسيار قابل توجه است . يکى از خدايان هندو-ايرانى با نام ”ايندرا“ که خداى جنگاورى و طبقه ى جنگاور بوده سبب پديد آمدن اين نام است . آرياييان که به ايزدان متعدد ايمان داشتند پنج ايزد را برتر مى شمردند ١.ميترا ٢. ايندرا ٣. وَرونا ٤.نَساتيا بدين ترتيب از آن رو که مردمان شمال فلات ايران بر اين اعتقاد بودند و نيز مردمانى تنومند و جنگ آورنام اين ايزد را بر سر زمين خود نهادند .
پاره نخست به صورت مز ، مها ، مهى ، مزى ، که همگى به معناى بزرگ اند ، پاره ى دوم ايندرا يا ايندر که از آن سخن رفت ، و پاره ى سوم پسوند ”ان“ است که موقعيت مکانى را نشان ميدهد . پس ”مز ايندرا ان “ يا مازندران به معناى سرزمين ايندراى بزرگ است .

اما در پايان سوالى مطرح مى شود ، جامعه جهانى اين درياچه پهناور را با نام قومى ايرانى نژاد به نام کاسپین مى شناسد و ما به عنوان نگاهبان اين فرهنگ کهن آن را با نامى به رسميت مى شناسيم ، که از اقوامى نه چندان متمدن بر جاى مانده است. کدام يک به نظر صحيح تر مى رسند؟

منبع: http://www.irdiplomacy.ir

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
آقا سعيد از شما به خاطر ذكر اين موضوع كه دو باره به پاره پاره شدن تاريخ ما اشاره داره ممنونم.

هر از گاهى نيز خساراتى به بخش هاى شمالى امپراطورى ساسانى وارد مى آوردند، تا آنکه براى جلوگيرى از هجوم گاه به گاه اين اقوام نيمه وحشى به دستور کيخسروَ اَنوشِ رَوان ديوارى بزرگى در شهر دربند ساخته شد، که سنگ نبشته ى اين دستور نيز همچنان بر جاست. تا آنکه در سده هاى ٩و١٠ ميلادى با حمله ى اقوام روس خزرها سرزمين هايشان را از دست دادند و به سوى اروپاى شرقى گريختند


البته اين ديوار رو فكر كنم كوروش ساخته وبنا به تفصيري از ذوالقرنين در قران هم هست

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مطلب جالبی بود که خوندم و در سایت پست کردم تا دربارش گفتگو کنیم. به نظر من اینکه نام این دریا چیست یا چه بوده در زمان حال چندان مهم نمیباشد چون متاسفانه سهم ایران از دریای خزر که روزگاری اکثرا مال ایرانیان بود حداقل است و تقریبا هیچ حقی از آن نداریم تا جایی که اجازه استخراج نفت و گاز خود را نیز از آن نمیدهند!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
طبق طرح پیشنهادی روسیه سهم 50% ایران میشه 11% به این شورت که منابع روی آب مشاع بوده واین یعنی نیروی دریایی روسیه تا ساحل ما هم میتونه بیاد ضمن اینکه ماهی خاویار که در قسمت جنوبی یعنی سمت ایران از کیفیت خوبی برخوردار هست رو میتونن صید کنن :| اما در مورد منابع زیر آب هم میان دو سر ساحل هر کشور رو به هم وصل میکنن و اونجا میشه سهمش که در اینصورت سهم ایران از 50% میشه 11% و مطلب دیگه اینکه منابع نفت و گاز در اون قسمت که سهم ایران هست وجود نداره :| icon_cool :x ننگ بر ما اگه 1 قرارداد ترکمن چای دیگه را بندازن.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ننگ بر ما اگه 1 قرارداد ترکمن چای دیگه را بندازن.


ما كارايي كرديم كه روي قاجار سفيد شده به اميد روزي كه ايران دوباره قدرت از دست رفت شو پس بگيره

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[align=center]به نام خداوند بخشنده و مهربان[/align]
[align=center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_Caspian_Sea_from_orbit.jpg[/img][/align]

اقدام اخیر کشورهای اطراف دریای مازندران و ناچیز و بی اهمیت شمردن ایران مرا بر ان داشت تا این تاپیک را ایجاد کرده تا با دریای مارندران اشنا و سیر تاریخی ان مخصوصا در این چند دهه ی اخیر را بررسی کنیم. امیدوارم دوستان نظراتشان را در پایان ارائه کنند و اگر جایی از مقاله را اشتباه تشخیص داده ان را ارائه و دوستانه در مورد این موضوع به بحث بنشینیم.

برای اشنایی با تاریخچه و دانستن پیشینه این دریای زیبا پیشنهاد می کنم ابتدا تاپیک زیر را مطالعه بفرمایید.

http://military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=2235

این دریا دارای ثروتهای زیادی می باشد.

