اسم رمز در بي سيم

[Amir_n 0]

وقتی سرباز بودم در مرز ایران افغانستان هنگ مرزی تایباد گروهان مرزی سمیع آباد پاسگاه مرزی پوسف خان جنوبی بودم

من تو مرز سر اکیپ کمین بودم با سه یا چهار تا سرباز هر روز از ساعت 5 بعد ازظهر تا فردا صبح ساعت 6 به کمین میرفتیم تا اگه گروهای افغانی با بار مواد مخدر اومد بزنیمشون ونزاریم از مرز رد بش

ما تو بیسم رمزهایی داشتیم که اینجا میخوام براتون بنویسم البته تا الان این اسمها تغییر کردن برا همین میزارم

نان = نادر احمد
بنزین = بهرام نادر
جاده = جواد الله و مار سیاه
کمین = 503
سنگر = سوسن نادر
مرخصی = مریم خرما
افغانی = احمد فلفلی و آشغالی
آب = احمد بهرام
سنگر سپاه = سوسن پروین
باطری = باباطاهر
ورودی = ورشویی
خروجی = خرمایی
شمال = شمشیر
جنوب = جواد
دستور هوشیاری = 614
درگیری = داوود رضا
عقبه = علی قومری در مورد این کد وفتی تازه رفته بودم مرز تو بیسیم میگفتم علی قمری رو داشته باش من فکر میکردم این علی قمری کیه؟فکر میکردم اسم یه شخصه
نفر = نادر فرهاد
حضوری = حسن ضربتی
بیسیم = دستی
آر پی جی = لوله بخاری
چهل میلی متری = چلچلی

دوربین حرارتی / مادون سبز /دوچشم = چشمی
نارنجک =گوجه
تله انفجاری منفجر شد = گوجه ها رب شدن
کلاش / ژ 3 = چوب دستی
مرزی که من بودم مرز آبی بود یعنی رودخانه هریرود مرز بین ایران افغانستان بود
رودخانه = رضا وحید
نور = نادر وحید
نهار = نادر هوشنگ
شام = شهرام احمد
تلفن = رومیزی
رد = رضا داوود

