super_comando

تاپیک جامع سلمان رشدی ملعون

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

کارناوال نيويورک دربن بست

صهيونيسم مسيحي در روزهاي گذشته سرگرم اجراي نمايش پليدي در آمريکا بود،گويا آنها هر سال با خبر حضور احمدي نژاد درنيويورک کلافه مي شوند وچه بسا مشاعر خويش از سر مي نهند! كشيشي ابله سرگرم راه اندازي كارناوال سوزاندن قرآن است. گويا بوش كوچك از اينكه اجراي اين تئاتر را مدير يك كليسا بر عهده گرفته، شادمان است، اما عقلاي آمريكا خيلي زود، سركردگان كاخ سفيد را بر سرعقل مي آورند و آنها را از شور و حماسه نوپديدي در جهان اسلام انذار مي دهند كه اقدام هاي سفيهانه مقابل اسلام ممكن است تابوت هاي پر از اجساد يانکي ها را از حوزه هاي نفوذ ناتو به نيويورك سرازير كند و اينگونه بود كه خيلي زود همه، حتي دوستان و همکاران رامسفلد و بولتون گفتند، " جونز" مدير كليساي ورشكسته اي بيش نيست! وانگهي،صهيونيسم مسيحي به رغم سفاهت خويش، خوب فهميد "جونز" آنها بالاتر از سلمان رشدي كه نيست!سلمان رشدي اي كه تماميت غرب نتوانست او را از طعم وحشت اعدام هر روزه برهاند وضعي که ربع قرن، زندگي زجرآوري براي وي رقم زد. نه از اسکاتلند يارد کاري برآمد ونه از سيا، پس حالا جونز يك جوجه سلمان رشدي بيش نيست! خوب بود البته اگر جونز، طعم مرگ وانتظار تير غيب را از سلمان رشدي مي پرسيد، گفته اند ودرست گفتند که کار هر خرنيست خرمن کوفتن، گاو نر مي خواهد و مرد کهن! ومگرآقاي جونز با اين لباس هاي اتو کشيده اش وبا آن سبيل هاي مسخره خواهد توانست دردامنه آتشفشان سکني گزيند! آقاي جونز!سلمان رشدي در يكي از آخرين كتاب هاي خود، به فلاكت و ذلت 10 ساله نخست پس از انتشار كتاب «آيات شيطاني »، اشاره اي شنيدني دارد. وي در كتاب خود با اشاره به مجروحيت مترجم ايتاليايي توسط مسلمانان غيور ايتاليايي تا سر حد مرگ و به هلاكت رسيدن مترجم ژاپني آيات شيطاني بر اثر عمليات جهادي مسلمانان ژاپني، از روز اقدام انقلابي عليه ناشر نروژي كتابش به اين شكل ياد مي كند: « روزي كه ناشر نروژي مورد اصابت گلوله قرار گرفت.

يكي از بدترين روزهاي عمر من است.» او در آن ايام تنها طي 20 روز، 13 بار محل خواب خود را تغيير داد. چنان فضاي جهنمي اي بر زندگي او حاكم گرديد كه همسرش از وي جدا شد و در مطبوعات وي را «فردي بزدل » ناميدند.

مسافرت با هواپيماي جنگي!

دو سال پس از صدور حكم اعدام بود آقاي جونز! كه سلمان رشدي توانست با هزارترفند امنيتي جرأت سفر به خارج انگلستان را پيدا کند آن هم با يك هواپيماي جنگي! در سال 1991 ميلادي براي سخنراني به دانشگاه كلمبيا در آمريكا برود و برگردد. محافظت از او پس از صدور فتواي حضرت امام بر عهده «اسكاتلند يارد» (پليس انگليس) قرار گرفت. چند سال قبل تر هزينه هاي محافظت از او در سال، بين يك تا 10 ميليون پوند تخمين زده شد.

در حدي كه يكبار شاهزاده چارلز (وليعهد انگلستان) اعلام كرد: « سلمان رشدي سرباري پرخرج براي ماليات دهندگان انگليسي است.» ماجرا به اينجا هم ختم نشد، شركت هواپيمايي «بريتيش ايرويز» حضور رشدي را در هواپيماهاي خود تا سال 1998 ممنوع اعلام كرده و شركت هواپيمايي «ايركانادا» چند سال پيش سفر رشدي را با پروازهاي خود غيرممكن اعلام كرد.

در سال هاي اخير، اما سلمان رشدي در آمريكا زندگي مي كند و توسط دولت آمريكا محافظت مي شود. جونز پيشکش!آقاي بوش وآقاي اوباما! همان سلمان رشدي را بچسبيد تا بعد! امپراطوري رسانه اي غرب اما بارها اعلام كرد كه حكم اعدام اين نويسنده از طرف ايران پس گرفته شده است بلکه قدري ازکابوس هاي خود بکاهد. اين ترفند اما هربار با بانگ انقلابي رهبر انقلاب اسلامي حضرت امام خامنه اي مواجه شدند.

اتمام حجت احمدي نژاد و در باز باغ شهادت

نمي دانم سلمان رشدي و جونز ابله مي داند يا نه كه وقتي او و نو محافظه كاران در حال آرايش كارناوال هاي قرآن سوزي در آمريكا بودند، يادگاران شهيد مصطفي محمود مازح در راه ايران و رسيدن به بقعه نمادين شهيدشان در دهكده مقاومت كياپي بودند. بوش، سلمان رشدي و آقاي جونز بايد بدانند، که اين خبر، خود حكايت از آن دارد كه در باغ شهادت، باز، باز است هنوز!. هنوز فقط، همان فتواي روح الله براي هزاران سلمان رشدي جديد و پست مدرن كافي است! اگر احمدي نژاد در يك دست قرآن را وبا دستي ديگر انجيل را گواه مي گيردوبراي اعلام نجابت ما به دنيا مي نماياند اين حجت نه براي آقاي بوش و آقاي جونز كه براي وجدان هاي پاك و عشاق الهيات رهايي بخش است و گرنه حجت خميني وخامنه اي و آقاي احمدي نژاد بر همه روشن کرده است كه صهيونسيم مسيحي نه به قرآن و پيامبر ما (ص) كه به ابراهيم و موسي و عيسي و تورات، زبور وانجيل هم هتاك است.

آري! درست به همين خاطراست كه پدر،مادر، برادر و خواهران و بستگان نخستين شهيد راه درخشان اعدام سلمان رشدي در راه اند و ما آنها را چشم در راهيم. دنيا بداند ودنيا نيک مي داند،آنجا که مشرکين وبت پرستان مدرن، مقابل دين وشريعت ما صف کشند، و تا امثال سلمان رشدي و آقاي جونز هستند، مبارزه هست، و تا مبارزه هست، مصطفاهاي جهان هستند. اگر بستگان مصطفي محمود مازح در راه ايران اند، اين خود گوياي آن است كه فتواي امام خميني رضوان ا... مثل يك موجود زنده، جان دارد و حياتش به اسلام عزيز وابسته است. شگفتا! که صاحب فتوا رخت بربست اما فتوا روز به روز جان مي يابد وآن به آن نو مي شود. و مگر نه اين است كه الاسلام يعلو ولايعلاعليه! پس اگر چنين است؛ راه تكريم شهيد مازح، راه نماديني است كه پيش روي بسيجيان جهان اسلام است. بسيجياني كه فتواي تاريخي امام را آغازي بي پايان از يك راه مي شناسند و تو خود مي داني که اين راه بي نياز از صدور فتواهاي پياپي است.

