تغذیه و آشپزخانه در نیروهای نظامی تغذیه و آشپزخانه در نیروهای نظامی
توسط
mr-sadra, در در متفرقه نیروی زمینی
امتیاز دادن به این موضوع:
-
مطالب مشابه
-
توسط MR9
موقعیت قرارگاه مرکزی منافقین :
در 90 کیلومتری شمال بغداد ،پس از عبور از شهر "الخالص" به "قرارگاه اشرف" خواهید رسید.این پادگان با وسعت6 در 8کیلومتر مربع تا سال 1365 هجری شمسی تحت عنوان "معسگر الخالص الخاص" محل استقرار یکی از تیپ های گارد ریاست جمهوری صدام حسین بود.این پادگان از شمال به انبارهای بزرگ مهمات و تسلیحات و یک روستای کوچک عراقی،از شرق به یک فرودگاه متروکه،از جنوب شرق به روستای "شیخ شنیف" ، از جنوب به یک مرکز مرغداری و از غرب به جاده بغداد- کرکوک محدود شده است."اشرف بزرگ" 12*10 کیلومتر مربع است که پادگان اشرف و زمین های اطراف آن را شامل می شود.
پس از اخراج مسعود رجوی به عراق و ملاقات او با صدام حسین ، این پادگان بطور کامل تحویل گروهک منافقین شد و آنها پایگاه های خود در سلیمانیه و کرکوک را جمع آوری کرده و از سال 1366 هجری شمسی تحت عنوان به اصطلاح "ارتش آزادیبخش ملی " در این محل تجمع کنند.
در کیلومتر 90 جاده قدیم بغداد-کرکوک انشعابی از قسمت شرقی، شما را به درب اصلی پادگان اشرف هدایت خواهد کرد.شمال و جنوب این جاده آسفالته و فرعی محل استقرار 2 گردان ارتش صدام حسین ،گروهان رادار،گروهان موشکی پدافند هوایی و مقر سازمان استخبارات صدام حسین است که در نزدیکی ورود به پادگان قرار دارد.از سال 1365 شمسی تا زمان سرنگونی صدام حسین ،نقش این نیروها پدافند هوایی،حفاظت بیرونی و کنترل ورود و خروج به پادگان اشرف بود .
مرصاد ، کمینگاه منافقین
ببرها وارد می شوند :
اگر چه نیروی های مسلح جمهوری اسلامی ایران ( ارتش جمهوری اسلامی ایران ، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ، بسیج و..) در جریان عملیات مرصاد ، شکست سنگینی بر پیکره گروهک منافقین وارد آورد ، بازماندگان فرقه رجوی ، مجدداً نیروی های باقی مانده خود را در قرارگاه های متعدد خود در عراق ، جمع آوری و با حمایت رژیم بعثی ، فعالیتهای خود را از سر گرفتند . اما بدنبال شکست مفتضحانه رژیم بعثی حاکم بر بغداد در مقابل تهاجم گسترده نیروهای ائتلاف به منظور بازپس گیری کویت در ماه مارس 1991 و بغرنج شدن وضعیت در این کشور که همراه با بروز تشنجات و حرکتهای مسلحانه در شمال و جنوب آن گردید ، باعث شد تا گروهک منافقین با یک بن بست غیر قابل تصور مواجه گردد .
به همین دلیل ، تروریستهای مسلح این گروهک ، دست به تحرکات جدیدی در داخل خاک ایران زده و در یکم آوریل 1991 ، با استفاده از شرایط حاد منطقه ، یکسری اقدامات مسلحانه تروریستی در غرب ایران ، بویژه ارتفاعات استان کرمانشاه را رقم زدند که موجبات به شهادت رسیدن صدها نفر از شهروندان کرد ساکن در این منطقه را فراهم آورد .
بنابراین در پاسخ به شرارتهای این گروهک تروریستی ، در بامداد روز 5 آوریل ، نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران با استفاده از 9 فروند جنگنده- بمب افکن F-4E ، جمعی پایگاه سوم شکاری (TFB-3) یک ضربت اساسی را به پادگان اشرف که قرار گاه مرکزی این گروهک بشمار می رفت ، وارد آورد که درعمق 80 کیلومتری داخل خاک عراق و در 28 کیلومتری شمال شهر خالص قرار داشت . 5 دقیقه بعد از این حمله ، 9 فروند جنگنده- بمب افکن F-5E جمعی پایگاه چهارم شکاری (TFB-4) بقیه تاسیسات این قرار گاه را با مهمات سنگین مورد حمله قرار دادند که براساس اطلاعات منتشر شده ، تلفات گسترده ای را موجب گردید .
با این حال ، در جریان این حمله غافلگیرانه ، خدمه یکی از فانتوم های شرکت کننده ( سریال 6688-3) موفق به اجرای صحیح مانور POP-UP نگردید و هر دوخدمه مجبور به اجکت شده و توسط شبه نظامیان مستقر در منطقه بازداشت و بسرعت به دولت عراق تحویل داده شدند
بقایای فانتوم ساقط شده نیروی هوایی به سریال 6688-3
در شمال عراق ، دولت ترکیه که سالهاست در حال جنگ غیر رسمی با شورشیان حزب کارگران کرد که به شکل محرمانه از حمایتهای اطلاعاتی و تسلیحاتی دولت وقت عراق بهره می برد ، قرار داشت ، به منظور سرکوب این شورشیان ، چندین عملیات رزمی را در امتداد مرز با ایران ، طراحی و اجرا نمود .
