با عرض سلام ... شما میتونی الان برای ما مشخص کنی موتور "پهپاد کرّار" توربوجت از خانواده طلوع هستش؟ یا توربوفن منشعب شده از پروژه مهندسی معکوس R95-300؟ ... اگر بله خوشحال میشم توضیح بدید، اگر نه پس اظهار نظر در باب کیفیت و عمر کارآییش قدری بی انصافی هست. ... اون کراری که ما میشناسیم! اوایل یه چیزی در حد ترکام داشت، الحمدالله امروزه روشهای ناوبری دیگه ای هم بروز و ظهور پیدا کردن که جای بیانش اینجا نیست. ... فقط جهت اطلاع این قسمت ها رو مینویسم؛ پهپاد کرار با همین شکل و شمایل چندین نسل و ورژن داره...تولید انبوهش و آماده به رزم نگه داشتنش هم با هدف استفاده در دسته های تهاجمی چند فروندی انجام شده و میشه. اون عزیزانی که کار کردن و از نزدیک در جریان هستن، بخوان برای شما فقط پادهای جنگ الکترونیکی که میشه رو این نصب کرد رو توضیح بدن، باید بیان اینجا چند تا کتابچه بدن تحویل جمع! بد هم نیست جمع بدونه که این هواپیماهای ارزان-با توجه به قابلیت های جنگ الکترونیک و تهاجمی که برای اسکادران هاش تدارک دیدن- این روزا انتظار اینو میکشن که عملیات هایی مثل سرکوب پدافند انجام بدن! اونم نه فقط در یک نوع سناریو! ... من نمی دونم مملکت رو با برکینو فاسو اشتب نگرفته اید!

بسم الله الرحمن الرحیم   با عرض سلام خدمت همگی حکایت، حکایت نابلدی های ماست... rolling_eyes ... ... ... ... ... ... ... "پهپاد کرّار" معرف حضور همگیمون هست. این هواپیما از حول و حوش 5 سال پیش به صورت انبوه و در کاربری های مختلف در اختیار "نیروی هوافضا سپاه" قرار گرفته و به دلیل ارزانی تعداد بسیار بالایی ازش ساخته شده.   "این پهپاد قاعدتاً میتونه 5 تا بمب و یا موشک 50 کیلوگرمی رو با سرعتی بیش از 800 کیلومتر در ساعت برای ما تا اهداف مد نظرمون حمل کند" در نظر بگیرید که (در شرایط تولید ویژه مهمات) هزینه پرواز این پهپاد (مسلح به 5 بمب و یا موشک 50 کیلوگرمی) در هر عملیاتش و ریکاوری بعد از ماموریتش برای ما 5 میلیون تومان آب بخوره و هر 24 ساعت 50 پرواز رزمی (از مقصد ایران تا عراق و سوریه برای زدن تروریست ها) توسط کرّارها انجام شود. حال ببینیم 1000 روز عملیات با کمیت و کیفیت مورد اشاره چه میزان هزینه مالی (به دلار) برای ما در بر میداشت... تومان 250,000,000,000 = 1000 * 50 * 5,000,000 کمتر از 100 میلیون دلار! ... به عبارتی؛ 50,000 تهاجم هوابُرد فوق سبک با فقط 100 میلیون دلار هزینه! ... می ارزه؟ نمی ارزه؟   شما به من بگید ... "آیا در این بلبشو سوریه و عراق، همچین عملیات هوابُرد گسترده ای، از آن دسته اقداماتی نیست که در توان ما بود، و غفلت کردیم؟"   هنوز هم میشه از این ظرفیت موجود هوافضا سپاه بهره بُرد؛... به ضرس قاطع خدمتتون عرض میکنم در صورت اتخاذ تصمیم برای انجام این چنین سلسله عملیات های مستمری، فاصله دستور تا مهیا شدن شرایطش، دو هفته هم طول نخواهد کشید! و به راحتی از پایگاه یا پایگاه هایی در آذربایجان غربی به مقصد عراق و سوریه تا یکصد پرواز رزمی پهپاد کرّار در هر 24 ساعت میشه انجام داد! به شخصه امیدوارم که؛ "نیروی هوافضا سپاه به عنوان تمرین نظامی بُلند مدت -و نیز یک شوی تبلیغاتی- این چنین عملیاتی را آغاز کند. البته با رعایت تمامی برآوردهای امنیتی." ... ... ... ... ... ... ... خداحافظ همگیتون.

