jackturbo

‏ گفت و گو با آيت الله خامنه اي در دوران دفاع مقدس‏

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

[url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/00019_copy.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_00019_copy.jpg[/img][/url]

بسم الله الرحمن الرحيم. جناب آقاي خامنه اي، به نظر جناب عالي زمينه هاي تجاوز رژيم بعث ‏عراق كه با توسل به آنها، خود را مهياي تهاجم به ميهن اسلامي ايران مي ديد، چه بود و آيا به ‏اهداف خود رسيده است يا نه؟
بسم الله الرحمن الرحيم. درباره ي هدف ها و انگيزه ها و موجبات تجاوز رژيم عراق به كشور ما، تا ‏كنون بحث هاي زيادي شده و شايد بشود گفت كه همه ي حرفهاي گفتني در اين زمينه گفته شده ‏است، اما در مورد سؤال شما بهتر است زمينه ها را از هدف ها جدا كنيم. اما بخشي از هدف هاي ‏تجاوز يك مقدار وابسته به هدف هاي استكبار جهاني است كه رژيم عراق هم هماهنگ و هم آواز با ‏او بود (از قبيل مقابله با انقلاب) جلوگيري از پيدايش تجربه ي موفق نسبت به روي كار آمدن نظام ‏اسلامي، پشيمان كردن ملت هايي كه كم و بيش با شعارهاي اسلامي مبارزه مي كردند و عمدتاً ساقط ‏كردن نظام جمهوري اسلامي، اينها هدف هاي كل استكبار جهاني و همه ي دستگاه هايي بود كه به ‏نحوي عراق را تجهيز و به او كمك كردند‎.‎
البته وقتي مي گوييم هدف سقوط نظام جمهوري اسلامي و از بين رفتن انقلاب بود، طبيعي است كه ‏خود اين هدف به نوبه ي خودش نتايجي را براي استكبار و ايادي اش همراه داشت و منافعشان را در ‏اين منطقه تضمين مي كرد. يعني مسأله نفت را به شكل دلخواه مصرف كنندگان غربي در مي آورد و ‏بسياري از عوايد و نتايج ديگر، و بعضي از هدف ها هم ارتباط با خود رژيم عراق داشت كه آنها ‏مربوط به مسائل كلي استكبار جهاني نمي شد، مثلاً عراق فكر مي كرد با اين تجاوز، يك منطقه ي پر ‏از منابع زيرزميني با استعداد زياد و يكي دو رودخانه پر آب را به دست خواهد آورد. يا فكر مي كرد با ‏جدا كردن جنوب غربي از ايران، ساحل قابل توجهي در خليج فارس به دست خواهد آورد و يا مثلاً با ‏به دست آوردن عنوان قهرماني جنگي براي خودش در رابطه به جنگ ايران و عراق رهبر جهان عرب ‏مي شود و پس از آن در خليج فارس تعيين كننده و سياستگذار مسائل نفتي او خواهد بود كه البته اگر ‏واقعاً صدام خوزستان را به دست مي آورد همين حرف ها مي شد اما اين ادعا بزرگتر از دهانش بود. ‏او مثل همه ي كساني كه به مسائل كودكانه و سطحي نگاه مي كنند، فكر مي كرد اين لقمه را مي تواند ‏ببلعد. بنابراين، هدف ها اين ها بود. اما زمينه هايي هم وجود داشت كه به آنها شروع حمله را ديكته ‏مي كرد، بزرگترين چيزي كه به عنوان زمينه ي اصلي به حساب مي آمد ريزش هاي طبيعي بعد از ‏انقلاب بود، يعني هر انقلابي يك ريزش هايي دارد، بخصوص اگر انقلاب عميق تر باشد ريزش هايش ‏هم بيشتر است اما اگر انقلاب اسماً انقلاب باشد و در باطن مثلاً يك رفرم سطحي باشد ريزش هاي ‏خيلي كمتر است و لذا انقلاب كه در كشور ما يك چيز عمومي و جدي بود طبعاً ريزشهاي زيادي هم ‏خواهد داشت‎.‎
