worior

Administrators
  • تعداد محتوا

    8,637
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    104

worior آخرین امتیاز شما در روز 24 آذر

worior شما بیشتری مطالب مورد علاقه کاربران را دارید!

اعتبار در انجمن

25,969 نشان بصیرت

درباره worior

  • رتبه حساب کاربری
    ارتشبد

Profile Information

  • Gender
    Male
  • Interests
    ...،«و در شگفتم از متکبری که دیروز نطفه بود و فردا مردار، امیرالمومنین(ع)»،...

آخرین بازدید کنندگان پروفایل

80,300 نمایش های پروفایل
  • Yad

  • bigbang

  • MF44

  • mamali

  • hfm

  • class

  1. شلیک قبلی انصارالله که گفته بودن بقایای موشک به یک مدرسه برخورد کرده، زیاد هم شبیه بقایا نیست:
  2. سوای باقی مطالب که فعلا نظری در موردشون ندارم و البته همه نظرات محترم هست. این مورد که مدیریت رو خطاب دادید باید در نظر بگیرید که خود شما هم دسترسی مدیریتی دارید و جز مدیریت میلیتاری محسوب میشد. الان منظورتون دقیقا چه کسی هست؟ چون این سایت کلی مدیر داره که از همه طیفی درش حضور دارند. این شکل خطاب کردن پسندیده نیست.
  3. به نام حق وضعیت جولانی اینگونه است که بین کردها و صهیونیست ها و حزب الله (سه دشمن بزرگ و اساسی) دست پا میزنه و باید مسئله رو با کمک 6 گروه تندرو و خشونت طلب و بعضا نه چندان مسلمونی چون FSA و SNA حل کنه. وسط این حل بحران بازمانده های ارتش و علوی ها هم ممکنه دست به شورش بزنن. خلاصه خر تو خری هست برا خودش. که با توجه به وضعیتی که جولانی داره باید به اتحادهای بیشتری وارد بشه، اتحادهای فعلی رو نگه داره و امتیازات فراوانی بده بخصوص مصیبت اصلی که تقسیم غنایم یعنی پست های دولتی و حوزه های اقتصادی هست. حالا هنوز مشخص نیست چه سیستم اداره ای برگزیده اند و جایگاه شخص جولانی چه خواهد بود، مثلا نظام پارلمانی یا انتخابات ارائه میشه یا خلافت دائمی زوری و یا روش لبنانی هر کسی برا خودش،... اما باید دست به انتخاب بزنه، کردها رو انتخاب کنه با ترکیه در میفته، حزب الله و ایران رو بخواد خاموش کنه و حمایت بگیره، با اسراییل درگیر میشه و توانایی مقابله هم نداره، بخواد با همین ارتش آزاد و ارتش ملی سوریه زیاد کار کنه باید مقداری از اسلام گرایی فاصله بگیره و با بدنه نیروهای خودی وارد مشکلات میشه. انتخابهای ایران در این بازی کاملا واضحه و یه راهکار بسیار خوب برای ایران وجود داره که با هزینه کمی بازی رو کلا عوض کنه...
  4. به به مدیر گرانمایه میلیتاری، چه عجب یادی از سایتت کردی؟ ... در مورد سوریه یه بحثی مطرح میکنم که ناظر به گذشته است و نه اتفاقات آینده، اینکه چه شد که این شد: بهار عربی یه سری تظاهرات صلح آمیز ولی سیل آسا به راه انداخت که اکثر کشورهای عربی حتی ترکیه رو هم درگیر کرده بود. مصر سقوط کرد، لیبی سقوط کرد، ترکیه و سوریه درگیر شدند. اما محرک اصلی وضعیت بحرین بود که همه دیکتاتوری های عرب منطقه دچار وحشت شدند و با نیروی نظامی سرکوب شد. اینا اومدن با کمک آمریکا و القاعده داعش رو سازماندهی کردند، پول و نیرو بهش تزریق کردند تا بیاد و ماجرای بهار عربی رو به اسلام خواهی(ترجمه کنید خلیفه گری) و خشونت بکشه. چون به هر حال خلافت خواهی برای کسی که خودش الان خلیفه است به از دمکراسی با دولت های 4 یا 8 ساله است!. این خشونت و کشتار کمک میکرد که هم تظاهرات صلح آمیز جمع بشه و