با عرض سلام...   در واقع مضمون سخنان سردار حاجی زاده در باب RQ-170 ایرانی (که این حقیر علاقه مندم نامش رو "طبس" بگذارم) بدین صورت می باشد؛ آرکیو ایرانی در ابعاد مختلف، بدنه های متفاوت با پیشران های -ملخی و جت- تولید خواهد شد. (اون 170یی که پروازش رو دیدیم موتورش جت بود.)   در باب موتور جت؛ دانش قطعه زنی، استانداردهای چِک و اسمبلی موتورهای جت -سایز مینی- بیش از یک دهه پیش وارد کشور شد و نمونه هایی از مینی توربوجتها و مینی توربوفنها در دسترس بوده است. امروزه موتورهای یکبار مصرفی (مثلاً مشابه R95-300 با حداقل عمر کارکرد 5 ساعت) توی کشور تولید میشه. متالوژی کشور طی سالیان گذشته میتوانسته شرایطی را فراهم کند که بشه نمونه های بسیار با کیفیت تر و عمر بالا از موتورهای مذکور برای استفاده در پهپادهای جت -سایز متوسط- به دست آورد و نیز تولید انبوه کرد. بعید میدانم کسی به این مهم توجه نکرده باشد. (این رو خدمت دوستان عزیز عرض بکنم که مهندسی معکوس آلیاژها از اون چیزی که تصور میکنید بسیار آسونتره که به سبب کوتاهی سخن از توضیحش صرف نظر میکنم.)

با عرض سلام... لینک یوتیوب؟

عجب! باز دوباره شروع شد و موراد متعددی که باید توضیح بدم و بعدش هم طبق معمول مورد ناسپاسی و هجمه قرار بگیرم! rolling_eyes ... قبل از هر چیزی خوشحال میشم (به جز قطعات الکترونیک وارداتی و مواد اولیه فلزی-غیرفلزی وارداتی) چند مورد از این "سیستم های وارداتی مورد استفاده در موشک تاو" رو برای ما نام ببرید و "سورس واردات" رو هم مشخص کنید لطفاً ... یا حداقل منطق و فرمول استنتاجتون! ... بعد از اون نیز خوشحال میشم برای ما، (تفاوت "تولید کارگاهی" و "تولید صنعتی") رو توضیح بدهید ... (فکر کنم توی این سایت هر تولیدی که دست انسان درش دخالت داشته باشد به عنوان تولید کارگاهی طبقه بندی میشود!) ... یه چیزی هست، بهش میگن انبارداری و چرخه انبارداری؛... 1-انبارداری محصولات نظامی تو کشور ما -همچون قلم مورد مناقشه- با پیش بینی از ورود به جنگ های چندین ساله صورت میپذیرد ... (دروغ میگم؟ پس بفرمایید که مملکت در نیم قرن گذشته جنگ 8 ساله نداشته است!) 2-چرخه انبارداری و جایگزینی وقتی به وجود میاد که شما توان تامین مستمر محصول را داشته باشید و قلم مورد استفاده شما عمر مصرف و کارآیی محدود داشته باشد و بعد از اون بر اساس برآوردهاتون جنس مذبور را در کمیت مورد انتظار دپو کرده باشین. وقتی دپوهای شما بر اساس برنامه ریزی ها و پیش بینی ها اشباع شد، از آن به بعد، تولیدات جدید شما جایگزین محصولات قدیمی تر در انبارها میشود. بخش عمده محصولات قدیمی تر رو هم میفرستن برا بازیافت و بقیه رو هم تو رزمایش ها مصروف میدارند. (در مورد ما در اختیار