marmoolak

تاپیک جامع وزیردفاع شهید دکتر مصطفی چمران (عکس ، خاطره ، فیلم و ... )

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

[color=brown]به بخش "جنگ آوران" انتقال يافت . Azarakhsh جان لطفاً پست سينا عزيز رو هم مطالعه كن .[/color]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[align=center]بنام ایزد یکتا[/align]
[align=center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/1822201261072507417424830138638148088203.jpg[/img][/align]

[align=center]پرگشایم[/align]

خوش دارم که در نیمه های شب در سکوت مرموز آسمان و زمین به مناجات برخیزم. با ستارگان نجوا کنم و قلب خود را به اسرار ناگفتنی آسمان بگشایم. آرام آرام به عمق کهکشانها صعود نمایم، محو عالم بی نهایت شوم . از مرزهای علم وجود در گذرم و در وادی ثنا غوطه ور شوم و جز خدا چیزی را احساس نکنم.



[align=center]توکل و رضا[/align]

" ترا شکر می کنم که از پوچی ها ، ناپایداری ها ، خوشی ها و قید و بندها آزادم کردی و مرا در طوفانهای خطرناک حوادث رها ننمودی، و درغوغای حیات، در مبارزه با ظلم و کفر غرقم کردی، لذت مبارزه را به من چشاندی ، مفهوم واقعی حیات را به من فهماندی... فهمیدم که سعادت حیات در خوشی و آرامش و آسایش نیست ، بلکه در جنگ و درد و رنج و مصیبت و مبارزه با کفر و ظلم و بالاخره در شهادت است.

خدایا ترا شکر می کنم که به من نعمت " توکل " و " رضا" عطا کردی، و در سخت ترین طوفانها و خطرناکترین گردابها، آنچنان به من اطمینان و آرامش دادی که با سرنوشت و همه پستی ها و بلندیهایش آشتی کردم و به آنچه تو بر من مقدر کرده ای رضا دادم.

خدایا در مواقع خطر مرا تنها نگذاشتی ، تو در کویر تنهایی، انیس شبهای تار من شدی، تو در ظلمت ناامیدی، دست مرا گرفتی و کمک کردی... که هیچ عقل و منطقی قادر به محاسبه پیش بینی نبود، تو بر دلم الهام کردی و به رضا و توکل مرا مسلح نمودی، و در میان ابرهای ابهام و در مسیری تاریک، مجهور و وحشتناک مرا هدایت کردی."


[align=center]می خواستم شمع باشم[/align]

" همیشه می خواستم که شمع باشم ، بسوزم ، نور بدهم و نمونه ای از مبارزه و کلمه حق و مقاومت در مقابل ظلم باشم . می خواستم همیشه مظهر فداکاری و شجاعت باشم و پرچم شهادت را در راه خدا به دوش بکشم. می خواستم در دریای فقرغوطه بخورم و دست نیاز به سوی کسی دراز نکنم. می خواستم فریاد شوق و زمین وآسمان را با فداکاری و آسمان پایداری خود بلرزانم. می خواستم میزان حق و باطل باشم و دروغگویان ومصلحت طلبان و غرض ورزان را رسوا کنم. می خواستم آنچنان نمونه ای در برابر مردم به وجود آورم که هیچ حجتی برای چپ و راست نماند، طریق مستقیم روشن و صریح و معلوم باشد، و هر کسی در معرکه سرنوشت مورد امتحان سخت قرار بگیرد و راه فرار برای کسی نماند..."


[align=center]در سرزمین کفر ، تو بودی[/align]

" خدایا می دانی که در زندگی پرتلاطم خود، لحظه ای تو را فراموش نکردم.همه جا به طرفداری حق قیام کرده ام. حق را گفته ام. از مکتب مقدس تو در هر شرایطی دفاع کرده ام. کمال و جمال و جلال تو را به همه مخالفان و منکران وجودت عرضه کرده ام و از تهمت ها و بدگویی ها و ناسزاهای آنها ابا نکردم. در آن روزگاری که طرفداری ازاسلام به ارتجاع و به قهقراگری تعبیر می شد و کمتر کسی جرأت می کرد که از مکتب مقدس تو دفاع کند، من در همه جا، حتی در سرزمین کفر، علم اسلام را بر می افراشتم و با تبلیغ منطقی و قوی خود، همه مخالفین را وادار به احترام می کردم و تو ای خدای بزرگ! خوب می دانی که این فقط بر اساس اعتقاد و ایمان قلبی من بود و هیچ محرک دیگری جز تو نمی توانست داشته باشد."

[align=center]دنیا[/align]

" دنیا میدان بزرگ آزمایش است که هدف آن جز عشق چیزی نیست. در این دنیا همه چیز در اختیار بشر گذاشته شده، وسایل و ابزار کار فراوان است، عالیترین نمونه های صنعت، زیباترین مظاهرخلقت، از سنگریزه ها تا ستارگان، از سنگدلان جنایتکار تا دلهای شکسته یتیمان، از نمونه های ظلم و جنایت تا فرشتگان حق و عدالت، همه چیز و همه چیز در این دنیای رنگارنگ خلق شده است. انسان را به این بازیچه های خلقت مشغول کرده اند. هر کسی به شأن خود به چیزی می پردازد، ولی کسانی یافت می شوند که سوزی در دل و شوری در سر دارند که به این بازیچه راضی نمی شوند. این نمونه های زیبای خلقت را دوست دارند و می پرستند.


[align=center]تو مرا عشق کردی[/align]

" خدایا تو مرا عشق کردی که در قلب عشاق بسوزم. تو مرا اشک کردی که در چشم یتیمان بجوشم. تو مرا آه کردی که از سینه بینوایان و دردمندان به آسمان صعود کنم. تو مرا فریاد کردی که کلمه حق را هر چه رساتر برابر جباران اعلام نمایم. تو مرا در دریای مصیبت و بلا غرق کردی و در کویر فقر و حرمان تنهایی سوزاندی. خدایا تو پوچی لذات زودگذر را عیان نمودی، تو ناپایداری روزگار را نشان دادی. لذت مبارزه را چشاندی. ارزش شهادت را آموختی."


[align=center]سه طلاقه[/align]

" من دنیا را طلاق دادم. خدای بزرگ مرا در آتش عشق و محبت سوزاند. مقیاسها و معیارهای جدید بر دلم گذاشت و خواسته های عادی و مادی و شخصی در نظرم حذف شد. روزگاری گذشت که دنیا و مافیها را سه طلاقه کردم و ازهمه چیز خود گذشتم. از همه چیز گذشتم و با آغوش باز به استقبال مرگ رفتم و این شاید مهمترین و اساسی ترین پایه پیروزی من در این امتحان سخت باشد."

[align=center]آرامش غروب[/align]

" خوش دارم آزاد از قید و بندها درغروب آفتاب بر بلندای کوهی بنشینم و فرو رفتن خورشید را در دریای وجود مشاهده کنم و همه حیات خود را به این زیبایی خدایی بسپارم و این زیبایی سحرانگیز، با پنجه های هنرمندش با تار و پود وجودم بازی کند، قلب سوزانم را بگشاید، آتشفشان درد و غم را آزاد کنم، اشک را که عصاره حیات من است، آزادانه سرازیرنمایم، عقده ها و فشارهایی را که بر قلب و روحم سنگینی می کنند بگشایم . غم های خسته کننده ای را که حلقومم را می فشرند و دردهای کشنده ای که قلبم را سوراخ سوراخ می کند، با قدرت معجزه آسای زیبایی تغییر شکل دهد و غم را به عرفان و درد را به فداکاری مبدل کند و آنگاه حیاتم را بگیرد و من دیوانه وار همه وجودم را تسلیم زیبایی کنم و روحم به سوی ابدیتی که نورهای زیبایی می گذرد پرواز کند و در عالم آرامش و طمأنینه از کهکشانها بگذرم و برای لقاء پروردگار به معراج روم و از درد هستی و غم وجود بیاسایم و ساعتها و ساعتها در همان حال باقی بمانم و از این سیر ملکوتی لذت ببرم."


[align=center]آفرینش دریا[/align]

" خدایا تو را شکر می کنم که دریا را آفریدی ، کوهها را آفریدی و من می توانم به کمک روح خود در موج دریا بنشینم و تا افق بی نهایت به پیش برانم و بدین وسیله از قید زمان و مکان خارج شوم و فشار زندگی را ناچیز نمایم. خدایا تو را شکر می کنم که به من چشمی دادی که زیباییهای دنیا را ببینم و درک زیبایی را به من رحمت کردی تا آنجا که زیباییهایت را و پرستش زیبایی را جزیی از پرستش ذاتت بدانم."

