امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

با سلام.
دوستان عزيز لطفا به مثال زير دقت كنيد:
1- شما به تازگي خانه اي در ساختماني 5طبقه خريده ايد.يعني 1 طبقه مال شماست و 4 طبقه مال صاحبخانه ديگه!حالا شما در 1طبقه آن خانه زندگي ميكنين و همسايتون در 1 طبقه ديگه و 3 طبقه خاليه! شما و همسايتون در مورد هزينه هاي ساختمون با هم به تساوي راي ميدهيد! يعني همه چي نصف نصف!!!
مدتي بعد همسايه شما 3 طبقه ديگر روهم به به 3 خانواده ديگر ميفروشه!
حالا سهم هزينه شارژ ساختمون چطوري ميشه؟
50 درصد هزينه رو شما ميدي و 50 درصد ديگه بين 4 خانواده ديگه كه خانه هاي صاحبخانه رو خريده بودندهريم به سهم 12.5 تقسيم ميشه؟ آخه چون اون صاحبخونه با شما در گذشته اين قرارداد رو بسته بوده؟
عقلت ميپذيره؟ جيبت چي؟ :lol:
حالا اين قرارداد رو درست ميدوني؟
حالا تصور كنين شما با صاحبخونه حياط رو هم 50-50 تقسيم كردن! حالا با اضافه شدن 3 خانواده ديگه به ساختمون، ميشه گفت سهم شما 50 و سهم اونا 12.5 از حياطه؟
همه فقط بهت ميخندن!!! چون حياط جز مشاعاته! حياط نه؟ بذار پاركينگ كه حساس شدن مسئله رو حس كني!!! هركسي سهم مساوي ميخواد!!! وقرارداد قبلي تو بي ارزشه!!!!
پيش هر دادگاه و يا حتي عقل ناقصي هم بري همين نظر رو ميگه!!! تازه كافيه فقط خودتو جاي يكي از خانوار جديد بذاري تا بتوني بفهمي.
================================================
يه زماني در كشوري به نام ايران بيماري بي غيرتي بسيار فراگير شده بود. و همه مسئولان تكه تكه خاك كشور رو كه البته اون هم با جنگ از دست ساير ممالك قبلي به در اومده بود،،،،،، :mrgreen: ، رو با فدا كردن خون بسياري از جوانان وطن به باد دادن رفت!!!!
100 سال بعد كشوري كه خاك ما رو از ما كند، فرو پاشيد و مردم اون مناطق براي خودشون تبديل به كشوري مجزا شدند!
حالا ما بايد چكار كنيم؟ ارتش ببريم بزنيم تو سرشون بگيم غلط كردين! اين سوزن، اينم منگنه! ما شما رو به نقشمون ميچسبونيم، ولتونم نميكينيم!بعدش با 3-4 كشور مرزي وارد درگيري و تنش ميشيم!!!
ببخشيد انگار دوستان حوادث كردستان و خلق آذربايجان، خلق عرب، بلوچها، تركمن ها رو در ابتداي سالهاي انقلاب نميدونن!!! يا خداي نكرده پريده از ذهنتون؟
اينا هم استقلال ميخواستن! تازه اينا كه هنوز مال خودمون بودن! به زور آروم شدن و كلي كشته داديم اين وسط!!! تازه دوستان ميگن در حق اينا ظلم شده! بايد به خواسته هاشون احترام گذاشته ميشد!!! ميكرديمشون خودمختاري!!! و ميرفتيم ميزديم تو سر اونايي كه كشور شدن؟ :lol: !
خداوكيلي اين بيماري كه جديدا ملت رو گرفته خيلي از بيماري بي غيرتي بدتر هست!!!
رگ غيرت باد ميكنه به نوعي كه نميدونيم چي ميخوايم! فقط ميخوايم!!!
انگار دعوا برسر عروسك و تيله هست كه وقتي حريف مرد بريم پي بگيريم!!!
بحث سر خاكه!
اون مردم بدبخت و بيچاره اي كه از زير دست شوروي استقلال پيدا كردن، اين كارو نكردن كه بيان ضميمه ما بشن! به كفششون هم نبوده كه ما قبول كنيم يا نكنيم!!!!بچه يتيم نبودن كه! يك مردم و ملتي بودن كه فرهنگشون منفك از فرهنگ ايران هست و خودشون تصميم گرفتن كه از شوروي استقلال پيدا كنن! به سختي هم اين كارو كردن! بردارجان واسه اينكه ضميمه خاك كشور تو كه 100 سال پيش از دست دادي بشن دلشون تنگ نشده!!!

خوبه نمونه زنده اين ماجرا ، مسئله تايوان و چين هست كه هيچ نتيجه اي نداره!!!
نه اينكه ما كم دشمن داريم! بايد بريم مرزهاي شمالي رو هم نا امن كنيم، كه خيالمون از 4 طرف راحت بشه!!! خوبه اين سايت مجمعي از كارشناسان نظامي رو داره و نظراتشون اينطوريه!!! بقيه حرفام رو هم خودم سانسور ميكنم چون وقتي افرادي كه منطقي بحث ميكنن متهم به توهين كردن شدن، حكم من حقير اجرا شده اس!!!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بحث رو ادامه نمیدم اما یک پاسخ به متنی از دوستمون بدهم.

[quote]دوستان عزيز لطفا به مثال زير دقت كنيد:
1- شما به تازگي خانه اي در ساختماني 5طبقه خريده ايد.يعني 1 طبقه مال شماست و 4 طبقه مال صاحبخانه ديگه!حالا شما در 1طبقه آن خانه زندگي ميكنين و همسايتون در 1 طبقه ديگه و 3 طبقه خاليه! شما و همسايتون در مورد هزينه هاي ساختمون با هم به تساوي راي ميدهيد! يعني همه چي نصف نصف!!!
مدتي بعد همسايه شما 3 طبقه ديگر روهم به به 3 خانواده ديگر ميفروشه!
حالا سهم هزينه شارژ ساختمون چطوري ميشه؟
50 درصد هزينه رو شما ميدي و 50 درصد ديگه بين 4 خانواده ديگه كه خانه هاي صاحبخانه رو خريده بودندهريم به سهم 12.5 تقسيم ميشه؟ آخه چون اون صاحبخونه با شما در گذشته اين قرارداد رو بسته بوده؟
عقلت ميپذيره؟ جيبت چي؟ :lol:
حالا اين قرارداد رو درست ميدوني؟
حالا تصور كنين شما با صاحبخونه حياط رو هم 50-50 تقسيم كردن! حالا با اضافه شدن 3 خانواده ديگه به ساختمون، ميشه گفت سهم شما 50 و سهم اونا 12.5 از حياطه؟
همه فقط بهت ميخندن!!! چون حياط جز مشاعاته! حياط نه؟ بذار پاركينگ كه حساس شدن مسئله رو حس كني!!! هركسي سهم مساوي ميخواد!!! وقرارداد قبلي تو بي ارزشه!!!!
پيش هر دادگاه و يا حتي عقل ناقصي هم بري همين نظر رو ميگه!!! تازه كافيه فقط خودتو جاي يكي از خانوار جديد بذاري تا بتوني بفهمي.[/quote]

میگن ایرانی ها در مغلطه زیرکی خاصی دارند! البته منظورم شما نیستید این مشکل در ما نهادینه شده و از وقتی چشم باز میکنیم همراه با چند مشکل دیگر وارد خونمان میشود.

اگر کمی بین مثال شما و قضیه دریای کاسپین دقت کنیم متوجه میشویم که این خانه ابتدا دو طبقه بود و نه پنج طبقه! و بعدها همسایه سه تا از اتاقهاش رو به سه نفر فروخت! :mrgreen:

بعد وقتی میگم برادر مصطفی طرف چهار کشور دیگر رو میگیره این موضوع رو نفی میکنه.

به ما چه همسایه اصلا ده اتاق خانه اش را به دیگران فروخته باشد این باعث کاهش سهم ما از حیاط و پارکینگ ... نمیشود.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
چه فرقي ميكنه؟زمان صاحبخونه فقط 2 طرف بوده! حالا 5 طرف! اصلا صاحبخونه اي هم نيست! اوهم فروخته و رفته! شما با چه كسي قرارداد داري؟
مغلطه كدومه؟ مگه بازي زو ميكنيم كه طرفداري و جانبداري ارزش داشته باشه؟ چي به كي ميدن كه طرفداري ازش بيارزه؟
ديگه زمونه غلط كردن و بيجا كردن و ما قبول نداريم و... گذشته!!!! دوره زمونه ما دوره زمونه آقا كوروش نيست كه نامه بديم در كاخشون، بگيم تسليم شين تا ما به زنان بيوه و باردارتون حقوق بديم يا با لشگر ميايم دهنتون رو....آره!!!
اين خاكو ما با جنگ گرفتيمُ و 100 سال پيشم با جنگ و نامردي و هدر رفتن كلي جون عزيزاي اين مملكت دادن رفت!!! حالا ما با چه حقي بريم مردم بدبخت مستقل شده رو بزنيم تو سرشون مستعمره،ضميمه، خودمختاري،هرچي شما دوست داري، آويزون مملكت خودمون كنيم؟
اصلا طبق استدلال شما ما بايد بر سر آذربايجان و ارمنستان هم با عثمانيها(تركيه امروزي)بجنگيم آلان! خب اوناهم يه مدتي اين سرزمينا رو گرفته بودن ديگه!!!!