‎ ‎
آنها به خودشان فكر مي كردند، ما نظام اداري مرتب و منابع مالي منظم وارتش سازمان يافته و مجهزي ‏نداريم، خيال مي كردند سلاح هاي نگهداري شده نداريم و آنچه در دوران شاه بوده يا نگهداري نشده ‏و يا كساني كه بتوانند آنها را به كار گيرند وجود ندارد و مسؤولان نيز يك عده آدم هاي بي تجربه و ‏سرگرم كارهاي خودشان هستند. شايد يكي از زمينه هاي مشوق عراق براي حمله به ايران، مسائلي بود ‏كه در آن ايام به وضوح ديده مي شود. و حساسيت ها را نسبت به انقلاب ما بيشتر مي كرد‎. ‎
همان طور كه مي دانيد، انقلاب ما بعد از پيروزي دچار يك خطر بزرگي شد كه بحمدالله به سلامت از ‏خطر تسلط ليبرال ها جست و اين خطر، يعني روي كارآمدن اين گونه افراد و مسلط شدن آنها بر ‏انقلاب و كشور موجب شد تا يك روزنه ي اميدي در دل استكبار جهاني به وجود بيايد، گرچه شاه ‏رفته بود و منافع آمريكا از دست رفته بود لكن ممكن بود در يك حدي آن آب رفته را در ايران به ‏جوي بازگرداند، اگر چه حكومت نهضت آزادي و دولت موقت ديري نپاييد و بعد زمام امور به شوراي ‏انقلاب سپرده شد و اين بايد روند گرايش انقلاب به دامان قدرت هاي استكباري را قاعدتاً كند مي ‏كرد، اما انتخاب بني صدر و بخصوص ميدانداري و تکتازی هایی كه او در آغاز از خود نشان داد موجب شد ‏تا بازهم آن روزنه ي اميد در دل استكبارگران و مطرود شدگان از صحنه ي زندگي در ايران (يعني ‏سياست هاي استكباري) دوباره به وجود بيايد و بعد از آن كه بحث تشكيل دولت آغاز شد، تمام سعي ‏شان اين بود كه بتوانند دولتي از طراز دولت موقت، منتها با عناصر جديدي تشكيل بدهند. تا هنگامي ‏كه شهيد رجايي در لابلاي همه ي آن كارشكني ها و مخالفت ها و عليرغم تحقيرها و بدگويي ها و ‏مقاومت هاي شديد بني صدر و مقاومت هاي شديد بني صدر در مقابل مجلس جناح انقلابيون، ‏بالاخره توانست نخست وزير بشود، اين اميد ضعيف شد و تقريباً به پايان رسيد و احساس شد كه خط ‏انقلاب و خط حزب الله بر خطوط ارتباط و خطوط متمايل به گرايش هاي غربي غلبه پيدا كرد. اين ‏هم مي توانست يكي از زمينه هاي حمله به ايران باشد‎.‎
‎ ‎لذا به فرض قاطع مي شود گفت كه اگر رجايي روي كار نيامده بود، يا يك دولت يا حكومتي روي ‏كار مي آمد كه باب طبع آمريكا بود، قدرت هاي جهاني اجازه نمي دادند عراق به ايران حمله كند و ‏براي مثال اگر فرض كنيد به جاي رجايي، آن عناصري كه آن روز بني صدر معرفي مي كرد (و نمي ‏خواهم از آنها اسم بياورم) نخست وزير شده بودند و ما كه در شوراي انقلاب بوديم قبول مي كرديم، ‏يقيناًً اين حمله واقع نمي شد، لكن انقلاب در سراشيب سقوط حتمي قرار مي گرفت و لذا اين هم ‏يكي از زمينه هاي حمله بود.‏