[align=center]افزایش ظرفیت [/align]

" خدایا از تو می خواهم که طبع ما را آنقدر بلند کنی که در برابر هیچ چیز جز خدا تسلیم نشویم. دنیا ما را نفریبد، خودخواهی ما را کور نکند. سیاهی گناه و فساد و تهمت و دروغ وغیبت ، قلب های ما را تیره و تار ننماید. خدایا! به ما آنقدر ظرفیت ده که در برابر پیروزی ها سرمست و مغرور نشویم. خدایا به من آنقدر توان ده که کوچکی و بیچارگی خویش را فراموش نکنم و در برابرعظمت تو خود را نبینم."

[align=center]
فقر مرا پروراند[/align]

" فقر و بی چیزی بزرگترین ثروتی بود که خدای بزرگ به من ارزانی داشت. همت و اراده مرا آنقدر بلند کرد که زمین و آسمان ها نیز در نظرم ناچیز شدند. هنگامی که شهیدی خون پاکش را در اختیارم می گذارد و فقر اجازه نمی دهد که یتیمانش را نگبهانی کنم. هنگامی که مجروحی در آخرین لحظات حیات به من نگاه می کند و با نگاه خود از من تقاضای کمک دارد ، من می سوزم، آب می شوم و قدرت ندارم کمکش کنم. هنگامی که در سنگر خونین ترین قتالها و جنگ آوری، از گرسنگی شکمش خشک شده و نمی تواند آب را از گلو فرو بدهد من که اینها را می بینم و صبر می کنم دیگر ترس و وحشتی از فقر ندارم. این قفس آهنین را شکسته ام و آنقدر احساس بی نیازی می کنم که زیر سخت ترین ضربه ها و کوبنده ترین هجوم ها از هیچ کس تقاضای کمک نمی کنم. "


[align=center]گذشت[/align]

" من اینقدر احساس بی نیازی می کنم که در زیر شدیدترین حملات هم از کسی تقاضای کمک نمی کنم ، حتی فریاد بر نمی آورم حتی آه نمی کشم در دنیای فقر آنقدر پیش می روم که به غنای مطلق برسم و اکنون اگر این کلمات دردآلود را از قلب مجروحم بیرون می ریزم برای آنست که دوران خطر سپری شده است و امتحان به سر آمده و کمر فقر شکسته و همت و اراده پیروز شده است."


[align=center]بی نیاز[/align]

" خدایا از آنچه کرده ام اجر نمی خواهم و به خاطر فداکاریهای خود بر تو فخر نمی فروشم، آنچه داشته ام تو داده ای و آنچه کرده ام تو میسرنمودی، همه استعدادهای من، همه قدرتهای من، همه وجود من زاده اراده تو است، من از خود چیزی ندارم که ارائه دهم، از خود کاری نکرده ام که پاداشی بخواهم.

خدایا هنگامی که غرش رعد آسای من در بحبوحه طوفان حوادث محو می شد و به کسی نمی رسید، هنگامی که فریاد استغاثه من در میان فحش ها و تهمت ها و دروغ ها ناپدید می شد... تو ای خدای من، ناله ضعیف شبانگاه مرا می شنیدی و بر قلب خفته ام نورمی تافتی و به استغاثه من لبیک می گفتی. تو ای خدای من، در مواقع خطر مرا تنها نگذاشتی، تو در تنهایی، انیس شبهای تار من شدی، تو در ظلمت نا امیدی دست مرا گرفتی و هدایت کردی. در ایامی که هیچ عقل و منطقی قادر به محاسبه نبود، تو بر دلم الهام کردی و به رضا و توکل مرا مسلح نمودی... خدایا تو را شکر می کنم که مرا بی نیاز کردی تا از هیچکس و از هیچ چیز انتظاری نداشته باشم.

[align=center]مغموم
[/align]
خدایا عذر می خواهم از اینکه در مقابل تو می ایستم و از خود سخن می گویم و خود را چیزی به حساب می آورم که تو را شکر کند و در مقابل تو بایستد و خود را طرف مقابل به حساب آورد! خدایا آنچه می گویم از قلبم می جوشد و از روحم لبریز می شود. خدایا دل شکسته ام، زجر کشیده ام، ظلم زده ام، از همه چیز ناامید و از بازی سرنوشت مأیوسم، در مقابل آینده ای تیره و مبهم و تاریک فرو رفته ام، تنها ترا می شناسم ، تنها به سوی تو می آیم، تنها با تو راز و نیاز می کنم.


[align=center]خدایا ، فقط تو[/align]

" هر گاه دلم رفت تا محبت کسی را به دل بگیرد، تو او را خراب کردی، خدایا، به هر که و به هرچه دل بستم، تو دلم را شکستی، عشق هر کسی را که به دل گرفتم، تو قرار از من گرفتی، هر کجا خواستم دل مضطرب و دردمندم را آرامش دهم، در سایه امیدی، و به خاطر آرزویی، برای دلم امنیتی به وجود آورم، تو یکباره همه را برهم زدی، و در طوفان های وحشتزای حوادث رهایم کردی، تا هیچ آرزویی در دل نپرورم و هیچ خیری نداشته باشم و هیچ وقت آرامش و امنیتی در دل خود احساس نکنم... تو این چنین کردی تا به غیر از تو محبوبی نگیرم و به جز تو آرزویی نداشته باشم، و جز تو به چیزی یا به کسی امید نبندم، و جز در سایه توکل به تو، آرامش و امنیت احساس نکنم... خدایا ترا بر همه این نعمتها شکر می کنم."


[align=center]من آه صبحگاهم[/align]

" من فریادم! که در سینه مجروح جبل عامل در خلال قرنها ظلم و ستم محفوظ شده ام. من ناله دلخراش یتیمان دل شکسته ام که درنیمه های شب از فرط گرسنگی بیدار می شوند و دست محبتی وجود ندارد که برای نوازش آنها را لمس کند، از سیاهی و تنهایی می ترسند. آغوش گرمی نیست که به آنها پناه بدهد. من آه صبحگاهم که از سینه پر سوز بیوه زنان سرچشمه می گیرم و همراه نسیم سحری به جستجوی قلبها و وجدانهای بیدار به هر سو می روم و آنقدر خسته می شوم که از پای می افتم. نا امید و مأیوس به قطره اشکی مبدل می شوم و به صورت شبنمی در دامن برگی سقوط می کنم. من اشک یتیمانم که دل شکسته در جستجوی پدر و مادر به هر سو می دوند، ولی هر چه بیشتر می دوند کمتر می یابند. وای به وقتی که یتیمی بگرید که آسمان به لرزه در می آید."

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
خیلی بده در یک سایت ایرانی که همه این ها ادعا وطن پرستی و علاقه به شهیدان می شود این همه از چگوارا حرف زده شه اما در سالگرد این شهید که فاصله ها تا چگوارا دارد حرفی زده نشه.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
شهید چمران مرد بزرگی بود ، بزرگتر از اون که بشه با زبان و قلم بزرگواری وی را وصف کرد.