هم پیمانان هم قرار میگیرد) مثلاً اگر شما -با پیش بینی یک دهه جنگ- 10 سال در حداکثر توان تولیدت 50000 تا موشک ضد زره -با عمر مصرف 10 سال- ساختی و دپو کردی، از سال 11 به بعد تولیداتت جایگزین اولین بخش دپو شده، میشود. (موشک ضد زره چیزی نیست که در مواقع صلح استفاده گسترده داشته باشد، بلکن استفاده اش در شرایط غیرجنگی محدوده) .....................................   من نمیدونم منظور شما چی هستش و حتی ربطش رو هم نتونستم تشخیص بدم!...آیا "نتیجه گیری من" از اون تصویر رو قبول ندارید؟ الان واکنش شما به چی بوده؟ اصلاً اون قسمتی که شما رو به این نتیجه رسوند که من جو میدهم رو برای این حقیر مشخص کنید!   وجود اصطلاحاً خط تولید موشک ضد زره تاو در ایران اگه اینقذه تاثیر صد در صدی داشته است، چرا، توی جنگ 8 ساله خیلی محدودتر از سال 76 محصولات خودش رو به ظهور نرسوند؟   بد نیست بدونید کُل صنایع مهمات سازی ما زمان جنگ وارداتی و حتی اهدایی تشریف داشتند...کارخانه تولید -در واقع چرخه تولید و دانش فنی تولید- موشک اسکاد از کره شمالی وارد شد...همین الانش خود وزارت دفاع هر ساله داره واردات دستگاه های تولیدی-آزمایشگاهی و مواد اولیه انجام میده و حتی اگر وضعیتش پیش بیاد قراره تولید تحت لیسانس جنگنده و دیگر اقلام رو هم انجام بدهد. این حقیر الان از این واقعیت ها چه باید برداشت بکنم؟ ..................................... حداقل به یه چیز منطقی تر گیر بدید! :straight:

دقیقاً...به خاطر همین هم هستش که اون تاریخ رو اسکرین شات کردم...حتی کامپیوترها و مدارهای الکترونیک موجود در مستند هم مربوط به اواخر دهه 70 شمسی میشه... البته قضاوت رو گذاشتم به عهده عزیزان...متاسفانه جو سایت (در حوزه های مربوط به صنعت دفاعی داخل) اونقدری ناعادلانه، غیرمنطقی و مزخرف شده که اگر بیان میکردم این تصاویر مربوط به سال 97 میلادی میشه، کسی باور نمیکرد! فعلاً باید دندون روی جیگر بذاریم...بلکن تانکی جنگنده ای چیزی از پرده برون بیافتد تا شاید بعد از اون بشه ظرفیت های وزارت دفاع رو تفسیر کرد...وگرنه الان همه آدم رو دروغگو فرض میکنند... rolling_eyes

صرفاً جهت اطلاع! "از عزیزان عذر میخوام...این پُست هیچ ربطی به موضوع تاپیک نداره...اما مطالعه اش خالی از لطف نیست" ..................................................... این تصویر که مشاهده میکنید مربوط به تولید موشک تاو در ایران هستش...نمیشه دقیق تشخیص داد که مربوط به چه سالی میشود، ولی مطمئناً برای 88 به قبل هستش!...