در جریان این عملیات رزمی ، فانتوم های نیروی هوایی ترکیه بارها و بارها حریم هوایی ایران را مورد تجاوز قرار داده و نقض نمودند و در این سو ، در موارد متعددی ، رادار مراقبت منطقه ، هشدارهای لازم را به ترکها ارسال نمود ولی علی الظاهر نیروی هوایی ایران هرگز عملیات رهگیری را اجرا ننمود . این مساله را می توان بدین دلیل تشریح نمود که تایگرهای مستقر در پایگاه دوم شکاری ،اگر چه بسیار سریع تر از فانتوم های ترک بودند اما بدلیل اینکه تیم های ضربتی نیروی هوایی ترکیه توسط جنگنده های F-16C این نیرو اسکورت می شدند ، حضور تایگر عملاً بی اثر بشمار می رفت . به همین علت ، فرماندهی وقت نیروی هوایی ایران تصمیم گرفت تا سازمان رزم پایگاه دوم شکاری را با اعزام جنگنده های MIG-29 که به تازگی از اتحاد شوروی تحویل گرفته شده بودند ، تقویت نماید .
اعزام فالکروم های تهرانی ، اگر چه در ابتدا به شکل موقت به این پایگاه مامور شده بودند ، اما با تغییر شرایط ، این استقرار به شکل دائمی در آمد و اسکادران 22 تاکتیکی نیروی هوایی (TFS-22) با حضور میگ های روسی تشکیل گردید و از آن سو ، تمامی تایگرهای موجود در این پایگاه (F-5E) به اسکادارن 21 تاکتیکی (TFS-21) انتقال یافتند .
با فروکش کردن آتش جنگ در آسیای جنوب غربی ، شرایط تقریباً به حالت عادی بازگشت ، اما این آرامش زیاد بطول نیانجامید ، چرا که در سال 1994 ، گروهگ منافقین مجدداً با اعزام تیم های ترورویستی بداخل کشور ، به شکل منظم دست به تخریب ، ترور مردم عادی و شماری از مقامات ارشد نظامی و غیر نظامی زدند .
سپهبد شهید صیاد شیرازی
د رنتیجه نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران ، مجدداً ماموریت یافت تا حملات هوایی خود را علیه قرارگاه مرکزی این گروهک در داخل خاک عراق ، از سر بگیرد .
این ماموریت کمتر شناخته شده ، توسط یکفروند جنگنده- بمب افکن F-5F و سه فروند جنگنده – بمب افکن F-5E جمعی پایگاه دوم شکاری در 9 نوامبر 1994 اجرا گردید . در این حمله جمعاً 16 تیر مهمات هوا به زمین مارک-82 به روی هدف حمل شد و پرنده های رزمی با موفقیت کامل و بدون خسارت جانبی ، ماموریت خود را به انجام رساندند .
اما بدلیل اینکه این حمله غافلگیرانه در داخل محدوده موسوم به منطقه پرواز ممنوع (NO FLY ZONE) شمال عراق که توسط ایالات متحده و بریتانیا حفاظت می گردید ، انجام شد ، به محض اطلاع از وقوع این حمله ، 20 فروند جنگنده متحدین شامل جنگنده – بمب افکن های F-16 و F-15 نیروی هوایی ایالات متحده به منظور رهگیری این دسته پروازی از پایگاه های خود واقع در خاک ترکیه به پرواز در آمدند که با توجه به پایان ماموریت دسته رزمی نیروی هوایی ایران ، برخوردی میان این دو پیش نیامد .
پی نوشت :
1- پلان های رزمی ارائه شده در این تاپیک در سطح وب وجود ندارد و توسط مترجم طراحی شده است
2- در این انجمن ، بیشتز از حماسه های گردان های تامکت و فانتوم گفته شده ، باشد که این تاپیک گوشه ای از حماسه های تایگرهای مظلوم نیروی هوایی که تلفات قابل توجهی را هم در جنگ تحمیلی متحمل شده است ، بیان نماید .
منبع : با اندکی تصرف ، IRANIAN TIGERS AT WAR BY BABAK TAGHVAEE
این مجموعه با صرف زمان ترجمه شده است ،
بنابراین ، هر گونه برداشت با ذکر منبع (MILITARY.IR) خواهد بود .
در غیر اینصورت ، برداشت کننده ، عرفاً و شرعاً ، مسئول خواهد بود .
مترجم : MR9
-
توسط bell214
مرواریدی در ژرفا
مصاحبه با خانواده شهيد سرهنگ خلبان «محمدهاشم آلآقا»
قهرمان شکاری (F-14)
مقدمه:
مدتها بود كه به صورت جسته و گريخته در محافل گوناگون كه از جنگ و نيروي هوايي صحبتي به ميان ميآمد و يادي از شهدا و همچنين شهيد سرهنگ خلبان «محمدهاشم آلآقا» ميشد، همرزمان و دوستانش در شجاعت، دلاوري، صداقت و خاكي بودن وي اتفاق نظر داشتند. ما نيز پيرو وظيفهمان مترصد فرصتي بوديم كه خدمت خانواده معظم شهيد رسيده و نسبت به احوالات وي معرفت بيشتري حاصل كنيم. اشاره كتاب «تامكتهاي ايران در جنگ تحميلي» به اين شهيد بزرگوار كه در شماره پيشين از نظرتان گذشت، بهترين بهانه براي اين منظور بود كه به لطف خداوند با دريافت اذن شرفيابي از خانواده شهيد مقصودمان حاصل شد.
باز هم مثل هميشه خود را در آنقدر مرتبهاي نميبينم كه رمز و راز شهداي ميهن را بنگارم و به تصوير بكشم، با اين حال براي رسالتي كه بر دوشم سنگيني ميكند بهانه خوبي دارم.