رحلت امام خميني و بيعت مصطفي با امام خامنه اي

حركت از سرزمين سيد حسن نصرالله به موطن سيد خميني روح ا... خود حركتي پر رمز و راز در جغرافياي آفرينش حماسه هاست،گو اينکه ايران و جنوب لبنان، سدره المنتهاي عالمند که برتارک تاريخ مي درخشد، با اينكه مصطفي در همان ايام جواني در موطن اصلي خود گينه كوناكري با افكار امام آشنا شده بود.اما از وقتي كه به سرزمين سيدحسن نصرالله گام نهاد، شوري ديگر يافت، در اوج دلداگي به امام روح الله بود، که امامش پركشيد و او اينك عشق به امام را وعشق به نصر الله را در عشق به امام خامنه اي جستجو مي كرد. چه اينکه مصطفي خود مي گفت: «اي امام عزيز! همانا من با تو پيمان مي بندم كه هميشه در راه روشن تو خواهم بود و تحت اوامر نائب برحق تو سيد علي خامنه اي، بر اين راه روشن باقي خواهم ماند، فرمايشات او فرمان تو خواهد بود، فكر و انديشه او همان فكر و انديشه تو و نظرات او همان نظر تو خواهد بود.ما اكنون سرباز او هستيم.»

خيلي زود اما فتواي امام براي اعدام سلمان رشدي، در دل و روح او غوغا كرد.

بسمه تعالي

انا لله وانا اليه راجعون

به اطلاع مسلمان غيور سراسر جهان مي رسانم مؤلف کتاب " آيات شيطاني " که عليه اسلام و پيامبر و قرآن، تنظيم و چاپ ومنتشر شده است، همچنين ناشرين مطلع از محتواي آن، محکوم به اعدام مي باشند. از مسلمانان غيور مي خواهم تادر هرنقطه که آنان را يافتند، سريعاً آن ها را اعدام نمايند تاديگر کسي جرأت نکند به مقدسات مسلمين توهين نمايد وهرکس که دراين راه کشته شود، شهيد است

ان شاءالله. والسلام عليکم ورحمه الله وبرکاته

روح الله الموسوي الخميني

12/11/67

مصطفي اندکي پس از اين بود که آموزش هاي نظامي و تخصصي را در "جبل صافي" فرا گرفت و رفت تا فرمان امامش را به اجرا در آورد و...، اينك نزديك به ربع قرن از آن ماجرا مي گذرد و پدر و مادر مصطفي از جنوب به سرزمين موعود مصطفي، ايران مي آيند.

حرکت به‌سوي ايران!

هواپيماي حامل پدر و مادر اين شهيد اسطوره اي در فرودگاه امام خميني به زمين مي نشيند. پدر و مادر شهيد و همراهان بسوي جماران حركت مي كنند. جماران اگر چه خانه محقري در تاريخ است، اما جماران محل برخورد با جباران تاريخ نيزهست، ازهمين جا بود که گورباچف، رهبر بلوک شرق به اسلام فراخوانده شد و روح الله اين را هم ازهمين جا گفت که مردمان جهان از اين پس براي تماشاي کمونيسم وسوسياليسم به موزه ها بروند، او از همين خانه گلين و محقر بود كه فتواي تاريخي اش را انشاء كرد و سراسر گيتي را براي جهاد عليه تدارك كنندگان کتاب موهن «آيات شيطاني» بسيج كرد، دم مسيحايي امام ازاينجا بود که قلب و روح مصطفي را در آنجاي جهان مسخر خود کرد! سادگي و ابهت جماران پدر ومادر و ديگر اعضاي خانواده مازح را به شگفتي وا مي دارد، حالشان منقلب مي شود و اشك شان را جاري مي سازد، اما وقتي بارگاه ملكوتي اش را در بهشت زهرا مي بينند در مي يابند كه جريان عمومي تاريخ به درستي در حال حركت است، زيرا معلوم است که در فلسفه تاريخ، جباران فراموش شدگان تاريخ اند و اين بقعه و بارگاه صالحين تاريخ است كه تا ابد زيارتگاه آزادگان جهان خواهد شد.

خانواده شهيد مازح آماده عزيمت بسوي بارگاه نمادين فرزند شهيدشان در شمال كشور مي شوند. حس غريبي بر آنها مستولي شده است. بزودي دو جبهه مقاومت اسلامي به يكديگر دست مي دهند. جبهه اي بنام او كه نخستين شهيد راه فتواي امام خميني است و جبهه اي ديگر بنام او كه مؤسس نخستين شبكه حاميان مردمي براي اجراي فتوا است. آري! شهيد مصطفي محمود مازح و مرحوم شيخ حسين زارعي كه اكنون دو معبر نمادين از يك راه اند.

استقبال تاريخي در دهکده مقاومت؛ به کوري چشم اوباما و آقاي جونز!

روز پنج شنبه يکم مهر 89، شور عجيبي دردهکده جهاني مقاومت،کياپي حاکم است، اصلاً مازندران چند روزي است که ولوله اي درآن جريان يافته است، خبرآمد، خبري درراه است، پدر ومادر نخستين شهيد راه تحقق فتواي امام خميني رضوان الله عليه درراه دهکده مقاومت کياپي هستند، عقربه ها، ساعت 10 صبح را نشان مي دهد، صد ها نفر در ورودي دهکده مقاومت اجتماع کرده اند، زن ومرد، پيرو جوان و پيشاپيش آنها پدران شهيد ولي الله و عموي حسينعلي مرادي، عبدالحميد و عزيزالله زارعي، برادر شهيد موسي زارعي (فرماندارشهرستان ساري) و حجت الاسلام شيخ محمداسماعيل فرزند شيخ حسين که اينک بجاي مرحوم شيخ حسين امام جماعت مسجد وتوليت آستان فتوا وبقعه شهيد مصطفي بعهده اوست براي اداي احترام به ميهمانان ويژه دهکده صف کشيده اند، انتظارها به پايان مي رسد، موتور سوارهاي بسيجي دهکده بانصب پرچم هاي منقش به نام وياد سالار شهيدان، جمهوري اسلامي وحزب الله لبنان اتومبيل حامل خانواده شهيد مصطفي محمود مازح را اسکورت مي کنند و باتشريفات خاصي به ورودي دهکده مقاومت همراهي کرده اند. صداي سلام و صلوات وتکبير بلند شد. کسي ازميان جمعيت بانک چاوش سرداده است، حاج حيدر و حاج حسن پدران شهيد دهکده، دسته هاي گل را به گردن خانواده شهيد لبناني آويختند ودست هاي يکديگر رافشردند، به کوري چشم اوباما و کشيش ابله او آقاي جونز که قرآن ما را سوزاندند اما اکنون با اين استقبال تاريخي از يادگاران شهيد مصطفي مازح، همه غرب مي دانند که غلط هاي زيادي درهتک شريعت اسلامي ديريا زود کار دستشان خواهد داد وهزاران مصطفاي استشهادي را در سرزمين هاي اسلامي مي روياند.

... الموت لاسرائيل، الموت لامريکا، اين صداي محکمي بود که از ميان اجتماع مستقبلين برخاست وهر لحظه تند تر ومحکم ترشد وميهمانان عزيز دهکده را بشاش تر کرده بود.