[b]من دوباره تاكيد ميكنم بريد جنگهاي داخلي و آشوبهاي بعد از انقلاب، كردستان،‌خلق عرب، خلق آذربايجان،‌تركمن ها در گنبد كاووس رو مطالعه بفرماييد، بعد بدنبال مصادره زمينهاي 100 سال پيش رفته باشيد!!!![/b]
=============================================
در ضمن شما حياط رو كه به نفعت بود(يعني مشاعات )رو به نفع خودت مصادره كردي! واين خلاف قانونه!شما يك مجرم هستيد! به چه حقي مال مشاع رو به نفع خودت بر ميداري؟ آدرس بده من ميام حياط خونتو ديوار بكشم پس!!!!
و در مورد هزينه هاي شارژ كه طبق استدلال خودت ميره تو پاچه نظر ندادي؟ :mrgreen:
انگار مرغ شما كلا 1 پا داره و اون پاشم ميلنگه!!!
اصلا من از مغلطه كردن ابايي ندارم! اما عقل سالمم ميگه كه اين كارو در مورد منافعم بكنم نه در مورد منافع ديگراني كه براي من منفعت ندارن!
شايد وقتش باشه كه ما ياد بگيريم مردم، برده و كلفت و نوكر ما نيستن كه با اراده ما خدمت به ما بكنن! مخصوصا مردمي كه 100 سال پيش از لاي سوزن منگنه ما در رفتن!!! و الان هيچ قرابت فرهنگي، زباني ، رفتاري، اخلاقي با ما ندارن!
به نظرتون الان نوادگان اسكندر در يونان ميتونن نسبت به شيراز ما كه روزي تصرف كردن ادعا داشته باشن؟ ما كه حتي شكستشونم نداديم و ديگري از خجالتش دراومد!!!
زماني هم اعراب اسپانيا رو گرفته بودن! حالا اسپانيا با كدوم منطق مال اوناس؟
لابد هند هنوز هم مال انگليسه! و كشورهاي شمال آفريقا مال فرانسه!
آقا سعيد شما كلا سيستم برده داري و مستعمره داري رو دوست دارين؟ چرا به نظرتون همه چيز بايد مال ما باشه؟
اگه پدرتون خان يه دهات بود، پس شما هنوز مردم دهات رو رعيت خودت ميدوني؟ من جدا فكر ميكنم شما بايد در افكارت تجديد نظر داشته باشي حتما!!!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]دوست گرامي.
كسي نگفت كه يادآور خاطرات تلخ گذشته نباشيم! اتفاقاً تفكر به اون دوران هست كه دوراني مثل دفاع مقدس 8 ساله‌مون رو با ارزش مي‌كنه! والا يادآوري فتح‌الفتوحات چيزي رو به ما نمي‌آموزه. ما بايد تك‌تك شكست‌هامون رو بخاطر داشته باشيم، تك‌تك خيانت‌ها به وطن‌ رو به ياد داشته باشيم و اون رو به فرزندان‌مون هم منتقل كنيم تا يادمون نره كه چي بوديم و به چه وضعيتي دچار بوديم و الان چي هستيم![/quote]

بردار مصطفي دقيقا منظور من هم همينه كه با يادآوري گذشته از تكرار دوباره اين وقايع جلوگيري به عمل بياريم و تجربيات گذشته رو چراغ راه قرار بديم و از همه مهمتر اجازه نديم تا نسلهاي آينده ايراني جدايي اين مناطق رو يك امر عادي تلقي كنند و به مرور بعد از مدتي به فراموشي بسپارند

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بابت ارسال دو پست متوالي شرمنده!
اما اين از قلم جاموند!
با استدلال برادر سعيد، ادعاي رژيم صهيونيستي در مورد سرزمين فلسطين كاملا قابل قبوله! چون حضرت موسي يعني تقريبا 3000سال پيش تو فلسطين بوده، پس الان فلسطين مال اوناس!
واقعا با اين تفكر ما شان انساني مردم ساير سرزمينها در حد گوسفندان بي چوپاني پايين مياريم كه بايد براشون صاحب پيدا كنيم و چه كسي ارجح تر از صاحبان قذيمي؟ بيان رعيت ما بشن ديگه!!!!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
برادران لطفا احترام سایت و اعضای اون رو حفظ کنین. اینجا کسی با کسی دشمنی نداره و هدف از بحث، صرفا تبادل اطلاعات و نظراته و نه کوبیدن و تحقیر و ... .

همه ما مردم این آب و خاکیم و برامون مهمترین مساله، حفظ و اعتلای دین و کشورمونه. بنابراین بهتره به جای لحن تند، آزام و منطقی نظراتمون رو بیان کنیم. درضمن، حرفهایی که اینجا زده میشه تاثیری در تصمیمات سیاستمداران نداره و نیازی نیست روی نظراتمون بیش از حد پافشاری کنیم.

___________________________________


من نظرم رو باز هم اعلام می کنم و خوشحال میشم جوابم با منطق داده بشه، نه با عصبانیت و پرخاش.

به هر حال قراردادهای 1921 و 40 هردوشون تموم شدن رفتن پی کارشون! هرچند تو همون قراردادها هم هیچ حقی جز حق کشتیرانی در کل دریاچه به ایران داده نشده بود (و سهم 50% و ... فقط سوء برداشتهایی از این قراردادها بودند.)
درمورد همسایه های دریاچه مازندران هم، نمیتونیم وقایع تاریخی رو نبش قبر کنیم و بگیم چون این کشورها از روسیه جدا شدن و ... هیچ سهمی از ما نمی برن. بازهم تاکید می کنم، قبل از استقلال این کشورها هم ما هیچ حریم آبی در دریاچه نداشتیم و هیچ 50% ی درکار نبوده که الان بخواد کم یا زیاد بشه.

باتوجه به این مساله، به نظر من منطقی ترین راه برای تقسیم دریاچه، تقسیم بر اساس میزان مرز آبی کشورهاست. طبیعتا اگه مرز آبی ما کمتر از جمهوری آذربایجان باشه، نمیتونیم اعتراض کنیم که چرا سهم ما از دریاچه از آذزبایجان کمتره! این اعتراض مثل این می مونه که هند اعتراض کنه چرا ایران که کوچکتر از منه نفتش از من بیشتره!!! بالاخره چه کوچک و چه بزرگ، وقتی مرز بیشتری داشته باشه طبیعتا حق بیشتری هم از دریاچه داره.

اینطور که از نقشه برمیاد، مرز ایران با دریاچه حتی از 20% هم کمتره، بنابراین، من به شخصه اعتقادی به سهم 20% ندارم و اگه سیاستمداران کشورمون بتونن سهم 20% برای کشورها رو به تصویب برسونن موفقیت خیلی بزرگی بدست آوردن.

یا علی

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]اینطور که از نقشه برمیاد، مرز ایران با دریاچه حتی از 20% هم کمتره، بنابراین، من به شخصه اعتقادی به سهم 20% ندارم و اگه سیاستمداران کشورمون بتونن سهم 20% برای کشورها رو به تصویب برسونن موفقیت خیلی بزرگی بدست آوردن. [/quote]

دوست عزيز قرار نيست که هرکي يه نقشه کشيد ما هم بگيم چشم !
به هيچ عنوان کمتر از بيست درصد نبايد رضايت داد ديگه اگر قراره ما از پس آذربايجان يا ترکمنستان بر نياييم به چطوري ميخواهيم براي آمريکا و اسراييل خط نشان بکشيم ?
حالا دوستان ميخواهيد اسمش رو بگذاريد خوردن حق بقيه کشورها ,دنيا همينه نخوري ميخورنت!
از طرفداران نظام سابق وقتي درباره بحرين ميپرسي همه ميگن چيکار ميخواستين شاه بکنه با انگليس در بيوفته ?
حالا شده جريان ما ,دوستان ميگن نکنه ميخواهيد با آذربايجان و ترکمنستان در بيفتيم !
کار ما رو ببين [color=red]که به کجا کشيد[/color] که از ناتواني در چانه زني و در افتادن با انگلستان ابر قدرت بعد از پنجاه سال رسيديم به ناتواني در چانه زني و در افتادن با دو تا کشور پيزوري !
درگيري تو دريا رو يادتونه ? به شناور آذربايجان که وارد محدوده ما شده بود شليک کرديم ولي بعدش با دوتا توپ تشر آذربايجان و ترکيه عقب نشيني کرديم يا همين چند وقت پيش ورود شناورهاي آذربايجان به محدوده ايران و تهديد تيم حفار ايراني !
از چي ميترسيم ? خدا ميدونه ! خلاصه اينکه نظام حقوقي درياي مازندران آزموني خطير براي نظام هست اميدواريم مثل قاجار و پهلوي رفوضه نشيم !

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مي‌گم جناب Stuka!
شما احتمالاً عصر رو اشتباهي نيومدي؟
فكر كنم ادبياتتون، يكم مربوط به عهد قديم و يا نهايت قرون وسطي باشه!
آخه اون زمان، آلمان، انگلستان، فرانسه، روم و امثالهم، براي اينكه نشون بدن كم نميارن، هي واسه همديگه چنگ و دندون نشون مي‌دادن و زمين‌هاي همديگه رو غصب مي‌كردن!!

فكر كنم شما عرصه‌ي ديپلماتيك رو با عرصه‌ي گاوبازي اشتباه گرفتين!
اينكه هركس، بيشتر روي گاو بمونه، بيشتر پول و امتياز مي‌گيره!

اگه قرار باشه ما بخوايم زور بگيم و بعد هم اسمش رو بذاريم امتحاني ملي و روفوزه!! شدن يا نشدن در پيشگاه تاريخ، احتمالاً از مغول‌ها و هون‌ها و ساير اقوام متمدن بربر صفت، چيز بيشتري نخواهيم داشت!

اگه عصر رو اشتباهي نيومده باشي، اين رو مي‌دوني كه در قرن بيست و يكم، همه‌چيز بر پايه‌ي روابط شكل مي‌گيره! كشور اوگاندا همون‌قدر از حقوق بين‌المللي برخورداره كه عربستان سعودي، با ده برابر وسعت و قدرت برخورداره. كانادا و آلباني، هيچ تفاوت حقوق بين‌المللي ندارن.
حالا از شر چند كشور عضو دائم شوراي امنيت كه بگذريم، ساير كشورهاي جهان كوچكترين حقي نسبت به همديگه ندارن.

اگه قرار باشه بخوايم زور بازو نشون بديم، پس امريكا بايد كل خليج فارس رو ببنده، چون هم زورش از ما بيشتره، هم شعورش كمتر!

اينكه ما بخوايم سطح شعورمون رو تا ادبيات كوچه بازاري و چاله ميدوني پايين بياريم و بگيم چون از آذربايجان گنده‌تريم يا قوي‌تريم، پس حق‌مون بايد بيشتر باشه، نشون دهنده‌ي عمق تفكر شما و طرفداران چنين نظرياتي هست!

جالب‌تر اينكه امثال شما، در اينجور مواقع كه مي‌شه، بخاطر حقوق نداشته، از انقلاب طلبكار مي‌شن و ياد و خاطرات تلخ گذشته براشون زنده مي‌شه، ولي همين‌ها، وقتي يه شهيد رو توي دانشگاه خاك مي‌كنن، جيغ‌شون درمياد كه آي! كشور رو قبرستون كردين! چقدر جنگ جنگ!!

=======================================

ديشب، بطور كاملاً اتفاقي زدم شبكه سه. داشت اين سريال لوس شبكه سه رو نشون مي‌داد!
تو يه جاش، زنه مي‌گه چرا نون حرام آوردي سر سفره‌مون.
مرد كه كلاه‌بردار بوده مي‌گه اين حقمه!
زنه مي‌گه حق توئه يا اونايي كه حقشون رو خوردي؟
مرده مي‌گه تو اين دنيا كه همه گرگن، هركس بايد حقشو سفت بچسبه! به من چه كه اونا مراقبش نبودن!

فكر كنم فرمايش دوستان عزيز درخصوص حق بقيه رو خوردن، تحت تأثير چنين فيلم‌هايي باشه!
شايد هم ديدن اينجور سريال‌ها رو براي دوستاني با سنين پايين‌تر، بايد ممنوع كنن تا اين دست مشكلات در جامعه ظهور و بروز نكنه.