سايلي را گفت آن پير كهن چند از مردان حقگويي سخن
گفت خوش آيد زبان را بر دوام تا بگويد ذكر ايشان را مدام
گر نيم زايشان از ايشان گفتهام خوشدلم كاين قصه از جان گفتهام
محمدهاشم در 27 آبان سال 1324 در خاندان بزرگ «آلآقا» كه از خانوادههاي سرشناس شهر كرمانشاه ميباشد پا به عرصه وجود گذاشت. دوران تحصيل خود در مقاطع ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان را در شهر كرمانشاه گذراند. با اعلام مخالفت مادرش با وجود عشقي كه به پرواز داشت از اين كار منصرف شد اما علاقه وافر وي به ارتش كه همانا عشق خدمت به وطن بود باعث شد كه نهايتا به جمع نيروهاي مسلح بپيوندد. به دنبال آن وي پس از شركت در آزمون ورودي، موفق به راهيابي به دانشكده افسري نيروي زميني ارتش شده و با توجه به عطش درونياش در ميل به بال گشودن همزمان در جهت جلب رضايت مادر گام بر ميدارد. پس از فارغالتحصيلي از دانشگاه افسري اصرار وي كارگر افتاده و مادر به خلبان شدن فرزند راضي ميشود. هاشم كه گويي در ابتداي راه قرار دارد با نيروي مضاعفي بلافاصله اقدام كرده و با شركت در آزمون دانشكده خلباني از اين امتحان نيز سربلند بيرون آمده و با رسيدن به آرزوي ديرينه خود به جرگه دانشجويان خلباني نيروي هوايي ارتش ميپيوندد. با اتمام كلاسهاي زميني و آموزش مقدماتي پرواز، طبق روال آن روز نيروي هوايي براي تكميل دانش پرواز خود راهي ايالات متحده ميشود. با اتمام دوره، مفتخر به دريافت وينگ خلباني شده و راه بازگشت به وطن را در پيش ميگيرد. سروان خلبان هاشم آلآقا مقارن با سال 1350 به كشور بازگشته و با امريه ستاد فرماندهي نيروي هوايي به عنوان كمك خلبان جنگنده F-4، فانتوم، به پايگاه هفتم شكاري شيراز منتقل ميشود. در ادامه در سال 1351 برابر امريه ديگري براي ادامه انجام وظيفه به پايگاه يكم شكاري تهران فرستاده ميشود. هاشم در همين سال با دختري در همان محله سكونت پدر و مادرش در شهر كرمانشاه آشنا شده و اين آشنايي به ازدواج اين دو ختم ميشود.
آنها زندگي مشتركشان را در تهران آغاز كرده و پس از حدود 4 سال، در سال 1356 آماده سفري طولاني ميشوند. سروان خلبان آلآقا براساس صلاحديد فرماندهان وقت به همراه تني چند از خلبانان فانتوم، با خانوادههايشان براي آموزش هدايت پرنده پيچيده، انقلابي و جديد نيروي هوايي ارتش، گرومن F-14 تامكت عازم پايگاه نيروي دريايي ايالات متحده در ايالت ويرجينيا ميشوند. براي خلبانان باتجربه فانتوم همچون هاشم آلآقا پرواز با گربه گرومن و كاربري تسليحاتش كار آنچنان سختي نبود. زيرا در درجه اول F-4 و F-14 هر دو اصلا براي نيروي دريايي ايالات متحده طراحي و ساخته شده و بديهي است كه از يك استاندارد يكسان براي طراحي و ساخت آنها استفاده شده است و در درجه دوم از سه موشك هوا به هواي مورد استفاده تامكتهاي ايران، فانتوم قابليت شليك دو موشك آن (AIM-7 اسپارو و AIM-9 سايدوايندر) را دارد. با توجه به اينكه آلآقا و همرزمانش در جنگنده فانتوم در چگونگي استفاده از اين دو موشك تجربه كافي و وافي داشتند، فقط ميبايست اسلحه اصلي تامكت، موشك اسطورهاي هيوز AIM-54 فينيكس و رادار آن هيوز AWG-9 را بهطور كامل بشناسند. اگر عوامل مذكور را به اضافه هوش و جسارت ايراني كنيم ميشود حدس زد كه تمام نفرات اعزامي به راحتي بتوانند دوره خلباني F-14 را با موفقيت و سربلندي طي كنند. پس از پايان دوره در مدت حدود 18 ماه، خلبانان جديد جنگنده جديد در آبان 57 به سرزمين اجدادي خود باز ميگردند. با توجه به اينكه كانون فعاليت F-14 در ايران پايگاه هشتم شكاري ميباشد، هاشم به همراه خانواده خود از تهران به اصفهان نقل مكان ميكند. سكونت آنها در اصفهان مصادف ميشود با اوجگيري تظاهرات مردمي عليه حكومت پهلوي كه در نهايت به پيروزي انقلاب اسلامي ايران در بهمن 57 منجر شد. وقوع انقلاب در كشورمان سنگ محك بسيار جالبي براي تعيين عيار ارق ملي و حس وطنپرستي كاركنان نيروهاي مسلح بود و چه زيبا كه آلآقا و همرزمان ميهنپرستش در اين آزمون كوچكترين ناخالصي از خود نشان ندادند.
سروان خلبان محمدهاشم آلآقا كه در زمان پيروزي انقلاب از افسران ارشد نيرو محسوب ميشد و مدتها بود كه به عنوان استاد خلبان، آموزش خلبانان را به عهده گرفته بود پس از پيروزي انقلاب امر آموزش را با جديت بيشتري پيگير شد. آري او نيز ميدانست آموزش صحيح و كامل مهمترين رمز پيروزي بر دشمنان ملت است.
با شروع جنگ تحميلي فعالانه وارد صحنه نبرد شد و در عين حال از آموزش جوانان غافل نشد تا اينكه به علت رشادت، جديت و جسارت در امور محوله در سال 1362 از طرف فرماندهي وقت نيرو به سمت جانشين فرماندهي عمليات نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران منصوب ميشود.