لطفاً اگر ممكن است برداشت خودتان را از وضعيت زماني، سياسي، اجتماعي و توان نظام ‏جمهوري اسلامي در آغاز حمله صدام به ايران و اكنون را بيان فرماييد؟
‎ ‎بايد بگويم كه وضع امروز ما از لحاظ جنبه هايي كه گفتيد با وضع آن روزمان هم از نظر اقتصادي، ‏هم از نظر نظامي، هم از نظر حضور سياسي در جهان و هم از نظر پختگي بينش مردم در زمينه هاي ‏مسائل اجتماعي و سياسي اصلاً قابل مقايسه نيست و كافي است كه شما وضع روزهاي آغاز حمله ي ‏عراق را در نظر بياوريد وببينيد كه مثلاً ما از لحاظ نظامي، آن روز لشكر زرهي مجهز پرپيمانمان در ‏خوزستان نتوانست حتي نصف روز در مقابل نيروهاي عراقي كه به طرف اهواز مي آمد مقاومت كند ‏وعراقي ها از چند نقطه مرز را شكافتند و مستقيم آمدند تا حدود شصت هفتاد كيلومتري اهواز و لشكر ‏‏92 زرهي اهواز كه هم تانك داشت وهم نفربر و آدم، اما در حقيقت لشكر نبود واين بدان معنا است كه ‏هيچ كدام اين داشتن ها داشتن واقعي نبود، يعني نه تانكش تانك واقعي بود براي خاطر اينكه تانك ‏وقتي خوب نگهداري نشود مثل بقيه ي اشياي ديگر قابل استفاده نيست، نه نفر برش و نه انسان هايش، ‏مثل افسر و درجه دار و فرمانده و لذا مي شود گفت، هيچ چيز نداشت. به طوري كه اگر ما مي ‏توانستيم دو تيپ در مواضع لازم تجهيز و نگهداري كنيم، قطعاً عراقي ها نمي توانستند مرز را بشكافند ‏يا اگر مي شكافتند، نمي توانستند اين قدر جلو بيايند. ما در خرمشهر اگر دو گردان زرهي داشتيم، ‏خرمشهر شكست نمي خورد. من در نامه اي كه همان روزهاي در شرف سقوط خرمشهر براي بني ‏صدر نوشتم، در آن نامه تصريح كردم كه اگر شما در گردان زرهي يا يك گردان پياده مكانيزه بدهيد از ‏سقوط خرمشهر جلوگيري مي كند، اما شما در اين كار سستي و سهل انگاري مي كنيد‎.‎
‎ ‎
ما در شمال غربي لشكر داشتيم، قدري پايين تر در كردستان لشكر داشتيم، بازهم يك مقدار پايين تر ‏در باختران لشكر داشتيم، در اهواز هم لشكر داشتيم، يعني قوي ترين و بهترين لشكرهاي ما اعم از ‏پياده و زرهي در اين جاها متمركز بود كه اگر اين لشكرهاي به آن خوبي، آن روز آماده بودند، عراق با ‏‏12 لشكرش نمي توانست بر اينها فايق آيد، زيرا نيروي مهاجم بايد سه برابر نيروي مدافع باشد و تازه ‏در اين صورت اينها برابر مي شوند و دو نيروي برابر معلوم نيست كه يك طرف بتواند بر طرف ديگر ‏غلبه كند. يعني اگر چهار لشكر ما آن روز فعال بود، قاعدتاً 12 لشكر عراق قادر به پيروزي نبود، چرا؟ ‏كه ما در خاك خودمان و از خانه خودمان دفاع مي كرديم، پس بايد بپذيريد كه ما آن روز 4 لشكر ‏فعال نداشتيم و اين به خاطر ضعف تدبير بني صدر بود كه سر كار آمدن و فرماندهي را گرفت و ‏عليرغم آن همه تذكر و هشداري كه در مورد بازسازي واحدهاي نظامي به او داده مي شد، در يك ‏خواب خرگوشي عجيبي فرو رفته بود و به اين مطلب اهميت نمي داد و حالا شما نگاه كنيد: الان هم ‏واحدهاي ما از لحاظ عدد از