هم کشورها بصورت امنیتی و نظامی اداره بشن و جلوی سرایت تظاهرات گرفته بشه. زمین شروع ماجرا رو هم بعد از سقوط لیبی و مصر کشورهای شیعه نشین انتخاب کردند که با یک تیر چند نشان بزنن، اول از دست نفوذ ایران خلاص بشن، دوم از تظاهرات صلح آمیزی که فقط میتونستند در برابرش تسلیم بشن و به خواست مردم تمکین کنند، و سوم کاری کنند ملت های منطقه بگن ... خوردیم اگر بخواهیم تغییر کنیم، مگر همین حکومت چه مشکلی داره اصلا نمیصرفه!. آنچنان در لیبی و عراق و سوریه کشتار راه انداختن و جوامع رو به تباهی کشوندند که این ملت ها آرزوی برگشتن صدام و قذافی رو داشتند و به باقی موندن همین بشار اسد رضایت دادند. این اتفاقات یه فرصتی ایجاد کرد، که حکام عرب شروع کنند به اصلاحات سیاسی و اجتماعی، پول خرج کردن روی مردم و دادن آزادی هایی که جلوی عقده ای شدن جوانان رو بگیره، از طرفی فاسدشون کنه که در دام گروه های تندرو نیفتند! مثل اصلاحاتی که بن سلمان داره انجام میده و بزودی از اون ور بوم میفته. همه دیکتاتورها برای جمع کردن تظاهرات طولانی پیرو یک مکتب هستند، بخشونت کشیدن تظاهرات با استفاده از تروریسم و سپس سرکوبش با ابزار پلیسی و نظامی و ما ایرانی ها هم مجبور بودیم تا کمر در خاورمیانه پیشروی کنیم تا با این تروریسم صادراتی کشورهای عربی در همونجایی که شکل گرفته مقابله کنیم،... برای آینده حالا اون تهدید جمع شده و میدان دار قضیه ترکهای عثمانی شدند. از اینجا به بعد دیگه بهار عربی و سرکوب تظاهرات صلح آمیز معنی نداره، داستان در قالبی دیگر پیش خواهد رفت و روش "جنگ های نامتعارف" خواهند بود. در تعریف جنگ نامتعارف از منابع غربی مثل استاندارد ناتو و یا دکترین جنگ نامتعارف ایالات متحده و ... آورده اند که: " جنگی که به وسیله حمایت از گروه های شورشی، جدایی طلب و شبه نظامیان و یا مثل اینها برای بر اندازی و یا درگیر کردن یک دولت حاکم براه انداخته شود"،.. البته در ایران عبارت جنگ نامتعارف رو بیشتر معادل استفاده از تسلیحات شیمیایی و هسته ای میدانند و جنگ ترکیبی (هیبریدی) مصطلح تر هست.
  5. حالا با توجه به حملات اسراییل به سوریه و ایجاد پایگاه های ترکیه در شمال. بیایید 2 سناریوی محتمل رو فرض کنیم، که البته ممکنه کلا و یا به سرعت رخ نده، ولی اگر در حال وقوع باشه میتونید از روی نشانه ها پیش بینی کنید. سناریوی اول: مسئله بنیادین: - فرض کنیم ترکیه و اسراییل به دنبال توسعه طلبی و افزایش سرزمینی هستند و اصل ماجرا این باشه. روش کار چیه؟ این دو، سوریه رو به محل نزاع تبدیل کنند و مردم سوریه این وسط قصابی بشن. اما با وجود حاکمیت تثبیت شده در سوریه این اتفاق نمیفته. پس اگر دیدید به یکباره سوری ها به سمت مقابله با اسراییل حرکت کردند، و ترک ها جای پای نظامی خیلی محکمی درست کردند، یک اتفاق یعنی یک ترور داخلی که رهبری سوریه رو از بین ببره میتونه زمینه ساز این مسئله باشه که جنگی بین سوریه ترکها! و اسراییل دربگیره که هدفش به مرور ایجاد درگیری غیر واقعی بین ترکیه و اسراییل برای داشتن بهانه جهت اشغالگری در سوریه است. اینطوری سوری ها قصابی میشوند که باید بشوند تا ترکها و اسراییلی ها به سرزمین هایی با جنگیدن و کشته دادن دست پیدا کنند و نه فقط با ایجاد مناطق حائل و جنگ ترکیبی، ... سناریوی دوم: مسئله بنیادین: - ایجاد یک نظام منطقه ای برای از بین بردن یا مهار ایران به شکل دائمی. روش کار چیه؟ با استفاده شرق و غرب و شمال و جنوب ایران! یعنی بهره گیری از طالبان، پاکستان، آذربایجان، سوریه(شمال عراق)، ترکیه، کشورهای حاشیه خلیج فارس و ... در یک برنامه میان مدت. همه این حوزه ها در حال حاضر به ظاهر هماهنگ نیست، البته هماهنگی فقط مقداری پول میخواد که کشورهای عربی بسیار دارند. بنابراین برای این مسئله هم مثل مورد قبل که ترور رهبران و جنگ های ظاهری مطرح بود، باید سرمایه گذاری ها، همکاری های نظامی و خرید ها رو تحت نظر گرفت. سناریوی سوم: رخ دادن هر دو به شکل همزمان که اگر یکی محقق نشد دیگری بشود. و سناریوی چهارم حالت خوشبینانه: هیچی دیگه یه سوریه قدرتمند و دمکراتیک درست میشه که روابط خوبی هم با ما داره، همه عالی پیش میره و کشورهای منطقه همه با ما دوست میشن و آرام و ما چقدر خوشبخت خواهیم بود. و در نتیجه: از ادامه روندی که حوثی ها شروع کرده اند ممانعت کنید و بشدت روی مجهز کردنشون به تسلیحاتی که مثلا 10 سال دیگر میتوانند در جنگ های آن دوران موثر باشند سرمایه گذاری کنید. اقتصاد ترکیه باید ویران بشه، تحریم ها باید برداشته بشه و از همه مهمتر مردم باید آمادگی روانی کامل برای جنگ های بزرگ رو همیشه داشته باشند. یعنی مردم محرک اصلی تولید بمب اتمی در ایران شوند. 10 سال دیگر کسی نیاد بگه کشورهای اسلامی فریب صهونیسم خوردند و ما اصلا فکرش رو نمیکردیم و ...
  6. بسمه تعالی پیشنویس: تعیین برنده بعد از پایان جنگ موضوع جالبی برای مطالعه است. شاید بزرگترین قسمت از پروپگاندای جنگ که به وسیله مردم تکمیل خواهد شد و همه در آن شرکت میکنند. اینجا قضاوت افراد دیگر خارج این جنگ حتی مهمتر از قضاوت ها نظرات طرفین درگیری ست.! متن ذیل رو پیش از ترور رهبر حزب الله لبنان نوشتم و بعد از عزل یوآو گالانت وزیردفاع اسراییل به زبان انگلیسی منتشر کردم و حالا نسخه فارسی در خدمت مخاطبان عزیز میلیتاری: مقدمه در موضوع انتخاب پیروز جنگ آنچه عیان است، تعیین برنده بر اساس اهداف از پیش اعلام شده، بر اساس گفته های رهبران، بر اساس تلفات طرفین و یا قوی و ضعیف و در آخرین شاخصه بر اساس دستاوردهای نظامی هست. اما در تمامی این ایده ها اهداف اصلی جوامع درگیر غایب است. آثار این مسئله را با نگاهی به وضعیت فکری حاکم بر اسراییل از دید نگارنده این متن بررسی میکنیم: 76 سال است که جامعه امنیتی-نظامی اسراییل نتوانسته است ردای جنگ را کنار بگذارد. زخم های کهنه و مرتب سرباز میکنند، و عفونت برتری طللبی نظامی این زخم ها را عمیقتر و غیر قابل درمان میکنند. بدیهی است جامعه ای که تنگ نظرانه بر پایه برتری قومیتی با تحقیر وتحکم بر دیگران بنا شود راهی به جز سلطه بر دیگران با جنگهای بی پایان نمی یابد. چنین جامعه ای در نهایت در اوج ضعف یا اوج قدرت در صدد یک جنگ نهایی برای کشتار یا برتری بر همگان خواهد بود راه دیگر مداراست که رادیکالیسم سیاسی-مذهبی اسراییل به آن تن نخواهد داد. برای پیروان صهیونیسم، جنگ بی پایان فقط با یک جنگ بزرگ تمام میشود. و انتهای چنین راهی از دو نتیجه معین فارق نیست، یا بر همه پیروز میشوند یا شکست سختی خواهند خورد. پیروز این جنگ منجی تلقی میشود و اگر جنگ را ببازند، پیروان متعصب نبرد نهایی به دنبال یک منجی تا آرماگدونی دیگر صبر خواهند کرد. چنین پایانی آنقدر آشکار است که نیاز به مطالعه اسرائیلیات ویا یافتن پیشگویی در کتب مذهبی ندارد. هر چقدر