=======================================

بگذريم!
طبق قوانين سايت، بحث سياسي ممنوعه كه الحمدلله واضع قانون، خود ناقض اين قانون شد.
بر همين اساس، بنده نمي‌تونم تاپيك رو به بهانه‌ي بحث‌هاي سياسي قفل كنم.

ولي اگه دوستان كماكان مايل باشن غيرمنطقي بحث بفرماين و ساير قوانين سايت رو نقض كنن، فكر كنم بهتر باشه كه تاپيك قفل بشه تا از كدورت‌هاي احتمالي و سخنان غيرمنطقي بعدي، جلوگيري بشه.

اميدوارم دوستان، براي يكبار هم كه شده، متمدنانه و معقولانه بحث كردن رو در اين تاپيك به نمايش بذارن و به دور از عربده‌كشي‌هاي مستانه و شاخ و شونه كشيدن در عالم بحث‌هاي سياسي، كمي هم مستدل بحث بفرماين تا ساير دوستان هم از اطلاعات ايشان استفاده بفرماين، نه از سخنان كميك ايشان!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
فكر كنم ذكر اين نكته براي به نتيجه رسيدن بحث مفيد باشه:

چند وقت پيش در خبرگزاري تابناك در بخش نظرات يك كامنت جالب در رابطه با همين تقسيم درياي كاسپين درج شده بود كه ميگفت در جمهوری آذربایجان منطقه اي به نام تالش مغان (لنكران) از گذشته تا حال خواستار جدايي از جمهوري آذربايجان و استقلال از اين كشور بوده .............. و جالب تر اينكه اين منطقه هم مرز با ايران و درست در سواحل درياي كاسپين قرار داره، بنده بعد از خوندن اين كامنت يك تحقيق كوچك اینترنتی در اين مورد انجام دادم و متوجه شدم مردم این منطقه حتي يكي دو بار هم بطور خودسرانه از جمهوري آذربايجان اعلام استقلال كردند و دولت موقت تشكيل دادند و شهر ساحلی لنکران رو هم به عنوان پایتخت انتخاب کردند حتی تا جایی پیش رفتند که بعد از اعلام استقلال مجلسی جداگانه و مجزا تشکیل داده و بعد از تصویب قانون اساسی علي‌اكرم همت‌اوف رو به عنوان رئيس جمهور موقت جمهوري خود مختار تالش مغان و فخرالدين عباس اوف رو به عنوان رئيس مجلس خلق با اکثریت آرا انتخاب و سر کار آورند و از همه قابل تامل تر رنگ و آرم پرچم جمهوری تالش مغان رو نیز در مجلس تازه تشکیل شده مورد تصویب و تائید قرار دادند اما بعد از مدتی با یورش ارتش جمهوری آذربایجان به این منطقه، جمهوري خود مختار تالش مغان سقوط کرده و همه رهبران بلند پایه از [b]رئيس جمهور، وزير دفاع و غيره [/b]....... گرفته بيش‌تر از 20 نفر بازداشت و زنداني شدند .....
"لازم به ذکر است که جمعیت منطقه تالش جمهوری آذربایجان بیش از یک و نیم میلیون نفر تخمین زده میشود"
منظور از نوشتن متن بالايي اين بود كه امروز مسائل مربوط به تقسیم دریای کاسپین انقدر پیچیده و غير قابل پيش بيني شده که دیگه سر درآوردن از اون واقعا غیر ممکن شده حالا اگر روزی روزگاری بر فرض محال کشوری به نام جمهوری خود مختار تالش مغان تشکیل شد آیا این کشور هم در آینده از ما سهم خواهی خواهد کرد؟

نقشه تالش مغان (لنكران) بر روي نقشه:

http://irupload.ir/images/cs9b5emzqoxkulmd6m3.gif

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ببخشيد اگر از حرفهاي من ناراحتي احساس شده، اما بنده نه عصباني هستم و ناراحت.
از قديم گفتن هركه بامش بيش برفش بيشتر!
نخوري، ميخورنت و نكشي، ميكشنت!؟
اين قانون جنگله، شايسته و درخور شان ايراني نيست كه با اون همه نازيدن به فرهنگ و تمدنش اينجور موقع ها توجيح كنه و پنجول نشون بده!!!
اگر قرارداد تركمنچاي و گلستان دل مارو ميسوزونه چون خيانت به مملكت شده، دليل نميشه،‌انتقامشو 100سال بعد از 1 ملت بيچاره كه به زور از استعمار در رفته بگيريم!!!
افغانستانم دادن رفت! چرا الان دلتون براي اين بخش از سرزمين نمي سوزه و اهالي اونجا رو هم وطن نميدونين خوش غيرتا؟ كه وقتي حرف از كمك به اونا ميشه، همه مينالن و چراغ خونه و مسجدو ميارن وسط؟!
بحرين با خيانت رفت! حالا ما بايد مثل هولوكاست غربيا تقاصشو از همسايه شمال بگيريم؟
شما خونه ات هر چقدر باشه، همونقدر وسائل ميخري! دقيقا سانت به سانت! حالا سر مرز نامشخصي كه تقريبا 19/20 ساله روش بحثه، اينقدر گشاده نظر؟
همسايه هاي شمالي هرچي هستن خوشبختانه هنوز صلحو تو منطقه حفظ كردن!
الان همسايه هاي ما عوض شدن.حتي اگه اين قراردادها هنوز تاريخ مصرف داشت، از نظر قانون داخلي خود ما هم بي ارزش بود! چون طرفيت معامله عوض شده! هيچ بند اين قرارداد مبهم كه خودش يه كلاهبرداري بزرگ بوده، الان سنخيت نداره!
الان تو همه جاي دنيا هم تعيين مرز آبي براساس ميزان اشتراك مرز خاكي با آب داره!
بعدشم چنگ و دندون نشون دادن چه فايده اي داشته وقتي همه سعي ميكنن با آرامش مسئله رو حل كنن؟ واقعا شكرخدا كه مسئولان مملكت بر اساس عقايد راننده تاكسيها مملكت داري نميكنن.با اين همه آرامش، مردم هنوز در مورد جاي پاركينگ ماشيناشون جلوي در خونه همديگه دعوا دارن و بعد ادعا براينه كه سياست خارجي ما مشكل داره!!!!
بعدشم مردم آذربايجان و تركمنستان چيشون از ما كمتره كه بايد اينطوري تعجب كنيم كه اونها هم حافظ منافع ملي كشورشون باشن؟اونام آدمن و حق دارن از نعمات طبيعت كه خدا به همه داده استفاده كنن.
ما قرار نيس به كسي ظلم كنيم و زياده خواهي داشته باشيم.به اين ميگن ناسيوناليسم منفي! شما لازم نيس حق ديگران رو بخوري، بايد مراقب حق خودت باشي!!!!
كجاي اسلام اومده كه ظلم به ديگران قابل قبوله؟ همه بزرگي اسلام در پايبنديش به اخلاقياته!شما حتي در مواجهه با دشمنت نميتوني از اخلاقيات بگذري و اسير خودخواهيت بشي! همونطور كه امام علي بزرگترين درسها رو درمورد اخلاقيات به شيعيانش داده، فرداي قيامت جوابش رو هم ميخواد!ما انرژي هسته اي رو با همه سختياش نگه داشتيم. از حقمون نگذشتيم و بهاش تحريم، ترور و ... رو ميديم. اين حق ماست.همينقدر حق ما ارزش داره كه حق ديگران.اين همه حرف منه!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دوست عزيز.
مهمترين توافق و موثرترين اون، مي‌تونه توافق براساس مرزها و سهم مرزي از دريا باشه.

اگه در اين زمينه، توافقي انجام بگيره و بصورت توافقنامه ميان كشورهاي حاشيه‌ي درياي خزر دربياد، چون توافقنامه‌ي مرزي هست، با تغيير حكومت‌ها لغو نشده و چون از محدوده‌ي قوانين بين‌المللي خارج شده، ديگه مشكلي از بابت تجزيه‌ي كشورها پيش نخواهد اومد.

در اين شرايط هست كه مي‌تونيم به قول برادر سعيد بگيم به ما چه كه كشور چند تيكه شده! يعني چون در مرزه تغيير بوجود اومده، از سهم كشور بزرگتر كم شده و به كوچكتر مي‌رسه! مثلاً اگه فرداي روز گيلان هم از ما جدا بشه، به اندازه‌ي سهمي كه از دريا مي‌بره سهيم خواهد بود و هيچ مشكلي هم بوجود نخواهد اومد.

ولي مادامي كه اين توافق بدست نيومده، سر همه بي‌كلاه خواهد موند و واي به روزي كه تعداد كشورهاي حاشيه‌ي درياي خزر، بيشتر و بيشتر هم بشن!

قدر مسلم، اگه به قلدري بود، الان كل درياي خزر مال روسيه بود. ولي چون قوانين بين‌المللي حكمفرما هست، زور هيچ‌كس، اهميتي نداره.

محض اطلاع شما و دوستان، ايران روي 20% (يعني اصل سهم مساوي از آب‌هاي بسته، مطابق با قوانين بين‌المللي) و روسيه و قزاقستان روي مرزها و اشتراكات با درياي خزر تأكيد دارن (جالبه كه در اين شرايط، سهم قزاقستان، بيشترين مي‌شه و روسيه، فقط 18% رو مي‌گيره كه 2% از پيشنهاد ايران كمتره!).

ولي محدودياتي هم هست. بطور مثال، طبق قوانين بين‌المللي، يه متراژ معيني فاصله از مرزهاي خشكي، متعلق به اون كشور هست.