رسيدن به پست معاونت عمليات نيرو بهانه خوبي بود تا هاشم در كنار سرهنگ خلبان «عباس بابايي» خود را هرچه بيشتر درگير جنگ كرده و تواناييهاي خود را در اين عرصه، عرضه دارد. بابايي و آلآقا همواره پيش از انجام هر عملياتي ابتدا خود مبادرت به شناسايي و ارزيابي هدف از لحاظ موضع پدافندي، سمت حمله و غيره كرده تا عمليات اصلي با خطر كمتر و ديد بازتري صورت گيرد. نكته جالب توجه در اين مطلب اين است كه آنها هرگز گرفتار جو پست و مقام نشده و فقط به اين مساله كه در كجا ميتوانند منشا اثر باشند توجه داشتند «آري ما چنين جان بركفاني داشتيم».
هاشم آلآقا در درجه اول همانطور كه ذكر شد از فرماندهان ارشد نيرو بود و در درجه دوم مشغلههاي فراواني به عنوان طراح عمليات داشت و اين دو مورد كافي بود تا نتواند پروازهاي عملياتي انجام دهد، با اين حال فعالانه در پروازهاي گشتي و اسكورت نفتكشها و كشتيهاي تجاري شركت ميكرد و اينچنين بود تا به خواست خدا خليج نيلگون و هميشه فارس ايران، مشهد شهيد سرهنگ خلبان محمدهاشم آلآقا باشد.
تقويمها روز 20 مرداد 1363 را نشان ميداد و آسمان آبي خليج فارس يكي از گرمترين روزهاي خود را سپري ميكرد. هاشم آلآقا و كمك خلبانش در يك تامكت طي ماموريتي مشغول اسكورت نفتكشها و كشتيهاي تجاري كشورمان بود. در همين اثنا ناگهان مورد حمله چند فروند جنگنده ميراژ F1 عراقي قرار ميگيرد. درگيري آغاز و پس از مدتي جنگ و گريز تامكتها آلآقا مورد اصابت موشك شليك شده از طرف جنگنده عراقي قرار گرفته و به درون آب سقوط ميكند. شاهدان عيني حادثه كه دورادور ناظر درگيري آنها بودند خطر شليك شدن موشك سوپر 530F-1 به سمت تامكت را به آلآقا گوشزد ميكنند اما آلآقا در جواب آنها ميگويد هيچ نشانهاي دال بر حمله موشك به سمتشان در سامانههاي هشداردهنده مشاهده نميكند. اين مطلب گوياي آن است كه عراقيها با استفاده از اطلاعات فني كه امريكاييها در اختيار آنها قرار داده بودند در استفاده از نقاط ضعف F-14 كاملا موفق عمل كردهاند.
همسر هاشم كه از چند روز پيش براي ديدن اقوام به كرمانشاه رفته بود در روز بازگشت به تهران كه مصادف ميشود با روز شهادت هاشم با شكسته شدن ديوار صوتي شهر كرمانشاه توسط جنگندههاي عراقي مواجه ميشود. با مشاهده اين اتفاق گويي به وي الهام ميشود كه براي هاشم اتفاقي افتاده اما با ذكر و ياد خدا آرامش يافته و به خود تلقين ميكند كه انشاءا... اتفاقي نيفتاده. پس از رسيدن به تهران هرچه منتظر ميماند از تلفن هاشم خبري نميشود. صبرش لبريز شده و با پايگاه هشتم تماس ميگيرد. ديسپچ پايگاه با توجه به اينكه تامكت آلآقا بازنگشته و هيچ خبر دقيقي دال بر شهادت يا زنده بودنش در دست نيست با جوابهاي سربالا به همسر وي ميگويد: «همين الان دوباره براي ماموريتي ديگر به پرواز درآمد. به محض بازگشت ميگوييم با شما تماس بگيرد.» با شنيدن اين جوابها و طولاني شدن انتظار، همسر شهيد از وقوع سانحه براي هاشم يقين حاصل ميكند. با سقوط تامكت آلآقا با توجه به اينكه از اسارت به دست عراقيها و يا شهادتش اطلاعي در دست نبود به اضافه اينكه وي به عنوان جانشين عمليات نيرو در جريان تمام عملياتهاي آتي و استراتژي جاري نيروي هوايي بود به همين علت بلافاصله تمامي طرحهاي نيرو دستخوش تغييراتي اساسي شد. اين قضيه گذشت و نيروي هوايي با اعلام مفقودالاثر شدن هاشم بر ابهامات و سوالات سقوط وي افزود.
همسر هاشم كه همچنان منتظر بازگشت وي به خانه بود چندين سال پس از مفقودالاثر شدن همسرش در يكي از شبهاي قدر خالصانه دست به دامن ائمه اطهار شده و از آنها ميخواهد وجود يا عدم وجود هاشم را براي وي معلوم كنند. توسل وي جواب داده و همان شب خواب شهيد بزرگوار را ميبيند. هاشم كه در سبزهزارمانندي با لباس خلباني به ديدن همسرش آمده بود در جواب سوال وي كه پرسيد: «هاشم، ميخواهم بدانم كه تو هستي يا نيستي؟» ميگويد: «من نيستم.» پس از مدت كوتاهي گفتگو، شهيد اظهار ميدارد «من سردم است و بايد بروم». همسر شهيد صبح فردا خوابي كه ديده بود را با يكي از علما در ميان ميگذارد. در جواب ميشنود با توجه به اظهار سرما توسط شهيد، پيكر پاك وي در درون آب قرار دارد. همسر هاشم پس از اين واقعه از شهادت همسرش يقين حاصل ميكند و جالب آنكه مدت كوتاهي بعد از طريق نامه رسمي نيروي هوايي اعلام شهادت همسرش را دريافت ميدارد.