[color=darkred]ویژگی‌ها[/color]

عمق آن از شمال به جنوب افزایش می‌یابد. میانگین ژرفای این دریاچه در ناحیه شمالی کم‌تر از ۱۰ متر، در بخش میانی بین ۱۸۰ تا ۷۸۸ متر و در بخش جنوبی که آب‌های کناره ایران را تشکیل می‌دهد به ۹۶۰ تا ۱۰۰۰ متر می‌رسد. تا ژرفای ۱۰۲۵ متری نیز در ناحیه جنوبی این دریاچه گزارش شده‌است. جهت جریان آب این دریاچه از سمت شمال غربی به جنوب شرقی است. همین جهت جریان و ژرفای زیاد آب در کرانه‌های ایران که باعث کندی حرکت جریان می‌شود منجر به تجمع انواع آلودگی‌های این دریاچه در سواحل ایران به میزانی بیش از کرانه‌های دیگر کشورها می‌شود. این دریا، محیط زیست گرانبهاترین ماهی‌های دنیا است. در بخش جنوبی دریای مازندران و رودخانه‌هایی که به آن می‌ریزند یعنی سواحل مربوط به ایران، ۷۸ گونه و زیرگونه ماهی یافت می‌شود.از مهمترین رودخانه‌هایی که به این دریا می ریزد می‌توان از سپیدرود و پیلورود(رود بزرگ)وهراز نام برد. دریای مازندران یکی از بی‌همتاترین بوم‌شناخت‌های آبی جهان بوده که محیطی مناسب برای زندگی و رشد مرغوب‌ترین ماهی‌های خاویاری جهان است. ۹۰ درصد صید ماهیان خاویاری مختص به این دریا است.

[color=darkred]ثروت‏های طبیعی[/color]
دریای خزر داری ذخایر بسیار بزرگ گاز ، نفت و خاویار است..همچنین ۹۰ درصد خاویار جهان از این دریا صید می‏شود.اما صید بی رویه این ماهی سبب گشته است که بنابر گفته دانشمندان ۹۰ درصد از تعداد این ماهیان در یک قرن اخیر کاسته شود و اگر این روند ادامه یابد تا ۱۰ سال آینده به کلی در این دریا منقرض می‏شوند.
در مورد ذخایر نفتی بعدا اشاره خواهد شد.