نقشه‌اي هم كه جناب ميثم 2007 گذاشتن، احتمالاً اين محدوده رو مشخص مي‌كنه. شايد هم اين نباشه. ولي دوستان در تحليل‌هاشون بايد اين موضوع رو در نظر بگيرن.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[color=blue]درياي مازندران حوضچه ماست. زندگي ما در اطراف اين دريا مي گذرد. در قلب آسيا جاده ابريشم احيا مي شود. اين دريا قلب دنيا مي شود. هر كس آن را داشته باشد رهبر دنيا خواهد بود. فلات ايران بر ما كه اهل درياييم بقا نمي كند. روزي كه يكي از فرزندان مرا اهل كوير بكشند كار سلطنت قجرها تمام مي شود. صد سال پس از آن است كه من از كنار همين درياي مازندران بيدار مي شوم. طلا، نفت، آب، گندم، همه چيز در اينجا هست و من دوباره مي رويم...»[/color] شايد كمتر ايراني اي از وصيتنامه امينه خاتون مادربزرگ آغامحمدخان قاجار خبر داشته باشد. وصيتنامه اي كه براي ايرانيان نوشته بود براي مازندران، دريا و خاك ايران اما شايد «صفر مرادنيازف» رييس جمهور تركمنستان آن را خوانده بود كه چنان مصرانه همسايگان را بارها براي نشستن بر سر ميز مذاكره درباره درياي خزر دعوت مي كرد. دعوتي كه ايران دوبار توانست آن را به تعويق بيندازد و از شركت در آن طفره رود تا هرگز روساي جمهور ۵ كشور جمع نشوند. عشق آباد، پنج رئيس جمهور كشورهاي ساحلي درياي خزر در ضيافتي عصرانه براي نخستين بار پس از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي و زايش همسايگان جديد خزر دور هم جمع شده بودند. اين روسا چهار نفرشان به زبان مشترك روسي باهم سخن مي گفتند!!! و شايد هم درنگي به خاطرات گذشته شان داشتند. آنها تقريباً همه از كمونيست هاي كهنه كار روزگار سپري شده شوروي و از اعضاي رهبران كا. گ. ب بودند. رهبراني كاركشته در بزرگ ترين كشورسرخ جهان! اما ديگري از دياري ديگر با زبان، فرهنگ و تاريخي ديگر بود كه نه قدرت سرخ ها را تجربه كرده بود و نه فروپاشي را. مردي كه براي تمام دردها گفت وگوي تمدن ها ... !!! را تجويز مي كرد.


رئيس سني ضيافت حيدرعلي اف رئيس جمهور هفتاد و نه ساله جمهوري آذربايجان بود و جوان ترينشان ولاديمير پوتين رئيس جمهور روسيه. علي اف زماني رياست كا. گ. ب آذربايجان را به عهده داشت و اوايل دهه ۱۹۸۰ به عضويت گروهي سياسي درآمد تا بر مبارزه عليه فساد نظارت كند. سخنوري حاذق و زبردست كه به خوبي تجربيات و دانسته هايش را در چنگ داشت با همان سياست استاليني ....!


صفر مرادنيازاف رئيس جمهور تركمنستان ، ميزبان اجلاس كه خود پيش از برگزاري آن گفته بود حل معضل خزر زماني بس طولاني را نياز خواهد داشت چرا [color=blue]كه هركس بايد به فكر منافع ملي خود باشد[/color]. منافع ملي اي كه گاه و بي گاه همسايگان را با هم دچار تنش مي كند. او در جاي جاي گفته هايش درباره مخازن گاز و سياست خارجي بي طرفي مثبت كشورش سخن مي گويد.


[color=blue]نور سلطان نظربايف رئيس جمهور قزاقستان كه كشورش بيشترين سهم را از درياي خزر مي برد در كنار ميزبان نشسته. نظربايف شصت و دو ساله با شور جواني و علاقه وافر به تنيس چندي است كه كتابي درباره چشم انداز آينده كشورش منتشر كرده و دلگرم از اينكه در جولاي ۱۹۹۸ قرارداد دوجانبه اي براي بهره برداري از نفت خزر با بوريس يلتسين رئيس جمهور وقت روسيه بسته با كمترين دغدغه و نگراني به نظاره همسايگانش نشسته است. [/color]درواقع قرارداد سه جانبه اي كه چنديش پيش ميان آذربايجان، روسيه و قزاقستان به امضا رسيد تنها تأكيدي بيشتر بر اين قرارداد و معاهده آذربايجان و روسيه بود.

اما بر سر ميز، دو رئيس جمهور ديگر هم حضور دارند كه از قضا هر دو هم به مردم كشورشان وعده اصلاحات سياسي و اقتصادي داده اند. محمد خاتمي و در كنار او ولاديمير پوتين كه چندي پيش ميزبان رئيس جمهور ايران در مسكو بود و ساعاتي پيش از شروع اجلاس با تأخير وارد عشق آباد شد. دو رئيس جمهور در حالي كنار هم نشسته بودند كه همكاري هاي روسيه و ايران تا چندي پيش از آن بسيار اميدبخش بود و از احتمال تشكيل اتحاديه اي از اين دو كشور در آينده نويد مي داد. اتحاديه اي در مقابل آمريكا كه شايد هر دو كشور به نوعي با گسترش نفوذش در آسياي ميانه و قفقاز مخالف بودند.


روسيه ظاهراً نزديك ترين موضع را به ايران درباره خزر داشت و قولي كه روس ها در مورد همكاري به ايران داده بودند خاتمي را اندكي آرام تر كرده بود. اما نه به آن آرامش خاطري كه مقامات ايراني در زمان فروپاشي شوروي و استقلال جمهوري هاي نوپا داشتند. در آن دوران كشورهاي نو استقلال يافته مبهوت از فروپاشي يكي از ابرقدرت هاي جهان درگير مسائل و مشكلات داخلي بودند. هريك به نوعي جنگ داخلي را تجربه مي كردند و قدرت مانور چنداني در مسائل خارجي نداشتند. اما در عشق آباد شرايط متفاوت بود. جمهوري هاي تازه تأسيس اكنون به ياد لوله هاي نفتي افتاده بودند كه پايه هاي آنها در زمان اتحاد جماهير شوروي در خزر كاشته شده بود. شايعه وجود ۲۰۰ ميليارد بشكه نفت كه از سوي كشورهاي غربي مطرح شده بود اين كشورها به ويژه آذربايجان و تركمنستان را براي رايزني هاي محكم تر بر سر سهمشان در خزر مصمم كرده بود. قزاقستان اما از مدت ها قبل توافقاتش را با روسيه انجام داده و از نفت خزر استفاده مي كرد. در اين ميان روسيه و ايران كمتر از بقيه به نفت توجه مي كردند. روس ها از يك سو مي دانستند كه به نوعي با كودكان خود به نتيجه رسيده و از سوي ديگر مطمئن بود اين كشورها به دلايل مشكلات اقتصادي نمي توانند به تنهايي و بدون حمايت روسيه از پس استخراج طلاي سياه برآيند ليكن دغدغه گرايش چشمگير اين كشورها به آمريكا روسيه را نگران مي كرد. اما ايران مغرور از نفت خليج فارس ومنابع نفتي عظيم جنوب، چشم به روي نفت شمال بست. اگرچه اين كشور در جنوب نيز به اندازه همسايگان دريايي اش برنده نبود كه گواه آن تأخير چندين ساله در استخراج نفت پارس جنوبي است كه قطر بيش از ۳۰ سال است كه از آن بهره برداري مي كند.


به هرحال هريك از پنج كشور با آرزوها و خواسته هاي مختلف بر سر يك ميز نشسته بودند تا در بازي كه تحليلگران غربي از آن به عنوان [b][color=blue]بازي بزرگ خزر[/color][/b] نام مي برند زورآزمايي كنند. البته تا پيش از آن كه سران گردهم بيايند، هيچ كس از عمق اختلاف نظرها آگاه نبود.

[color=blue]آنها حتي در تعريف خزر نيز هم عقيده نبودند، ايران، روسيه و تركمنستان آن را درياچه و آذربايجان و قزاقستان خزر را دريا مي شمردند.[/color] با همين تعريف ايران كماكان بر موضع [b]سهم ۲۰ درصدي خود پافشاري مي كرد[/b]. حتي قرار بود در اين نشست طرح كارشناسي خود را نيز براي حصول اين سهم ارائه كند. شايد بدترين لحظه نيز در اجلاس عشق آباد براي ايران زماني بود كه سران چهاركشور ديگر از آن خواستند تا نحوه محاسبات و عملي كردن طرح را به نقشه خزر نشان دهد. چرا كه گويا از يك سو كارشناسان هيأت همراه رئيس جمهور چندان براي توضيح درباره محاسباتشان آماده نبودند و از سوي ديگر شايد انتظار نداشتند كه سياست روسيه در خزر به طرفةالعيني به سمت آذربايجان و قزاقستان و نگاهي دورتر به سوي آمريكا چرخش كند. چنين شد كه كمردرد آقاي خاتمي عود كرد :mrgreen: و رئيس جمهور راهي بيمارستاني، در عشق آباد شد!!! که اجلاس كشورهاي خزر را ناموفق و شكست نامیدن !


حدود دو ماه پيش از اجلاس عشق آباد نمايندگان پنج كشور ساحلي خزر در مسكو نشستي برگزار كردند كه روزنامه الشرق الاوسط آن را نمايش خنده دار ديپلماتيك خواند. نشستي كه نمايندگان روسيه، آذربايجان، قزاقستان و ايران در آن حضور داشتند اما از نماينده تركمن ها خبري نبود. [b]در عوض نماينده ايالات متحده كشوري كه ۱۰ هزار كيلومتر از خزر فاصله دارد در آن حضور داشت. [/b]


[color=red]آمريكايي ها [/color]معتقدند كه دوري جغرافيايي آنها از منطقه را نزديكي تاريخي شان جبران مي كند. نخستين چاه هاي نفت درياي خزر در قزن نوزدهم با سرمايه هاي «راكفلر» حفر شدند و شركت هاي آمريكايي تا هنگام روي كار آمدن كمونيست ها در مسكو در سال ،۱۹۱۶ نفت درياي خزر را در انحصار خود داشتند و در واقع به اجبار با نظام كمونيستي در ارتباط ماندند چندان كه يكي از آمريكايي ها دوست شخصي لنين و مشاور بازرگاني استالين شد.

كرسي تركمن ها كه قرار بود دو ماه بعد ميزبان سران كشورهاي ساحلي خزر شود در اجلاس مسكو خالي بود. آنها از يك سو از جانب مسكو و واشنگتن و از سوي ديگر از طرف تهران تحت فشار بودند. تركمنستان ۹۹۲ كيلومتر مرز مشترك با ايران دارد و اين تنها خود مي توانست عاملي براي جلب نظر تهران براي تركمن ها باشد.

از سوي ديگر [color=blue]عشق آباد ميزبان بزرگ ترين پايگاه اطلاعات مركزي آمريكا ـ سيا ـ در منطقه است[/color] و يكي از وزراي امور خارجه سابق آمريكا، مشاور ويژه مراد نيازاف رئيس جمهور تركمنستان است. به نظر مي رسد تركمن ها ناچارند بايد مزاج خود را با روسيه هم هماهنگ كنند چرا كه روسيه هنوز در درون بازمانده اي از ساختار كمونيستي اين جمهوري نوپا، دوستان فراواني دارد. اين وضعيت نزديكترين و هماهنگ ترين كشور ساحلي خزر با ايران است.