شهید چمران کسی بود که از زمان شهادت خویش اطلاع داشت.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
شهید چمران همواره چه در طول زندگی سراسر مبارزه اش و چه بعد از شهادت گمنام بوده و هست.
من عاشق بخش اول مناجاتش هستم. به حقیقت کسی بود که عرفان و نظامیگری رو در هم امیخت. روحش شاد. icon_cheesygrin

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
خدا روحش را قرین رحمت نماید مرد بزرگی بود و شایسته احترام
کاش زنده بود و از وجودش بهرمند می بودیم.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
شخصيت، سيما و خاطرات دوست داشتني سردار شهيد اسلام دکتر مصطفي چمران همچنان در قلبها ويادها باقي است. مرد خستگي ناپذير جبهه هاي جنگ، دانشجوي پرکار در عرصه علم و تجلي زهد فعال در عرصه عرفان.
شهيد دکتر مصطفي چمران در سال 1311 در تهران متولد شد. در مدرسه انتصار يه با درس و تحصيل آشنا شد و در دارالفنون و دبيرستان البرز تحصيلات خود را ادامه داد و بالاخره پس از ورود به دانشگاه در سال 1336 در 25 سالگي در رشته الکترومکانيک از دانشکده فني دانشگاه تهران فارغ التحصيل شد. شهيد چمران با استفاده از بورس تحصيلي که ويژه شاگردان ممتاز بود در همان سال براي تداوم تحصيل راهي آمريکا مي شود و در ابتداي راه در دانشگاه تگزاس مشغول به تحصيل شد. پس از دريافت فوق ليسانس برق از آن، در سال 1342، دکتري خود در رشته مهندسي “گلداخت هسته اي” از دانشگاه برتلي در کاليفرنياي دريافت مي کند. پس از دريافت اين مدرک، بعد از وقوع قيام خونين 15 خردادماه در سال 42 بود که چمران راهي مصر شد. به مدت 2 سال در زمان رياست جمهوري جمال عبدالناصر سخت ترين روزهاي چريکي و نبردهاي پارتيزاني را فرا مي گيرد و از آن پس مسئوليت تعليم چريکي مبارزان ايراني که عليه اسرائيل گرد هم آمده بودند را بر عهده مي گيرد. پس از فوت عبدالناصر، چمران راه لبنان را در پيش گرفته پس از خلق حماسه هاي بلند در آنجا، پس از پيروزي انقلاب اسلامي، به شوق ديدار حضرت امام خميني و دعوت به فرياد “هل من ناصر ينصرني” آن قائد بزرگ، روي به ايران مي آورد و بدينگونه هجرت 23 ساله وي به پايان مي رسد.
دکتر چمران بلافاصله پس از رسيدن به کشور، آموزش نظامي فرزندان انقلاب اسلامي در منطقه سعدآباد تهران را بر عهده گرفته و بدينگونه وارد عرصه ايجاد آمادگي دفاعي در ميان جوانان و مبارزان کشور براي حضور فعال در برابر توطئه هاي آني استکبار مي شود. معاون نخست وزير در امور انقلاب، وزير دفاع، مردم تهران در مجلس، عضويت در شوراي عالي دفاع، از جمله مسئوليت هايي است که دکتر چمران در طول 3 سال پس از پيروزي انقلاب اسلامي بر عهده مي گيرد اما هيچ کدام از اين مسئوليت ها و مقام ها، او را راضي نکرده و در هر کدام از دوره هاي مسئوليت خود، دفتر کار خويش را در جبهه، پشت خاکريزها، درون سنگرها و در جمع باصفاي رزمندگان اسلام قرار مي دهد. تشکيل ستاد جنگ هاي نامنظم، از جمله ابتکارات وي بود که در برهه هاي بحراني سال هاي نخست انقلاب و جنگ تحميلي توانست فعاليت هاي درخشاني از خود به نمايش بگذارد. دکتر چمران، آموخته هاي خود در کلاس هاي درس و دانشگاه را نيز در خدمت جنگ به کار گرفته با ابتدايي ترين امکانات دست به ابداعاتي مي زند که در آن شرايط حساس، براي بچه هاي بي سلاح و مدافع ميهن بسيار ذي قيمت بود. از جمله آنها مي توان به اختراع پنج شاخه هايي به نام خورشيدي اشاره کرد که مانعي براي عبور تانک هاي دشمن محسوب مي شد. پمپ هاي آبي که آب را زير پاي دشمن مي انداخت، خود روي شني دار، موشک زيرآبي 6 متري، زير دريايي هجومي کوچک و ... از جمله ديگر اختراعات ساده اي بود که دکتر چمران در عرصه جنگ از خود به يادگار گذاشت.
براي دکتر مصطفي چمران، همه شرايط جهت يک زندگي راحت، بي دغدغه سرشار از امکانات در قلب دنياي غرب ممکن بود. بزرگترين شرکت ارتباطات آمريکا به وي پيشنهاد کار داده بود، اما روح چمران در دنياي ديگري پرگشوده بود. دنيايي که او را به دهلاويه کشاند و بالاخره در 31 خرداد 1360 در همين منطقه به فيض بزرگ شهادت نائل آمد. و جاودانه اش ساخت. پيش از آن نيز دکتر چمران به افتخار جانبازي نائل آمده بود. از جمله آنها محروميت وي در شب تاسوعاي حسيني در سوسنگرد بود. بعد از مجروحيت از چمران خواسته مي شود تا براي انجام و ادامه درمان در بيمارستان بماند اما جواب سردار صبور، دکتر چمران اين بود که “نفس بچه ها، زخم هاي مرا زودتر التيام مي بخشد.”
به جاست در همين جا به ذکر خاطره اي از توانايي علمي دکتر چمران بپردازيم. گفته شده است که در دانشگاه مورد تحصيل چمران در آمريکا استادي تدريس مي کرد که کمتر دانشجويي توانسته بود از او نمره بالاي 10 بگيرد. همين استاد يک روز با خوشحالي عجيب وارد دانشگاه شد. بي تاب و طاقت به جمع دانشجويان پيوست و بدون مقدمه از موفقيت چمران در امتحانات خود خبر داد. از توانايي علمي اين دانشجوي تواناي ايراني اظهار شگفتي کرد و گفت: “مصطفي چمران باعث شده که براي نخستين بار استادي به دانشجوي خود نمره 22 بدهد!”
چمران در بيان يادگار امام:
حجت الاسلام و المسلمين حاج سيداحمدآقا خميني(ره) از جمله افرادي بودند که شناختي جامع نسبت به شخصيت شهيد چمران داشت. به فرازي از بيانات ايشان در خصوص اين سردار رشيد اسلام توجه کنيد:
“دکتر چمران واقعا آدم فوق العاده اي بود. آدمي بود که در عين اينکه از نظر سواد از کسي کم نبود از نظر خداشناسي و روح تقوي هم از هيچ کس کم نبود... از کساني بود که خيلي به امام معتقد بود... امام را دوست داشت و به امام عشق مي ورزيد... چمران شخصي بود که نظيرش را در عدم خودنمايي نمي توان سراغ داد. او ياور بيچارگان مستضعفين بود. دلاوري بود که سخت از حضور در معارک سياسي پرهيز داشت. چمران نمونه آه و سوز و گداز سربازان صدر اسلام بود و به خاطر همين بود که امام او را سردار بزرگ اسلام ناميدند.”
مرحوم حاج احمدآقا در ادامه سخنان خويش از شهيد چمران به عنوان “حمزه زمان” ياد کرده و گفته است:“او مرد علم وعمل بود. علمش هم در پرده ابهام ماند. کمتر کسي از فضل و دانشش خبري داشت... او ناصر خدا رسول و مردم مسلمان سراسر جهان بود.”
با آخرين لحظه هاي چمران:
در بامداد روز 31 خردادماه 60، رستمي فرمانده منطقه دهلاويه به شهادت رسيده بود... چمران يکي ديگر از فرماندهانش را احضار کرد خود او را به جبهه برد تا در دهلاويه به جاي رستمي معرفي نمايد. هنگام خروج از ستاد اطرافيان چمران در سوزي معنادار، با وي وداع کرد. با نگاه هاي منتظر او را بدرقه کردند. پيش از شهادت به همه رزمندگان و سنگرها سرکشي کرده در نزديکترين نقطه به خط دشمن پشت به خاکريزي ايستاد، جايي که دشمن به خوبي و با چشمان غيرمسلح ديده مي شد. ناگهان باران خمپاره شروع به باريدن کرد. به دستور چمران، همه رزمندگان در سنگرهاي خود پناه مي گيرند و با اصابت خمپاره اي ناگهان، حمزه زمان روي در آسمان کشيده، راه ملکوت را در پيش مي گيرد. ترکش خمپاره به پشت سر دکتر چمران اصابت کرد. ترکش هاي ديگري نيز صورت و سينه اش را شکافته بود. رساندن چمران به بيمارستان سوسنگرد اولين اقدامي بود که ياران چمران براي نجات وي انجام دادند اما تقدير آسماني، قطعي تر از آن است که با تلاش زمينيان تغيير يابد.
چمران در توصيف امام خميني(رهicon_cheesygrin
واکنش حضرت امام خميني (ره) در برابر شهادت اين سردار صبور نيز از جمله قطعه هايي است که نياز به تامل فراوان دارد. آن عشق چمران به امام که روايت بخشي از آن را در بيانات حاج احمدآقا خوانديد در اينجا به ثمر نشسته، چمران مزد خويش را از دست “امام خميني” دريافت مي کند؛ “چمران عزيز، با عقيده پاک، خالص، غيروابسته به دستجات و گروه هاي سياسي و به آن ختم کرد. او در حيات با نور معرفت و پيوستگي به خدا قدم نهاد و در آن راه به جهاد برخاست و جان خود را نثار کرد. او با سرافرازي زيست و به سرافرازي شهيد شد و به حق رسيد.”اين بخشي از پيام حضرت امام در سوگ چمران بزرگ بود که کلمه به کلمه آن بوي عشق متقابل و انس مقدس مي دهد. عشق و انسي که هرکس لياقت کسب آن را ندارد.
با مناجات چمران:
پايان گفتار خود را بخشي از نيايش ها و يادداشتهاي شهيد چمران قرار مي دهيم که نوشت:
“خوش دارم هيچ کس مرا نشناسد. هيچ کس از غمها و دردهايم آگاهي نداشته باشد. هيچ کس راز و نيازهاي شبانه ام را نفهمد. هيچ کس اشک هاي سوزانم را در نيمه هاي شب نبيند. هيچ کس به من محبت نکند. هيچ کس به من توجه ننمايد جز خدا کسي را نداشته باشم. جز خدا با کسي راز و نياز نکنم جز خدا انسي نداشته باشم وجز خدا به کسي پناه نبرم.”