[color=green]تاریخ حقوقی[/color]
دریای کاسپین که مازندران یا خزرهم خوانده می شود،بزرگترین دریاچه دنیااست و۳۷۶۰۰۰ کیلومترمربع وسعت دارد. طی قرن ها قسمت اعظم این دریاچه درخاک ایران قرارداشته، اما به تدریج با توسعه روسیه تزاری بیشترسواحل این دریاچه درخاک روسیه قرارمی گیرد. تا این که درجریان جنگ های ایران وروس طی قراردادهای گلستان(۱۸۱۳میلادی)وترکمان چای(۱۸۲۸میلادی) ،هم قسمت های زیادی ازخاک ایران جدا شده ودرنتیجه بخش های بزرگی از ساحل این دریاچه درخاک روسیه قرارمی گیرد وهم به موجب بندهای ۵ قرارداد گلستان و۸ قرارداد ترکمان چای، حق کشتیرانی دراین دریا ازایران سلب می شود. پس ازسقوط دولت تزاری،دولت کمونیستی شوروی در۲۶ فوریه ۱۹۲۱ (۷ اسفند ۱۲۹۹ ) این بندها را به ایران می بخشدودرفصل یازدهم این قرارداد،اجازه کشتی رانی با پرچم هرکشورداده می شود. بعدا در۲۵ مارس ۱۹۴۰ (۵ فروردین ۱۳۱۹ ) قرارداد دیگری میان دوکشورشاهنشاهی ایران وجمهوری سوسیالیستی شوروی به امضاء می رسد که به موجب ماده ۱۳ این قرارداد نه فقط برحق کشتی رانی برای دوطرف پافشاری می شود بلکه تصریح می گردد که کشوردیگری نمی تواند دراین دریاچه کشتی رانی نماید. هم چنین این دریاچه به نام دریای ایران وشوروی نامیده می شود. دراین قرارداد و موافقت نامه های متعدد ماهی گیری وبازرگانی پس ازآن، طرفین تصریح می کنند که به غیرازده مایل(۱۶ کیلومتر) از ساحل که به عنوان منطقه اختصاصی ماهی گیری است، بقیه دریا میان دوکشورمشاع وحاکمیت ۵۰-۵۰ براین دریاچه به رسمیت شناخته می شود. هزاران نقشه رسمی چاپ شده توسط دوکشورنیزاین حاکمیت ۵۰-۵۰ رانشان می دهدوهیچ گونه اعتراضی نیزازهیچ کدام ازطرفین صورت نمی گیرد.
پس ازوقوع انقلاب اسلامی درفوریه ۱۹۷۹ (بهمن ۱۳۵۷ ) درایران، حکومت جمهوری اسلامی تمامی تعهدات دولت شاهنشاهی ایران را برعهده می گیردوخللی درادامه قرارداد ۱۹۴۰ وتوافق نامه های بعدی به وجود نمی آید. درسال ۱۹۹۱ جمهوری سوسیالیستی شوروی سقوط کرده وبه چندین کشورتقسیم می گردد.ازاین پس ایران باچهارکشورترکمنستان، قزاقستان، آذربایجان وجمهوری روسیه دراین دریاچه همسایه می شود. [color=red]روسای جمهوری این چهار کشوردر همان سال ۱۹۹۱ در آلمااتی پایتخت قزاقستان در بیانیه مشترکی تصریح می کنندکه تمامی قراردادهای دولت شوروی سابق را رعایت کرده و محترم می شمارند.[/color] اما پس از چندی آذربایجان و سپس قزاقستان با دعوت از کمپانی های غربی، به خصوص شرکت های آمریکایی شروع به ایراد اشکال در قرارداد ۱۹۴۰ نموده و خواهان تقسیم دریا می شوند. ایران در این سالیان در نامه های متعددی به دبیر کل سازمان ملل تا سال های ۱۹۹۶ و ۱۹۹۷ همواره بر همان قرارداد ۱۹۴۰ و مشاع بودن دریا تصریح می کند. اما از این سالیان به بعد با ابلاغ سیاست نگاه به شرق به وزارت خارجه توسط آقای خامنه ای و نزدیک شدن به روس ها، صدای اعتراض ایران کم رنگ و نهایتا خاموش می شود و ایران می پذیرد که رژیم حقوقی جدیدی برای خزر نوشته شود. تاکنون ۲۳ جلسه کارشناسی از نمایندگان این ۵ کشور، چهار جلسه از وزرای خارجه و دو جلسه در سطح سران