الالظاهر چیزی برای گُفتن ندارد! اما برای این حقیر یک "استنتاج" جالب در بر داشت... "باکس های استوانه ای مشکی که در تصویر مشاهده میکنید، هر کدموشون حاوی یه دونه سرجنگی موشک تاو هستش" ... قبل از این که به "نتیجه گیری" برسیم، توجه داشته باشید که، ... (تولید صنعتی یک محصول، سیکل زمانی و چرخه کاری مشخص دارد. به این معنی که محصول شما تمام پارتهاش باید طی یک زمان برنامه ریزی شده و در کمیت تقریباً یکسان ساخته شود و برای مونتاژ نهایی ارسال گردد. این چرخه کاری متناسب با پیچیدگی، ابعاد محصول و نیاز مشتری تعریف و طراحی میشود) ... "اگر جز این باشد بی نظمی پیش میاد و عملاً تولید منطقی به وجود نمیاد!" از نظر من، منطقی ترین سیکل کاری برای تولید موشکی مثل تاو، هفتگی هستش. ... اما نتیجه گیری؛ توی تصویر ما بیش از 100 باکس حاوی سرجنگی موشک تاو رو میبینیم...این باکس ها ارسال میشن به بخش مونتاژ نهایی..."اگر بر اساس این عکس تولید هفتگی سرجنگی تاو رو 125 تا دونه در نظر بگیریم و تعداد هفته کاری اون جایی که تاو درش تولید انبوه میشه رو 40 در نظر بگیریم، به این نتیجه میرسیم که سال 88 ما ظرفیت تولید سالانه 5000 فروند موشک تاو داشته ایم" *نکته؛ البته میشه ادعا کرد که سرهای جنگی بیشتری تولید میشن تا موشک های قدیمی تر رو باهاشون از نظر قدرت تخریب آپگرید کرد! ولی چُنین حرکتی همچین منطقی به نظر نمیاد چون عمر انبارداری اون موشک های قدیمی حداقل نصف شده اند و اجرای فرآیند آپگرید سرجنگی براشون یِهخُوده دور از ذهن هستش...در ضمن عزیزانی که از این وضعیت خوششون نمیاد هم میتونند ادعا کنند که باکس ها خالی هستن. ..................................................... در پناه حضرت حق موفق باشید... :rose:

نظر شما به جای خودش محترم. خواهشاً هم احترام خودت رو نگه دار.   در ابتدای پُست قبل نوع حضور ایران در سوریه رو اشاره ای مختصر کردم، ولی، مثل اینکه شما خیلی علاقه داری از کاه کوه بسازی! خیلی هم خوب، "کوه" عظمتی داره برای خودش، ولی، بذار ببینیم از کنار این "کاهِ کوه شده" چه چیزایی در میاد؛ 1-وقتی از کاه کوه بسازی؛ اگه دروغ شاخدار گفتن که ایران رفت سوریه رو اشغال نظامی کرد، نباید شاکی بشی، چون کوهش رو امثال شما فراهم کردن! 2-وقتی از کاه کوه بسازی؛ مجال میسازی برای تنفس این دروغ شاخدار که ایران تا الان 30-40 میلیارد دلار در سوریه هزینه کرده. (یعنی 10 برابر بودجه ای که به قرارگاه سازندگی خاتم میدن!). 3-وقتی از کاه کوه بسازی؛ اگه گفتن آمار تلفات ایران حداقل 5 برابر اینی هست که تا به امروز اعلام شده و مخفی اش کردن تا وجهه مردمیشون تخریب نشه، نباید شاکی بشی، چون آدم هاش از کوه شما در آمدن!   تبریک عرض میکنم که با لجاجت و عدم مراقبت گفتار و ارائه ای حقیقت بزک شده به "گنده نمایی" مجال اعتبار یافتن تهمت هایی که به مملکتت میزنند رو فراهم میکنی. موفق باشی.