منبع:

http://www.sajed.ir/pe/content/view/3590/404

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بيانيه سپاه به مناسبت شهادت شهيد چمران:
انديشه‌ شهيد چمران مشعلي براي نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران است
سپاه پاسداران طي اطلاعيه‌اي انديشه و قابليت‌هاي فوق‌العاده نظامي و دفاعي شهيد دكتر چمران را مشعلي پرفروغ براي نيروهاي مسلح در عرصه دفاع از استقلال و تماميت ارضي كشور و پاسداري از انقلاب و نظام اسلامي دانست. در بخشي از اين اطلاعيه كه به مناسبت بيست و هفتمين سالگرد شهادت شهيد چمران صادر شده، آمده است:

سپاه پاسداران طي اطلاعيه‌اي انديشه و قابليت‌هاي فوق‌العاده نظامي و دفاعي شهيد دكتر چمران را مشعلي پرفروغ براي نيروهاي مسلح در عرصه دفاع از استقلال و تماميت ارضي كشور و پاسداري از انقلاب و نظام اسلامي دانست.
در بخشي از اين اطلاعيه كه به مناسبت بيست و هفتمين سالگرد شهادت شهيد چمران صادر شده، آمده است: مطالعه و تامل در زندگي شهيد دكتر مصطفي چمران شاخص‌هاي شخصيتي آن شهيد ارجمند، بويژه آگاهي همه جانبه به مسائل و حوادث زمان، تدبير، درايت و شجاعت در حوزه طراحي و اجراي طرح‌هاي دفاعي- نظامي وعرفان و معنويت‌گرايي را نسخه‌اي آموزنده و رهگشا براي تمامي نسل‌هاي امروز و فرداي تاريخ كشور در نيروهاي مسلح قرار داده است.
اين اطلاعيه مي‌افزايد: نمايان بودن وارستگي و خودسازي و روحيه توكل و توسل در رويكرد و رفتار از شهيد چمران مجاهدي مخلص، مومن و فداكار ساخته بود تا در تمامي صحنه‌هاي نياز انقلاب و كشور حضور و نقش‌آفريني موثر و سرنوشت‌ساز به منصه ظهور رسانده و در مصاف با دشمنان انقلاب و ايران اسلامي خاطرات الهام‌بخشي از خود به يادگار گذارد.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در پايان با اشاره به اينكه جبهه‌هاي دفاع مقدس بويژه كوهستان‌هاي سر به فلك كشيده كردستان و بيابان‌هاي گرم وسوزان خوزستان و مناطق عملياتي جنوب كشور همچنان ياد و خاطره آن شهيد وارسته و شجاع را فرياد مي‌كند، به ارتشيان غيور، پاسداران انقلاب، بسيجيان دريادل و ساير نيروهاي مسلح مقتدر كشور توصيه كرده است با تاسي به تفكر و سيره عملي شهيد چمران و ديگر شهيدان سرافراز 8 سال دفاع مقدس، سربلندي و موفقيت خود در صحنه انجام ماموريت‌هاي خطير محوله را بيش از پيش تضمين نمايند.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
تشکر و خسته نباشی.

(برای بیانیه سپاه باید لینک منبع بدی)

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بنده همیشه مواقع دل تنگی وصیت نامه ایشون رو میخوانم و میفهمم که انسان تا کجا ها میتونه بزرگ باشه
روحش شاد

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
البته آقا مرتضي (اسم شما اين بود؟)!
درمورد شهيد بزرگوار چمران، تاپيك كم نيست.
ولي فرمايش شما كاملاً صحيح هست. سهل‌انگاري ما هست كه در اين زمينه اقدام نكرديم و از اين شهيد بزرگوار، حداقل در سالروز شهادتش يادي نكرديم.

ياد اين شهيد بزرگوار، هميشه در سينه‌ي تاريخ كشور عزيزمون حك شده و باقي خواهد ماند!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
خداوند مقام این دانشمند شهید را بیشتر و بیشتر کنه انشا الله

جای انسان هایی مثل ایشان همیشه خالیه!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]البته آقا مرتضي (اسم شما اين بود؟)!
درمورد شهيد بزرگوار چمران، تاپيك كم نيست.
ولي فرمايش شما كاملاً صحيح هست. سهل‌انگاري ما هست كه در اين زمينه اقدام نكرديم و از اين شهيد بزرگوار، حداقل در سالروز شهادتش يادي نكرديم.

ياد اين شهيد بزرگوار، هميشه در سينه‌ي تاريخ كشور عزيزمون حك شده و باقي خواهد ماند![/quote]
شما هر چی دوست داری ما رو صدا بزن.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]تشکر و خسته نباشی.

(برای بیانیه سپاه باید لینک منبع بدی)[/quote]

سعید جان این هم لینک : http://www.dsrc.ir/news/view.aspx?nid=2031

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
تمامی این نوشته نقل قول از منبع هست
همه دوستان مي دونند هرگز ادعاي مومن بودن را نداشته ام . اما ارادات خاصي به شهيد دکتر چمران دارم . شايد تنها دليلش خاطراتي است که در زمان جنگ و در هنگام پرواز با وي داشتم . حتي يادمه در يکي از ماموريت هاي جنگي که با او داشتم کتابي را به نام بنده امضاء کرده و به عنوان هديه اهداء کرد . به همين دليل وقتي براي حضور در " نخستين همايش بين المللي مصطفي انديشه ها " گراميداشت شهيد دکتر مصطفي چمران از سوي دبير همايش جناب قربان حسيني دعوت شدم با اشتياق پذيرفتم . اين همايش قراره در سالروز تولد اين شهيد بزرگوار يعني دهم مهر ماه در سالن همايش بين المللي صدا و سيما با حضور ميهمانان و انديشمندان داخلي و خارجي برگزار بشه .. به همين دليل براي نخستين بار از فضاي وبلاگ و سايت ام دور ماندم .

صحبت از وبلاگ و سايت شد . دوستان و خوانندگان قديمي خوب مي دونند در طول اين سه سال و نيمي که از عمر تارنمايم مي گذرد هرگز امکان اين همه تآخير وجود نداشته است . واقعيت اين است که حضور در همايش تنها بهانه اي براي تمرکز اعصاب بود . از شما چه پنهان خيلي تحت فشار بودم . دغدغه پاسخ به انبوه کامنت ها و نامه هاي محبت اميز شما بزرگواران و انتشار به موقع مطلب جديد بد جوري آزارم مي داد . کافي بود چند روزي از محيط اينترنت و خانه دور باشم . يا براي ديدار نوه هايم به کرج مي رفتم .. در مراجعت حجم عظيمي از نامه و کامنت و پاسخ به ان ها مانع انتشار پست جديد ام مي شد و همين امر فشار عصبي شديدي به من وارد مي کرد . از سوي ديگر زخم زبان بدخواهان و حسودان و مغرضان باعث شده بود که تمرکز و انگيزه هايم رو بتدريج از دست بدهم .. ! در اين مدت زماني که از شما ياران همدل و صميمي دور بودم خيلي دلم براي يکايک شما تنگ شده بود . از شما چه پنهان روز پنج شنبه تلفني استعفاي خويش را از حضور و همراهي با همايش اعلام کردم .. اگه پذيرفته شود به اميد خدا از اين به بعد همچون گذشته با تمام وجود در خدمت خواهم بود ..