برگزار شده است. نقطه شروع پایمال کردن حق ایران را باید اولین اجلاس سران دانست. این جلسه به تاریخ ۲۲ و ۲۳ آوریل ۲۰۰۲ ( سوم و چهارم اردیبهشت ۱۳۸۱) درعشق آبادپایتخت ترکمنستان برگزارمی شود. در پیش نویس بیانیه این اجلاس در ماده ۷، لزوم تدوین رژیم جدید حقوقی و در ماده ۱۲ موضوع مشاع بودن سطح دریا اما تقسیم بستر دریا مطرح می گردد. درجلسه سران موضع آقای خاتمی رئیس جمهوری ایران تشکیل کمیسیون های چهارگانه کارشناسی و سیاست دفع الوقت است تا از زیر بار تقسیم دریا شانه خالی کند. اما رئیس جمهوری روسیه، آقای پوتین، با تندی نسبت به آقای خاتمی حرف او را می برد و اعلام می کند که این حرف ها وقت را تلف می کند و روسیه با عقد قراردادهای دوجانبه بادیگرکشورها، مشکل را حل خواهد کرد. این حرف ها با اعتراض ایران مواجه نمی شود و تنها آقای خاتمی از شدت عصبی شدن کمردرد می گیرد و ۲۴ ساعت در اقامتگاهش بستری می گردد. اما آقای پوتین پس از خروج از جلسه، به فاصله ۲۴ ساعت در مصاحبه ای در بندر آستاراخان اعلام می کند که نیروهای مسلح روسیه رزمایشی در ۱۰ مرداد همان سال در دریای خزر برگزار می کنند و در واقع قشون روسیه را هم پشتوانه حرفش قرار می دهد. قرار جلسه بعدی سران هم برای سال بعد ( ۲۰۰۳ میلادی یا ۱۳۸۲ شمسی) گذاشته می شود که عملا با ۴ سال تاخیر در ۱۶ اکتبر ۲۰۰۷ ( ۲۴ مهر ۱۳۸۶) در تهران برگزار می شود. اکنون مشخص شده که آذربایجان و قزاقستان در ۱۰ آذر سال قبل ازآن اجلاس یعنی۱۳۸۰، در مسکو توافق های خود را کرده بودند و در واقع به همراه روسیه قرار ومدارشان را گذاشته و سپس در اجلاس عشق آباد شرکت کرده وایران را در مقابل کار انجام شده قرار داده بودند. کما این که ۲۰ روز بعد از اجلاس عشق آباد یعنی در ۲۳ اردیبهشت ۱۳۸۱، روسیه با قزاقستان پروتکل دو جانبه ای را امضاء کرد که با وصل کردن دو سر نقاط ساحلی این دو کشورعملا حدود ۲۷ درصد دریا سهم قزاقستان و حدود ۱۹ درصد دریا سهم روسیه می گردد. سپس نیز در اول مهرماه همان سال ۱۳۸۱ در قرارداد دیگری میان روسیه وآذربایجان سهمی حدود ۱۸ درصد هم با همین فرمول برای آذربایجان در نظر گرفته می شود و[color=red]درواقع ۶۴ درصد بستر دریا را این سه کشورمیان خود تقسیم می کنند. [/color]اما در سطح آب که اتفاقا برقراری مرز به نفع ایران است، فرمول روسها مشاع بودن سطح است و این بدین معنی است که کشتی های جنگی روسیه و قزاقستان که دو قدرت اتمی دراین دریا هستند می توانند تا نزدیکی سواحل ایران بیایند و بنادر انزلی و نوشهر و ترکمن و تمام شهرهای ساحلی ما را تهدید کنند، اما ایران چون تنها چند قایق کوچک ماهیگیری در این دریا دارد امکان مقابله به مثل ندارد. تا این جای کارروسیه هرکاری دلش خواسته کرده وفورمولی راکه بدترین حالت برای ایران بوده به ما تحمیل کرده است. جمهوری اسلامی ایران هم ساده لوحانه به این دل خوش بوده که زیرسندی راامضاءنکرده وگاهی نیزتکرارکرده که هیچ قدرت خارجی نباید به دریای کاسپین بیاید. درحالی که دراین دوره درست برعکس به قدرت های اروپایی وآمریکایی احتیاج داشته تا روس ها راواداربه انعطاف کند.