ناگفته نماند هاشم آلآقا تا پيش از آرام گرفتن در قعر آبهاي خليج فارس چندين بار تا مرز شهادت پيش رفت. حدود سه ماه پيش از شهادت، در بهار سال 1363 صبح يك روز همسر شهيد با كمك مادرش بدون نيت قبلي گوسفندي را قرباني كرده و بين مردم تقسيم ميكنند. حوالي ظهر شهيد بابايي با منزل آلآقا تماس گرفته و جوياي احوال هاشم ميشود. با توجه به اينكه هاشم پس از ترك منزل تماس نگرفته بود، همسر شهيد از وضعيت وي اظهار بياطلاعي ميكند. شهيد بابايي از اينكه كسي به همسر هاشم اطلاعات ضد و نقيض نداده، آرام شده و در جواب نگراني وي ميگويد كه اتفاقي نيفتاده و هاشم تا ساعاتي ديگر به خانه ميرسد. پس از بازگشت شهيد به منزل، هاشم ميگويد كه در درگيري با جنگندههاي عراقي، هواپيمايش به شدت صدمه ديده و هيچ اميدي به بازگشت نداشته است. شايد آن قرباني نطلبيده بلاگردانش شده بود!!!
شهيد سرهنگ خلبان محمدهاشم آلآقا كه از باتجربهترين و ارزشمندترين خلبانان تامكت نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران محسوب ميشد با مورد اصابت قرار گرفتن جنگندهاش درون كابين ماند تا پيكر پاكش به قعر آبها سقوط و روح بلندپروازش به اوج آسمانها عروج كند. براي خليج هميشه فارس چه افتخاري از اين بالاتر كه چنين مرواريدهاي نابي را در درون خود جاي داده است. مگر ميشود خليجي كه فرزندان اين ديار را در دل خود جاي داده نام مجعول عربي را پذيرا باشد، چه اين شيران خصم خروش براي مقابله با همين اعراب خودفروخته به پا خواستند.
شهيد محمدهاشم آلآقا فردي آرام و صبور بود و نسبت به خانواده خود تعصب خاصي داشت و همسرش عامل اخير را مهمترين علت ازدواجش با وي ميداند. هاشم هيچگاه از اسرار شغلي خود با همسرش صحبتي به ميان نميآورد و اين مورد تا بدانجا پيش رفته بود كه همسر وي پس از شهادتش به پست واقعي هاشم در نيروي هوايي پي ميبرد!
جا دارد در اين جا خاطرهاي كه سرهنگ خلبان «مسعود اقدام» در كتاب «انتخابي ديگر»1 بيان كرده را بياوريم. اقدام در اين مطلب كه با عنوان «برخورد با پرندگان سيگال» در كتاب مزبور به چاپ رسيده عنوان ميكند كه در اوايل جنگ در پروازي به همراه شهيد بزرگوار «عليرضا ياسيني» به قصد انهدام سه سايت موشكي زمين به دريا كه از پشت پايگاه هوايي شعيبيه كشتيهاي كشورمان را مورد اصابت قرار ميداد در يك جنگنده F-4 عازم ماموريت ميشود. طبق برنامه براي درامان ماندن از رديابي توسط رادارهاي دشمن قرار بود آنها با عبور از 30 مايلي «خورموسي» و پرواز بر فراز باتلاقهاي «فاو» و «امالقصر» خود را در موقعيت مناسب به روي هدف برسانند. با عبور از مرز اقدام به عنوان خلبان كابين عقب تمام حواس خود را معطوف بررسي سامانههاي مختلف هواپيما و تهديدات موشكي دشمن ميكند تا در صورت شليك بتوانند به موقع با مانور مناسب آن را منحرف كنند.
خطري احساس نميشد و جنگنده با سرعت بسيار بالا در ارتفاع پايين بر فراز نيزارها به حركت خود ادامه ميداد كه ناگهان زمين و زمان در جلو چشمان هر دو خلبان تيره و تار شد. اقدام حدود 20 ثانيه بعد به هوش آمده و مشاهده ميكند كه جنگنده در يك صعود 50 درجهاي در حال گردش به راست است. بلافاصله فرامين هواپيما را در اختيار گرفته و از طريق راديوي هواپيما سعي در برقراري ارتباط با ياسيني ميكند. خلبان كابين جلو هيچ عكسالعملي از خود نشان نميداد. اقدام در همين زمان به بررسي شرايط پرداخت تا متوجه شود چه اتفاقي افتاده. تكههاي گوشت و پر اطراف كابين نشان از برخورد دستهاي از پرندگان دريايي (كه در آن سرعت حكم يك گلوله ضدهوايي را دارد) به جنگنده را داشت.
هواپيما در كنترل بود اما تمام سامانههاي ناوبري از كار افتاده بود. تعيين مسير درست بازگشت تنها با كمك رادار كنترل زمين ميسر بود كه تماسهاي متعدد اقدام با رادار هيچ نتيجهاي دربر نداشت. اقدام براي چندمين بار در راديوي هواپيما گفت:
ـ از ابابيل به رادار! اگر صداي مرا ميشنوي جواب بده!
ناگهان صداي مبهمي به گوش رسيد. بلافاصله تكرار كرد:
ـ از ابابيل به رادار!
ناگهان صداي روشن و واضحي در راديو طنينانداز ميشود!
ـ ابابيل، من عقابم، به گوشم!
اين پيام كه در واقع نويد زندگي براي فانتوم و خلبانانش محسوب ميشد، صداي خلبان F-14 حاضر در منطقه، شهيد والامقام سروان خلبان «هاشم آلآقا» بود. آلآقا در ادامه ميگويد:
ـ مشكلي برايتان پيش آمده؟!
ـ هواپيمايمان صدمه ديده. نميدانم خلبان كابين جلو بيهوش شده يا به شهادت رسيده.
ـ خونسردي خودت را حفظ كن! سعي كن كنترل هواپيما را به دست بگيري! دارم به سمت شما حركت ميكنم.
وقتي كه آلآقا به بالاي سر فانتوم زخمي رسيد گفت:
ـ ابابيل! همينطور به پرواز ادامه بده. مراقب باش از دستگيره صندليپران استفاده نكني! چون چتر صندلي باز شده و بالاي هواپيما رهاست. هواپيمايتان شبيه «آواكس»2 شده است.