بی اعتنایی خبرنگاران خالي بودن صندلي ها رو رقم زد !

جايگاه شهيد چمران هرگز متزلل نخواهد شد .

اواخر بهار بود که به دعوت آقای " قربان حسینی " به موسسه فرهنگی هنری " پیام سازان نور " رفتم . او به من گفت : قراره " نخستین همایش بین المللی مصطفای اندیشه ها " گرامیداشت شهید دکتر مصطفی چمران در دهم مهرماه برگزار بشه . آیا حاضر به همکاری هستی ؟ روی ارادتی که به شهید چمران و شخص قربان حسینی داشتم ، با دل و جان پذيرفتم .

بعد از ماه ها جلسه و همفکري ، به دليل ملاحظات شخص مهندس چمران ما هم چنان در تهيه بودجه همايش مشکل داشتيم ! به قول حاج آقا حسيني اگه به جاي شهيد چمران هر شهيد ديگري بود ، آقاي مهندس چمران امکانات کافي در اختيارمون قرار مي داد .. ! عاقبت بعد از دوندگي هاي فراوان قرار شد سازمان فرهنگي هنري شهرداري بودجه اوليه را تهيه نمايد . به همين دليل آقاي حيدري پور رئيس فرهنگسراي انديشه به عنوان مجري همايش انتخاب شد .

از همان روزهاي نخست آقاي حميد نوروزعلي در جلسات ما رو همراهي مي کرد . وي به خاطر تجربيات ارزشمندي که داشت ، به عنوان مدير کميته روابط عمومي و تبليغات از سوي دبير همايش منصوب و حکم دريافت نمود . اما راستش رو بخواهيد به بنده بي سواد کم تجربه فقط وعده حکم را دادند .. ! و هرگز از حکم یا ابلاغیه هیچ خبری نشد .! بگذريم !!

و اما حاج علي آقاي خدادي که گاهي او را " خدادادي " هم مي نامند ، در مقام مدير کميته مدعوين منصوب شده است . و الحق و انصاف به دليل برخورداري از تجربه ارزشمند خود خيلي عالي و جلوتر از زمان کار برنامه ريزي و دعوت از مدعوين را آغاز کرده است .. خدا قوت حاجی ..

ماجراي بنده حقير سراپا تقصير خيلي طولاني است ... ! همين قدر بگم که .. به عنوان خادمي کوچک در جمع بزرگان و فرهيختگان به عنوان نخودي حضور يافته بودم .. ! به همين دليل هم کسي حضورم رو جدي نمي گرفت ! روايت است .. در محافل رسمي به عنوان دبير ستاد خبري هم از بنده ياد مي شد ..!

راستش رو بخواهيد اغلب زحمات همايش به دوش اين سه خانم بزرگوار بوده است . و در حقيقت با تلاش خستگي ناپذير خود چرخ همايش رو به حرکت در اورده اند .. لذا به رسم کليشه هاي رايج از سمت راست معرفي مي کنم : خانم مهربان ( مسئول ستاد خبري ) است . و خانم ها مولايي و کمالي ( مسئوليت پي گيري ، هماهنگي و برنامه ريزي ) را به عهده دارند ..

حاج علي آقا مدام در حال تماس و برنامه ريزي جهت دعوت ازميهمانان است . خيلي حرفه اي اين کار رو دنبال مي کند . گاهي هم از خانم ها مي خواهد به او ياري نمايند .. خدا خيرش بده

دلم مي خواهد اعتراف صادقانه اي بکنم .. باور کنيد هرگز در عمرم مجموعه اي منظم ، حرفه اي ، با شخصيت ، خوش برخورد و با صداقت تر از تيم اجرايي فرهنگسراي انديشه نديدم . آن ها خيلي جدي و عالي وظايف محوله رو با لبخند به انجام مي رسودند . در سمت راست آقاي " دستمالچي " يکي از مديران نازنین فرهنگسرا را در حال گفت و گو با مدير تبليغات مي بينيد ..



بعد از جلسات متعدد و تصميم گيري هاي گوناگون در کميته هاي مختلف ، قرار شد نشست خبري همايش با اصحاب رسانه ها در فرهنگسراي " رسانه " انجام گيرد . از اين رو مزاحم آقاي " تدين " مدير با تجربه فرهنگسرا شديم . او همکاري صميمانه اي با عوامل دبيرخانه همايش ، خصوصآ ستاد خبري کرد که جا دارد از وي و همکارانش تشکر و قدرداني شود .

اين هم بنر بزرگ اطلاع رساني همايش که براي پس زمينه پشت سخنرانان در نشست خبري پيش بيني و طراحي شده بود . خيلي روي طراحي و ترکيب المان هاي آن وقت صرف شده بود ! اما صد افسوس که کاربرد چنداني نداشت .. !



راستش رو بخواهيد ستاد خبري علاوه بر ارسال دعوت نامه به شش خبرگزاري ، بيست و پنج روزنامه ، پانزده دعوت نامه هم براي شبکه هاي راديو تلويزيوني از جمله : واحد مرکزي خبر ، شبکه خبر ، شبکه العالم و جام جم .. ارسال کرده بود . اما متآسفانه هيچ يک تشريف نياوردند . دو فيلمبردار محترمي که در تصوير مي بينيد ، يکي از آن ها براي پوشش آرشيوي با دبير همايش قرارداد بسته بود ! و ديگري را هم در دقيقه نود رابطه اي براي حفظ آبرو خواهش کردم اومد .. !!

طفلک برو بچه هاي زحمتکش فرهنگسراي انديشه از کله سحر براي نصب بنر هاي سالن کنفرانس و پذيرايي از خبرنگاران به محل نشست اومده بودند . و با دل و جان در حال انجام وظايف خود بودند . در چهره هر يک شوق ميزباني با شکوه به چشم مي خورد .. مدير روابط عمومي هرهنگسراي رسانه هم بر حسن اجراي کار ها نظارت داشت ..

همان گونه که در تصوير مشاهده مي فرماييد ، به اتفاق آقاي تدين در حال بررسي سالن پذيرايي از خبرنگاران و دستگاه قهوه جوش هستم .. چيزي به اومدن همکاران خبرنگارم باقي نمانده بود ..

پاي سيب خوشمزه ، انواع آبميوه استرليزه ، نسکافه ، آب معدني به همراه موز براي پايان نشست در نظر گرفته شده بود ..

اين هم يک نوع بنر ديگر اطلاع رساني که در مداخل ورودي قرار گرفته بود .



قبل از حضور ميهمانان خبرنگار ، آقاي حيدري پور مدير کميته اجرايي به همراه آقاي دستمالچي ، يکي از معاونان وي در فرهنگسراي انديشه در حال بررسي اقدامات انجام گرفته است .. همه چيز براي پذيرايي و اطلاع رساني به ۶۵ نفر خبرنگار محترم آماده بود ..



عاقبت رآس ساعت ده صبح نخستين خبرنگاران به سالن آمفي تئاتر فرهنگسراي رسانه تشريف آورده و در انتهاي سالن مستقر شد ..

پانزده دقيقه بعد ، دومين خبرنگار که خانمي محترم از يکي از نشريات بود ، تشريف اورده و در رديف آخر نشست .. مدام به خودم دلخوشي مي دادم که حتمآ تشريف خواهند آورد .. معمولآ اغلب نشست ها با تاخير صورت مي گيرد .. دو نفر از نيرو هاي خودي در همان رديف آخر به روي صندلي نشستند تا کمي تا قسمتي از آبرو ريزي جلوگيري کنند .. !

ساعت ده و نيم بامداد بود .. اما هنوز خبري نبود ! از خانم " ليلا مهربان " که همکارمون در بخش ستاد خبري بود خواهش کردم تا در سالن بنشيند .. !

بعد از گذشت حدود ۴۵ دقيقه که با غرولند همان يکي دو نفر همراه شده بود ، ناچارآ به ترتيبي که مشاهده مي فرماييد ، سخنران ها در جاي خود مستقر شدند .. ! اما سالن همچنان خالي بود !

اضطراب و ناراحتي در چهره همه عوامل اجرايي مشاهد مي شد ! هيچ کس فکرش رو نمي کرد که دوستان محترم خبرنگار پاسخي به دعوت نامه هاي رسمي ندهند ! چون خانم مهربان به يکايک رسانه ها تماس گرفته بود تا تآئيديه دعوت نامه اش رو بگيرد .. !