[color=darkred]اجلاس دوم سران درتهران[/color]

این جلسه با حضورآقایان علی اف، پوتین،نظربایف،محمداف واحمدی نژادبه ترتیب ازآذربایجان،روسیه،قزاقستان،ترکمنستان وایران درتاریخ سه شنبه ۱۶ اکتبر ۲۰۰۷ (۲۴ مهر۱۳۸۶ ) درتهران تشکیل شد. قبل ازاین جلسه روسیه با یک مانورماهرانه به ایران قبولانده بودکه در داستان بحران اتمی ازایران پشتیبانی ومساله نیروگاه بوشهرراهم حل خواهدکرد. هم چنین منابع روسی با طرح توطئه ترورآقای پوتین درتهران،سفر او راهم تاآخرین لحظه درابهام گذاشته ودرواقع به ایران گران فروخته بودند. عملاهم آقای پوتین در روز اجلاس با یک ساعت تاخیر به تهران آمد.
[color=red]درجلسه سران،آقای نظربایف رئیس جمهوری قزاقستان به صراحت مطرح کردکه باسقوط شوروی، قراردادهای آن رژیم ازجمله قرارداد ۱۹۴۰ به تاریخ پیوسته است.[/color] از رئیس جمهوری ایران وهیئت همراه او هیچ صدایی در نیامد. آقای علی اف ازآذربایجان هم تصریح کردکه این کشوربرای قراردادهای دوجانبه دراین دریا اهمیت بسیارقائل است وآن ها رامحترم می داند. بازهم هیئت ایران ساکت بودوهیچ اعتراضی نکرد. میخ آخرراهم آقای پوتین به این تابوت کوبیدوگفت که بهتراست کشورهای جنوب دریای خزر (یعنی ایران وترکمنستان) از کشورهای شمال (یعنی روسیه وقزاقستان وآذربایجان ) درس بگیرند و مشکل رامیان خودشان حل کنند.([url=http://www.irna.ir/View/FullStory/?NewsId=674701]ایرنا[/url] ) یعنی ۶۴ درصدبستر دریا تقسیم شده، آن ۳۶ درصدباقی راهم این دوکشوربافورمولی میان خودشان تقسیم کنندکه اگرحتی به تساوی هم تقسیم شود، سهم ایران ۱۸ درصدمی شود. آن هم ۱۸ درصدی که دارای هیچ ذخیره قابل حساب نفت وگازی هم نیست. ضمن آن که اگر همان فورمول شمالی ها اعمال شود و دو سرخط ساحلی ایران یعنی بندرآستارابه بندرحسینقلی به هم وصل شود، سهم ایران کمتراز۱۱ درصد وسهم ترکمنستان ۲۵ درصد خواهدبود( روشی که مورد نظرترکمنستان است. به اضافه دعوایی که برسرناحیه میانی دریا با آذربایجان هم دارد.). بازهم از دیوار صدادرآمد وازهیئت ایران صدایی برنخاست. و جالب تر آن که رئیس جمهوری ایران تنها در نطقش، مسئله مهربانی و مهرورزی را مطرح کرد و این که ایران وطن دوم شما است و مواظب باشیم که غریبه ها (به خصوص آمریکائی ها) نیایند. در حالی که این کشورها حتی اجازه ندادند به عنوان یک دلخوش کنک ایران هم که شده در بیانیه پایانی، جمله ای علیه آمریکا نوشته شود، موضوعی که مورد درخواست ایران بود. چند تعارف هم نسبت به ایران نوشته اند که در حد اساسنامه آژانس بین المللی انرژی اتمی و پیمان NPT و توضیح واضحات است. آقای پوتین هم وقتی خرش از پل گذشت و خیالش راحت شد که هیئت غافل ایران چیزی نگفته و ساز مخالفی نزده، در مقابل سوال خبرنگاران ایرانی که از او می خواستند که قول بدهد تا سال دیگر که کرملین را ترک می کند، نیروگاه بوشهر را راه اندازی کند، گفت که وقتی بچه بوده تنها به مامان جانش قول می داده است و عملا به ریش ایران خندید. داستان پشتیبانی از ایران در ماجرای بی عاقبتی مثل داستان اتمی وغنی سازی اورانیوم را هم عملا موکول به پیشنهادی که به رهبری ایران داد، نمود.
به این ترتیب با رفتاربی خبرانه هیئت ایرانی در اجلاس تهران و با سکوتی که در عرف حقوقی به منزله تائید ضمنی مدعای سران کشورهای دیگر است، پایمال شدن حق ایران در دریای خزر می رود تا جنبه نهادینه حقوقی به خود بگیرد و تا چند سال بعد که اجلاس بعدی گذاشته شود( چرا که تجربه نشان داد که با کارشکنی سران این جمهوری ها، صحبت از اجلاس سران درسال بعد شوخی است) عملا دریا تقسیم ومنابع آن بهره برداری خواهد شد.
نیمی از خزر یعنی حق ایران، ۱۸۸۰۰۰ کیلومتر مربع وسعت دارد و اگر حتی ترکمنستان کرم کند وهمان 2۲۰ درصد دریا(که خواست ایران است) هم به کشورما اختصاص داده شود، عملا وسعتی بیش از ۱۱۰۰۰۰ کیلومتر مربع یعنی معادل استان های اصفهان یا فارس و بیش از خوزستان و سایر استان های کشور از ایران جدا شده است. ضمن آن که برآورد اولیه نشان می داد که ذخایر نفت زیر دریای خزر ۲۰۰ میلیارد بشکه است و برآورد آمریکائی ها در بدترین حالت این ذخایر را ۱۷۸ میلیارد بشکه نشان می دهد که به قیمت نفت بشکه ای ۸۰ دلار ( که گاهی به بیش از ۱۴۰ دلارهم رسیده) سهم ۵۰ درصدی ایران از این ذخایر حدود ۷ هزار میلیارد دلارمی شود. یعنی معادل بیش ازصد سال درآمد فعلی نفت ایران. این به غیر از ذخایر گازی است که هنوز مراحل نهایی اکتشاف را می گذراند. بدون شک دیپلماسی جمهوری اسلامی تا این جای کار ضربه ای را به منافع ملی ما زده که در تاریخ معاصر ایران تنها با قراردادهای ترکمان چای و گلستان قابل قیاس است.