متعصبانه تر این پیروان خود برتربینی به دنبال تحقق اهداف خویش باشند، شوک هایی سخت تر و کوبنده تری از جهان پیرامون دریافت خواهند کرد و پیوسته بین آنها و آرزوهایشان فاصله خواهد افتاد. هر بار نامیدی های بیشتری نصیبشان میگردد، و بازگشت امید نیازمند یک منجی جدید است. این فرد به تازگی انتخاب شده به شکل به ظاهر دمکراتیک! راهی جز تحرک جامعه با دستاورد های کوتاه و موقتی برای بازسازی امید به نبرد ندارد. چرا که "صبر" جامعه ای که بر بنیاد پیروزی نهایی بر همگان بنا شده است را بسرعت میفرساید. آنهم در شرایطی که هنوز اسراییل راه بسیار درازی در پیش دارد!. منسجم و جنگجو نگاه داشتن چنین جامعه ای فقط با دستاورد های نظامی-امنیتی مکرر مهیا گردیده، آنهم در برابر ملت هایی که از نظر اقتصادی و تکنولوژی بسیار محروم تر از اسراییل هستن، به بیانی دیگر "مستضعف" که این عبارت در فرهنگ برخی ملت های کهن خاورمیانه مانند ایران مفهومی ویژه دارد به نحوی که آنرا در قانون اساسی خود وارد کرده اند. با این حال امیدی که با کشتار مستضعفین ایجاد شود، در صورت شکست از آنان ولو محدود ناامیدی بزرگی ایجاد خواهد کرد. آخرین شکست در 7 اکتبر، زخمی بس عمیق بود که بسادگی درمانی برای آن پیدا نخواهد شد. و این بار هر چه از جادو تکنیک است باید رو شود تا این زخم کاری عمیق تر نشود. که این برای اسراییل آغازگر نبردی شد برای بازگرداندن امید، که ما آنرا "نبرد دستاورد ها"ی نتانیاهو نامیده ایم. نبرد دستاوردها و تله پیروزی آنگاه که پیروزی کوچکی بدست آید، رهبران سرمست میشوند، جامعه مغرورگشته و فریب احتمال تکرارآن پیروزی را میخورند تا دراین عالم مستی زمینه شکست مجدد فراهم شود، دوباره غرور خدشه دار شده و ایمان به پیروزی سست شود. پس هر بار یک دستاورد جدید لازم است، و این چرخه بی پایان رفتارهای واکنشی به خرابکاری های خود ساخته صهیونیست ها، به معنای وجود یک راهبرد نامعین برای دستیابی به هدفی دستنیافتنی ست. جامعه ای که اراده ای ندارد، بخش تندرو و مذهبی آن به هیچ وجه علاقه ای پوشیدن لباس نظامی ندارد و میخواهد دیگرانی چون آمریکا و یا مزدوران و رشوه گیران و یا نیروی هوایی و در آینده لشکری از رباتها از راه دور! برایشان پیروزی به ارمغان آورد. پس از 7 اکتبر، هر بارکه جامعه اسراییل از نظر روانی تحلیل میرود و نمیتوان آنرا به تشدید نظامی دیگری برد، نتانیاهو با نمایش یک ترور از رهبران مقاومت و یا کشتارجدید و یا بمباران و منفجر کردن خانه های غیرنظامیان و در آخرین نمونه ها نمایشگاه موشک های ضدتانک به ظاهر غصب شده از حزب الله لبنان، از جامعه خود تمنی دارد که سست نشوند و امید را حفظ کنند. همچنان که این روند صهیونیسم را تبدیل به یک جانی بدون حد و مرز و اخلاقیات کرده و گفتمان حق دفاع از خود را به حق جنایت علیه دیگران بدل میکند، بدون آنکه متوجه باشند خوی انتقام جویی قومیتی و مذهبی که پیشتر زمینه ساز شکل گیری مقاومت منطقه در برابر آمریکا بوده است را تقویت کرده و به نسل های بعد منتقل میکنند. ایران و راهبرد مقاومت صهیونیست ها برای نظامی نگاه داشتن فضای فکری جامعه خود و کنترل امنیتی بر دارایی ها و منابع شهرک نشینان، هر از گاهی که دستاوردی برای اخذ شدن نمیابند، به سراغ ساختن دشمنانی از خود بزرگتر میروند، و گاهی بسیار بزرگتر. آخرین خبط آنها در حمله به کنسولگری ایران در سوریه مجبورشان کرده است