فرماندارشهرستان که خود از فرزندان مرحوم شيخ حسين است به خانواده شهيد مازح خيرمقدم مي گويد، فشار جمعيت هرلحظه بيشتر مي شود، پدرومادر اين شهيد اسطوره اي بين الملل اسلامي با کهولت سني که دارند قادر به ادامه حرکت نمي باشند، سيل جمعيت که هرلحظه بيشتر مي شود، همه حرکت ها را متوقف کرده است. دوربين ها درحال ثبت و ضبط اين لحظه حماسي هستند، فاصله صحن اصلي همايش 222 شهيد و پل ورودي دهکده، کمتراز200 متر مي باشد اما استقبال هزاران نفري از ميهمانان عزيز، طي اين مسافت کوتاه را قريب به چهل دقيقه به درازا مي کشد. شيخ حابر،شيخ سيد محمود وشيخ ابوذر که ازعلاقمندان ودوستداران مرحوم شيخ حسين اند واکنون جزو روحانيون جوان دهکده مقاومت اند جمعيت کثير استقبال شده را به شعارهاي انقلابي وحماسي ترغيب مي کنند، جمعيت با غريو شعارهاي انقلابي، ميهمانان لبناني را بسوي جايگاه اصلي مراسم هدايت مي کند، برادرنظام اسلامي،جانباز دفاع مقدس که درحال اجراي ويژه برنامه بزرگداشت سرداران و 222 شهيد بخش مياندورد ساري است برنامه را قطع مي کند، از حماسه مازح، اين بسيجي بين الملل و پاسداشت غيرتمندانه فتواي تاريخي امام خميني از سوي خانواده مازح مي گويد، نظام اسلامي اين را هم اضافه کرد که اگر امروز اينجا جمع شديم وياد مصطفاي شهيد را وفتواي امام را پاس مي داريم به يُمن روحاني کشاورز وانقلابي، شيخ حسين زارعي رضوان الله عليه است که دراين دهکده ياد و نام او را زنده کرد، به گونه اي که اينک نام وياد مصطفي با فتواي امام خميني گره خورده است، جمعيت حاضر نيزنسبت به ميهمانان ويژه، ابراز احساسات انقلابي نشان مي دهند، خانواده شهيد مازح درجايگاه ويژه مراسم قرار مي گيرند، نظام اسلامي باز هم حال وهواي جبهه را برفضاي مراسم مي پراکند، ازمادر شهيدي مي گويد که قبل از مراسم او را ديده واز دنياي ما خسته بود، عکس شهيدش را برسينه داشت واز بيماري وکسالت خود مي گفت و از خدا طلب فرج مي کرد.برادرميرداماد، مداح متين ومتواضع، عطر ياد حسين (ع) را وياد شب هاي توسل وجبهه را بر مراسم مي تراود و معنويت مراسم را دو صد چندان مي کند.

ديدار حاج علي فضلي با خانواده شهيد اسطوره اي فتوا

سردار حاج علي فضلي به ورودي دهکده مقاومت نزديک شده است، اين جانباز سرافراز وطن راه که مي رود گويي مالک اشتر است که قدم بر مي دارد.نظام اسلامي اينجا هم با کمک دستيارش به يُمن قدوم حاج علي، مارش حماسه را مي نوازد. جمعيت يکصدا شور وحماسه شده است، حاج علي با احترام وسلام نظامي نزد پدر ومادر شهيد مازح مي رود، مصافحه اين چهره ماندگار وخانواده شهيد مازح شکل مي گيردو لحظه اي تاريخي بين اين سردار خميني وفدايي خامنه اي با ميهمانان لبناني خلق مي شود، حاج علي پشت تريبون مي رود واز روزهاي دفاع مقدس مي گويد، ازمظلوميت ها و حماسه ها. با اينکه چشمش را براي خميني داد امامثل سيف الاسلام هاي عصر حجاز و زمانه علي (ع) از بي بصيرتي کور نشد و دعوي ارث نکرد و هنوز قدقامت براي خامنه اي ايستاده است.حاج علي مي گويد آن چه را که نسل نو بايد بداند! خيانت بني صدر را، بني صدري که مانع ورود بروبچه هاي حزب اللهي به جنگ مي شد به اين بهانه که تخصص ندارند! وجنگ تخصص مي خواهد! او که پاسداران وطن را به اتاق هاي جنگ نمي پذيرفت و ابلهانه ازجنگ به شيوه اشکانيان سخن مي گفت، ميخواست زمين بدهد اما زمان بگيرد اما هم زمين را داد هم زمان را! برو بچه هاي حزب اللهي اما آمدند هم زمين وطن را پس گرفتند وهم زمان را. آري! حزب الله که پاسدارشريعت و نگهبان مام وطن بود گوشش بدهکار اين حرف هاي ابلهانه و خيانتکارانه نبود و سردارگفت که ليبرالها وقتي ازفرماندهي جنگ خلع شدند مردم چه حماسه ها که نيافريدند! حاج علي وقتي به نام وياد نخستين شهيد راه درخشان اعدام سلمان رشدي رسيد به او اداي احترام کرد، و به روح مطهرش صلوات فرستاد براي اداي احترام به 222 شهيد وميهمانان ويژه مازندران ودهکدهمقاومت کياپي،حضرت آيت الله طبرسي هم از راه مي رسد ودرکنار يادگاران شهيد اسطوره اي قرار مي گيرد، از احوالشان مي پرسد وبه صبر وشجاعت شان آفرين مي گويد.

اکنون بناست نماد يادواره سرداران و 222 شهيد که پرچم منقش به نام نامي قمر بني هاشم وحضرت ابي عبدالله است وگروهي از دوچرخه سواران روستاهاي ساري آن رابه حرم شش گوشه سالار شهيدان اباعبدالله الحسين (ع) متبرک کرده اند به ميزبان بعدي يادواره برسد که که آيين اش درسال بعد برگزار خواهد شد، وچه کسي بهتر وشايسته ترازپدر ومادر ويادگاران مصطفي که اين رسالت معنوي را به ميزبان بعدي بدهد. درود براهالي طبرستان وديار علويان که مراسم شهداي شان را چنين آييني برگزار مي کنند؛ مثل عزاي پسر فاطمه (س)،حسين (ع) که ازآن، حماسه واشک خلق مي شود ورخوت وسستي را از جامعه مي زدايد.

همه اعضاي خانواده شهيد اسطوره اي فتواي تاريخي امام خميني رضوان الله عليه به جايگاه دعوت مي شوند، آيت الله طبرسي وحاج علي فضلي ونماينده يادواره بعدي شهداء به جايگاه مي آيند ودرفضايي ازشور و حماسه، عَلَم و پرچم يادواره کنوني به روستاي بعدي تحويل مي شود، صداي تکبير و صلوات بلند مي شود، واينچنين بود که دو يادواره شهدابه يُمن جوانان خلاق دهکده مقاومت کياپي بهم پيوند خورد ياد و نام شهيدي ازبين الملل اسلامي وشهدايي از مازندران! مارشال مک لوهان اگر مي دانست که طرح دهکده جهاني اينطور درجهت عکس ايده اش درحال تحقق است، چنين نمي گفت: بقول سيد مرتضاي خودمان که خطاب به مک لوهان وطراحان دهکده جهاني گفته بود: آري! دهکده جهاني محقق خواهد شد،اما معلوم نيست به ضرر ما بشود و به سود شما! نماز ظهر وعصردر فضايي آکنده از معنويت به امامت حضرت آيت الله طبرسي اقامه مي شود