[color=blue]چه باید کرد؟[/color]

نویسنده این سطور می داند که پیشنهاد سه قسمتی را که در زیر می آورد توسط حکومت فعلی ایران اجرا نمی شود. اساسا حضرات سرشان به رقابت با آمریکا بر سر هژمونی منطقه و درگیری و منافع دیگر کشورها و ... است که غصه تمامیت ارزی کشور و منافع ملی را بخورند. اما لااقل برای ثبت در تاریخ خود را موظف می دانم که این پیشنهاد سه قسمتی رابرای تحقق بهترین حالتی که متضمن حفظ منافع ملی ما است ارائه دهم.
بهترین حالت برای ما این است که مشاع بودن دریا به موجب قرارداد ۱۹۴۰ درسطح وبستردریا حفظ شود. امادرسطح، همان منطقه اختصاصی ماهی گیری یعنی ۱۰ مایل محفوظ بماندودربستر،انحصاراستخراج منابع نفت وگازمتعلق به شرکتی گردد که سهامداران آن، این پنج کشورساحلی بوده و سهم ایران دراین شرکت ۵۰ درصدباشد.

[color=blue]پیشنهادسه قسمتی[/color]

قسمت اول-اقدامات حقوقی- از آنجا که هر نوع تغییر در خطوط مرزی به موجب اصل ۷۸ قانون اساسی فعلی کشور تصویب لااقل 5/4 نمایندگان مجلس را می خواهد. مجلس شورای اسلامی با اعتراض به اظهارات سران کشورهای روسیه و قزاقستان و آذربایجان و ضعف دولت، مراتب اعتراض و بی اعتباری اظهارات آنها را اعلام نماید. نامه رسمی مجلس و انتقادشان از دولت، و تکلیفی که به دولت بنمایند عملا راه را باز می کند تا وزارت خارجه به استناد آن بتواند به سازمان ملل و مراجع بین المللی شکایت کند. ( شبیه کاری که قوام السلطنه در ماجرای نفت شمال کرد و نقشی که مجلس درآن روزگاران بازی نمود.) ارزش دریای مازندران آن قدر هست که در صورت لزوم، مجلس می تواند دولت را به خاطرآن تنبیه و ساقط هم بکند. در این مرحله بسیار لازم است که ایران مکرر در مکرر برای ثبت حقوقی مدعایش، بر حق ۵۰-۵۰ خودش در دریای کاسپین و تکیه برقراردادهای امضاء شده قبلی با شوروی پافشاری نماید. هم چنین هم زمان با استفاده ازموسسات بین المللی حقوقی به کمپانی های نفتی فعال دردریای خزراخطارنماید که درصورت سرمایه گذاری بدون جلب موافقت ایران با میلیاردها دلارشکایت ایران مواجه خواهند شد. با چندین موسسه بزرگ حقوقی مشورت کرده وآن ها موفقیت ایران درطرح این دعاوی راتضمین می کنند. به این ترتیب عملیات در بستر دریا را در همین مرحله نگه دارد.چراکه هرسرمایه گذاری جدید،کارراپیچیده ترمی کند.
قسمت دوم-اقدامات اقتصادی- همزمان در یک کوشش اقتصادی فعال ومذاکرات فشرده باید کوشید تا کنسرسیومی از شرکت های بزرگ نفتی اروپایی و آمریکایی برای سرمایه گذاری درمنابع نفت وگاز دریای کاسپین تشکیل شود. یعنی ایران ازیک طرف با اعتراض به قراردادهای فعلی این شرکت ها با آذربایجان و قزاقستان نشان می دهد که اجازه بهره برداری یک طرفه را نخواهد داد و از سوی دیگر مطرح می کند که تنها راه حل، عقد قرارداد یکپارچه یک شرکت متعلق به کشورهای ساحلی با یک کنسرسیوم متشکل است. به این ترتیب عملا راه را برای مانور دیپلماتیک خود بازکرده و نشان می دهد که تنها فرمول ممکن ، یک موجودیت مشاع دردریای خزراست.
قسمت سوم-اقدامات سیاسی- همزمان در یک کوشش دیپلماتیک ،ایران باید بتواند قدرت های اروپایی و آمریکا را وارد پشتیبانی از شرکت های نفتی اشان بنماید و در واقع ازقدرت آنها برای عقب راندن روسیه درکاسپین بهره بگیرد. اتفاقا در میان این کشورها انگلیس و آمریکا بیشترین نقش را می توانند بازی کنند. یعنی همان دو کشوری که ایران بیشترین مشکل را با آنها دارد. هم اکنون با زیرکی دیپلماسی آذربایجان و قزاقستان، بریتانیا و آمریکا دارند همین نقش را به نفع این دو کشور بازی می کنند. در درجه بعدی فرانسه و آلمان و سپس ایتالیا وسایراعضای گروه هشت کشورصنعتی قرار دارند. البته کلید کار در دست آمریکائیها و بعد هم انگلیس ها است.
صراحتا بایدگفت که ایران با ابزارهایی که درمنطقه دراختیاردارد می تواند بسیار بهتر از دو کشور ضعیف آذربایجان و قزاقستان عمل کند وبه فرمولی که بهترین نفع رابرای ما دردریای مازندران دارد دست یابد،به شرط آن که حکام تهران به جای شعارهای توخالی به منافع ملی فکرکنند.
(عصر نو)
موسسه نشنال جئوگرافیک نیز خطوط تقسیم بستر دریای خزر بر اساس شکل سواحل کشورها مابین 5 کشور ساحلی دریای خزر یعنی آذربایجان، ایران، ترکمنستان، روسیه و قزاقستان را ترسیم کرده است.در حالیکه 5 کشور ساحلی دریای خزر در مورد رژیم حقوقی دریای خزر هنوز به توافق نهایی نرسیده‌اند.
[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_caspian-sea-khazar-hazar-xezer.jpg[/img]
http://gallery.military.ir/albums/userpics/caspian-sea-khazar-hazar-xezer.jpg

انچه که مسلم است بخش بزرگی از سرزمینمان,ثروتمان و مهمتر از ان عزت و شرفمان در حال چپاول و غارت شدن است. امیدوارم کمی مسئولان به خویش بیایند و الا ایندگان چه خواهند گفت؟
در انتها چند تصویر زیبا از این دریا برای شما قرار می دهم.

[url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/Ghoroob_e_Anzali_1.JPG][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_Ghoroob_e_Anzali_1.JPG[/img][/url][url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/Khazar_AliAfzali1985.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_Khazar_AliAfzali1985.jpg[/img][/url][url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/AliAfzali1985_Khazar_4.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_AliAfzali1985_Khazar_4.jpg[/img][/url][url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/AliAfzali1985_Khazar_5.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_AliAfzali1985_Khazar_5.jpg[/img][/url]
  • Like 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اينم آخر عاقبت دوستي با روسها! icon_wink :|

مردك فقط به ننه جانش قول ميده! :cry:

حالا هي بچسبين به فلسطين و هي بگين لبنان و . . . .

واقعا به كجا داريم ميريم؟!!

لبنان حق خودش رو از اسراييل گرفت ما از تركمنستان و آذربايجان و قزاقستان نه!!!

حالا هي بگين سبز و قرمز و بنفش و طوسي و . . .