واحدهاي روز اول جنگ بيشتر است و هم واحدهايمان واحدهاي فعال و ‏مجهز و حاضر يراق و پا به ركاب هستند، يعني واحدهاي نظامي ما در ارتش، مطلقاً آن حالت خواب ‏رفتگي و لختي و سستي را ندارند، باورشان نمي آمد. كما اينكه همان روزهاي اوايل جنگ كه من يك ‏هفته در جلسات فرماندهي در ستاد مشترك بودم وما درهمان اطاق بالا دائماً در حال اضطراب مي ‏جنگيديم، چند فروند هواپيماهايمان افتاد و چند فروند هواپيماي دشمن را ما انداختيم، عراقي ها تا ‏كجا آمدند و لحظه به لحظه در جريان بوديم. در صورتي كه پايين مركز فرماندهي بعضي ها غش غش ‏مي خنديدند و اصلاً نه انگار كه اين جا حادثه اي اتفاق افتاده است و در ستاد كساني بودند كه اصلاً ‏جنگ را حس نمي كردند، يا در ستاد لشكر 92 اهواز يك افسري بود (كه بعداً دستگير شد) در همان ‏اوقات سرگرم يك كارهاي زشتي بود كه درحال عادي هم آن كارها را انسان از يك نظامي نمي پذيرد ‏واين چنين بود كه اگر آن روز بالگد مي زدي بيدار نمي شدند‎.‎
اما امروز واحدهاي ارتش ما آنچنان سبك و هوشيار و آماده ي به كارهستند كه در طول مرزها هرجا ‏بخواهيم واحدهاي ارتش را به كار ببريم مي توانيم و لذا واحدهاي ارتش و يگان هاي نظامي ما، هم از ‏لحاظ كميت افزايش پيدا كردند و هم از لحاظ كيفيت بهتر شدند، و هم از لحاظ نگهداري و علاوه بر ‏اين ها ما در كنار ارتش يك واحد نظامي انقلابي قوي مجرب آماده به رزم مثل سپاه پاسداران را امروز ‏داريم كه آن روز نداشتيم. شما امروز نگاه كنيد ببيند تعداد لشكرهاي سپاه ما (اگرچه نبايد اين اسرار را ‏گفت و نمي گوييم) طوري است كه وقتي در يك منطقه گسترش پيدا مي كنند ازلحاظ عدد يگان ها و ‏قرارگاه ها و نظاميان سپاه پاسداران چشم خيره مي شود و اين چيزي است كه ما آن روز اصلاً نداشتيم‎. ‎
در اوايل جنگ، حدود چهار پنج ماه از جنگ گذشته بود كه براي اولين بار فكر ايجاد يگان هاي رزمي ‏در سپاه پيدا شد. من ديروز كاغذهاي منزلمان را كه نگاه مي كردم يك ورقه اي را ديدم كه صورتجلسه ‏ي يك مجلسي در اهواز را يادداشت كرده بودم. آن وقت داود كريمي فرمانده منطقه خوزستان بود و ‏برادرش هم فرمانده اهواز بود، مرا دعوت كردند يك جلسه اي تشكيل داديم و راجع به سپاه قدري ‏بحث كرديم كه در آن جلسه من چند پيشنهاد كردم كه يكي از پيشنهادها تشكيل يگان هاي رزمي و ‏تيپ و گردان بود. البته گردان در شكل يك چيز ناقصي بود اما تيپ و سپاه نداشت و آن پيشنهادهاي ‏خودم را در آن روز بعد از سه چهار سال پيدا كردم و چون چيز جالبي است باز هم در خانه نگهداشتم. ‏يعني آن روز سپاه اصلاً يك واحد منظمي كه بشود در جنگ به او اتكاء كرد و به او يك مأموريتي داد ‏نبود، بلكه يك عده جوان هاي علاقه مندي بودند در يك گوشه اي از منطقه جنگ كه ده بيست نفري ‏مي جنگيدند. البته بسيج هم فراوان مي آمد اما سازماندهي شان به اين آساني ممكن نبود. لكن امروز ‏سپاه يك نيروي عظيم