ببین برادر من... شما وقتی میگی همه جانبه، معنی ای جز "همه جانبه" نمیدهد! ... آخه کجا امروز حضور ما در سوریه همه جانبه است؟   یه بخش مستشاری فرماندهی-آموزشی هستن از بسیج و نیرو زمینی و سپاه قدس یه تعدادی نیروی رسمی عملیاتی از نیروی زمینی و سپاه قدس یه بخش حداکثری هم عزیزان داوطلب بسیجی و نظامی و غیر ایرانیانی که خودمون در ایران آموزششون دادیم عوامل اطلاعاتی هم به کنار   نخ همه ی اینا هم به حاج قاسم برمیگرده! به نظر خودت میشه اسم اینها رو گذاشت حضور همه جانبه؟ ... حضور مشهود داریم، ولی فقط مشهود است و بس!   اگر به من بود؛... از همون آغاز کار بیست و چهار ساعت شبانه روز حداقل 5 فروند شاهد-129 مستمراً توی آسمون سوریه پلاس بودند و تصاویر پانورامیک تهیه و اطلاعات رادیویی جمع آوری میکردند! توی یه پایگاه حداقل 30 تا دونه کرّار اونجا میداشتم با قابلیت حمل و شلیک 5 فروند هلفایر در هر پرواز! (برای پشتیبانی نزدیک از عملیات هایی که نیروهای ایرانی در خط جبهه اش حضور دارند) قرارداد میبستم با بشار، پولش رو میگرفتم، روزی 5 تا دونه از این فاتح های ته انباری میبردیم اونجا و مسئولیت شلیکش رو هم خودمون به عهده میگرفتیم! برای لجستیک، هلکوپتر از نیروی هوافضا میبردم اونجا! و موارد دیگه از این دست.

فوق العلاده بود...بسیار سپاس. :rose: :rose: :rose: واقعاً نتونستم جلوی خودم رو برای اینکه این اسپم رو ارسال نکنم، بگیرم!

دوست بزرگوار...از شما خواهش میکنم از همچین تعابیری استفاده نکنید...باور بفرمایید ضرر همچین گنده نمایی هایی بیشتر از سودش نباشه کمتر هم نیست!...قصد اینو ندارم که بگم شما داری دروغ میگی، ولی این تعبیر درست نیستش...معذرت هم میخوام اگر موجب ناراحتی شما شدم. ... از گفته های elo عزیز هم بسیار تشکر میکنم... به معنای واقعی کلمه نظری صحیح ارائه کردند...اصولاً وزارت بهداشت باید این بیمارستان های صحرایی رو بخره و در مناطق محروم به کار بگیرد...البته سپاه با این اقدام خیرمنشانه اش دو سود عمده رو میبرد؛ یکی، بیشتر جنبه رزمایش برای پرسنل دارد و دوم اینکه، تاثیر روانی مثبت نسبت به سپاه پدید می آید. ... این قضیه بیمارستان صحرایی در سوریه هم به نظرم بیشتر مغفول مانده است تا اینکه امکاناتش نبوده باشد...یعنی اگر اراده اش باشد، نیازی نیست از مناطق محروم داخلی صرف نظر بکنند...بلاخره توی این سالها هم هلال احمر و هم خود سپاه ذخایر مناسبی رو برای لجستیک پزشکی-امدادی مملکت پدید آورده اند...تفاوت و تمایز امدادرسانی های این چند سال اخیر با قضیه بَم رو خودتون شاهد بوده اید.