که در یک جبهه با خطوط بسیار بزرگ به عملیات هوایی پرهزینه و کم نتیجه با آثاری هنگفت برعلیه امنیت ملی خود دست بزنند. این جنون برای دستاورد سازی آنقدر حماقت آمیز بوده است که موجبات شلیک بیش از 280 موشک و صده ها پهپاد و هزینه مقابله با آنان را برایشان به ارمغان آورده است. مقاومت اسلامی در خاورمیانه که همسو با ایران است از فضا نیامده است، همگی مردم باستانی خاورمیانه اند. رفتار نظامی فعلی که از آنان سرمیزند، حاصل جنایات آمریکا، اسراییل و سپس داعش است، پیشتر نفوذ شوروی به ایجاد مقاومت افغانستان و مجاهدین منجر شده بود، حال ایالات متحده و عوامل آن. فعالیت های جمهوری اسلامی ایران در حمایت از آنان به موجب اصل 154مندرج درقانون اساسی ایران است که ایرانیان حکومت خود را ملزم کرده اند بدون هیچ حد و مرزی از مستضعفان جهان در حد توانایی حمایت کند. آنچه که امروز به عنوان پروکسی های ایران یاد میشود، در واقع مردمان خاورمیانه اند که در برابر آمریکا، اسراییل، داعش و ... راهی جز کمک گرفتن از ایران نیافته اند. ایران تاکنون خود به شکل مستقیم وارد درگیری با اسراییل نشده بود، قوانین داخلی و همچنین فرماندهی کل قوا که فتوای جهاد به عهده ان است، اجازه چنین درگیری به ایران نداده بودند، حتی پس از 7 اکتبر نیز فتوایی برای جنگ با اسراییل با دفاع از غزه و لبنان از سوی مراجع شیعه صادر نشده است. اما حماقت بزرگ اسراییل برای ترورهنیه در تهران، باعث شد که ایران نیز خود پا به عرصه مقابله نظامی با اسراییل بپردازد. این اقدام صهیونیست ها، کمک شایانی به راهبرد مقاومت است که به دنبال ایستادگی طولانی تا فرسوده سازی جامعه اسراییل و بنیاد روانی آن در صحرای نبردهای بی نتیجه و بی پایان است. اسراییل نتانیاهو میرود که اکثریت یا شاید همه این نبردها را پیروز شده اما بازنده نهایی جنگ باشد، جنگی که گفتمان اصلی آن یعنی صهیونیسم هدف اصلی مقاومت اسلامی منطقه است نه صرفا آزاد سازی سرزمین های اشغال شده. مادامی که جنون دستاورد آنهم برعلیه گروه های مقاومت از ملزومات ابقای صهیونیسم گردد، پادتزی خواهد بود که ماهیت کارکردی آن ایجاد گروه های مقاومت در خاورمیانه و دوام ایده های آنان است، در حالی که صهیونیسم خود را مصروف جنگ های انحرافی با دستاوردهای موقت کرده و عملا به یک دولت شکست خورده تبدیل میگردد. worior@military.ir For ENG: t.me/M_S_A_institute
  7. در دریا مشکلی بین تعادل قدرت تهاجمی و تدافعی وجود داره و برای یک کشتی که تنها هست مسئله مقداری پیچیده تره. اگر موشک پدافندی بیشتر داشته باشه شانس انهدام کشتی مهاجم رو از دست میده، در جنگ های امروزی شلیک8 موشک به یک ناو یه امر حداقلی هست تا شاید ناو مهاجم تیری دریافت کنه. و اگر خشاب ها رو پر نگه داره و نتونه موشک های مهاجم رو بزنه، مثل این میمونه که روی عرشه چند تن بمب هم نگهداری کرده باشه. " بنابراین برای یک کشتی در دریا حین روبرو شدن با یک تهاجم در صورت شناسایی مهاجم یا مهاجمان شلیک همه مهمات تهاجمیش به صورت یکجا هست و فرار حین اجرای پدافنده، که مجبوره و راه دیگری نداره! به همین دلیل موشک های پدافندی بزرگ روی ناوهای با قطر کم مثل این کار صحیحی نیست، بهتره تعداد زیادی موشک کوتاه برد داشته باشه. "
  8. یه سوال فنی، شما فرمانده ناو دیلمان هستید و یه ناو سعودی هم در برابر شماست، اون اقدام به شلیک میکنه شما چند موشک از "8 موشک ضد کشتی" رو شلیک میکنید؟