ـ متشكرم! سعي ميكنم هواپيما را هدايت كنم. ولي نميدانم چه بلايي سر ياسيني آمده است.
ـ خونسردي خودت را حفظ كن و همينطور به پرواز ادامه بده! من پشت سرت در حركت هستم، نگران نباش!
موتورها با آن كه با قدرت صد در صد در حال پيشراندن جنگنده بودند با اين حال فانتوم صدمه ديده سرعتي حدود 180 نات داشت كه براي جنگنده سرعت كمي است. پس از مدتي ياسيني نيز به هوش آمده و با اعلام اين كه ميتواند جنگنده را هدايت كند، فرمان را در دست ميگيرد. نهايتا هواپيما به سلامت در پايگاه فرود آمده و بدين وسيله هاشم آلآقا جنگنده F-4 باارزش و دو خلبان ارزشمندتر را به دامان وطن باز ميگرداند.
همسر قهرمان شهيد از آن زمان كه هاشم ديگر به خانه بازنگشت، نگهداري و پرورش دو يادگار شهيد (بابك و بهزاد) را به تنهايي به عهده گرفت و نشان داد كه از حماسهسازان ميدانهاي نبرد حق عليه باطل چيزي كم ندارد. وي كه براي فرزندان خود هم پدر بود و هم مادر با تلاشي خستگيناپذير توانست آنها را به سمت مدارج بالاي علمي رهنمون شود. دكتر «بابك آلآقا» فرزند ارشد شهيد با ارايه پاياننامه دكتراي خود با عنوان «بررسي تاثير محيط هوا ـ فضا بر فيزيولوژي بدن هوانوردان» در سال 1379 توانست در سطح خاورميانه مقام اول را كسب و به دريافت لوح تقدير از دست رييسجمهور وقت جناب آقاي «خاتمي» مفتخر شود. لازم به ذكر است پاياننامه وي هماكنون در تعدادي از خطوط هوايي به عنوان مرجع تدريس ميشود.
افتخاري ديگر
از افتخارات ديگر همسر سرافراز شهيد آلآقا اين است كه وي خواهر شهيد نيز ميباشد. شهيد سروان خلبان «مصطفي صغيري» كه از خلبانان جنگنده F-4، فانتوم نيروي هوايي بود در ماموريتي در روز 23 مهر 1359 كه از پايگاه سوم شكاري همدان به قصد هدفي در شهر سليمانيه عراق برخاسته بود، مركبش در خاك عراق مورد اصابت قرار گرفته و به فيض عظيم شهادت نايل ميآيد. متاسفانه باخبر شديم كه چندي پيش همسر اين دلاورمرد عرصه پيكار دارفاني را وداع گفته. ما نيز به نوبه خود با تسليت به خانواده آلآقا براي اين مرحومه علو درجات را از درگاه ايزد منان خواستاريم.
هماكنون براي بزرگداشت مقام والاي 70 تن از خلبانان شهيد نيروي هوايي ارتش كه پيكر پاكشان هرگز به آغوش وطن بازنگشت، يادماني در بهشت زهرا ساخته شده است.
در پايان از خانواده معظم شهيد آلآقا به خصوص همسر بزرگوارشان كه ما را به گرمي پذيرفتند و با شكيبايي پاسخگوي سوالات ما بودند تشكر و قدرداني ميكنيم.
منبع
مدیران محترم لطفا منتقل کنن...
-
توسط EBRAHIM
ميتوان به جرات اظهار کرد که ديگر همانند گذشته توانايي ساخت هواپيماهاي جنگنده تنها تحت سلطه کشور بخصوصي مانند ايالات متحده نيست و کشورهاي ديگر نيز همگام با صنعت روز هوانوردي با جديت مشغول به طراحي و توليد هواپيماهاي جنگندهي بومي هستند.اما در اين ميان دو کشور اروپايي يعني انگليس و فرانسه البته تا حدودي نيز آلمان گوي سبقت را از ديگران ربوده و به سرعت در حال توليد جنگنده هايي هستند که به خوبي از پس حريفان امريکايي خود بر آمده و انان را از ميدان نبرد به در ميکنند.کشور فرانسه با سابقه ي زياد در طراحي و ساخت هواپيماهاي مسافربري و نظامي هم اکنون در حال طراحي مدل هاي جديدي از هواپيما هاي جنگنده بوده که نمونه شاخص آن جنگنده رافالRafale با کدM09است در ادامه به بررسي اين هواپيماي مدرن ميپردازيم.
اين جنگنده که در حقيقت ادامه دهنده راه اسلاف خود يعني جنگنده هاي مشهور ميراژ جگوار سوپر اتاندارد و... است به منظور جايگزيني جنگنده هاي قديمي توسط نيروي هوايي فرانسه سفارش داده شده. اين جنگنده که ميتوان آن را تا حدودي جنگنده اي جوان وجديد ناميد در سال 2001 و در عمليات جنگ افغانستان عملکرد و برتري آشکار خود را بر شناخته شده ترين هواپيما هاي ناو نشين يعني f-18 و f14 به جهانيان ثابت نمود.رافال هواپيمايي دو موتوره با قابليت حمل بازه گسترده از تسليحات هوا به هوا و هوا به زمين بوده که در عين حال هواپيمايي بي نهايت تغير پذير است و به سرعت ميتواند نقش خود را از برتري هوايي به شناسايي حملات دريايي و يا زميني تغير دهد.در کاکپيت اين جنگنده از سيستم هاي اويونيک يا سيستم هاي الکترونيکي بسيار پيشرفته اي بهره برداري شده است مانند سيستم HUDهولوگرافيک با زاويه ديد بالا ساخت شرکت تالس اويونيک که اطلاعات ماموريت را به وفور در جلوي ديد خلبان حاضر مي نمايد.دوربين هاي CCDو همچنين صفحه نمايش هاي لمسي در طرفين خلبان که اطلاعات تاکتيکي موقعيت حاضر را ارايه کرده و به او امکان تصميم گيري به موقع را ميدهد.