فقط گلستان و تركمانچاي رو پيرهن عثمان كردن و از اين شاهكار هاي ديپلوماتيك !! هيچي بروز نميدن :mrgreen:

كوروش خوشا به حالت كه مردي و اين روز ها رو نديدي!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]اينم آخر عاقبت دوستي با روسها! icon_wink :|

مردك فقط به ننه جانش قول ميده! :cry:

حالا هي بچسبين به فلسطين و هي بگين لبنان و . . . .

واقعا به كجا داريم ميريم؟!!

لبنان حق خودش رو از اسراييل گرفت ما از تركمنستان و آذربايجان و قزاقستان نه!!!

حالا هي بگين سبز و قرمز و بنفش و طوسي و . . .

فقط گلستان و تركمانچاي رو پيرهن عثمان كردن و از اين شاهكار هاي ديپلوماتيك !! هيچي بروز نميدن :mrgreen:

كوروش خوشا به حالت كه مردي و اين روز ها رو نديدي![/quote]

ظاهراً جناب بليز، از چنان هوش سرشاري از سياست بهره‌مند هستن كه مي‌تونن به خوبي، مسئله روسيه رو به فلسطين رو لبنان ربط بدن!!!

خنده‌دار (شايدم گريه‌دار) هست كه ايشون حتي دليل حمايت از فلسطين و لبنان رو نمي‌دونن (آخر و عاقبت ادعا همينه ديگه برادر! حالا هي بياين بگين ما پيرو خط اماميم! فقط با يه تبصره، نظراتمون خلاف نظر امامه!!).

ممنون جناب هانس.
اما بهتره وقتي درمورد چيزهايي، اطلاعاتمون ناقص هست، حرفي نزنيم. چرا كه توافقاتي در مورد اين مسائل انجام نگرفته كه بخوايم اون رو ميهن‌پرستانه چماق كرده و بر سر كشور خويش فرود آوريم!
  • Like 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]بهتره وقتي درمورد چيزهايي، اطلاعاتمون ناقص هست، حرفي نزنيم.[/quote]
موافقم منتها اجلاس اخیر قزاقستان و عدم دعوت از ایران برای شرکت در آن یک دهن کجی آشکار بود . شعار مرگ بر روسیه بهترین شعاری بود که در روز قدس فریاد زده شد.
البته وزارت امور خارجه خودمان در توجیح این مساله گفت که بحث حقوقی دریای خزر جزء مباحث فرعی این اجلاس بوده است icon_wink

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اقدام اخیر که توسط کشورهای حاشیه دریا انجام گرفت با واکنش مناسب ما هم مواجه شد.
اما خوب وقتی دعوتت نکردن میخوای چیکار کنی؟
ما نمیتونستیم جز واکنش وزارته خارجه که به موقع هم انجام شد کار دیگه ای بکنیم.
زیاد عصبی نشو امیر جان.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
:rose: :oops: :lol: :o
من حال نداشتم همشو بخونم ولي به نظرم اين كه ميگن 50 ٪ چيزي جز چرت نيست نگا كن دريا رو اگه نصفش ماله ما باشه يا بايد به آذربايجان و تركمنستان هيچي ندن يا اينكه به صورته عمقي باشه كه ميرسه تا خاكه روسيه :smug: اون 50 ٪ ماله اون موقع بود كه قفقاز ماله ما بود اون قرار داد شوروي هم فك نكنم كه 50 ٪ توش بوده مشاع بوده نگيد كه اين هم از قدرت اعليحضرات شاه بوده كه ميپوكم از خنده چون همه ميدونن تا زمان وجود شوروي ايران به غير ه اين قايق پدالو ها هيچي توش نداشت ميتونست تا هر جا دوست داشت پدال بزنه :mrgreen: :cry:
ما اصلا بايد بتونيم بهره برداري كنيم كه سهم بخوايم كه با ساختن سكو هاي حفاري فوق پيشرفته داريم ميكنيم مشكل ما اينه كه يه مقدار عمق زياده 1كيلومتر :sick: :| كم نيست كه !اگه سهمه 25 ٪ رو بگيريم كه ميگيريم تو حوزه هايه نفتي و گازي مشترك هم دعوامون بشه كسي جرات درگيري با مون رو نداره icon_wink خوش بختانه روسها هم هم مرز نيستيم كه شاخ به شاخ شيم

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]ما اصلا بايد بتونيم بهره برداري كنيم كه سهم بخوايم كه با ساختن سكو هاي حفاري فوق پيشرفته داريم ميكنيم مشكل ما اينه كه يه مقدار عمق زياده 1كيلومتر :cry: :| كم نيست كه !اگه سهمه 25 ٪ رو بگيريم كه ميگيريم تو حوزه هايه نفتي و گازي مشترك هم دعوامون بشه كسي جرات درگيري با مون رو نداره icon_wink خوش بختانه روسها هم هم مرز نيستيم كه شاخ به شاخ شيم[/quote]

دوست عزيز مشكلم همين جاست كه منابع نفتي و گازي اكثرا شمالن و ماهي هاي خاويار در جنوب دريا!
وقتي كف دريا مرز بندي بشه و سطح نه كلاهي به بزرگي قرارداد گلستان سرمون ميره!