با افزوده شدن دو بانوي محترم خبرنگار ، ديگه تاخير جايز نبود ! کلآ شش خبرنگار در سالن حضور يافته بودند .. !! با احتساب فيلمبردار محترم شبکه سه ( آقاي حسين زاده ) و کارگردان آن ( آقاي حميدي ) کلآ هشت نفر از جمع ۶۵ نفر ميهماني که دعوت شده بودند ، در سالن امفي تئاتر حضور داشتند .

براي حفظ موازنه ( شما بخوانيد جلوگيري از آبرو ريزي ) تعدادي از کارمندان فرهنگسراي انديشه در رديف هاي خالي سالن نشستند ..

باور کنيد از ناراحتي و غصه داشتم دق مي کردم .. ! همه ناراحت بوديم . به هر حال طبق هماهنگي مراسم تلاوت آياتي چند از کلام الله مجيد رسمآ آغاز شد .. در حالي که فقط شش روزنامه نگار در سالن حضور داشتند .. ! و اين غير قابل تحمل بود ..

به غير از دونفر خبرنگار محترمي که در انتهاي سالن نشسته بودند ، اين چهار نفر کل روزنامه نگاراني هستند که افتخار حضور داده بودند ... !

بنده با علامت زرد رنگي ، خبرنگاران را از خودي ها متمايز کرده ام .. !!

ابتدا بنده ضمن عرض خير مقدم و خوشامدگويي به حضار ژورناليست در سالن ، از ان ها خواهش کردم بعد از پايان سخنراني دبير جشنواره ، جهت اعلام اسامي ميهمانان ويژه خود براي روز همايش به خانم مهربان مراجعه فرمايند .. و سپس از آقاي قربان حسيني خواهش کردم سخنان خود رو بيان فرمايند .

در اين تصوير به خوبي خبرنگاران با علامت زرد رنگ مشخص شده اند .. !

در حالي که سخن در باب ابعاد مختلف شخصيت شهيد بزرگوار دکتر مصطفي چمران بيان مي شد ، وجود صندلي هاي خالي خيلي عذابم مي داد .. ! واقعآ حق شهيد چمران و حتي هيچ شهيدي ديگر نيست که اين چنين غريبانه در باره آن ها سخني روايت شود ..

شايد باورتون نشه .. مطالب و نکات جالبي در باره شهيد چمران عنوان شد که بعيد مي دونم کسي قبلآ آن ها را شنيده باشد .. حتي يکي از کتاب هاي اين شهيد عارف که به قلم خودش به زبان انگليسي درج شده بود ، به ميهمانان معرفي شد .. اي کاش اين اطلاعات رسانه اي مي شد ..

هديه به خبرنگاران موضوعي است که بايد صراحتآ به آن پرداخته شود .. متآسفانه رسم بسيار ناپسندي در کشور رواج يافته است که بعد از پايان هر نشست خبري با اهداي هدايايي ، به اصطلاح سبيل خبرنگاران چرب مي شود .. !!‌ و با عرض شرمندگي اعلام مي کنم کار به جايي رسيده که انعکاس اخبار بستگي به سنگيني هديه داد .. !! يادمه چند سال قبل موجي عليه اين حرکت نا پسند راه افتاد . اگه اشتباه نکنم ابتدا واحد مرکزي خبر بود که رسمآ اعلام کرد .. خبرنگاران اين واحد مجاز به دريافت هيچ گونه هديه اي نيستند ..

بعد ها تعدادي نشريه ديگر از جمله روزنامه " رسالت " هم به جمع مخالفان پيوست . و تقريبآ اين حرکت منسوخ مي شد .. که من فعاليت ام رو در مطبوعات کم کردم . اما وقتي در دبير خانه همايش بحث هدايا پيش آمد ، متوجه شدم نه تنها منسوخ نشده ، بلکه متآسفانه انعکاس خبر بستگي به نوع هدايا دارد ! البته از حق نبايد گذشت که همه خبرنگاران چنين نيستند . و اغلب ان ها چشمداشتي به هديه ندارند . و وظايف خود رو به نحو احسن انجام مي دهند . کما اين که در همين نشست هم تعدادي از همکاران روزنامه نگار بدون دريافت هديه قصد ترک سالن را داشتند که به زور تقديم شد .. !

با پايان يافتن سخنراني ، ما مونديم و کلي ميوه و پاي سيب اضافي ... !! به هر حال از حاضران به نحو احسن پذيرايي به عمل آمد ..

شايد يک ليوان نسکافه به همراه يک پاي سيب خوشمزه ، اندکي از دغدغه هاي خالي بودن سالن رو جبران کنه ..

طفلک جناب حيدري پور لحظه اي از هماهنگي برنامه ها غافل نيست . حتي در زمان استارحت و پذيرايي هم دلشوره کارهايش رو دارد . خدا قوت به اين مدير جوان و با تقوا که با عملکرد دقيق و صادقانه خويش و همکارنش باعث افتخار کشور هستند ..



کلام اخر ...

تصاوير را مشاهده کرديد . بقدرکافي گويا بودند . اما براي اين که در آينده گناه بي اعتنايي خبرنگاران به دامن ستاد خبري و همکاران عزيزم در دبيرخانه همايش نيفتد ، لازم مي دونم در باره روند دعوت از اصحاب رسانه توضيحاتي رو عرض کنم ...

از ان جايي که انعکاس خبر در رسانه ها اغلب رابطه اي است ، معمولآ مسئوليت ستاد هاي خبري به خبرنگاران قديمي سپرده مي شود تا از طريق ارتباطاتي که با همکاران خود دارد ، انعکاس خبرها به شکل مطلوبي نمود پيدا کند . ( البته فرا گير نيست . اما ترجيحآ چنين است ) لذا فکر مي کنم دليل واگذاري سمت دبير ستاد خبري همايش به بنده چنين بوده باشد .بگذريم .. از اون جايي که احتمال مي دادم شماره تلفن اغلب همکاران مطبوعاتي و راديو تلويزيوني که بنده در گذشته با ان ها همکاري داشتم تغير کرده باشد ، با ليست روابط عمومي فرهنگسراي انديشه تلفيق کرده و به يکايک نشريات ، خبرگزاري ها و شبکه هاي داخلي و بين المللي راديو تلويزيون دعوتنامه فرستاديم . از اون جايي که دغدغه عدم استقبال همکاران رو داشتم ، ليست جديد و به روز شده اي رو از روابط عمومي وزارت ارشاد ( رابطه اي ) دريافت کرده و براي اغلب نشريات و رسانه ها دعوتنامه فرستاديم ..

راستش رو بخواهيد حسي مدام آزارم مي داد .. انگار به من و همکارانم الهام شده بود که شاید دوستان تشريف نياورند ! از اين رو دست به دامن حاج علي آقاي خدادي شده و اسامي و شماره تلفن و اي ميل همه خبرنگاران انجمن دفاع مقدس رو گرفتم . و از اون جايي که نام و چهره دبير جشنواره آقاي قربان حسيني به دليل سال ها فعاليت در بنياد حفظ آثار و ارزش هاي دفاع مقدس براي اين همکاران آشنا بود ضمن تماس با يکايک آن عزيزان و تآکيد بر حضور حاج آقا قربان حسيني و حاج علي آقا در همايش براي همگي دعوتنامه ارسال کرده و تآئيديه دريافت را گرفتيم . حتي براي خاطر جمعي بيشتر ، به تعدادي از دوستان صميمي خود و حاج آقا حسيني هم شخصآ تماس گرفتم و آن ها را براي نشست خبري دعوت کردم .. ديگه يقين پيدا کرديم که حداقل ۶۵ نفر براي کنفرانس خبري حضور خواهند يافت . خصوصآ اين که در زير دعوتنامه اسامي و لوگوي سازمان هاي قدرتمندي چون .. صدا و سيما ، بنياد شهيد چمران ، بنياد شهيد ، وزارت دفاع ، سازمان فرهنگي هنري شهرداري و ... به عنوان مشارکت به چشم مي خورد . و نشان از اعتبار قوي و بين المللي همايش داشت ..