یه بار وقتی ساعت 5 بعد از ظهر داشتیم شام میخوردیم از مرکز اعلام کردن مخبرها اعلام کردن که قراره از بین پاسگاه ما و پاسگاه که در همسایگی ما بود 17 تا افغانی بار بیارن
از این اطلاعات زیاد میدادن ولی کم اتفاق می افتداد
اینم از شانس بد من بود.....
ماهم حاضر شدیم برا کمین رفتن لباسمونو پوشیدیم اسلحه ها رو گرفتیم رفتیم برا کمین همش تو بیسیم اعلام میکردنو و دستورات هوشیاری میدادن میگفتن از طرف مهدی (فرمانده هنگ مرزی تایباد)اعلام میکنن
ما هم تو کمین منتظر افغانی ها بودیم که یهو اعلام کردن 213 (کد من تو مرز 213 بود) 200 متریت 17 تا افغانی هستش(فرمانده گروهان ما همیشه دو ساعت بعد از اینکه ما می رفتیم کمین با ماشین می اومد هم مرز هم کمینا رو کنترل میکرد همیشه 2 سرباز و دوتا کادری همراهش بودن که سربازا با یه چراغ که نور قوی داشت مینداختن طرف مرز و کادری ها هم با یه دوربین حرارتی مرز رو نگاه میکردن)این فرمانده ما اود از کمین ما رد شد رفت بعد 2 دقیقه یهو گفت 200 متریت افغانی هستش ما هم تا به خودمون بجونبیم درگیری شروع شد ما هم پشت درگیری بودیم البته فرماندمون گفت که کمین ما تو درگیری نباشه فقط پوشش بدیم ما هم از کمین فرار کردیم رفتیم کمین کفی که کف زمین بود همین طور که داشتیم فرار می کردیم گلوله ها به طرف ما می اومدن صدای رد شدن گلوله ها رو میشد شنید اما انگار ما اونجا نبودین هیچ کدوم به ما نمیخورد افغانی ها همیشه اول در گیری رسام میزنن تا بترسونن ما همه که خودمونو گم کرده بودیم بالاخره به کمین کفی رسیدیم داشتیم درگیری رو نگاه میکردیم که دو تا پشت سر هم آر پی جی زدن طرف ماشین فرماندمون خدا رو شکر هیچ کدوم به ماشین نخورد ولی یکی به 10 متریکمین فرماندمون خورد که دیگه صدایی نیومد منم تو بیسیم هی صدا میزدم امید الف امید الف 213 213 ولی جواب نمیداد نگران شدیم خاستیم بریم طرفشون ولی میترسیدیم که افغانی هنوز اونجا باشن بعد 10 دقیقه امید الف خودش تو بیسیم اعلام کرد به پاسگاه از طریق بیسیم بگن که آمبولانس بیاد بعد یه مدتی آمبولانس اومد امید الف رو برد ما هم بعد اون درگیری نوبتی پست میدادیم تا صبح شد رفتیم محل درگیری اون جاهایی که آر پی جی زده بودن ترکشهای آر پی جی هنوز یکمش اونجا بود یکی از ترکشهارو به عنوان یادگادری برداشتم بعد رفتیم اون ور سیم خاردارا تا ببینیم افغانی ها بارا شونو انداختن یا نه که فقط دو تا خشاب انداخته بودم و کلی هم رد پا
یه خاطره
تو کمین نشسته بودیم که صدای انفجار اومد که برا آر پی جی بود اطرافو نگاه کردیم دیدیم طرف افغانی ها عروسی هستش (روبروی پاسگاه ما اون طرف مرز روستای افغانی ها بود که اسمش کمانه چسبیده بود به مرز بود)عوضی ها تو عروسی هاشون آر پی جی میزدن بعد رسام زدن خیلی خوشگل بود تو آسمون شب رسام میزدن به صورت حلال اس s مانند خلاصه ما اون شب حال کردیم صداشون هم می اومد



منبع: http://www.centralclubs.com/forum-f83/topic-t59680.html

[hadi222 36]

خیلی باحال بود
دستتون درد نکنه

[ColonelShak 1,001]

جالب بود ممنون . صدای زوزه ی گلوله تو هوا وقتی از نزدیکی ادم رد میشه بسیار جالبه ! خدا قسمتتون کنه همچی صدای جیز جیز می کنه که نگو ! اگرم به سنگی چیزی نزدیکتون بخوره دقیقا مثل توی کارتون ها که صدای برخورد گلوله به اهن میاد همون جوریه !!!!! ار پی جی هم که قربانش بشم یک صدایی داره که میگی اسکاد می خواد شلیک شه !!!!!!! البته این ها همه انگشت کوچیکه ی مینی کاتیوشا هم نمیشن !!!!!

[Amir_n 0]

[quote]جالب بود ممنون . صدای زوزه ی گلوله تو هوا وقتی از نزدیکی ادم رد میشه بسیار جالبه ! خدا قسمتتون کنه همچی صدای جیز جیز می کنه که نگو ! اگرم به سنگی چیزی نزدیکتون بخوره دقیقا مثل توی کارتون ها که صدای برخورد گلوله به اهن میاد همون جوریه !!!!! ار پی جی هم که قربانش بشم یک صدایی داره که میگی اسکاد می خواد شلیک شه !!!!!!! البته این ها همه انگشت کوچیکه ی مینی کاتیوشا هم نمیشن !!!!! [/quote]
اره راست مي گي وقتي توي ميدون تير جايي واسي كه صداي برخورد گلوله با پشت سيبل رو بشنوي خيلي با حاله دقيقن عين تو فيلماست آرپي جي گفتي و كردي كبابم اگه خودت بزني كه نگو محشره واقعن اگه پيشت بزنن يه كم محشره ميني كاتيوشا كه قربونش برم يه چيز ديگست واقعا تو شب وقتي توي ميشداغ شليك ميشه صداي زوزش لرز به بدن هر آدمي مياره at_wits'_end_new!