  9. این متن آتش بس اگر صحت داشته باشه هم بده هم خوبه؛ بخش خوبش اینه که توافقی میان دولت لبنان و اسراییل هست و نه با حزب الله. و بخشهای بدش اینه که: دولت لبنان در برابر حزب الله ضامن شناخته خواهد شد و با شروع مجدد جنگ اسراییل به دولت لبنان حمله خواهد کرد، حالا دولت باید جلوی حزب الله بایسته البته اگر بخواد پایبند باشه. و اینکه سر چگونگی اون کمیته و سایر جزییات دیگر توافقی نشده. در واقع اسراییل در حال فرار موقتی هست و نه حل مسئله.
  10. در غرب تعداد رسانه ها بسیار بسیار زیاده و اونچیزی که رسانه ها رو به کنترل در میاره سیستم سرمایه داری و بازار هست که همیشه رسانه ها در خدمت این نظام بودند، هستند و خواهند بود و الان با ورود ماسک به شکل کاملا تمام عیاری وارد خدمت به این عرصه شدند و هرگز هم از این سیستم خارج نخواهند شد (چون باید پول در بیارند). حالت دیگر که رسانه ها رو به حاکمیت(نه دولت به معنای اخص) وابسته و نزدیک میکرده نظام قانون گذاری بوده که رسانه ها مجبور به همراهی باهاش هستند. در غرب بخصوص آمریکا اتفاقا دولتها خیلی کمتر روی رسانه ها مسلط بودند. این مسئله دولت بیشتر برای بلاک شرق و سیستم کمونیسم بوده که در ذهن ها جا افتاده، شما احتمالا جریان رسانه غالب یا همون main stream media رو با دولت ها اشتباه میگیرید، اینها هم توسط اقلیت سرمایه دار همه خریده شدند یا راه انداخته شدند یا اداره میشوند و کلا با پول تیتر میزنن، چیزی که توئیتر(ایکس) در حال آزار دادنش هست در واقع یک رقیب سنتی در شیوه پخش هست، نه اختیار دولتی،.. و اما کریپتو؛ تا زمانی که بدل(مشتق یا به اصطلاح بازار Derivative) از سایر اعتبارات باشه مثل همین دلار، همچنان مشکل ساز هست چونم نفوذ دلار رو افزایش میده، اما با اینحال کل بازار جهانی رمز ارز 3 هزار میلیارد دلاره که یک تریلیون برای بیت کوین هست. ولیکن چیزی که داره سلطه دلار بعنوان قدرتمند ترین پول در کنترل آمریکا رو ازش میگیره، ذخایر بانک های مرکزی سایر کشورهاست که هر وقت آمریکا میخواد پول جدید تولید کنه اونها ارزششون میاد پایین و باعث دامپ سنگین در بازار میشه. بعبارتی دیگر دلار به آخر توانش رسیده و فقط در حال تولید بدهی بدون مابه ازای خشک هست. دلار دیگه نمیتونه بسادگی برای دولت آمریکا تجهیزات بخره و جنگ راه بندازه بدون اینکه ارزشش رو از دست بده. الان کشورهایی مثل چین شروع کردند به انتشار اوراق قرضه دلاری! با سود 3 درصد و دادن وام خرید اجناس به کشورهای مختلف و یا اجرای پروژه در اون کشورها، کاری که خود دولت آمریکا نمیتونه به سادگی انجام بده و نه میتونه جلوش رو بگیره، در واقع قدرت دلار در حال منتقل شدن به دارندگان دیگر هست، و یا اینکه آمریکا بخواد مقابله کنه که اینطوری دلار از بین میره!. پس فریب این قصه ها رو نخورید. ایلان بدترین نوع اقلیت محسوب میشه. از این جهت که اکثریت فریب میخورند که بخشی از اقلیت رو به نفع خودشون بدست آوردن در حالی که اینطوری نیست.
  11. این رادار تحت شبکه است؛ البته چند سرباز و پرسنل تعمیر و نگهداری داره و داخل خودش هم امکانات رفاهی، ولی اداره رادار صرفا به وسیله اوپراتوری که اونجا نشسته نیست و در این جور مواقع احتمالا اگر تهدید به موقع درک بشه پرسنل تخلیه میشن/.
  12. در تاپیک ها اسپم ارسال نفرمایید. برای خودتون ارزش قائل باشید./