متآسفانه با آن همه پي گيري و تآکيد همان گونه که در تصاوير ديديد ، با بي اعتنايي خبرنگاران مواجه شد ! ذکر اين نکته ضروري است که تاريخ نشست خبري را قبل از هفته دفاع مقدس انتخاب شده بود تا هيچ گونه تداخلي در کار همکاران محترم بوجود نيايد .. بگذريم ! اما از اون جايي که هر کدوم از ما عادت داريم از شکست ها نهراسيم ، عزم خود را جزم کرده و اين بار متن سخنراني دبير جشنواره را تايپ کرده و براي همه نشريات و روزنامه ها فرستاديم . تا اون جا که به خاطر دارم ، به بيش از ۴۴ نشريه متن خبر را ارسال کرديم . حتي فيلم تلويزيوني مراسم را هم با فرمت مورد نياز صدا و سيما ( ميني دي وي دي ) آماده و به شبکه هاي خبري تلويزيوني ارسال کرديم . اما متآسفانه بعد از گذشت دو روز ، تنها خبرگزاري فارس و روزنامه اطلاعات و الوفاق مختصري به اين کنفرانس اشاره کرده بودند ... !!

و اما بعد ...

باور کنيد بعد از اين سلسله اتفاقات از خودم به عنوان يک خبرنگار متنفر شدم . احساس بي هويتي و شرمندگي مي کردم . حتي خجالت مي کشيدم به روي همکارانم در ساير کميته ها نگاه کنم .. ! چون خروجي همه زحمات و تلاش هاي آن ها به ستاد خبري ختم مي شد .. حالم بد جوري از اين بي اعتنايي گرفته شده بود . اعصابم شديدآ خرد شده بود . تحمل اين همه خفت و تحقير رو از سوي همکاران سابق خود نداشتم .. پاهايم کشش لازم براي رفتن به دفتر همايش رو نداشت .. اين بود که تصميم نهايي ام رو گرفتم .. و پنج شنبه ظهر تلفني به خانم مهربان با ديدگاني گريان تماس گرفته و خواهش کردم متن استعفاي حقير رو به شکلي که برايش مي خوانم ياداشت کرده و به دبير جشنواره ارايه دهد .. و به اين ترتيپ پروسه همکاري ام با نخستين همايش بين المللي مصطفاي انديشه ها قطع شد .. شک ندارم دوستان از اين اتفاق خوشحال خواهند شد .. چون اين بي اعتنايي و سکوت خبري را به حساب بي عرضگي حقير گذاشته بودند .. اما مطمئن هستم همايش با اقتدار کامل به گونه اي که در خور نام و شخصيت شهيد بزرگوار و عارف مبارز دکتر مصطفي چمران است ، برگزار خواهد شد . انشاالله
عکس های مرتبط(حتما ببینید)
http://yu8liq.blu.livefilestore.com/y1pqY4DWW0MJ6VZatPnBpm2iWzMxkiTJrtdK1rSpicgj_vYgeVfuJe7PjVl3omgPnwDY8zL981epS_l8reA7lzG8SqvT-HxQvhx/Small---2.jpg?psid=1
http://yu8liq.blu.livefilestore.com/y1pyc2dAMl4wDr-v6i5JkVxr36E15ecEBzdfpFkRHZw5tNnbBTVrpTe_zf5xnZ91UZxMimuAjen5WKsdM7cx0mSM4e9Lz8ivQhJ/37.jpg?psid=1
http://yu8liq.blu.livefilestore.com/y1pJMpdRChPd8wckqJo4fQKTtD5S5aWZ0H_eTz24dgWgaETtM8UPzHLnzVevLSYpOkwnl-thg38AvhS6cxFV29lHxHn8tvjKO-R/38.jpg?psid=1
http://yu8liq.blu.livefilestore.com/y1pCw7Oolv95BhpWO7JE-0PLkkZpF2XqtYydVA0674r6xGpWdsaX_8Ia0H8t81VtL-9tQv-6L44si-j3TnrAmoDp0VV-lvRBE-p/Small-7.jpg?psid=1
http://yu8liq.blu.livefilestore.com/y1pZUuia_rGZim5fKYzTHHsECvHM3rxelWsYCNAEZjsG1G6gesefBEG5tVq8zeqHFAQ6WncRMOyzDOn4M5Ddb7Mu9OVACUmChxx/26.jpg?psid=1
این هم که دیگه محشره:
http://yu8liq.blu.livefilestore.com/y1peMF5ILXB-7EB9lKRxv0bajlqJ63lYOHG9Yx0ANr2vtKZLBwOuEcgu3niUM0xTAdd83kUeL10UQOwK8URPjL_sImRp2Da3kxc/Small-6.jpg?psid=1

[size=24]واقعا دیگه مردم نسبت به دفاع مقدس و شهیدان و .....بی تفاوت شدند تو همین میلیتاری فکر کنم تاپیک های مربوطه کم ترین بازدید رو داشته باشه ولی یادمون باشه اگه شهیدان نبودن الان ایرانی هم نبود[/size]
منبع:http://oldpilot.blogfa.com/post-896.aspx

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط FLANKER
      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385294.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385295.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385335.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385333.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385300.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385309.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385302.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385304.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385306.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385307.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385334.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385336.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385337.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385338.jpg
    • توسط SAEID
      [align=center]توسط متخصصين داخلي؛

      سامانه موشك زمين به هواي "اس200" بهينه‌سازي شد

      همزمان با سالگرد عمليات والفجر 8، سامانه موشكي "اس 200" به دست متخصصين پدافند نيروي هوايي ارتش بهينه و بازسازي شد.

      [/align]

      به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از روابط عمومي نيروي هوايي ارتش، سامانه‌‌ي موشكي زمين به هواي "اس200" توسط متخصصين پدافند نيروي هوايي ارتش بهينه و بازسازي شده و صبح امروز يكشنبه با حضور مقامات لشكري و كشوري پرتاب آزمايشي خود را با موفقيت انجام داد.
      احمد ميقاني، فرمانده نيروي هوايي ارتش در تشريح ويژگي‌ها و توانايي‌هاي برجسته‌‌ي اين موشك گفت: بررسي ميزان كارايي سامانه‌هاي پدافند اعم از موشكي و راداري در مقابل تهديدات احتمالي عليه كشور ايران و همچنين ارتقاء سطح مهارت و دانش كاركنان عملياتي و فني در مراحل مختلف و آماده‌سازي تجهيزات موصوف از اهداف آزمايش اين سامانه‌ موشكي است.
      وي با اشاره به تلاش‌هاي متخصصين نيروي هوايي براي بومي‌سازي و نهادينه كردن علوم پيشرفته دنيا در راستاي دفاع از حريم هوايي كشور، گفت: توان نظامي ايران در خدمت صلح و آرامش كشور و منطقه است و تاريخ پرافتخار انقلاب اسلامي ايران نشان‌دهنده‌ي متخصصين و اتكاء به توانمندي‌ داخلي است كه قابليت‌ تأمين تمامي نيازهاي كشور را به استفاده از اقدامات تخصصي و امكانات موجود فراهم مي‌كند.
    • توسط GHIAM
      با استفاده از طول استند موشک فاتح، تونستم ابعاد موشک فتح را به دست بیاورم. موشک فتح دارای طول 6.5 متر و قطر 40 سانتیمتر است. این موشک نسبت به فاتح110 حدودا 2.30متر کوتاهتر و 20 سانتیمتر قطر کمتری دارد.  
      هیچ گونه اطلاعاتی از جنس موتور و جنس بدنه موشک وجود ندارد. اما احتمالا فتح موشکی با وزن 800-900 کیلوگرم، برد  200 - 300 کیلومتر و سرجنگی 150-200 کیلوگرمی باشد. به نظر میر‌سد سپاه قرار است این موشک را جایگزین نسخه های اولیه فاتح 110 کند. هرچند سرجنگی سبکتری نسبت به فاتح دارد برای زدن اهداف نرم از جمله زیرساخت‌های نفتی، مراکز صنعتی، اهداف غیرمقاوم نظامی و ... بسیار موثر است. 
      با توجه به ابعاد و وزن موشک فتح، می‌توان 4 تیره از این موشک را مانند فجر 5 از روی حامل IVECO پرتاب کرد.  
       