[Blaze 90]

[quote]ار پی جی هم که قربانش بشم یک صدایی داره که میگی اسکاد می خواد شلیک شه !!!!!!! البته این ها همه انگشت کوچیکه ی مینی کاتیوشا هم نمیشن[/quote]

اينها همه يك طرف توپ 106 يك طرف!

[MOHAMMAD 6,333]

عجب استعدادی داریم ما بر و بچ میلیتار در منحرف کردن تاپیکها!

ولی از شوخی گذشته همه اینها اونطرف توپ 203 اینطرف!!
وزن گلوله اش 95 کیلو!! شعاع موج انفجار 200 متر!! وقتی میومد پایین شل و پل می کرد این عراقی های کافر بیچاره رو!! مخصوصا وقتی خمسه خمسه (5 تا 5 تا) می زدن بچه ها.
155 هم بد نیست

[ColonelShak 1,001]

زیاد اینور اونورش نکنید !!!!!

اقا همشون اینطرف موج انفجار Scud Storm GLA زنرال Demo یکطرف !!!!!! این هم از یاد یاران قدیمی زنرال !

دوستان اگر نمونه ای از کد بیسیم های دوره جنگ دارن قرار بدن تا تاپیک به مسیر قبلیش برگرده .

[amin_sahande 8]

[quote]تو کمین نشسته بودیم که صدای انفجار اومد که برا آر پی جی بود اطرافو نگاه کردیم دیدیم طرف افغانی ها عروسی هستش (روبروی پاسگاه ما اون طرف مرز روستای افغانی ها بود که اسمش کمانه چسبیده بود به مرز بود)عوضی ها تو عروسی هاشون آر پی جی میزدن بعد رسام زدن خیلی خوشگل بود تو آسمون شب رسام میزدن به صورت حلال اس s مانند خلاصه ما اون شب حال کردیم صداشون هم می اومد [/quote]
چند تا کشته دادن؟

[Amir_n 0]

امير ـان =اكبر نادر
سعيد =سوسن عمار
مصطفي = مارسياه طفلكي

[nasirirani 4,493]

[quote]امير ـان =اكبر نادر
سعيد =سوسن عمار
مصطفي = مارسياه طفلكي [/quote]

[hexman 355]

ايول بيشتر شبيه طنز بود اين اسم رمزاتون..اين لوله بخاري هم كه خيلي تابلو بود همچنين گوجه

[ColonelShak 1,001]

[quote]امير ـان =اكبر نادر
سعيد =سوسن عمار
مصطفي = مارسياه طفلكي [/quote]

ای ناقلا خیلی با حال بود

[reza-m 0]

برگه رمز آداب زیادی داره

نمی شه اینجا نمونه اش رو تصویری گذاشت چون تا آنجایی که من می دونم ممنوعه

اما جداول و فرمان های زیادی می تونه توش باشه

و ممکنه یه برگه ساده باشه

در ضمن دوستان نسبت به افشا بعضی از چیزها دقت بکنند

یا علی

[Waffen-SS 35]

[quote]امير ـان =اكبر نادر
سعيد =سوسن عمار
مصطفي = مارسياه طفلكي [/quote]

[samandun 3]

حالا عوضی هم شدیم اغا چرا توهین میکنی .این یه رسم تو افانستان وقتی در خانه ای طفلی متولد میشه یا تو عروسی شلیک هوایی میکردن این تو خود ایران هم قدیمها رسم بوده من تو سریال روزی روزگاری دیدم

راستی چرا از کبرها استفاده نمیکنن تجهیزات دید در شب هم که روشون نصب شده؟ حالا این افغانیها همشون قاچاقچی بودن یعنی ادم نرمال اصلا پیدا نمیشد