در واقع اما اطميناني به اين نزديكي نيست. آنها در مورد تعيين محدوده حاكميت شان با آذري ها مشكلات اساسي دارند چون در محدوده فرضي براي مزرهاي دو كشور، حوزه نفتي مهمي وجود دارد كه عشق آباد و باكو چالشي سنتي بر سر مالكيت آن دارند. آذري ها هم كه بخش عمده اي از منابع نفتي خزر در نزديكي خاك اين كشور است به شدت از موضع تقسيم درياي خزر به شعبات ملي طرفداري مي كنند. چنانكه با افزايش سطح تماس ها و رايزني هايشان با روسيه و قزاقستان ابتدا درچارچوب توافقنامه هاي دوجانبه و اينك در مرحله اي تازه با امضاي توافقنامه سه جانبه راه را براي استفاده از منابع زير بستر در مناطق شمالي و مركزي باز كردند. آذري ها اكنون دو خط لوله فعال براي صادرات نفتشان دارند كه يكي از باكو به بندر «سوپساي» گرجستان مي رود و ديگري به بندر «نوروسيسك» در درياي سياه. طبق گزارشي كه وزارت انرژي آمريكا منتشر كرده است، ۶ درصد كل انرژي دنيا در كشورهاي بلوك شرق است كه ۸۵ درصد از آن در خاك روسيه و مابقي كه حدود ۱۵ درصد از اين ۶ درصد است در بقيه كشورهاي بلوك شرق از جمله در درياي خزر است. اما اين قصه براي آذربايجان متفاوت است. ساحل آذربايجان قسمت اعظم منابع نفتي خزر را در خود جاي داده است كه حوزه نفتي البرز يكي از آنها است. [color=blue]هرچند از ۵ قراردادي كه آذربايجاني ها بسته اند تنها يكي از آنها نتيجه داده كه آن هم منبع گاز بوده اما اين كشور كه اقتصاد ضعيف اش توان سرمايه گذاري براي اكتشاف و استحصال منابع را ندارد دايم از فراواني منابع خزر براي جذب سرمايه گذاران خارجي سخن مي گويد. بي جهت نيست كه پوتين شركت «لوك اويل» را تشويق كرده تا در پروژه هاي بين المللي آذربايجان سهام عمده اي را به قيمت گزافي خريداري كند تا مانع از حضور كشورهاي غيرساحلي در خزر شود و امنيت منطقه را چون شير پيري در دست داشته باشد. [/color]

قزاق ها نيز كه در اين زمينه مشكلات را با عقد توافق نامه سه جانبه حل كرده اند و زير نظر روس ها با همكاري شركت هاي نفتي اين كشور مشغول بهره برداري از منابع زير بستر خزر هستند.

[color=red]درواقع گاه به نظر مي رسد كه سرمايه گذاري روس ها و كمك آنها به آذري ها و قزاق ها تنها براي تسلط بر اين درياچه است[/color] و اگر نه اكنون پيش از هميشه اين گمان تقويت شده كه ذخاير نفتي خزر بسيار كمتر از آن است كه مردم اين منطقه تصور مي كردند مشكل زماني پيچيده تر مي شود كه كشورهاي ساحلي بر سر شيوه تقسيم درآمد اين دريا هم يك رأي [color=red]نيستند.

کشورمان از تقسيم مشاع خزر حمايت مي كند و خزر را يك درياچه مي داند كه بايد به انصاف سطح و زير بستر آن ميان كشورهاي ساحلي تقسيم شود كه در صورت تصويب چنين طرحي حق ايران بيست درصد از دريا خواهد شد و در زمينه سرمايه گذاري آمريكا هم حق وتو مي يابد.
شيوه ديگر پيشنهاد آذربايجان و قزاقستان و روسيه است كه تازه به اين دو پيوسته اند و برپايه آن درآمد نفت به نسبت طول ساحل هر كشور تقسيم و سطح دريا به شكل مشاع مي شود. [/color]

با اين تقسيم نيمي از ثروت درياي خزر ميان آذربايجان و قزاقستان مي ماند و اين دو، كشورهايي هستند كه سرمايه گذاري و پشتيباني آمريكايي ها را پذيراترند. تركمنستان اما تنها كشوري است كه در هر دو حالت بيست درصد سهم خواهد برد. از اين جهت ايران سعي دارد تركمن ها را با خود همراه كند در شرايطي كه روسيه نيز تا چندي پيش سياست ايران را ترجيح مي داد اما با تغيير در موضع گيري اوضاع را به نفع آذربايجان و قزاقستان تغيير داد و تسلط نظامي خود را بر خزر استوارتر ديد. اين موضع گيري ها زماني خود را نشان دادند كه پوتين در مزرعه رئيس جمهور آمريكا در تگزاس با وي ديدار كرد و يك شراكت راهبردي را در درياي خزر ميان ايالات متحده روسيه بنيان گذاشت. شايد ولاديمير چاره اي جز اين نداشت و مي بايست ميان همكاري هسته اي با ايران و همراهي در تكميل رژيم حقوقي درياي خزر يكي را برمي گزيد. پس همكاري هسته اي را انتخاب كرد كه هم منافع اقتصادي اش را تامين كرده و هم دشمن سال هاي جنگ سرد را از رويگرداني از تهران خوشحال مي كرد و هم اقتدار امنيتي اش را بر خزر حفظ مي كرد. اين چنين بود كه روياهاي تهران در پديد آوردن يك ائتلاف با مسكو در خزر براي دور كردن واشنگتن از بزرگترين درياچه جهان، يك شبه آشفته شد.


مسكو به ازاي سياست تازه خود در قبال ايران، دو وعده بزرگ از آمريكا دريافت كرد>[b]اول[/b] اينكه دست كم بخشي از خط لوله نفت درياي خزر از سرزمين روسيه بگذرد و [b]دوم[/b] اينكه آمريكا در همه مسائل سياسي ويژه آسياي ميانه و افغانستان با روسيه رايزني كند. شايد دخالت نكردن آمريكا در درياي خزر [b]سومين [/b]وعده اي بود كه آمريكايي ها به روس ها داده اند. چنين بود كه ولاديمير پوتين رئيس جمهور روسيه بلافاصله پس از اجلاس عشق آباد راهي بندر آستراخان شد و با صيد يك ماهي خاويار در مقابل دوربين تلويزيون روسيه خبر از مانور نظامي اين كشور در نيمه هاي مرداد در خزر داد. درواقع مانور نظامي روسيه در خزر هدف اين كشور مبني بر تسلط بر اين درياچه را محقق كرد. به فاصله چند روز پس از سخنان پوتين ميدان عمليات «اسكورپيون» در سه كيلومتري شهر كاسپيسك داغستان مملو از ژنرال هاي چند ستاره شد. در ساحل دريا دستاوردهاي نظامي از دستگاه آتشزاي بوراتينو تا جيره خشكه سربازان ترتيب داده شده بود. آن طور كه عنوان مي شود روسيه به تمام كشورهاي ساحلي پيشنهاد شراكت در مانور داده بوده اما تنها آستانه و باكو پاسخ مثبت دادند. تركمن ها دعوت به شراكت در مانور را ناديده گرفتند و حتي ناظران خود را به منطقه نفرستادند و اعلام كردند كه چون مانور نظامي كاري مطلوب براي آينده خزر نيست، عشق آباد در آينده هم نه به عنوان ناظر و نه به عنوان شركت كننده شريك مانورها نخواهد شد. در جريان انجام مانور ايران هم اعلام كرد كه قصد دارد سال اینده در خزر مانور بزرگ نظامي برگزار كند. درواقع ايران در حال حاضر در دريا نيرويي ندارد كه از لحاظ كيفي و كمي حتي نزديك به ناوگان روسيه باشد. ايران قصد داشت تا در جريان مانور ۴ ناو مستقر در خليج فارس را از طريق شاهراه هاي رودخانه اي روسيه وارد خزر كند كه پاسخ رد به آن داده شد. شايد همين واكنش منفي به استقبال ايران از مانور بود كه باعث شد ايران حضور خود را در درياي خزر قوي تر از گذشته كند. به همين منظور سفارش خريد كشتي بزرگ كانتينربر به شركت هاي خارجي داده شد و اقدامات لازم براي پيوستن كشتي هاي خريداري شده به مجموعه ناوگان درياي خزر صورت گرفت. نخستين كشتي خريداري شده كه به نام دكتر معين استاد زبان فارسي نام گذاري شده بود با عبور از كانال «ولگا ـ دن» به مجموعه ناوگان تجاري كشتيراني درياي خزر پيوست. و ....


با اين همه به نظر مي رسيد مانور نظامي روسيه در خزر دست كم دو حسن براي ايران داشت > اينكه روسيه با همه چرخشي كه در مقابل ايران داشت مانع از حضور نظامي آمريكا در خزر شد و به دنبال آن ايران را بر آن داشت تا با خريد كشتي هاي تجاري و حتي توريستي حضور پررنگ تري در دريايي داشته باشد كه تا قرن هجدهم ميلادي حاكميت انحصاري بر آن داشت. تسلط ايران در درياي خزر تا زمان قراردادهاي گلستان و تركمانچاي ادامه داشت كه طي آن قراردادها به دليل اوضاع سياسي ويژه، ايران امتيازات زيادي به روس ها داد. با انقلاب اكتبر ۱۹۱۶ در روسيه و استقرار حكومت بلشويكي روابط دو كشور وارد مرحله تازه تري شد و دولت جديد در جهت تثبيت انقلاب و تأمين امنيت روسيه، سلسله معاهداتي با ديگر كشورهاي همسايه براي جلوگيري از دخالت آنها در امور داخلي و حمايت از طرفداران تزار ـ روسيه سفيد ـ امضا كرد. در پي همين سياست بود كه رژيم انقلابي روسيه عهدنامه مودت را در ۲۶ فوريه ۱۹۲۱ با ايران امضا كرد. اين معاهده در مقابل قبول حق براي رژيم شوروي جهت ارسال براي سركوب روسيه سفيد، نيروهاي مسلح ضدانقلابي روسيه آن زمان از داخل ايران، كليه امتيازات روسيه تزاري در ايران را ملغي كرد و حق دريانوردي را به ايران بازگرداند. اين برابري حقوقي در موافقتنامه بحرپيمايي در ۲۵ مارس ۱۹۴۰ بين دو كشور تاييد و امضا شد و رژيم حقوقي فعلي درياي خزر بر پايه اين دو عهدنامه شكل گرفت. از همين سال بود كه ايران و شوروي جهت تعيين چارچوب حقوقي همكاري هايشان را در زمينه هاي مختلف با حفظ منافع مشترك ادامه دادند.