با عرض سلام... خیلی سپاس. من هم عذرخواهی میکنم بسیار تند رفتم.   به جز شراره، تمام این مواردی که در باب تکنیک های مصون نگه داشتن موشک بالستیک از پیش بینی شدن و مورد اصابت قرار گرفتن گفتید در جریانش بودم...اتفاقاً خیلی خوب شد که سخنم مصداق پیدا کرد...البته به قول برخی عزیزان نظامی "اینها اصولاً گرونه!" ... همین کارآیی هایی که ذکر کردین مصداق های ارزان قیمتش در داخل هست. فقط عذر میخوام که امکانش برام فراهم نیست تا سند ارائه کنم.   خوشحال هستم که توانستم با کوتاه نیامدن، همچین تغییر نگرش شگرفی رو در شما پدید بیارم... :mrgreen:   فکر کنم این ادعا مجال صحت دارد؛ اون عزیزانی که حدود ده سال پیش سرجنگی چندگانه به اسم "فجر-3" رو آن هم برای موشکی با قابلیت حمل نهایتاً 1200 کیلوگرم محموله به وجود آوردند، اینقدر فهم دارند که تکنیک هایی به وجود بیاورند برای مصمون ماندن موشک هاشون از waste شدن! ... همونهایی که با سرمایه گذاری قریب به یک دهه ای روی همان بدنه و پیشران دهه 70 میلادی، هر ساله قریب به 25% توی هزینه هاشون صرفه جویی به دست آوردن! و متاسفانه امروز این استعداد مدیریت مالیشون مورد تمسخر خیلی ها قرار میگیره.   در مورد مسئله تکنیک سوارم و یا به زبان خودمون بالا بُردن کمیت تهاجم، میتونم به ضرس قاطع خدمتتون عرض کنم، از اواخر دوران فرماندهی "رحیم صفوی" و اوایل آغاز دوره "جعفری" این تکنیک با توجه به هزینه زیادی که در بر میداشت، ناکارآمد تشخیص داده شد و تصمیم بر این گماشته شد که قابلیت های ارزان تری (مثل اشباء سیستم های شناسایی دشمن از اهداف کاذب)  در یگان موشکی نیروی هوایی سپاه پدید بیاد! و جالب اینه که تکنیک سوارم رو منسوخ نکردن بلکه به عنوان راهکار نهایی در نظر گرفتن. حالا جالب تر اینه که نیرو دریایی سپاه هم این تکنیک رو خیلی ساله به عنوان مرحله آخر تهاجم طبقه بندی میکند. (به شوهای رزمایشیشون توجه نکنید!) ... حالا این که چه تکنیک ها و فناوری هایی در دست دارند رو من نمیدانم.   اما مسئله هدایت و کنترل و دقت موشک ها...این قضیه کمتر از ده ساله که در اولویت نخست قرار گرفته و سپاه به جد دنبالش بوده و هست!...میتونم به جرات بگم هر ساله حداقل 1000 نفر (به صورت مستقیم و غیر مستقیم) روی تحقیقات این قضیه متمرکز بوده و هستند...پیشنهاد میکنم برخی از قابلیت های "صا ایران" رو بررسی بکنید تا خودتون متوجه بشید آیا امکان پدید آوردن "INS" با اون صحت عملکرد مورد انتظار شما طی این سالها ممکن بوده است یا خیر؟ اصلاً من دروغگو...شما خودت تولیدات راداری امروز صا ایران رو با تولیدات سال 85شون قیاس کنید! ... ما وقتی نگاه میکنیم از اُبهت تحول اتفاق افتاده خُشک میشیم! شما رو نمیدونم.   تا سه چهار سال پیش به علت گرون بودن سیستم های اویونیک با صحت عملکرد بالا فرمانده هوافضا سپاه میگفتش که نیازی نداریم همه موشکهای بُرد بلندمون رو دقیق زن کنیم! ولی الان به گفته وزیر دفاع یکی از اولویت های مهم همین هستش که موشکها به دقت حداکثری برسند!   این تیکه ها دیگه مربوط به هوافضا سپاه نمیشه، ولی دونستنشون خالی از لطف نیست؛ ... بهتون قول شرف میدم طی یکی دو دهه آینده تولید راکت های غیر هدایت شونده، از یه کالیبر مناسب به بعد، از چرخه محصولات وزارت دفاع خارج میشه و جای خودشون رو به راکت های هدایت شونده میدن. (به لطف همین تحقیقاتی که در نیمه پایانی دهه هشتاد شمسی به نتیجه رسید! و رشد کمی و کیفی -البته ارزان قیمت- محصولات "صا ایران") اصلاً بگذارید یه مورد چشم انداز در اختیارتون بگذارم؛ ... اگر چُنین چیزی نشد بیایید بزنید زیر گوشم! ... "توی 10 سال پیش رو موشک های فجر-5 جدیدی به وجود خواهند آمد که در ابعاد راکت فجر-5 بُردی بیش از 200 کیلومتر خواهند داشت و میتوانند اهداف متحرک زمینی و دریایی رو مورد اصابت قرار بدهند." ... چه بسا اگر همین الان این کار رو شروع کنند 2 سال دیگه محصول نهاییشون آماده خواهد بود!  