پرده برداري ازبقعه مصطفي ويادمان فتوا

اکنون ساعت 30/2 دقيقه بعد ازظهر پنجشنبه است.بناست يادمان فتواي امام خميني قدس سره الشريف و سنگ نوشته تنفيذ فتواي معظم له از سوي امام خامنه اي و لوحه سنگي مربوط به مناظرهمرحوم شيخ حسين باخبرنگاران خارجي پيرامون فتواي امام خميني که قبر نمادين شهيد مصطفي محمودمازح را درميان دارد از سوي خانواده وبخصوص پدر و مادر شهيد مصطفي پرده برداري شود، پيش از اين نيز دراين بقعه سياحتي وزيارتي گروهها وشخصيت هاي جهادي لبنان و فلسطين حضور پيدا کرده بودند وحماسه مصطفاي شهيد واقدام انقلابي شيخ حسين را در اختصاص اراضي زراعي بعنوان جايزه براي اعدام سلمان رشدي ستودند وبراجراي فتواي امام پافشاري کردند، گروه موزيک مارش حماسه مي آفرينند، يکي از بسيجيان دهکده دقايقي سخن مي گويد؛ السلام عليکم ايها الاعزا و رحمه الله وبرکاته: ما سيزده سال است که چشم به راه شما بوديم! قبر نمادين فرزندتان زيارتگاه ما وعشاق امام و مصطفي بوده است، شما وشهيد مازح اگر چه متعلق به جغرافياي بسيار دوردست تر از ماييد، اما ياد او ونام او دربين ما نشانه آن است که ما و شما پيوندي تاريخي داريم، ما به او درود مي فرستيم وشما اينک قدم برچشم ما گذاشتيد، ما کسي را که براي اجراي فتواي امام، ازجان عزيز خويش مي گذرد تا امام وراه امام زنده بماند، عزيز مي داريم، درود برمازح که جسمش صد چاک شد اما فرمان رهبرش بر زمين نماند! درود برشما اي پدر ومادر صبور وانقلابي که او را در دامان خود پروريديد!

پدر ومادر مصطفي پرده ها راکنار مي زنند، قبرنمادين شهيدشان رادراين دهکده مي بينند،تصاويرخندان مصطفاي زيبا روي آنها، دل همه تماشاگران را مي ربايد، خدايا چه مي بينم،اشک ها، امان همه را بريده است، پدر ومادرشهيد اشک شوق وحماسه بر چشم دارند وبه پهناي صورت اشک مي ريزند، اي اشک ها! بريزيد! اي آدمها! کينهانقلابي خودرا نگه داريد! مادر مصطفي بالحن حزيني زير لب زمزمه دارد، چفيه خود را با ريتم خاصي بسوي مصطفي به حرکت در مي آورد، تو گويي اين رسم و آيين نوحه عرب هاست که شاهديم واينکار را او مکرر ادامه مي دهد، يکي از زيباترين لحظات فرا مي رسد، بسياري درحال ثبت وضبط اين لحظه معنوي وحماسي هستند.

چشم پدر مصطفي وقتي به تصوير فرزندش مي افتد به او خيره مي شود، محمود حسين با اينکه پيرنشان مي دهد، اما صبوري وحماسه را مي شوداز او دريافت،آرامش دراوموج مي زند، گواينکه صبروحماسه ازنشانه هاي ايمان است.با اينکه برو بچه هاي مسجد جامع امام النقي (ع) دهکده بقعه مصطفي ويادمان فتوا را ساده وبي آلايش در صحن مسجد معماري کرده اند اما بقعه با هنر مقاومت و پايداري آميخته است، دور تا دور بقعه نمادين مصطفي را مشبک هايي همانند ضريح پوشانده است،سنگ قبر نمادين مصطفي که دردو سوي آن سنگ نوشته فتواي امام خميني وامام خامنه اي درارتداد مؤلف کتاب موهن آيات شيطاني نصب گرديده زودتراز همه جلب نظر مي کند:

بسم رب الشهداء والصديقين

ياد بود بسيجي عمليات استشهادي السيد الشهيد مصطفي مازح

تاريخ ومحل تولد: 1347 ه.ش شهر کوناکري گينه آفريقاي غربي

تاريخ ومحل شهادت:1368 هتل شهر لندن محل مخفيگاه سلمان رشدي مرتد

محل دفن: ديرقانون لبنان

مصطفاي شهيد نسلي نوين ازطوسي، حاج بصير،باکري، همت، وخرازي هاست که در صف طويل بسيج بين الملل اسلامي تحت زعامت وفرماندهي کل بسيجيان جهان اسلام قائم به نبرد شهيد شده اند تا ابهت آمريکا، اسرائيل وانگليس شکسته شود.

به غير ازسنگ نوشته فتواي امامين (خميني وخامنه اي)، لوح سنگي ديگري نيزدر مجاورت قبرنمادين مصطفي نصب شد که از حکايت تاريخي مواجهه ومناظره مرحوم شيخ حسين زارعي واهالي دهکده مقاومت کياپي با خبرنگاران رسانه هاي نظام سلطه دراين دهکده خبري مي دهد؛ زماني را مي گوييم که شيخ حسين در مقابله با زمزمه هاي تساهل گرا و ليبرال مسلکانه دولت دوم خرداديان که قصد عبور از فتواي تاريخي امام خميني را درسر مي پروراندند، او اما چند هزار متر اراضي زراعي اش را بعنوان جايزه کشندگان رشدي وقف واعلام کرده بود:

باسم الله النور

امام جماعت مسجد و بسيجيان وکشاورزان کياپي درمناظره هاي تاريخي شکست سياسي - خبري سنگيني بر حاميان سلمان رشدي مرتد (هيئت گزارشگران تلويزيوني CNN دولت شيطان بزرگ آمريکا وشبکه خبري

Sky دولت استعمار گرپير انگلستان وارد نموده وتلاش هاي خبرگزاري کشور اروپايي ايتاليا را ناکام گذاردند

لذا آمريکا وانگليس درکياپي شکست خورده وبارديگر پوشالي بودن تکنيک و تکنولوژي رسانه اي نظام سلطه جهاني به اثبات رسيد وموجب سر افرازي حزب اله ساري، مازندران مقاوم وايران اسلامي وانبوه مؤمنان جهان اسلام شد که اينهمه ارزاني صراط حقه نوبي، علوي، فاطمي، حسيني، مهدوي صلوات الله عليهم اجمعين، امام راحل و حضرت امام خامنه اي حفظه الله شهداي عزيز بويژه شهداي لشکرعزيز کربلاي مازندران باد.

دو تابلو نوشته زيباي ديگري نيز يادمان فتوا وبقعه مصطفي را دربرگرفته و چشم نوازي مي کند،تصوير بزرگي از مسجد النبي (ص) که دوعکس شهيد مازح ومرحوم شيخ حسين بعنوان دومحب اهل عمل آل الله، بدان الصاق شده وزيارتنامه اي بامضامين صلوات وسلام بر امامين فتوا و درود بر مجريان فتوا که براي تحقق فرمان سلمان رشدي از جان عزيز خويش ونيز از مال ودارايي خود ايثار وانفاق کردند درمنظر هربيننده اي قراردارد.