تا قبل از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي در دسامبر ۱۹۹۱ خزر چندان محل مناقشه ميان تهران مسكو نبود. پس از سال ۱۹۶۰ كه ايران منابع غني نفت و گاز جنوب را كشف و مشغول استحصال از آن بود چندان به منابع خزر توجهي نشان نمي داد چنانكهتاكنون نيز ايران در خزر فعاليت اكتشافي نداشته است. شوروي هم كه پهناورترين سرزمين آن روزگار نه چندان دور بود چندان علاقه اي به نفت خزر نشان نداد مگر منابع غني قفقاز. علت اين دو امر كمبود سرمايه و فقدان تكنولوژي مناسب براي حفر درياي خزر بود. با فروپاشي اتحاد جماهير شوروي اما شرايط به كلي تغيير كرد. قزاقستان، آذربايجان و تركمنستان همسايه هاي تازه خزر شدند و پيشرفت هاي علمي در زمينه بهره برداري منابع نفتي همه را تشويق به شروع اكتشاف كرد. اين چنين بود كه ضرورت تكميل رژيم حقوقي درياي خزر بيش از پيش خود را نمايان كرد. آن زمان خيال تهران از آينده رژيم حقوقي درياي خزر به مراتب راحت تر از امروز بود چرا كه هر ۴ كشور قزاقستان، روسيه، آذربايجان و تركمنستان در يك گردهمايي در آلماتي متعهد شدند كه به قراردادهاي شوروي سابق كه مهم ترين آنها قرارداد ۱۹۲۱ و ۱۹۴۰ بود وفادار بمانند. [color=blue]اما مشكلات از زماني آغاز شد كه ۵ كشور سعي كردند حوزه نفوذ خود در خزر را مشخص و منابع آن را تقسيم كنند.[/color] منحصر به فرد بودن درياچه خزر در جهان مشكلاتي در راه تكميل رژيم حقوقي به وجود آورد. چرا كه براي اين دريا هم بايست يك رژيم حقوقي منحصر به فردي تعريف مي شد.


[color=blue]منتقدان سياست خارجي معتقدند كه در سال هاي گذشته، ايران نتوانسته است از حقوق خود به ويژه در زمينه منابع بزرگ انرژي در بستر خزر دفاع كند و ديگر كشورهاي ساحلي با دستيابي به توافق هاي دو و سه جانبه شرايط را به شكل محسوسي به سود خود تغيير داده اند.[/color] هر چند كمال خرازي چندين بار بر سر مسئله خزر به مجلس رفته معتقد است كه اگر چه ايران به نتيجه نهايي نرسيده اما در مسير نتايج مطلوب قرار دارد. او در پارلماني خطاب به نمايندگان مجلس گفته بود كه حل مسئله رژيم حقوقي درياي خزر يك مسئله زمان بر است و نبايد در آن شتاب كرد. به گفته خرازی تاكيد بر معتبر بودن قراردادهاي ۱۹۴۰ و ۱۹۲۱ ايران و شوروي سابق و دفاع از رژيم حقوقي مشاع تامين كننده منافع ايران است. با اين همه از بين پنج كشور ساحلي خزر، تنها ايران است كه از سياست تقسيم مشاع دفاع مي كند. ا[color=blue]لبته برخي از كشورها همچون روسيه به زيركي اصرار دارند بگويند كه ايران مي خواهد خزر را به ۵ قسمت مساوي تقسيم كند. ويكتور كاليوژني، معاون وزير خارجه روسيه و نماينده پوتين در امور درياي خزر حتي اصرار ايران را براي تقسيم مساوي وقت تلف كردن مي خواند. او به يك روزنامه روسي گفته كه با توجه به امضاي پروتكل مربوط به نقاط اتصال و در برگرفتن ۶۰ درصد فضاي دريا براساس قراردادهاي امضا شده، سخن گفتن از ۲۰ درصد در مورد دولت هايي كه هيچ گونه موافقتنامه اي را امضا نكرده اند وقت هدر دادن است.روسيه در اجلاس آلماتي نشان داده حاضر به پذيرش حقوق ديگر كشورها در زمينه ماهيگيري و كشتيراني در خزر نيست و مانع حصول توافق در اجلاس آلماتي شده است. [/color]


به هر روي شكل روسيه و قزاقستان و آذربايجان براي بهره برداري از منابع خزر تا حدود زيادي مرتفع شده است. تركمنستان كه خود را به ايران نزديك تر از همه كشورها مي داند نشانه هاي روشني از تمايلي براي پيوستن به اين سه كشور دارد. تحقق چنين رژيم حقوقي اي موجب خواهد شد كه ايران منابع نفتي حوزه البرز را از كف بدهد و [color=blue]عملاً سهم ۲۰ درصدي به ۱۳ درصد كاهش يابد.[/color] همين موضوع است كه حساسيت ها و واكنش هاي بسياري در ايران ایجاد کرده. در واقع به نظر مي رسد كه با دستيابي ديگر كشورهاي ساحلي خزر به توافق جمعي بدون توجه به خواست هاي ايران، شرايط بيش از هر زمان ديگري براي دستيابي به سهم مطلوب و محق ايران دشوار شده است. [color=blue]به گفته كمال خرازي[/color] برخي به اشتباه تصور مي كنند ما براي تامين منافع مان در خزر متكي به روسيه هستيم. اما چنين نيست. جمهوري اسلامي ايران براي احقاق حقوق خود در خزر به بيگانگان تكيه نخواهد كرد. [color=red]منتقدان سياست خارجي ايران در خزر معتقدند كه تهران وجه المصالحه كشورهاي خزر شده است به طوري كه روسيه با كارت ايران بازي مي كند و تركمن ها نيز از موقعيت ما بهره مي برند. [/color]

[color=blue]به گفته يكي از نمايندگان مجلس ( کدوم نماینده یادم نیست ...!)كه همه به جز مردم از اين موقعيت ايران بهره مي برند. گويي تمام تلاش هاي آمريكا به عنوان يك بازيگر هم منطقه براي محروم كردن ايران از منافع اش در منطقه است. در اين ميان بايد منتظر ماند و ديد همزمان با تحولات پرشتاب و شكل گيري هماهنگي بيشتر در ديگر كشورهاي ساحلي درياي خزر سياست صبر و انتظار ايران كه مصوب شوراي عالي امنيت است چه نتايجي را در برخواهد داشت. [/color]

[color=red]در هر حال قبل از هر چیز باید در کشور تکلیف خود در خصوص سهم و حقوق دریا خزر به اجماع رسید ه و در مرحله بعد مبانی اشتراک و اختلاف خود با سایر کشورهای ساحلی مشخص نماییم .[/color]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]مي‌گم جناب Stuka!
شما احتمالاً عصر رو اشتباهي نيومدي؟
فكر كنم ادبياتتون، يكم مربوط به عهد قديم و يا نهايت قرون وسطي باشه!
آخه اون زمان، آلمان، انگلستان، فرانسه، روم و امثالهم، براي اينكه نشون بدن كم نميارن، هي واسه همديگه چنگ و دندون نشون مي‌دادن و زمين‌هاي همديگه رو غصب مي‌كردن!!

فكر كنم شما عرصه‌ي ديپلماتيك رو با عرصه‌ي گاوبازي اشتباه گرفتين!
اينكه هركس، بيشتر روي گاو بمونه، بيشتر پول و امتياز مي‌گيره!

اگه قرار باشه ما بخوايم زور بگيم و بعد هم اسمش رو بذاريم امتحاني ملي و روفوزه!! شدن يا نشدن در پيشگاه تاريخ، احتمالاً از مغول‌ها و هون‌ها و ساير اقوام متمدن بربر صفت، چيز بيشتري نخواهيم داشت!

اگه عصر رو اشتباهي نيومده باشي، اين رو مي‌دوني كه در قرن بيست و يكم، همه‌چيز بر پايه‌ي روابط شكل مي‌گيره! كشور اوگاندا همون‌قدر از حقوق بين‌المللي برخورداره كه عربستان سعودي، با ده برابر وسعت و قدرت برخورداره. كانادا و آلباني، هيچ تفاوت حقوق بين‌المللي ندارن.
حالا از شر چند كشور عضو دائم شوراي امنيت كه بگذريم، ساير كشورهاي جهان كوچكترين حقي نسبت به همديگه ندارن.

اگه قرار باشه بخوايم زور بازو نشون بديم، پس امريكا بايد كل خليج فارس رو ببنده، چون هم زورش از ما بيشتره، هم شعورش كمتر!
[/quote]

بله لطف آن قدر قدرت جناب مصطفي شامل حال ما رعايا شد و ايشان ما را در خور جواب دادن يافتن, باز هم همون ادبيات هميشگي که از شما سراغ داريم ! نگاه از بالا به پايين از برج عاج به فروافتادگان !

گويا مصطفي اگر شما و تفکر سياسي شما آگاهي نداشتم ميگفتم که شما از عصر ديگه اي
اومديد از عصر آرمانشهر و اوتوپيا که هيچ کس کسي رو استثمار نميکنه همه خوبن دستشون تو جيب همديگه! فرموديد ديگه عرصه يک تازي و اشغال زورگويي نيست :
باور کنم شما اينها گفتيد ? ببخشيد الان آمريکا تو عراق چيکار ميکنه ? چرا هفت هشت ساله
اونجا رو به خاک خون کشيده ? تو افغانستان چيکار ميکنه? تو کره جنوبي چه ميکند ?
ديگه اون دوره زمونه گذشت ???!!!! روسيه چرا گرجستان اشغال کرد شمالش رو ??????
پاکستان و هند چرا هنوز درگيرند??? الان دوره روابط ديپلماتيکه نه جنگ????!!!! پس اسراييل اونجا چه ميکنه ?? حمله به لبنان و غزه هم حتما در تفکر شما ديپلوماتيکه ?????
پس حزب الله تعطيل کنيم ديگه يعني حمايت نکنيم ?مگه عصر شاخه شونه کشيدن به پايان نرسيده ? با استدلال شما ما هم بايد بشينيم مثل کشورهاي عربي مشکلات فلسطين رو با مذاکره حل کنيم ??? شما و همفکرانتون که لالايي بلديد چرا ?
همين آذربايجان گوگوري در اين عصر ديپلماتيک شما در حال تجزيه کشورماست نگاهي به تحوالات اين چند سال بندازيد از روز اول استقلال مواضع ضد ايراني شديد داشته غير از اينه ? کشوري که دو رييس جمهورش از تجزيه ايران بطور عملي سخن گفتن !
عراق ,فلسطين, افغانستان, گرجستان, همه مثل شما فکر ميکردن که دوره زور گذشته و همه چيز به قول شما بر اساس روابط ديپلماتيک شکل ميگيره البته گويا سنبه روابط يه کم زيادي محکم بوده !
حالا ديديد کي عصر رو اشتباهي اومده ?
با اين استدلال شما چرا جلوي تجزيه کردستان و ترکمن صحرا گرفته شد ? اون هم با خشونت ? مگر ما مغول يا هون بوديم که حمله کرديم ?
پس شاه کار خوبي کرد بحرين رو داد رفت مردم بحرين خواستشون اين بود !!! دوران زور گويي هم که بقول شما گذشته پس کار خوبي بود که داديم رفت !
مي بينيد استدلال غلط چطوري ممکنه بر عليه عقايد خود انسان بکار بره ?!
يک وقت به اون خاتمي چي ها مي پريديد که آقا گفتگوي تمدن ها چه معني ميده? توسعه سياسي يعني چه ?ميگفتيد اسراييل داره مردم فلسطين رو قتل عام ميکنه ما چرا بايد تنش زاديي کنيم بايد سياست تهاجمي داشته باشيم !
چي شد حالا طرفدار روابط ديپلماتيک شديد ? مثل اين که اتفاقات اين يک سال خيلي ها رو تغيير داده, حتي شما !
با شناختي که از شما دارم فکر نميکنم زياد اهل ديدن صداي آمريکا و بي بي سي باشيد چون اگه آدم زياد اينها رو ببينه اون وقت فکر ميکنه چه دنياي خوبي هيچکس به کسي زور نميگه هيچکس به خاک ديگري طمع نداره يک سازمان ملل هست مشکلي هم پيش بياد اونجا حل ميشه شما که نگاه نميکنيد که ?