مجهز و مسلطي است كه هم نيروي زرهي و هم مكانيزه، هم آتش توپخانه و هم ‏ضدهوايي دارد و بالاخره پيشرفت هاي جالبي در زمينه هاي مختلف از لحاظ تكنيك هاي پيچيده و ‏جالب در جنگ از قبيل كارهاي الكترونيكي و غيره دارد كه اگر اينها را بخواهيم بگوييم يكروزه نمي ‏شود گفت. وعلاوه بر همه ي اينها، امروز ما يك تجربياتي داريم كه يقيناً شايسته تدريس در كلاس ‏هاي نظامي است واين مورد اتفاق و تصديق همه هست و بارها برادران ما در ارتش و در كلاسهاي ‏آموزش نظامي گفته اند: بعضي از چيزها مثل تجربيات و پيشرفت ها و دستاوردهاي جديد را بايد در ‏كلاس ها آموزش داد و تدريس كرد‎.‎
‎ ‎
اين يك اجمالي از وضع نظامي ماست و شما از لحاظ وضع اقتصادي، سياسي و بقيه جهات هم اگر ‏ملاحظه كنيد همين طور است، مثلاً در زمينه ي مسائل سياسي، بايد بگويم: ما آن روز در دنيا حضور ‏نداشتيم و به تعبير ديگر آن روزي كه جنگ شروع شد اصلاً ما چيزي به نام وزارت خارجه با معنا و ‏مضمون واقعي اين كلمه نداشتيم، يعني وزارت خارجه يك تشكيلاتي بيكاره و بدون استفاده بود. اولاً ‏از اول انقلاب يك آدم هايي در آنجا مسلط بودند كه هم تعهد و علاقه ي به انقلاب نداشتند وهم اصلاً ‏كاربلد نبودند. ثانياً يك عده اي كه با انقلاب مخالف بودند داخل وزارت خارجه همچنان لانه داشتند و ‏كارشكني مي كردند. بسياري از سفارتخانه هاي ما در دنيا سفير نداشت و اصلاً آن جاهايي هم كه ‏مأمورين درجه يك داشتيم هيچ گونه فعاليتي متناسب با انقلاب وجود نداشت. مدت ها براي انتصاب ‏وزير خارجه بين مرحوم شهيد رجايي و بني صدر توافق نظر به وجود نمي آمد، ما اصرار داشتيم روي ‏مهندس موسوي، لكن بني صدر بشدت مقاومت مي كرد واجازه نمي داد تا اين كه حادثه ي 7 تير پيش ‏آمد و بني صدر عزل شد، آن وقت مرحوم رجايي توانست وزير خارجه مورد نظر خودش را كه آقاي ‏مهندس موسوي بود منصوب كند. من كه در بيمارستان بودم شنيدم مهندس موسوي وزير خارجه شد، ‏خيلي خوشحال شدم. يعني تا آن تاريخ ما وزارت خارجه نداشتيم اما امروز وزارت خارجه ي ما، جزو ‏فعال ترين دستگاه ها است. يه نحوي كه ما در همه ي محافل جهاني موضع گيري داريم و حضور ‏داريم و مسائلي را مطرح مي كنيم كه آن مسائل براي مردم جهان و نمايندگان كشورها قابل توجه و ‏اهميت است و اين نيست مگر فعاليت و پيشرفت هاي سياسي ما در زمينه هاي گوناگون و در مسائل ‏داخلي هم كه اگر بخواهيم چيزي گفته باشيم، بايد همان حرف اول را بگويم كه ما امروز قابل مقايسه ‏با آن روز نيستيم.

و اینک امروز

[url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/060_copy.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_060_copy.jpg[/img][/url]


[url=http://www.dsrc.ir/Contents/view.aspx?id=527]پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس[/url]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.