روايت محمود حسين ازمصطفي مازح وياد مکررخانواده مازح از امام سيد علي خامنه اي

پس از زيارت وسياحت بقعه مقاومت از سوي محمود حسين، اعضاي خانواده و انبوه اجتماع کنندگان، جوانان صحن مسجد و خبرنگاران درخواست عکس يادگاري مي کنند، خبرنگاران ايسنا،فارس، برنا، ايرنا، صداوسيماي مرکز طبرستان از پدرقهرمان اسطوره اي مقاومت؛ پرسش هايي دارند، محمود حسين مي گويد، احساس مي کنم شهيدم را ازلبنان به ايران ودهکده کياپي آورده اند. با ايجاد اين يادمان، ايرانيان نشان داده اند که چقدر براي فرمان رهبر خود ارزش قائلند، من شهادت دوباره فرزندم را دراينجا تجربه کردم، مصطفاي ما، صرفاً يک مؤمن شناسنامه اي نبود، ايمانش فراتر از ايمان شناسنامه اي بود. او يک مؤمن واقعي بود که دينداري اش هم عميق بود. محمود حسين از برخي اتفاقات اخير آمريکا در اهانت به قرآن کريم نيز منقلب است ومي گويد اگر امروز نيز پسرم زنده بود، مؤمنانه وغيرتمندانه در دفاع از اسلام وقرآن عمل مي کرد، محمود حسين اين را هم گفت که جوانان مسلمان، اکنون اما بايد کوبنده تر از مصطفاي ديروز عمل کنند، اودرحاليکه به سيد حسن نصرالله درود مي فرستاد گفت، نصرالله، مبارزي واقعي است وشيعه وسني شهادت مي دهند که ايستادگي ومقاومت او مأخوذ از تفکرات امام خميني وامام خامنه اي است.

امام سيد علي ذکرمکرري است که اين خانواده بر لب دارند،ومکررمي گويند آرزوي ديدار سيد علي رابه انتظار نشسته اند، مادر، پدر، برادربه دفعات نام اورا بر لب جاري مي کنند، مروه خواهر مصطفي وظهراء دختر عموي شهيد اصرار دارند به ما تأکيدکنند که امام سيد علي همه چيزشان است! حتي با نام بردن سرد وبي روح ازيکي دورجل کشورتلاش دارند به ما تفهيم کنند و نيز با ايماء واشاره که " سيد علي " تاج سرشان است وديگرهيچ کَس!، يا مي گويند اول سيد علي ودوم سيد حسنِ آنها.

اُم مصطفي: من مراسم اين دهکده و شهادت مصطفي را در عالم رؤيا ديده بودم

بعضي از برادران وبستگان شهيد دهکده ازجمله حاج عزت الله و پرويز مرادي و محمد علي زارعي وارد بقعه شهيد شده اند وبا پدر و برادر مصطفي ديدار مي کنند، فضايي آکنده ازحماسه ومعنويت پديد آمده است.

مادرمصطفي با قرارگرفتن دربقعه فرزندش ويادمان فتوا، به تصوير مصطفي خيره مي شود وبه دفعات به مصطفي تبريک مي گويد وباز مي گويد که اين بقعه زيبا چقدر يادآور اتاق حجله مصطفي است! بقعه نمادين مصطفي که با خيل جمعيت در ميان گرفته شد را مانند مراسم روز دامادي اويافته است و مکرر به تصويرش نگاه مي کند وبه اوتبريک مي گويد. سيده سعيده شبيبي؛ مترجم ام مصطفي از قول وي مي گويد؛ من اين بقعه و اين بزرگداشت شهيدم را با اين زيبايي ها درعالم رؤيا ديده بودم، مادرمصطفي اهل معني ومعرفت بنظر مي رسد، اوبراي سيده شبيبي نقل مي کند که درايام بارداري وقبل از تولد مصطفي ديده است که پسري در راه است و درهمان عالم رؤيا اورا مصطفي محمود ناميده است. او همانطورکه چشمانش ازحلقه هاي اشک پر مي شود مي گويد قبل ازتولد مصطفي دريافت که، او در کشوري غريب و درميان سرزمين مردماني ملحد از دنيا پر مي کشد و بدن وجسدش تکه تکه خواهد شد، اما بازهم ديده بودم که خود با اين درد جانسوز کنار آمدم،" مروه" و" ظهراء"هم به حرف مي آيند! مروه خواهر مصطفي وظهراء دخترعموي اوست " مروه"،خواهر مصطفي با ديدن بقعه نمادين مصطفي مي گويد، درميان زندگي وهياهوي روزمره دنيا، مي رفت تا نام مصطفي فراموش شود، اما با کاردهکده کياپي، همه چيز براي ما و مردمان جهان نوشد،من اکنون او را زنده يافتم، گويا اودراين بقعه که خانه شايسته اوست از ما استقبال کرده است، اما اشک امانش را بريده وقادربه گفت وگو نيست، مروه مي گفت که کار مادرش با حکمت ومعنا قرين است، رؤياهاي صادقانه مادر درخانواده زبانزد است، ناممان را حتي خود درعالم معنا کشف کرده بود! اوشهيدمان را مصطفي محمود ناميد وگفت نام من هم مروه باشد تا حج ابراهيمي در خانواده ما تجديد خاطره گردد. با شنيدن اين حرف هاي بلورين آدمي در مي يابد که تعلق شهادت بر مصطفي درراه درخشان اجراي فتواي امام،تعلقي تصادفي نبوده است، بلکه او پرورش يافته دامان مادري اهل نظراست که در تربيت فرزندان خود به جهاد وحج وشهادت فکرمي کرده است،ظهراء دخترعموي مصطفي پيش مي آيد و مي گويد به همه جاي دنيا، اعم از اروپا وآسيا و... سفرکرده وبا مردمان زيادي گپ وگفت داشته، اما ملتي با وفاتر ازملت خميني وخامنه اي به چشم خويش نديده است، اوهمانطور که سخن مي گفت مکرر نام مهدي موعود را بر زبان جاري مي کرد وفرجش را ازخدا مي خواست، اما در عين حال ازاطرفيان مصرانه هم مي خواست دعا کنند تادر بستر نميرد ولذت شهادت را دريابد تو گويي همهخانواده مازح استشهادي اند!

اُم مصطفي: با وجود حسين فهميده و مادرش و ديگر بانوان غيور ايراني مرا شرمنده نکنيد!

اينک مادران شهيد دهکده هم وارد بقعه شده ا ند و مادر شهيد اسطوره اي از لبنان ومادران شهيدي ازدهکده مقاومت، يکديگر را در آغوش گرفته اند، زبان مشترکي براي تکلم وجود ندارد اما چيز غريبي نمي يابي توگويي سالهاست که آنها از حال هم خبر دارند وهمسايه هم بوده اند، بلند نظري مادرمصطفي هم خيلي زود براي ما معلوم مي شود؛ زيرا درحاليکه مادران وخواهران شهيد دهکدهمقاومت وديگر بانوان جلسه برسر و روي ودستاي وي بوسته مي زنند، او اما ازمادرشهيد اسطوره اي مان حسين فهميده ياد مي کند و در برابر آنها اظهارعجز وشرمندگي دارد، مادرِحسين را مي سرايد وخود محمد حسين را. ازبانوان شجاع ايراني مي گويد و گفت، مي دانيد با آن سن و سال، نارنجک به کمر بستن وزير تانک رفتن چقدرشجاعت مي خواهد، مي داني تا لحظاتي ديگر نخواهي بود! شجاعتي که موجب شد امام ما و شما او را رهبر خود بنامد! شما ايرانيان تا حسين ومادر حسين را داريد،بيش ازاين مرا شرمنده و خجل مسازيد!

آيين حماسي پرده برداري ازبقعه شهيد ويادمان فتوا، دل اين خانواده راکه بدن مطهر عزيزشان راصد چاک ديده بودند شايدآرام کرده باشد! ايرانيان مگرمي توانند نعش صد چاک مصطفي را که براي لبيک به جناب روح الله درسرزمين استعمار گر پير چنين شد فراموش کنند حاشا و کلا!، اين رسم وادب ايراني است که وفا و پهلواني هاي مسلمان اقصي نقاط عالم را مي ستايد، چه رسد به اينکه آن پهلوان اسطوره اي از سرزمين نصر الله و مجدد فتواي روح الله باشد.