بذارید یه جور دیگه بگم!   این قیاس بین یک سیستم surveillance تمام قد با لاک شدن رادار پسیو یک موشک یا پرتابه روی هدف، فقط از حیث مبنایی توجیح دارد! (که مبنا عملکرد هر دوشون آشکارسازی سیگنال و پردازش منطقی و عددی داده ها هستش)   اون سیستم الینت با اون عظمت شیوه اش اینه که با نظارت مستمر حداکثری بر یک فضای سه بعدی (نیم کره) رو تحت پوشش داشته باشد و هر نوع رادار LPI که انتشار سیگنال کرد رو تشخیص بده و بنا به سلیقه اوپراتور بیش از 100 تاشون رو در فضای سه بعدی رهگیری لحظه ای و ثبت اطلاعات استخراج شده بکند! این چیزی که ما میخواهیم اینه که در فضای دو بعدی از سیگنال های منتشر شده از سطحی با حداکثر مساحت 1000 کیلومتر مربع، طول و عرض محل استقرار رادار LPI رو نسبت به پرتابمون در سیکل یک ثانیه ای به دست بیاریم! اون سیستم اِلینت اگر 1000 تا اِلمان در ثانیه پردازش میکند، این سیکر با 50 اِلمان کارش راه میافته.   نباید تشخیص رو به شون آشکارسازی کامل تمام کرد! امروزه سیستم هایی وجود دارند که حتی قایلیت آشکارسازی یک سوم جهش فرکانسی و زمانی رادار LPI رو ندارند ولی از طریق تکنیک محاسبه آنتن های سه بعدی میتوانند ارتفاع، فاصله و سرعت جسم منتشر کننده سیگنال با قابلیت LPI رو به دست بیاورند.   بهتره به جای این مقوله به مبحثی چالش زاتر مثل جنگ الکترونیک بپردازید.  

با عرض سلام...   قیاس بین سیستم های ELINT (هواپایه، سطح پایه) دارای قابلیت کشف و ردیابی رادارهای LPI با سیکر پسیو یک پرتابه، یِخُرده بیشتر از یِخُرده، دور از ذهن هست!   چرا؟؟؟   عملکرد سیستم های ELINT مادر (در ساده ترین بیان) به این صورت هستش که امواج الکترومغناطیس در طیف فرکانسی و بُرد وسیع سه بعدی 360 درجه (با مشخص بودن پارامترهایی همچون زمان و بازه فرکانسی و سمت نسبی و غیره) آشکار سازی میشوند و سپس این اطلاعات خام به دست آمده تبدیل به اطلاعات دیجیتال میشه و بعد از اون هم ذخیره میشه و هم در اختیار سیستم پردازشگر قرار میگیره. در کامپیوتر پردازش گر، اطلاعات خام اولیه از نرم افزار و یا نرم افزارهای تحلیل اطلاعات عبور میکنه و در نهایت به داده های نتیجه گیری شده تبدیل میشن و در اختیار اوپراتور قرار میگیرند. داده های نتیجه گیری شده در این سامانه ها (با توجه به این که آنتن های ما فضای سه بعدی با رنج وسیع رو پوشش میدهند) غالباً، محدوده طیفی انتشار سیگنال، سمت دقیق، فاصله و در صورت متحرک بودن، ارتفاع، سرعت، جهت حرکت نسبی و غیره رو مشخص میکنند و معمولاً هم میتوانند بیش از 100 هدف رو تا حتی فواصل بالای 300 کیلومتر در یک زمان ترکنیگ سیگنالی مستمر بکنند. سیکل به روزآوری داده های این سامانه ها با توجه به این عملکرد وسیعی که نام بُرده شد در مناسب ترین نوع یک ثانیه است و با توجه به آنتن ها و سخت افزار پردازشی در اختیار، میشه سیکل کاری  رو به واحد های زیرثانیه ای رسوند و ماکزیمم هدف های  قابل رهگیری رو هم افزایش داد. اما عملکرد آنتن آشکارساز و سخت افزار پردازش اطلاعات مورد نیاز ما اینجوری هستش که باید در یک سمت و زاویه محدود، آن هم در حداکثر بُرد 30 کیلومتر بتونه برای پرتابه مشخص کنه مثلاً یک رادار UHF با قابلیت LPI در این سمت و فاصله قرار دارد.   آخه این کجا و آن کجا؟ ... قیاس بین این دو مثل قیاس بین هابل و دوربین تلفن همراه میماند!