[quote]اينكه ما بخوايم سطح شعورمون رو تا ادبيات كوچه بازاري و چاله ميدوني پايين بياريم و بگيم چون از آذربايجان گنده‌تريم يا قوي‌تريم، پس حق‌مون بايد بيشتر باشه، نشون دهنده‌ي عمق تفكر شما و طرفداران چنين نظرياتي هست! [/quote]
اين تکنيک قديمي شماست هر وقت جوابي نداريد يا نميخواهيد بديد به تخريب شخصيت طرف مقابل روي مياريد . ميدونيد که در بحث اگر يکي از طرفين آغاز گر حمله شخصي باشه چه معني ميده ???
من ادبيات کوچه بازاري استفاده کردم ? پس استفاده از ادبيات کوچه بازاري بده نه ?????
پس اگر کسي از اين ادبيات استفاده کرد نشان دهنده سطح فکر تفکرش هست درسته ???
استفاده اين ادبيات فقط براي ما عيبه يا اگه بعضي!!!!????? مرتب اين ور اون ور استفاده کنند زيرسبيلي رد مي کنيد ???

[quote]اميدوارم دوستان، براي يكبار هم كه شده، متمدنانه و معقولانه بحث كردن رو در اين تاپيك به نمايش بذارن و به دور از عربده‌كشي‌هاي مستانه و شاخ و شونه كشيدن در عالم بحث‌هاي سياسي، كمي هم مستدل بحث بفرماين تا ساير دوستان هم از اطلاعات ايشان استفاده بفرماين، نه از سخنان كميك ايشان![/quote]
ما که هميشه در اين سايت و اون چندتا فروم ديگه از نظرات کميک شما و استاد ارجمند توده ايتون درباره تاريخ ايران و جهان استفاده کرديم ,حالا نوبت ماست تا تلافي کنيم و شما استفاده کنيد بيخود نيست انقدر طرفداري حقوق روسيه رو ميکنيد با استاد زياد نشت و برخاست داشتين, باز هم منتظريم ميتونيد دوباره ما رو با نظرات مششع خودتون درباره تاريخ آشنا کنيد
تا از قابليت هاي کميک شما استفاده کنيم. اون وقت ديگران رو به بحث احساسي و غيرمتمدنانه متهم ميکنيد در حالي که ستون اعتقادي و نظري خودتون بر هيچ سند متمدنانه و تاريخي استوار نيست !!!

با توجه به استدلال ديپلوماتيک شما و اين جهان بيرحم ! کي سخنان کميک گفت ? اگر کسي حتي يک بار اخبار دنيا رو پيگيري کرده باشه متوجه ميشه کي اينجا کميک حرف زده برادر !
نمي دونم مسوليت اجرايي امنيتي در کشور داريد يا نه ولي با اين تفکر متوهمانتون که ملغمه اي از ناباوري و انکار تاريخ گذشته ايران و همچين کوتاه آمدن در مسايل امنيتي و سرزمينيست بهتره جاتون رو به جوانتر ها بديد کم کم !!!
بقيه مسولين که خدايي نکرده مثل شما فکر نميکنند که ?حتما اينطور نيست وگرنه تا الان صد بار اين کشور نابود شده بود !

[quote]بر همين اساس، بنده نمي‌تونم تاپيك رو به بهانه‌ي بحث‌هاي سياسي قفل كنم. [/quote]
چه حيف شما رو درک ميکنم!!! اين کار هميشگي شماست بحث رو آغاز ميکنيد روي يک
موضوع پافشاري ميکنيد و وقتي اوضاع خراب ميشه تاپيک رو قفل ميکنيد بار اولتون نيست!
ما هم عادت کرديم, ترک عادت سخته ! مي دونم ! ولي تمرين کنيد ميدونم سخته !
اما اگه خيلي در فشاريد !!! قفلش کنيد ما راضي به عذاب شما نيستيم بخدا !
تقريبا همه رو که در اين تاپيک نظري بر خلاف جنابعالي نوشتن به به نوعي به نفهمي, کميک بودن ,حتي گول خوردن و عوض کردن راه سياسي متهم کرديد از سعيد بگير تا من! اين بار اولتون نيست !
حتما سعي کنيد هر چند وقت از برج عاجتون پايين بياييد در ميان رعاياتون گردش کنيد خوبه باعث ميشه آدم حس خدايي و نمرودي بهش دست نده ! فکر نميکنم کسي تو اين سايت باشه و از نيش زبون ها و رفتار پر نخوت شما در پناه بوده باشه .
[quote]شايد هم ديدن اينجور سريال‌ها رو براي دوستاني با سنين پايين‌تر، بايد ممنوع كنن تا اين دست مشكلات در جامعه ظهور و بروز نكنه. [/quote]
در ضمن برادر لازم نيست در هر تاپيک سن خودتون به بقيه اعلام کنيد .مگر ما در مورد سن شما شک داريم يا استغفرالله ميگيم شما در مورد سنت دروغ ميگي ?!!! که در هر جا اين سنتون رو به بندگان يادآوري ميفرماييد ? بخدا ما هم فهميديم! شما سنت بالاست ريش سفيد هستي ! مگر ميشه کسي چنين صحبت کنه و سنش زير سي سال باشه نه امکان نداره ! قبول هرسني شما بگي ما قبول داريم جان خودت ديگه هرچي خواستي بگو ولي ديگه کبر سنت رو نگو !

[quote]شايد هم ديدن اينجور سريال‌ها رو براي دوستاني با سنين پايين‌تر، بايد ممنوع كنن تا اين دست مشكلات در جامعه ظهور و بروز نكنه. [/quote]
دقيقا زير سن قانوني نبايد هر فيلمي رو ببينه بالاي سن قانوني هم !!! نبايد زياد پشت کامپيوتر
اينترنت بشينه همون راديو يک موج کفايت مي کنه !!!گويا باراي برخي که کبر سن زياد دارند همون راديو هم زياده !
[quote]جالب‌تر اينكه امثال شما، در اينجور مواقع كه مي‌شه، بخاطر حقوق نداشته، از انقلاب طلبكار مي‌شن و ياد و خاطرات تلخ گذشته براشون زنده مي‌شه، ولي همين‌ها، وقتي يه شهيد رو توي دانشگاه خاك مي‌كنن، جيغ‌شون درمياد كه آي! كشور رو قبرستون كردين! چقدر جنگ جنگ!! [/quote]
خود گويي و خود خندي چه مرد هنرمندي!!!
از کجا به کجا و از چي به چي پريدي? چطور حدس زدي ناقلا که من با دفن شهدا مخالف بودم ?
گفتم از برج عاج پايين بياييد برادر گوش نکرديد الان فکر ميکنيد خدا شده ايد مثل نمرود به همين خاطر هم تونستيد چنين پيش گويي بکنيد و دست من رو رو کنيد منتها حالا که راه نمرود رو پيش گرفتيد (اون هم اول مثل شما شروع کرد) يک توصيه بهتون ميکنم و اينکه مواظب باشيد پشه يا مگس و بيني خودتون باشيد که خدايي نکرده به سرنوشت نمرود دچار نشيد !!! مگر شما با اين قدرت استدلال و پيشگويي چه از مثلا محمد باب کم داريد ? شما هم ادعاي پيغمبري کنيد ما هم درجا به شما ايمان مياريم حيف اين استعداد نيست که بيخود هدر ميديد ? سنتون هم زياده حکايت آفتاب و بوم !
زود بجنبيد تا دير نشد معجزه و کرامات هم داريد اي شيخ ?
نيمخواستم جوابتون رو بدم ولي ديدم چون بزودي فشار!!!!! بر شما غالب و تاپيک رو قفل خواهيد نمود گفتم جوابي داده باشم براي ثبت در تاريخ هرچند خدايان به تاريخ احتياج ندارند !
و اينکه خدايي نکرده فکر نکنيد وقتي با کسي بحث ميکنيد و طرف به شما توهيني نميکند يک دفعه خيال برتون داره و پست بزنيد و توهين کنيد ! روابط ديپلماتي هست ديگه !!يه چيز ميگيد يه چيز ميشنويد !!! اگر براي خودتون احترام قايل هستيد شما هم حرمت ديگران رو نگه داريد و اندکي از غرور خود بکاهيد تا ديگران هم در اين سن و سال??!! حرمت موي سفيد و سن !!??شما رو نگه دارند .

خلاصه بقول همون سريال لوس که هرشب با علاقه دنبال ميکنيد :
ريلکس ريلکس ريلکستر Yesterday ?

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
برادر مصطفی من تا حدی (البته تا حدی فقط) به دوستان حق میدم که عصبانی بشن. شما در نظراتتون متاسفانه کمی هم از تخریب استفاده کردین و همین مساله، مطالب منطقی شما رو هم تحت الشعاع قرار داده. لطفا کمی ملایمتر بنویسین. جسارت بنده رو ببخشین.


Stuka جان، قبول بفرمایین نظر اخیرتون از روی عصبانیت بود! لطفا کمی آروم تر بحث کنین. خیلی ممنون.
_______________________________________


من با این نظر stuka عزیز که با چنگ و دندون نشون دادن، [b]بیشتر از حقمون [/b]بگیریم موافق نیستم. (البته فکر می کنم منظور stuka هم بیشتر از حقمون نبود. ولی من فکر می کنم حتی 20% هم بیشتر از حقمونه). ما پایبند به دینی هستیم که در عین حال که مجبورمون می کنه از حق خودمون و بقیه دفاع کنیم، به هیچ وجه بهمون اجازه پایمال کردن حق بقیه رو نمیده.


این که منابع نفتی با تقسیم عادلانه در سهم آذربایجان قرار می گیره، دلیل نمیشه ما اون حق رو قبول نکنیم. قبلا هم گفتم، مثل اینه که پاکستان بیاد بگه چون خلیج فارس نفت زیادی داره باید برای پاکستان هم سهمی برسه. چون بالاخره راه دریایی به این منطقه داره! یا عراق بگه من هم تو میدان پارس جنوبی شریکم، چون خلیج فارس مشترکه!