       
       

       

       
       
       
    • توسط mehdipersian
      شناور شهید باقری به بالگرد، موشک و پهپاد مجهز خواهد شد 
      فرمانده نیروی دریایی سپاه:

      شناور شهید باقری که در آینده ساخت آن به اتمام می‌رسد، علاوه بر داشتن یک ناوگروه در داخل خود، باند پرواز هم دارد که پهپاد می‌تواند از روی آن حرکت کرده و به پرواز درآید و در بازگشت هم می‌تواند بر روی آن بنشیند.
      شناور شهید باقری با ۲۴۰ متر طول و ۲۱ متر ارتفاع، مجهز به بالگرد، موشک و پهپاد است.
      این شناور به گونه‌ای در حال ساخت است که از روی عرشه آن حدود ۶۰ پهپاد می‌تواند پرواز کند و بنشیند.
      وستانیوز
       
    • توسط mehdipersian
      مرداد گذشته، یک ماهواره سنجش از دور ساخت روسیه برای ایران از پایگاه فضایی بایکونور پرتاب شد و انتظار می‌رود سه ماهواره دیگر نیز در سال‌های آینده به فضا پرتاب شوند. همچنین شواهد قانع‌کننده‌ای وجود دارد که نشان می‌دهد یک شرکت روسی در حال ساخت یک ماهواره ارتباطی برای ایران است که در سال 2024 در مدار زمین ثابت قرار می‌گیرد.
       
      ماهواره ی خیام:

       
       
      مرداد 1394، ایران با دو شرکت روسی در مورد پرتاب ماهواره سنجش از دور ساخت روسیه که توسط ایران اداره می شود، به توافق اولیه دست یافت. ماهواره ایرانی در 18 مرداد 1401 به وسیله ی شرکت روس کاسموس به فضا پرتاب شد. 
       
      مشخصات فنی ماهواره:

      مشخصات فنی ماهواره توسط روسیه و ایران اعلام نشده است ولی می توان از یک حق اختراع منتشر شده توسط شرکت NPK Barl در مرداد 1401 اطلاعات جدیدی بدست آورد. این طرح یک ماهواره سنجش از دور با وضوح بالا را توصیف می کند که دقیقاً شبیه خیام است. دارای یک گذرگاه شش ضلعی و چهار پنل خورشیدی است که با زاویه 45 درجه نسبت به محور طولی ماهواره به سمت پایین امتداد دارند. 
       
      محموله یک تلسکوپ کورش(Korsch) با پنج عنصر نوری است. تلسکوپ کورش یک تلسکوپ آناستیگمات سه آینه ای فشرده است که میدان دید وسیعی را ارائه می دهد. این تلسکوپ تصویربرداری را در یک کانال پانکروماتیک و چهار کانال چند طیفی (نزدیک مادون قرمز، قرمز، سبز و آبی) ارائه می دهد. سه پیکربندی ممکن برای تلسکوپ ارائه شده است که همگی با نسبت کانونی f/11.53 (نسبت کانونی تقسیم فاصله کانونی بر دیافراگم است)میباشند. مقادیر سه پیکربندی عبارتند از:
       
      دهانه / فاصله کانونی
      0.535 متر6.17 متر
      0.75 متر8.65 متر
      1.1 متر12.68 متر
       
      در اولین پیکربندی که در شکل زیر نشان داده شده است، وزن تلسکوپ 125 کیلوگرم و طول آن 1.8 متر است.
       

       
      دو پیکربندی دیگر منجر به گذرگاه طولانی‌تر می‌شود، اما نیازی به تغییر در جعبه‌های الکترونیکی محموله و آرایه‌های پیکسل CCD ایجاد نمیکند. این تلسکوپ از یک آرایه کانونی کروی و نه مسطح برای کمک به جلوگیری از لکه دار شدن تصاویر استفاده می کند. یک آرایه اسکن الکترونیکی داده‌ها را در باند X با سرعت‌های 480 مگابیت تا 1.5 گیگابیت بر ثانیه به زمین ارسال می‌کند (نرخ بالاتری نسبت به گزارش NPK Barl در فوریه 2021 ).
       
      سازنده محموله نوری مشخص نیست، اما برخلاف تخصص این شرکت در سیستم های زمینی می تواند خود NPK Barl باشد. طی نمایشگاهی در سال 2019، این شرکت تلسکوپ سنجش از دور را به نمایش گذاشت که انتظار می‌رفت ظرف دو سال آینده به فضا پرواز کند. گزارش شده است که وزن آن تنها 46 کیلوگرم است و همچنین کوچکتر از نمونه ثبت اختراع به نظر می رسد، اما تنها ماهواره میزبان ممکنی که در حال حاضر برای آن قابل شناسایی است، خیام است. احتمالاً تنها یک بخش از تلسکوپ به نمایش گذاشته شده است. 

       
      در یکی از نقشه‌های همراه با حق ثبت اختراع(پتنت) ، ماهواره در بالای طبقه فرگات در داخل محفظه محموله موشک سایوز-2-1a قرار دارد (که نشان می‌دهد پرتاب اولیه به وسیله ی این ماهواره بر به جای سایوز-2-1b سنگین تر بود).
       
       اگرچه پتنت‌ها به ندرت به پروژه‌هایی اشاره می‌کنند که به آن‌ها مربوط می‌شود، اما در اینجا ماهواره در واقع متعلق به پروژه 505 نشان داده شده است. همانطور که در نقاشی زیر مشاهده می‌شود، ماهواره‌ها به اندازه‌ای کوچک هستند که سه عدد از آنها در داخل دماغه قرار گیرند.
       
       
       
      کاربرد خیام:
       
      به طور رسمی، خیام تنها کاربردهای غیرنظامی در زمینه هایی مانند کشاورزی، مدیریت منابع طبیعی و نظارت بر محیط زیست خواهد داشت. مدت کوتاهی پس از پرتاب، رئیس سازمان فضایی ایران مدعی شد خیام به دلیل اندازه کوچکش نمی تواند به عنوان یک ماهواره جاسوسی استفاده شود. با این حال، وضوح زمینی گزارش شده آن (0.73 متر) برای انجام کارهای شناسایی ارزشمند کافی است. 
       
      مرکز کنترل ماموریت خیام:
       

       
       
      به گزارش اخبار ایران، مرکز کنترل ماموریت خیام در مرکز فضایی ماهدشت که تقریباً در 60 کیلومتری غرب تهران و نرسیده به شهر کرج قرار دارد. این مرکز در اوایل دهه 1970 برای دریافت اطلاعات از ماهواره های سنجش از دور خارجی تأسیس شد که اولین آنها ماهواره های لندست ایالات متحده بود. همانطور که در تصاویر Google Earth مشاهده می شود، ساخت یک ساختمان جدید در این سایت حدود آوریل 2020 آغاز شد و اکنون کامل شده است. احتمالاً در گزارش تلویزیون ایران که پس از پرتاب خیام از مرکز کنترل مأموریت پخش شد، دو آنتن سهموی در شمال شرقی ساختمان جدید دیده می‌شود.
       

       
      همکاری های روسی/ایرانی بعدی:
       
      خیام پیش بینی می شود حداقل پنج سال فعالیت داشته باشد و قرار است در سال های آینده ماهواره های بیشتری نیز به آن ملحق شوند. پس از پرتاب، حسن سالاریه اعلام کرد که ایران سه ماهواره دیگر از همین نوع را سفارش داده است و افزود: اولین ماهواره در مجموع 40 میلیون دلار هزینه داشته است.
       
      به نظر می رسد که همکاری فضایی بین روسیه و ایران اکنون فراتر از حوزه سنجش از دور است. در هفته‌های اخیر شواهدی به دست آمده است که روسیه در حال ساخت یک ماهواره ارتباطی زمین‌ایستا برای ایران با نام اکواتور (به روسی به معنای «استوا») است. این نام برای اولین بار در سال 2020 در بیوگرافی مختصری از متخصص ISS Reshetnev، تولید کننده پیشرو روسیه در ماهواره های ارتباطی مستقر در نزدیکی کراسنویارسک در سیبری ظاهر شد. در کنار آن بسیاری دیگر از پروژه ها نیز به آن اشاره شد که این شخص در آن مشارکت داشته است و جزئیات بیشتری ارائه نشده است.
       

       
      ایران در نهایت قصد دارد ماهواره‌های ارتباطی زمین‌ایستا را با استفاده از پرتاب‌کننده‌های بومی پرتاب کند، اما به‌نظر نمی‌رسد ماهواره‌هایی که در آینده قابل پیش‌بینی به فضا پرتاب می‌شوند، قادر به قرار دادن محموله با این ویژگی در این نوع مدار باشند. بنابراین، این کشور احتمالاً برای پر کردن جای خالی باقیمانده نیز به روسیه متکی خواهد بود. اگر معامله‌های دیگری در این زمینه هنوز وجود داشته باشد، پشت درهای بسته انجام شده است. 
       
      ________________________________________
      تلخیص و ترجمه از mehdi persian برای میلیتاری
      ________________________________________
      منبع:
      https://www.thespacereview.com/article/4475/1
       
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.