با عرض سلام خدمت naserr گرامی... ... قبل از هر چیز و قبل ورود به مسائل فنی تشکر میکنم از این تعابیر و صفاتی که به کار بُردین ... البته بیشتر برای من جنبه فحش داشت! اینم بگم که به وقتش به اون مسئله "خوشه ای فراجوی" هم باز خواهیم گشت! ................................................ در یک کلام برداشتی که از جملات شما خطاب به این حقیر میشود، (این است که  دغدغه و ادعای شما این بوده و هستش که چالشی به نام "موشکهای ضد بالستیک فراجویِ بُرد بلند" نقطه پایانی هستش بر موشک بالستیک و اهمیت ویژه آن!) "در واقع ذهن و قوه تفکری شما در اینجا چون مسئله رو لاینحل یافته، صورت مسئله رو پاک میکند!" برای اینکه متوجه باشید که چقذه مجال برای بازی کردن با فناوری ها وجود داره، باز هم این حقیر "فقط یکی" از ایده های خودم رو برای عبور از این مسئله ارائه میدم ... "سیستم شراره افکن فراجوی" ... مطمئن هم نیستم که کس دیگه ای تا حالا ارائه داده باشد یا نه! ... هدف هم اینه که اثر بخشی ترکینگ حرارتی اون پرتابه های انرژی جنبشی رو به 25% دقت برسونه! ... حالا اگر همین رو بخوام برات تفسیر کنم که توی لانچ تکی و یا تعداد بالای موشک چطور عمل میکنه، اصلاً چطور توی اون سرعت و اینها امکان پذیره، یه چند تایی صفحه تاپیک میبره ... حتی اگر سیکر این پرتابه ها رو سیکر راداری بکنند، باز برای اونم راهکارها دارم!!! ................................................ اما این چیزهایی که من باب استفاده ما از GPS و امثالش گفتید...این حقیر فقط میدونم که از خیلی سال پیش به علت های متعددی (مثلاً بازداشت یک جاسوس در بین پرسنل رده بالای وزارت دفاع یا خرید و استفاده از میکرو چیپ های GPS ای که به نوعی برای جمع آوری اطلاعات از نیروی هوایی ایران دستکاری شده بودند) متوجه شدیم که استفاده ما از GPS زیر ذره بین طرف مقابل قرار دارد و به طبعش با بررسی های دقیق تر مشخص شد که استفاده ما از سیستم های موقعیت یاب جهانی به عنوان یک نقطه ضعف عمده هم از طرف خودمون و هم از جانب دیگران تلقی میشود! جلوتر که آمدیم متوجه شدیم که به هر شبکه وابسته به هر کشوری هم آویزون شویم، امکان از دسترس خارج شدن اون شبکه در موقع نیاز بسیار زیاده! پس مقوله ای به وجود آمد به نام "استقلال از سیستم های ناوبری جهانی"! حالا این که اینو چطور محقق کردن؟ اصلاً موفق شدن یا نه؟ من نمیدونم و فقط اینو میدونم که خودم چنتایی ایده در بابش دارم! ................................................ در پناه حق موفق باشی...