با این استدلالها نمیشه به نتیجه رسید. این که بگیم سهم ما 20% هست ولاغیر و هیچ توجیهی هم براش نداشته باشیم به جز اینکه «خیلی زور داره آذربایجان سهمش از ما بیشتر باشه» نه تنها با فرهنگ ما، بلکه با دین و اعتقادات ما مغایره. همونطور که اگه کل نفت دریاچه، نزدیک ایران بود، ما حق داشتیم به کسی اجازه استفاده از اون رو بدیم، الان هم نمیتونیم به نفتی که نزدیک خاک آذربایجان و دور از مرزهای ماست چشم داشته باشیم. (البته میدان البرز به نوعی یه میدان مشترک محسوب میشه و منظورم این میدان نیست. کلی عرض می کنم.)


یا علی

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
چه جالب حرف میزنید دوست من و البته نمیدونم چرا طرف مقابل رو بیسواد و به دور از مطالعه فرض میکنید که همیشه در بحثها به مطالعه دعوت میکنید بدون اینکه اصلا ربطی به بحث داشته باشد که کردستان کجا و دریای کاسپین کجا!

ولی اینکه جدا شما از قانون آپارتمانی اینقدر بی اطلاع باشید و 2 طبقه رو بخواهید 5 طبقه به زور نیش و کنایه بقبولانید و فراتر از قانون فوق که کتابفروشیهای سراسر کشور یک کتابچه کوچک هست و قابل تهیه برای طرفی که خانه اش رو به چند نفر اجاره داده حق و سهم قائل شوید یا باید گفت بی انصافی هست یا از روی سادگی هست یا هم صاحب طبقه دیگر شما هستید و اصولا انسان بی نیازی که حالا پارکینگش رو بجای تقسیم قانونی بین دو نفر تقسیم دوستانه بین پنج نفر بکند!

مثالها رو هم خیلی جدی میگیرید! نه دوست من میدونم وضعیت حیاط چیست و چه تفاوتی با سایر نقاط ساختمان دارد ولی در گفتگوی تحمیلی که شما با ادبیات سطح پائین شروع کردید بنده وقتی پیدا نمیکنم که طبق قانون همون کتابچه که الان جلوی چشمم هست با شما گفتگو کنم و اجبارا به مثالهای سطح پائین باید بسنده کرد و در این سطح تفاوتی بین حیاط و پارکینگ و راه پله نمیتوان قائل شد!

البته امیدوارم ناراحت نشید و سعی هم نکنید که با حرفهای کنایه دار من رو ناراحت کنید.

حرفهای شما و برادر مصطفی بنده رو یاد دوران طلایی آرمانگرایان (میدونید که چه دورانی بود و چه جولانی میدادند و مهمترین شاهکارشان جامعه ملل که نتوانست هیچ اقدامی در جلوگیری از جنگ دوم داشته باشد بود!) میندازه که بعد از جنگ اول جهانی شروع کردند به کوبیدن تمام دیگر صاحبان فکری و اینکه تفکرات اشتباه شما باعث بروز این جنگ شد و از این به بعد ما با ایجاد مراجع قانونی و تدوین حقوق بین الملل و دعوت به دیپلماسی از هر مشکلی جلوگیری خواهیم کرد! دوره جالبی بود و به مدت 20 سال این جریان با کوبیدن واقعگرایان قدرت فکری غرب رو به دست گرفت و در خوش خیالی فکر میکردند مشکلات دنیا از راه حقوقی و گفتگو قابل حل است و درست در سالهای بعد از 1933 و کنفرانس مونته ویدیو بود که این عده فکر کردند مشکلات جهان حل شده و این طرز فکری در دانشگاهها هم توسط ایشان تدریس شد اما در سال 1939 با حمله آلمان به لهستان یا حتی قبل از اون حمله ژاپن به منچوری و حمله شوروی به فنلاند بی کفایتی این مراجع حرافی و ناکارامدی این طرز فکر را نشان داد. از بعد جنگ جهانی دوم هم ما شاهد قدرت گرفتن مطلق واقعگرایان هستیم که تمام دکترینهای آمریکایی از دکترین هسته ای نابودی دو طرف تا دکترینهای علیه جمهوری اسلامی همه از این فکر ریشه گرفتند و البته در مقابل کشورهای غربی که پیرو واقعگرایی محض شدند در رسانه ها و کتابهای صادره به کشورهای جهان سومی چون ایران اینطور تبلیغ میکنند که دنیا بر اساس آرمانگرایی با کمک مراجع قانونی در حال رسیدن به مدینه فاضله ای است که در آن بتوان تنها از طریق دیپلماسی به منافع ملی رسید و اگر کشوری به خاک شما تعدی کرد میتوانید ازش در سازمان ملل شکایت کنید ... شعارهای خیلی جالبی هستند بخصوص اینکه مسئولان کشورهای اشغال شده توسط همین ناتو و آمریکا شیفته این آرمانگرایی بودند و گمان کردند با خلع سلاح شیمیایی و غیره موارد میتوان از راه متمدنانه به صلح رسید و نتیجه هم که هر روز در اخبار سیما میبینیم و میشنویم!

تا وقتی که مسئولان کشور ما گرفتار در این آرمانگرایی دهه 1920 و 1930 میلادی باشند و بدتر از آن آرمانگرایی افراطی اسلامی را هم در کنارش قرار دهند نتیجه سیاست خارجی ایران این میشود که به واقع هیچ کشور خودی که نداریم هیچ حتی شریک اقتصادی و سیاسی هم نداریم! کاری به قبل از انقلاب و سیاست خارجی کاملا پیرو آمریکا ندارم اما بعد از انقلاب هم ما در سیاست خارجی موفقیت های قابل توجهی کسب نکردیم! در هر کجا وارد شدیم کاشت و داشت از ما بود و برداشت از کشورهای غربی یا عربستان وهابی! ولی خوب این حرفها را نباید در داخل گفت که مثلا ما رفتیم در بوسنی شهید دادیم هزینه کردیم و امروز مردم این کشور مسلمان در حال گرویدن به وهابیت هستند و از نظر سیاسی نیز در حال حل شدن در فرهنگ سیاسی اروپایی!

خدا رو شکر حداقل مسئولان نظامی کشور راه خود را از این آرمانگرایی خیالی جدا کردند و البته اگر حمله آمریکا به عراق نبود این هشدار به ایشان داده نمیشد که از خواب بیدار شوید و در این چند سال بیداری ما شاهد رونمایی از انبوه دستاوردها هستیم که بر اساس اصل واقعگرایی به تولید رسیده است.

درباره دین اسلام و عمل به آن باید عرض کنم که بنده تاکنون جز در مورد فلسطین که آن هم ارزش فرا دینی برای نظام ایران و بقای آن پیدا کرده موردی ندیده ام و هرگاه در سیاست خارجی کم آوردیم گفتیم ما حق ظلم به دیگر کشورها را نداریم و از کنار چچن ... به سادگی گذشتیم!

[quote]چه فرقي ميكنه؟زمان صاحبخونه فقط 2 طرف بوده! حالا 5 طرف! اصلا صاحبخونه اي هم نيست! اوهم فروخته و رفته! شما با چه كسي قرارداد داري؟
مغلطه كدومه؟ مگه بازي زو ميكنيم كه طرفداري و جانبداري ارزش داشته باشه؟ چي به كي ميدن كه طرفداري ازش بيارزه؟
ديگه زمونه غلط كردن و بيجا كردن و ما قبول نداريم و... گذشته!!!! دوره زمونه ما دوره زمونه آقا كوروش نيست كه نامه بديم در كاخشون، بگيم تسليم شين تا ما به زنان بيوه و باردارتون حقوق بديم يا با لشگر ميايم دهنتون رو....آره!!!
اين خاكو ما با جنگ گرفتيمُ و 100 سال پيشم با جنگ و نامردي و هدر رفتن كلي جون عزيزاي اين مملكت دادن رفت!!! حالا ما با چه حقي بريم مردم بدبخت مستقل شده رو بزنيم تو سرشون مستعمره،ضميمه، خودمختاري،هرچي شما دوست داري، آويزون مملكت خودمون كنيم؟
اصلا طبق استدلال شما ما بايد بر سر آذربايجان و ارمنستان هم با عثمانيها(تركيه امروزي)بجنگيم آلان! خب اوناهم يه مدتي اين سرزمينا رو گرفته بودن ديگه!!!!

من دوباره تاكيد ميكنم بريد جنگهاي داخلي و آشوبهاي بعد از انقلاب، كردستان،‌خلق عرب، خلق آذربايجان،‌تركمن ها در گنبد كاووس رو مطالعه بفرماييد، بعد بدنبال مصادره زمينهاي 100 سال پيش رفته باشيد!!!!
=============================================
در ضمن شما حياط رو كه به نفعت بود(يعني مشاعات )رو به نفع خودت مصادره كردي! واين خلاف قانونه!شما يك مجرم هستيد! به چه حقي مال مشاع رو به نفع خودت بر ميداري؟ آدرس بده من ميام حياط خونتو ديوار بكشم پس!!!!
و در مورد هزينه هاي شارژ كه طبق استدلال خودت ميره تو پاچه نظر ندادي؟ :mrgreen:
انگار مرغ شما كلا 1 پا داره و اون پاشم ميلنگه!!!
اصلا من از مغلطه كردن ابايي ندارم! اما عقل سالمم ميگه كه اين كارو در مورد منافعم بكنم نه در مورد منافع ديگراني كه براي من منفعت ندارن!
شايد وقتش باشه كه ما ياد بگيريم مردم، برده و كلفت و نوكر ما نيستن كه با اراده ما خدمت به ما بكنن! مخصوصا مردمي كه 100 سال پيش از لاي سوزن منگنه ما در رفتن!!! و الان هيچ قرابت فرهنگي، زباني ، رفتاري، اخلاقي با ما ندارن!
به نظرتون الان نوادگان اسكندر در يونان ميتونن نسبت به شيراز ما كه روزي تصرف كردن ادعا داشته باشن؟ ما كه حتي شكستشونم نداديم و ديگري از خجالتش دراومد!!!
زماني هم اعراب اسپانيا رو گرفته بودن! حالا اسپانيا با كدوم منطق مال اوناس؟
لابد هند هنوز هم مال انگليسه! و كشورهاي شمال آفريقا مال فرانسه!
آقا سعيد شما كلا سيستم برده داري و مستعمره داري رو دوست دارين؟ چرا به نظرتون همه چيز بايد مال ما باشه؟
اگه پدرتون خان يه دهات بود، پس شما هنوز مردم دهات رو رعيت خودت ميدوني؟ من جدا فكر ميكنم شما بايد در افكارت تجديد نظر داشته باشي حتما!!![/quote]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.