اينطوري نه نفت و گازي بهمون ميرسه نه خاوياري!
(اول مقاله رو كامل بخون لطفا. توش به همه اين موارد اشاره شده.)

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
icon_wink مصطفي جان شما كه انقدر ميدونييد ميتونيد بگييد كه همين چگوارا كه عكسش رو گذاشتيي ميگوفت بريد خاك كشورتون رو به بيگانه بفروشيد يا اگه يه روز يكي به خاك كشورش حمله مي كرد به هر صورت چه به صورت نظامي يا به صورت فشار غير نظامي واي مي ستاد نگاه مي كرد بهتر يه ‌ذره از ايران دفاع كني به جاي اينكه خودت رو به سياست هاي احمقانه بفروشي و براي انرژي هسته اي حاضر باشي خاكت رو به بيگانه بفروشي
فكر كن برادر

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote][quote]بهتره وقتي درمورد چيزهايي، اطلاعاتمون ناقص هست، حرفي نزنيم.[/quote]
موافقم منتها اجلاس اخیر قزاقستان و عدم دعوت از ایران برای شرکت در آن یک دهن کجی آشکار بود . شعار مرگ بر روسیه بهترین شعاری بود که در روز قدس فریاد زده شد.
البته وزارت امور خارجه خودمان در توجیح این مساله گفت که بحث حقوقی دریای خزر جزء مباحث فرعی این اجلاس بوده است icon_wink[/quote]

رضا جان! ديگه از شما بعيد بود!
اولاً كه موضوعات رو خواهشاً به همديگه ربط نده!! حداقل شمايي كه اينهمه تجربه داري اين حرف رو نزن!
روز قدس، يه راهپيمايي ساده نبود كه ملت بخوان عليه اون شعار بدن!
انگار يادتون رفته كه اين شعار، در مقابل چه شعاري داده شد : در مقابل شعار مرگ بر اسرائيل!!!
يعني ظاهراً عزيزان وطني اونقدر فشار بهشون مي‌اومد در مقابل شعار مرگ بر اسرائيل كه براي تلافي، شعار مرگ بر روسيه رو سر مي‌دادن!!!

رضا جان! شما خوابي يا خودت رو زدي به خواب؟
روز قدس، براي چه كاري هست؟ اعلام انزجار از روسيه؟ انزجار از ايران؟ از فلسطين و لبنان؟

ضمناً اگه قرار بر برائت از تمام كشورهايي كه به ما ظلم كردن بود، فكر نمي‌كني اسرائيلي كه ايران رو تهديد به حمله‌ي نظامي مي‌كنه؛ يا امريكايي كه اينهمه در حق ما نامردي مي‌كنه و سال به سال، تحريم پشت تحريم عليه ما صادر مي‌كنه، جلوتر از اين‌ها بودن! شد يكي از اين سبزهاي مسلمون (كه نمي‌دونم بطري آب و سيگار و نوشابه دستشون چيكار مي‌كرد!! وسط ماه رمضوني!!)، يك بار و محض نمونه هم كه شده، يك مرگ بر امريكاي حتي آروم بگه؟ مرگ بر انگليس چطور؟ مرگ بر اسرائيل چي؟!!!!

البته بعله! انگليس و آمريكا كه برادرانمون هستن و دارن به جنبش سبز كمك مي‌كنن! پس دوستن! چرا بگيم مرگ بر؟ بنده خداها كه كاري نكردن!!

اسرائيل هم كه اين چند ماهه، شده خبرگزاري جنبش سبز و اخبارش رو پوشش مي‌ده و براش بودجه اختصاص مي‌ده هم دست كمي از امريكا نداره و براي صلح در خاورميانه تلاش مي‌كنه! پس چرا بگيم مرگ بر اسرائيل؟

خوب پس وقتي دشمناي ما وجود نداشته باشن و حذف شده باشن، مي‌مونه كي؟ روسيه و چين!
پس حق با شماست. بهترين و تنها شعاري كه مي‌شه داد اينه : مرگ بر روسيه، مرگ بر چين.

درود بر امريكا، درود بر انگليس، درود بر اسرائيل!

=====================================

اگه نمي‌شناختمت رضا جان، ممكن بود فكر ديگه‌اي در موردت كنم.
ولي ان شاء الله كه حواست نبوده و چنين حرفي رو زده باشي!
چون اگه حقيقتاً منظورت اين باشه، فكر كنم منهاي دين و ايمانت، بايد يه تجديد نظري هم درمورد روابط انساني و مسائل سياسي‌ات داشته باشي!
هرچند كه مطمئنم هنوز هم نه تنها حامي امريكا و اسرائيل نيستي، بلكه شعار روز قدس رو مي‌دوني چي بايد باشه و اين عقيده رو داري كه روز قدس، روز برائت از اسرائيل هست؛ نه حمايت!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.