خداحافظي با ياد علي ابن موسي الرضا ونماز جماعت امام خامنه اي دربيت المقدس

آيين پرده برداري به لحظات پاياني خود نزديک تر مي شود جمعيت درکنار مجتع علمي، فرهنگي وآموزشي شهيد مازح دهکده مقاومت اجتماع کرده اند، اکنون خانواده شهيد، اهالي غيوردهکده و بروبچه هاي حزب اللهي مازندران آخرين گفت وگو ها را رقم مي زنند، گويا مفارقت اين دو جبهه واحد سخت بنظر مي رسد، محمود حسين، ام مصطفي و مروه، مکرر شکر خدا مي کنند وذکر " نشکرکم " از لسانشان جاري است. آنها مي گويند درجنوب لبنان منتظرما خواهند بود وبه اين دعوت اصرار دارند، مدير مجتمع در پاسخ به دعوت آنها واز طرف جمع مي گويد، روزي را چشم به راهيم که پشت سرامام خامنه اي و با حضور سيد حسن نصر الله وشما خانواده شهيد مازح و همه مجاهدان فلسطين و لبنان دربيت المقدس نماز بخوانيم، و سپس با بوسيدن دست محمود حسين اين آيين حماسي رابه پايان مي رساند، بغض وسرور همه را در برگرفته است، خانواده حماسي مصطفي سوار بر اتومبيل راهي را طي خواهند کرد تابه حرم حضرت علي ابن موسي الرضا برسند، آنها دربين راه باديدن تصاوير بزرگ و زيباي مصطفي درمي يابند که مصطفاي آنها هم مثل حضرت رضا(ع) که در افواه به او امام غريب مي گويند، غريب نيست و هرگز چنين مباد! حضرت رضا شمس الشموس ايرانيان است ومحمود حسين واُم مصطفي با ديدن بارگاه عظيم الشأن علي ابن موسي الرضا درخواهند يافت که ايرانيان با جماعت کوفي از فاصله اي دارند از زمين تا آسمان، همانطور که غبار مظلوميت مصطفاي شان را از بدن صد چاکش در سرزمين امام رضا (ع) ودر دهکده مقاومت کياپي زدودند وبقعه اش را زيارتگاه آزادگان ومجاهدان راه آزادي نمودند. وهمه مي دانند دير يا زود بزرگراه شمس الشموس ايران به کربلا وبقيع خواهد رسيد وغبار غربت تاريخ را ازآل آلله پاک خواهد کرد. و آن روز دير نيست...


http://www.rajanews.com/Files_Upload/14713.jpg

http://www.rajanews.com/Files_Upload/14714.jpg

http://www.rajanews.com/Files_Upload/14716.jpg

http://www.rajanews.com/Files_Upload/14719.jpg

http://www.rajanews.com/Files_Upload/14718.jpg

http://www.rajanews.com/detail.asp?id=65000

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بسمه تعالی

با سلام

انشاءالله روح شهید بزرگوار مازح و تمامی شهدای این راه که بواقع شهدای دفاع از اسلام و ارزشها و کیان اسلامند با ارواح طیبه شهدای صدر اسلام و شهدای کربلا محشور شود......

تشکر ویژه از آقا مهدی بابت این تاپیک ارزشی و زیبا.

یا علی مدد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اين مطالب در خارج از کشور سانسور شده بلکه در داخل کشور هم سانسور شده. يعني اصلا بهش پرداخته نميشه من شهيد اول رو اطلاع داشتم ولي دومي رو تا بحال نشنيده بودم !
خوب صدا و سيما کاراي مهمتري داره فوتبال و پفک نمکي ....
  • Like 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
جناب نجف ممنون از توجهتون.
طي فرمايش جنابStuka متاسفانه نسبت به معرفي اين شهداي بزرگوار كم كاري شده.شهيد ابراهيم عطايي رو به سختي تونستم پيدا كنم.شايد هنوز شهداي ديگري هم باشه.
و متاسفانه اگر اشتباه نكنم چند وقت پيش خبري مبني بر پاك شدن نقاشي شهيد مازح از روي ديوار توي يكي از خيابونهاي تهران خواندم.اما نميدونم مجددا كشيده شد يا خير....

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
خدا رحمت کنه این شهدای بزرگ رو که در راه بزرگداشت دین شهید شدن.
من موندم چرا این مرتیکه رو هنوز نکشتن.اینهمه عملیاتهای بزرگ اطلاعاتی انجام میدن،خب اینم بکشن دیگه.هرکسی این کثافت رو بکشه آخرتش تضمینه.اگرم زنده برگرده از مال دنیا هم بی نیاز میشه.روز مردن این حیوون از هر عیدی بهتر و دلچسب تره.کی اون روز میرسه خدا عالمه.اما هرچی هست نباید به مرگ طبیعی بمیره.باید زجر بکشه تا داغی رو که رو دل مسلمونها گذاشت کمی سبک بشه.بابا،اینهمه قاتل پولکی.چند نفر رو پیدا کنن تا بکشنش.پولش رو خود مردم میدن.هرچی خرج کشتن این بکنن ارزش داره.

خداوندا،مرگ این ملعون را نزدیک بفرما.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
گور به گوری مثل سگ صد تا جون داره

خدا رحمت بکنه این شهیدان رو واقعا قدم تو راه بزرگی گذاشتند، ان شا الله یک روزی این ملعون به دست مسلمان ها از بین می ره

ان شا الله

اما باید بگم که این مطلب باید برای مسلمان هایی که دید مناسبی ندارند مسیر رو روشن بکنه و فرق دوست و دشمن رو بهشون نشون بده، چطور یک کشور می یاد به کسی که دین ما رو به بازی گرفته رو پناه می ده و هر سال هم بهش جایزه می ده و آن وقت بعضی ها در ایران یا دیگر بلاد اسلامی سنگ آن کشور رو به سینه می زنند ؟؟؟؟

یا علی

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
خدا نگذره از اینایی که چند دستگی رو رواج میدن.آدم یکم فکر بکنه راحت میفهمه دوست کیه،دشمن کیه.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
کسی میدونه که این ملعون الان کجا زندگی میکنه؟

خبری ازش نیست

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اگر معلوم بود کجا زندگی میکنه که تا حالا مرده بود.کسی که کشتنش به مسلمانها واجبه که نمیتونه آزادانه زندگی بکنه.

راستی،این تفسیر من نیستا.نامردا از اسم من سو استفاده کردن.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بالا آوردن تاپیک های قدیمی خلاف قوانین سایت است.
به بخش اخبار کاربران منتقل شد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
رئیس ستاد اقامه نماز در مورد صدور فتوای تاریخی امام راحل درباره سلمان رشدی مرتد به بیان ناگفته هایی پرداخت.

محسن قرائتی نماینده ولی فقیه در سازمان نهضت سوادآموزی در خصوص فتوای تاریخی امام راحل مبنی بر مهدور الدم بودن سلمان رشدی اظهار داشت: وقتی حضرت امام (رض) فتوای اعدام سلمان رشدی را صادر کردند و فرمودند هر کسی که در این راه کشته شود شهید است تلویزیون از من دعوت کرد تا راجع به این فتوای امام توضیح بدهم.