در مورد تسليحات اين جنگنده بايد اظهار نمود که اين هواپيما قادر به حمل بيش از 9 هزار کيلوگرم جنگ ابزار هوا به هوا و هوا به زمين از انواع مختلفي چون موشکهاي ميکا ما÷يک سايدوايندر آپاچي اگزوست ماوريک هارپون و بمب هاي هدايت ليزريGBU-12 بسته به نوع ماموريت است.چنانکه پيش بيني نيز ميشود قرار بر اين است که اين جنگنده مدرن از سال 2006 به بمب هاي فوق دقيق هدايت ليزري يا GPSماهواره اي سا÷مAASM نيز براي منهدم کردن هدف هاي دشوار زميني مجهز گردد.اين جنگنده همچنين از دو توپ مسلسل با قدرت آتش 2500گلوله در دقيقه ساختGIAT نيز براي نبرد هاي هوايي نزديک نيز بهره مي جويد.
اين جنگنده از نظر جنگ الکترونيک نيزبرتري خود را حفظ کرده است ،چه،با در اختيار داشتن سيستم هاي هشدار تهاجم،گيرنده و آشکار سازي ليزري و سيستم هاي مغشوش کننده رادار هاي دشمن از توانايي قابل قبولي برخوردار است.با مجهز شدن اين هواپيما به سيستم راداريRBE2،اين جنگنده از قابليت هايي چون نگاه به پايين شليک به پايين نيز بهره مند شده قابليت شناسايي همزمان 8 هدف وشناسايي تهديدات هوايي را به نحو احسن را نيز دارا است.طول بال هاي دلتا شکل اين جنگنده حدود 11متر و طول خود هواپيما حدود 10 متر است و در عين حال، از مساحت بالي به ميزان 45 متر مربع بهره ميبرد. اين جنگنده مدرن از دو موتور M88-2ساخت سنکنما،براي فراهم آوردن نيروي پيشران خود استفاده مينمايد ک هالبته هر يک نيروي کشش استاتيکي معادل 75کيلو نيوتون را با پس سوز فراهم مي آورد که در اصل ورودي هاي اين موتور ها ، در زير سکان افقي هواپيما واقع شده است!البته تعجب نکنيد.واقه شدن ورودي هاي هوا زير سکان افقي، به اين دليل است که اين هواپيما از نوع کانارد مي باشد،يعني سکان افقي ان که غلتش حول محور عرضي را کنترل ميکند،به صورت دو بالچه در جلو واقع شده است و در عوض، در قسمت انتهاي هواپيما هيچ گونه سطح کنترلي مشاهده نشده و بال ها تا خروجي هاي موتور ادامه يافته اند.
موتور هاي قدرتمند اين جنگنده،رسيدن ان را به سرعتي معادل1/8ماخ و داشتن سقف پروازي برابر با 55 هزار پا را امکان پذير ساخته اند که توانايي هاي بهينه براي جنگنده اي در اين کلاس محسوب مي شود.
ناگفته نماند که اين جنکنده در انواع گوناگوني براي ماموريت هاي متواوت عرضه ميشود.اين مدل ها عبارت اند از:مدلBاين جنگنده در اصل براي استفاده نيروي هوايي طراحي گشته و هواپيمايي دو نفره شامل سرخلبان و افسر تسليحات نظامي است.مدلCنيز مانند مدل قبل براي نيروي هوايي توليد شده و در چندي موارد داراي بهبود يافتگي هايي نيز نسبت به مدل قبلي مشاهده ميشود.مدل Mنيز جنگنده تک نفره و مدل ناونشين رافال محسوب ميشود که به منظور انجام ماموريت هاي حفاظتي از ناوهاي هواپيمابر توليد گشته است.قابل توجه است که باز هم سازنده اين هواپيما،يعني شرکت داسالت،سنت شکني نکرده و هواپيماي رافال را نيزهواپيمايي با بال هاي دلتا شکل طراحي نموده است،يعني همان سنتي که در هواپيما هاي پيشين فرانسوي مانند ميراژ4000 رعايت شده است.جنگندهي رافال اولين هواپيماي نظامي جهان است که به منظور انجام ماموريت هاي هوا به هوا و هوا به زمين به صورت همزمان طراحي شده است.
به علاوه توانايي هاي اين هواپيما براي انجام عمليات در حالت هاي ماوراي ديد بصري(BVR)و ارتفاع بسيار پايين نسبت به سطح زمين،امکانات گسترده اي را به آن،براي جنگنده اي جند ماموريته بودن و قابليت بقاي فراوان در مقابل دشمن را داده است،و به هر سخن،اين هواپيما قادر است که نه تنها نيروي هوايي فرانسه،بلکه کشور هاي زيادي در جهان را که بعد ها از سفارش دهنده گان اين هواپيما خواهند بود،به سهلوت و با شايستگي هر چه تمامتر مرتفع نمايد.
ماهنامه نوآور
-
توسط TAHA-SH
به گزارش جهان به نقل از تسنیم، سردار محمد حجاری معاون آماد و پشتیبانی ستاد کل نیروهای مسلح در همایش سلاحهای هواپایه که صبح امروز در دانشگاه امام حسین(ع) برگزار شده، طی سخنانی گفت: پروژه موشک برد بلند و هوا به هوای "مقصود" در آینده نزدیک به بهره برداری میرسد.
وی همچنین به مواضع اخیر رئیس جمهور آمریکا اشاره کرد و افزود: فاصله لبخند و اخم دشمن خیلی کوتاه است و فکر نکنیم با یک لبخند همه چیز حل میشود چرا که این لبخند خیلی سریع به اخم تبدیل میشود همانطور که دیدیم که لحن رئیس جمهور آمریکا طی دو روز متفاوت شد.