وی افزود: من به آنها گفتم فتوای امام برای اعدام سلمان رشدی چند زاویه سیاسی، حقوقی، بین المللی و فقهی دارد و من حدم خیلی پایین تر از این حرفهاست که بخواهم در مورد آن صحبت کنم و آن را تحلیل کنم لذا باید به نزد بزرگان بروید که آنها هم گفتند ما به آنها گفتیم اما آنها اعلام کرده اند که فعلا حضور ذهن نداریم! و از آن گذشته ممکن است آنها علمی حرف بزنند که مردم نفهمند.

ئیس ستاد اقامه نماز اضافه کرد: از طرفی دیگر من هم به هرکسی که اسلامشناس بود و تلفنش را داشتم زنگ زدم تا از آنها بپرسم فتوایی که امام (رض) مبنی بر مهدورالدم بودن سلمان رشدی صادر کرده اند به کدام آیه وحدیثی مرتبط است که آنها هم به من گفتند متاسفانه حضور ذهن نداریم.

وی ادامه داد: بعد از آن به کتابخانه رفتم و گفتم خدایا یک نامردی به پیغمبر تو اهانت کرده است و یک مرد خدایی هم فتوای اعدامش را صادر کرده است و من نمی دانم بر اساس کدام آیات و روایات راجع به این موضوع صحبت کنم خودت کمکم کن، در این حالات بودم که یک دفعه کتابی را از قفسه کتابخانه برداشتم و همانند استخاره کردن لای آن را باز کردم و دیدم که حدیث "من اهان النبی ومن السب النبی" آمده است دقیقا همان چیزی که من می خواستم آمده بود خدا را شکر کردم و به عینه دیدم که معجزه الهی و کرامت الهی شامل حال ما شده است و فهمیدم که واقعا فتوای امام مستند به احادیث محکمی است که ما از آن غافل بودیم.

قرائتی همچنین در خصوص عملی نشدن فتوای امام راحل نیز گفت: ما کاری به عملی شدن آن نداریم چون قرآن نگفته عملی شود بلکه گفته "ترهبون به عدوالله" همین که زندگی بر سلمان رشدی تلخ شده کفایت می کند.

وی در بخش دیگری از این گفتگو به خاطره ای از امام راحل اشاره کرد و افزود: دکتر به امام (رض) گفته بود که روزانه ۲۰ دقیقه صبحها و ۲۰ دقیقه عصرها پیاده روی کند بعد از آن وقتی که امام پیاده روی می کردند لب خود را می جویدند و با یک هیجان خاصی راه می رفتند که آقایان به ما گفتند ببینید امام چطور راه می روند ما هم به نزد امام رفتیم و گفتیم "آقا راه رفتن شما ظاهرا با بقیه روزها فرق می کند" که ایشان هم به ما گفتند "می خواستم جوان باشم تا خودم بتوانم بروم انگلستان و سلمان رشدی را بکشم و بعد از آن برگردم و الان غصه می خورم که چرا باید پیر باشم" امام سرتا پا غیرت بود.

متن فتوای تاریخی حضرت امام خمینی، علیه آیات شیطانی به این شرح است:

بسمه تعالی

انا لله و انا الیه راجعون

به اطلاع مسلمانان غیور سراسر جهان می‌رسانم مؤلف کتاب "آیات شیطانی‌" که علیه اسلام و پیامبر و قرآن، تنظیم شده است، همچنین ناشرین مطلع از محتوای آن، محکوم به اعدام می‌باشند. از مسلمانان غیور می‌خواهم تا در هر نقطه که آنان را یافتند، سریعا آنها را اعدام نمایند تا دیگر کسی جرأت نکند به مقدسات مسلمین توهین نماید و هر کس که در این راه کشته شود، شهید است انشاء الله. ضمناَ اگر کسی دسترسی به مؤلف کتاب دارد ولی خود قدرت اعدام او را ندارد، او را به مردم معرفی نماید تا به جزای اعمالش برسد.

والسلام علیکم و رحمه الله وبرکاته

روح الله الموسوی الخمینی

۲۹ بهمن ۱۳۶۷/ ۱۱ رجب ۱۴۰۹

منبع:
http://ro-defa.ir/the-news/1389-09-30-09-30-46/496-1389-12-07-10-20-46.html

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مقدمه ترجمه کتاب ایات شیطانی توسط روشنک ایرانی (روشنک داریوش)
سلمان رشدی در سال 1947 در بمبئی بدنیا امده ، از سن 14 سالگی در انگلستان اقامت گزیده،رمانهای بچه های نیمه شب ، "شرم"(که در فرانسه جایزه بهترین رمان خارجی را برنده شده)،"لبخند چگوار:سفری به نیگاراگوا" سناریوی دو فیلم تلویزیونی و مجموعه داستان گریمسوس را برشته تحریر در اورده، جوائز ادبی بوکر پرایز،جمیزتیت بلک مموریال و انجمن ادبی انگلیسی زبانان را برنده شده و اثارش تا کنون به 20 زبان ترجمه و منتشر گشته است(از جمله رمانهای "بجه های نیمه شب" و "شرم " به فارسی نیز برگردانده اند) . رشدی در سال 1968 ، هنگامیکه دانشجوی دانشگاه کمبریج بود به جنبش چپ پیوست و در تظاهرات دانشجویان علیه جنگ ویتنام شرکت جست.در همان سالها ،تماشای تئاتر در تماشاخانه های پیشرو لندن ،عشق به هنر پیشگی را در او زنده کرد.با اینحال در پایان تحصیلاتش در یک اژانس کوچک تبلیعاتی سردبیر شد و نگارش اولین رمانش را اعاز کرد. این رمان که درباره یکی از قدیسین مسلمان بود،توفیق انتشار نیافت و دومین اثرش ،مجموعه داشتان گریموس نیز مورد پسند منتقدین قرار نگرفت. اما او مایوس نشد و پس از پنج سال ، در سال 1981 ،رمان بچه های نیمه شب را منتشر کرد.رمان تکان دهنده ای که پس از انتشار صفحات مطبوعات انگلستان را بخود اتصاص داد و قصه استقلال هند است که از زبان مسلمان جوانی حکایت می شود. از قضا این رمان رشدی نیز به خاطر که در ان خانم گاندی را "بیوه" لقب داده و افز فساد دولت کنونی هند انتقاد کرده است، باعث جنجال فراوانی در هندوستان شد. حیرت اور نیست که در سال 1983 نیز نویسنده که همچنان جهان را با معیارهای ناشی از عدالت طلبی ارزیابی می کند ، در رمان "شرم" با سبکی که افسانه ، واقعیت و تاریخ را در هم می امیزد ، شخصیتهای سیاسی معاصر پاکستان را به انتقاد گرفت و از بینظیر بوتو با لقب "باکره تنکه اهنی" یاد کرد.انتشار این رمان نیز در پاکستان ممنوع شد. منتقدین رمان "ایه های شیطانی " را اخرین سنگ بنای نگارش رشدی و تکمیل کننده رمانهای سه گانه اش می دانند . سلمان رشدی که منتقدین پس از انتشار رمان "بچه های نیمه شب " ،او را هم طراز و نزدیک به جیمز جویس یافتند ، می گوید: در بجه های نیمه شب هند را توصیف کرده ام.هند کودکی ام، هند نسلی که همراه با استقلال هند بدنیا امد.رمان شرم در باره پاکستان است.کشوری که پدرم و مادرم در ان پناه گرفتند.انها نیز چون بسیاری از مسلمانان از ازار هندوها گریختند.اما پس از نقل انجه تا ان زمان گذشته بود خواستم بخش دیگری از داستان زندگیم را بازگو کنم:مهاجرمتم به انگلتسان.14ساله بودم که باین کشور امدم.غریب و از سرزمین خود واکنده بودم.دراینجا سرما،تحقیر و نژاد پرستی انتظارم را می کشید، اما بعدها دنیای دیگری یافتم،دنایی تازه با ارزشهای متفاوت، و طرح کتاب "ایه های شیطانی " از این تجربه مایه گرفته است. می خواستم روند مهاجرت را توصیف کنم ، از یک سو انخمه شکستگی و واکندگی و رنج و تحمل و از سوی دیگر کشف و دریافت ارزشهای نو را بیان کنم.رمان "ایه های شیطانی "با سقوط دو مرد از اسمان اغاز می شود.جامبوجب ربوده شده "بستان " بر فراز دریای مانش منفجر می شود و دو تن از مسافران بطرز معجزه اسائی زنده وسالم بر زمین سقوط می کنند.این دو جبرئیل فرشته و صلدین جمجا نام دارند و حرفه شان هنر پیشگی است. جبرئیل ستاره پر اوازه فیلم های مذهبی هند است که در جستجوی الی کن ،ملکه یخ ،یا زنی که بر قله اورست پا نهاده به لندن سفر می کند.وصلدین ، بازیگر نقش های رایویی و فیلمهای تلویزیونی کودکان و استاد تغییر لهجه و تغییر صدا ، از دیدار پدرش در بمبئی به انگلستان عزیزش ، "کشور میانه روی و اعتدال " باز می گردد. این دو پرسناژ حین سقوط از اسمان ، همراه با استحاله ای مرموز ماهیتی نمادین می یابند و یکی به موجود شیطانی و دیگری به مردی فرشته اسا که در تاریکی هاله ای نورانی گرد سرش می درخشد تبدیل می شوند.
استحاله سمبولیک جبرئیل و صلدین خواننده را در اندیشه چرایی و چگونگی ان درگیر می کند،ولی از دیدگاهی دیگر ان دو شخصیتهای اصلی رمانند که میانشان ماجراهای پر تحرک در قالب قصه هایی که بنحوی اسرار امیز بیکدیگر می پیوندند جریان دارد.
در این کتاب تز و انتی تز فراوان است. همه چیز تغییر شکل می یابد و انجه را بهترین افکار می یابیم از دیدی دیگر به شنطانی ترین پندارها مبدل می شود. "ایه های شیطانی " پیش از انکه -----صلدین باشد و مانند کتاب "23 سال " مدارکی علیه پیغمبر ارائه دهد کتابیست درباره چگنگی استحاله و تغییر . استحاله ای که در اثر غربت یا تلاش برای همانگی به تغییرات سریع و پیجیده این دنیا دیوانه در انسانها بوقوع می پیوندد.
بش دوم کتاب که در شهری بنام "جاهلیه " می گذرد و "ماهوند" نام دارد با الهام از افسانه عرانیق برشته تحریر در امده.اسپنسر نیز یکی از بت های عهد عتیق را که معتقدانش مردمانی شرور بودند، "ماهوند " نامیده بود.
در این بخش ، ماهوند سوداگر که پیامبر می شود و یکی از بزرگترین ادیان جهان را بنیان می گذارد ، پس از ماجرای ایه های شیطانی به یصرب که بعدها مدینه نامیده شد پناه می برد.
اما ماجرایی که بر ماهوند می گذرد عمومیت دارد . در این کتاب خداییان ، فرشتگان ، شیاطین و پیامبران دارای خطلتهای بسیار انسانی اند و در بیشتر اوقات در تشخیص میان نیک و بد عاجز می مانند.
انتخاب نام دیگر شخصیتهای رمان نیز سوال بر انگیز است. مثلا شیخ شهر جاهلیه ابو سیمل نام دارد. ایا راشدی نام دهی در مصر که در سال 1960 هنگام ساختمان سد اسوان بزیر اب رفت و معابد ان بعدا در زمین های مرتفع تر بازسازی شد را وام گرفته است؟ انجه نام ده را تداعی مکند ماسه ای بودن شهر جاهلیه است.شهری که از ماسه ساخته شده و اب دشمن انست.
در اخر این بخش جبرئیل ، ملک مقرب اقرار می کند که نمیداند کدام نیرو زبانش را به سخن می گشاید.گویا شیطان از زبان او ابیاتی را بیان کرده است.اما این که شیطان می تواند در قالب فرشته سخن بگوید ، خواننده را باین خیال می اندازد که خدا همان شیطان است و شیطان خداست و یا اینکه خدا موجودیست که نیمی از او شیطان و نیمی دیگر فرشته است.
رشدی در بخش دیگر رمان ، وقایع مهد دهه اخیر ، فاجعه یونیون کارباید در بوپال (هند) ،کشتار کودکان در اسام ، جنگ فلکلند ، تظاهرات میدان گرانور علیه مداخله نظامی امریکا در ویتنام ، خطر مواد مخدر، پدیده نو ظهور افزایش پینج قلوها و شش قلوها ، جنجال زاعه نشینی و "خانه های موقت " در لندن و... را همراه با طنزی کنایه امیز تصویر می کند و این همه در کنار رفتار پر تبعیض و غیر انسانی پلیس انگلتسان م مامورین اداره مهاجرت با صلدین ، که تصور می کنند بطور قاچاق وارد شده ، از رمان ایه های شیطانی اسطوره عصر شگفت انگیز ما را می سازد. عصری که در ان اینده بشر بزیر سوال رفته و میزان صمیمیت و شعور کسانی که می کوشند مو قعیت را در دست داشته باشند مورد تردید است.احتمالا انجه برای خوانندگان متدین تگان دهندهتر از بخش دوم کتاب (ماهوند) می باشد بخش "بازگشت به جاهلیه" در اواخر کتاب است که صحنه هایی از یک روسپی خانه را ترسیم می کند. در اینجا روسپی ها بخاطر جلب مشتری و رونق کار ، نام همسران پیغبر را برخود می نهند و این ترفند پر اوازه درامد روسپی خانه را به چند برابر می رساند. نیازی به گفتن ندارد که رشدی با تمایلات مذهبی بکلی بیگانه است و با دقت و موشکافی روان شناسانه به نمایاندن ضمیر ناخو اگاه مردان و زنان و روح زمانه دست زده است.
تا کنون بعضی منتقدین این رمان را با "هزارویکشب " مقایسه کرده اند ، بعضی دیگر انرا حماسه دنیای مدرن خوانده اند و برخی ، سبک "رئالیسم جادویی " رشدی را همطر از گارسیا مارکز می دانند، اما صرفنظر از هیاهو و جنجالی که حیات این رمان را درهم پیچیده ، اینده نشان خواهد داد که "ایه های شیطانی " یکی از اثار ادبی ماندگار فرن بیستم است.
اگه کسی کتاب فارسی ایات شیطانی رو داره ادرس بدین دانلود کرده و بخونیم
این طور که به نظر می رسد این رمان سخن فیلم هایی مثل وکیل مدافع شیطان، ماتریکس ،جزیره را می زند.
اگه کسی می خونه بگین بازم بزارم

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]اگه کسی می خونه بگین بازم بزارم
[/quote]
اميدوارم اگر زحمته گزاشتنشو ميكشيد يكمم زحمته نقدشو بكشيد.ممنون

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]ops عزيز دستت درد نكنه جالب بود !

[/quote]
خواهش ميكنم.بابا از اين ورا.نوراني كردين تاپيكو.
راستي كسي ميدونه سرنوشته سلمان چيشد؟يه چيزايي شنيده بودم اما هرچي فكر ميكنم يادم نمياد icon_cheesygrin

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.