معاون ستاد کل نیروهای مسلح همچنین تاکید کرد: در سال ۹۲، ۶۰درصد تحقیقات ما به حوزه هواپایه و سلاح های هواپایه اختصاص یافته است.
سردار حجازی تأکید کرد: ۱۷ پروژه عمده و سطح یک در هوافضا در دست تولید داریم که در واقع سامانه هستند و ۱۱ پروژه سطح یک در صنایع هوایی نیز در دست تولید داریم.
http://www.jahannews.com/vdcdx90s9yt0fj6.2a2y.html
منتظر گمانه زنی دوستان راجع به این موشک هستم
دقت کنید که این موشک بعنوان برد بلند معرفی شده است یعنی چقدر؟؟؟؟
-
توسط marshal1987
برگرفته شده از کتاب شمشیر پیروزی
1- استراتژی نظامی جمهوری اسلامی ایران در برابر تجاوز عراق
شروع حمله سراسری (1359/6/31) و پیشری های سریع ارتش عراق در عمق خاك جمهوری اسلامی ایران، باعث طرح ریزی و اجرای یك استراتژی نظامی در مقابل نیروهای متجاوز عراق در جبهه های شمالی (آذربایجان غرب و كردستان)، میانی (كرمانشاه و ایلام) و جنوبی (خوزستان) گردید. این استراتژی واقع بینانه و هدفمند بر اساس اصول و مراحل زیر پایه ریزی شد:
مرحله اول: سد پیشروی دشمن و تثبیت او در اولین مواضع پدافندی مناسب.
مرحله دوم: اجرای عملیات پدافندی در برابر ارتش عراق، همراه با افزایش آمادگی و توان رزمی نیروهای خودی و انجام عملیات های آفندی محدود به منظور ضربه زدن به دشمن.
مرحله سوم: اجرای عملیات های آفندی گسترده علیه دشمن به منظور انهدام و بیرون راندن نیروی متجاوز از خاك جمهوری اسلامی ایران.
به دنبال اجرای این استراتژی و پس از گذشت حدود دو ماه از شروع جنگ سرانجام نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران با تهیه و صدور طرح عملیاتی بدر، در مورخه 1359/8/30 مأموریت این نیرو را به شرح زیر به یگانهای تابعه در جبهه های شمالی، میانی و جنوبی ابلاغ نمود:
نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران، ابتدا تجاوز ارتش بعثی عراق را در اولین مواضع پدافندی متوقف و سد می كند و سپس با اجرا و هدایت عملیات نامنظم در جبهه و جناحین، عمق سازمان و گسترش دشمن متجاوز را تضعیف می كند و درنهایت با اجرای عملیات آفندی و منهدم كردن نیروهای دشمن در منطقه خط مرز بین المللی را ترمیم می نماید و آماده می شود تا عملیات خود را برای سرنگون كردن رژیم منحط بعثی عراق هدایت نماید.
با ابلاغ طرح عملیاتی بدر از سوی نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران به یگان های عمده نزاجا، لشگر 81 زرهی كه در آن زمان مسؤولیت پدافندی جبهه میانی را به عهده داشت، طرح عملیاتی امین را تهیه و مأموریت و تدبیر عملیاتی خود و همچنین مأموریت های محوله به یگان های تابعه را در بند 2 و 3 این طرح به شرح زیر ابلاغ نمود:
2- مأموریت
لشگر 81 زرهی و نیروهای شبه نظامی و زیرامر، ضمن اجرای عملیات پدافندی علیه عوامل مسلح مزدور داخلی، حملات نیروهای بعث را در منطقه متوقف و در مقدم ترین مواضع پدافندی ممكن، آن را سد می نماید و همزمان با آن، عملیات های رزمی محدود خود را جهت تضعیف دشمن اجرا می كند و سپس در ساعت (س) روز (ر) باقیمانده نیروهای خصم را در منطقه نابود و خط مرز بین المللی را ترمیم، و آماده می شود بنا به دستور، تك را جهت سرنگونی رژیم صدام حسین كافر به داخل خاك كشور عراق ادامه دهد. " 1 ".
3- اجرا
الف- تدبیر عملیات پیوست ب(كالك عملیات)
(1) مانور
لشگر 81 زرهی، این عملیات را در دو مرحله با سه تیپ و یك گروه رزمی در خط به ترتیب از شمال به جنوب، تیپ 3 زرهی در شمال (راست)، تیپ 3 لشگر 77 پیاده خراسان " 1 ". و تیپ 2 زرهی در وسط و تیپ 1 زرهی در جنوب (چپ) انجام می دهد.
الف- مرحله یكم
لشگر 81 زرهی ضمن هدایت عملیات پدافندی داخلی در مناطق مربوطه، به منظور پاكسازی منطقه از لوث وجود عوامل مسلح و مزدور دولتهای جنایتكار بین المللی كه علیه انقلاب اسلامی ایران مجهز شده اند و همچنین به منظور استقرار كامل قانون و اقتدار حكومت جمهوری اسلامی ایران، دشمن را در مقدم ترین مواضع سد كننده مناسب متوقف می نماید و با وارد آمدن تلفات و خسارات همه جانبه جهت تضعیف و كاهش توان رزمی او در جبهه، جناحین و عمق سازمان رزمی و تداركاتی دشمن مبادرت به اجرای عملیات چریكی، حملات محدود شبانه و روزانه و حملات مداوم هوایی و توپخانه ای می نماید.
ب- مرحله دوم
لشگر 81 زرهی در ساعت (س) روز (ر) تك نموده، باقیمانده خصم را در منطقه نابود و خط مرز بین المللی را ترمیم می نماید و سپس آماده می شود تك را جهت سرنگونی رژیم صدام حسین به داخل خاك عراق ادامه دهد.
-
-
مرور توسط کاربر 0 کاربر
هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.